عقيده

تهدیداتی که درباره‏ ی نسبت دادن باران به محل‌های استقرار ماه آمده است(۳)

ابن قیم می‌گوید: «معنای آیه چنین است: در برابر این روزی و باران – که حیات شما به آن بستگی دارد – قرآن را تکذیب می‌کنید. حسن در تفسیر آیه‌ی مذکور گوید: بهره‌تان از قرآن این است که: ﴿تُکَذِّبُونَ﴾ آن را تکذیب می‌کنید. وی افزود: کسی که بهره‌اش از کتاب خدا جز تکذیب آن نیست، زیان‌مند و تیره‌بخت شد»[۱]. می‌گویم: …

بیشتر بخوانید »

تهدیداتی که درباره‏ ی نسبت دادن باران به محل‌های استقرار ماه آمده است (۲)

ابوسعادات می‌گوید: «منازل ماه بیست و هشت تا هستند. ماه هر شب در یکی از این منازل قرار می‌گیرد. خدای متعال در این زمینه می‌فرماید: ﴿وَٱلۡقَمَرَ قَدَّرۡنَٰهُ مَنَازِلَ﴾ [یس:۳۹]. «برای ماه نیز منزلگاههایی تعیین کرده‌ایم». ماه در طرف غرب هر سیزده شب همراه طلوع فجر در منزلی ناپدید می‌شود و همان وقت در طرف شرق در مقابل آن ستاره‌ای سر …

بیشتر بخوانید »

تهدیداتی که درباره‏ ی نسبت دادن باران به محل‌های استقرار ماه آمده است (۱)

خدای متعال می‌فرماید: ﴿وَتَجۡعَلُونَ رِزۡقَکُمۡ أَنَّکُمۡ تُکَذِّبُونَ٨٢﴾ [الواقعه: ۸۲]. «و آیا بهره‌ی خود را از قرآن تنها تکذیب بدان می‌کنید؟!». از ابومالک اشعری رحمه الله روایت است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: «أربع فی أمتی من أمر الجاهلیه لا یترکونهن: الفخر بالأحساب، والطعن فی الأنساب، والإستسقاء بالنجوم، والنیاحه»: «چهار چیز در میان امت من هستند که …

بیشتر بخوانید »

معنا و مفهوم لا اله الا الله

هر مسلمانی که معنا و مفهوم کلمه: ”لااله الااللّه“را بداند و درک کند! «لَا إلَـــهَ إلَّا الــلَـه» هیچ معبود برحقی جز اللّه نیست. و همچنین اگر در هنگام نماز خواندن در این آیه:”ایاک نعبد وایاک نستعین“ تفکر و تدبر نماید. «إِیَّـاکَ نَــعْـبـُدُ وإِیَّـاکَ نَـسْـتَـعِـیـن» «[بار الها] تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یارى می‏جوییم». (فاتحه/۵) »هرگز و هرگز …

بیشتر بخوانید »

آنچه که درباره‏ ی علم نجوم و ستاره‌شناسی آمده است(۸)

طبرانی و حاکم نیز این حدیث را روایت کرده‌اند و حاکم درباره‌اش می‌گوید: این حدیث صحیح است و ذهبی آن را تأیید نموده است. لفظ کامل حدیث، چنین است: «ومن مات وهو مدمن الخمر سقاه الله من نهر الغوطه نهر یجری من فروج المومسات، یؤذی أهل النار ریح فروجهن»: «هر کس بمیرد در حالی که دائم الخمر باشد، خدا از …

بیشتر بخوانید »

آنچه که درباره‏ ی علم نجوم و ستاره‌شناسی آمده است(۷)

خطابی می‌گوید: «علم نجومی که از طریق مشاهده و خبری که به وسیله‌ی آن زوال آفتاب و جهت قبله معلوم می‌شود مشمول نهی وارده و درباره‌ی علم نجوم نیست؛ چون شناخت سایه‌ی‌ چیزی بیش از این نیست که سایه مادامی که در حال کوتاه شدن باشد، خورشید از جانب افق شرعی به طرف وسط آسمان در حال بلند شدن است …

بیشتر بخوانید »

آنچه که درباره‏ ی علم نجوم و ستاره‌شناسی آمده است(۶)

احمد، بخاری، صاحبان سنن، ابن جریر و دیگران از ابوهریره روایت کرده‌اند که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: «لم یکذب ابراهیم  علیه السلام غیر ثلاث کذبات ثنتین فی ذات الله قوله: ﴿إِنِّی سَقِیمٞ﴾ و قوله: ﴿بَلۡ فَعَلَهُۥ کَبِیرُهُمۡ هَٰذَا﴾ و قوله لساره: (إنها أختی) »[۱]: «ابراهیم علیه السلام غیر از این سه دروغ، دروغ دیگری نگفت. از …

بیشتر بخوانید »

آنچه که درباره‏ ی علم نجوم و ستاره‌شناسی آمده است(۵)

از ابن عمر به طور مرفوع روایت است که آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمود: «تعملوا من النجوم ما تهتدونَ به فی ظُلمات البر والبحر ثم انتهوا»[۱]: «از علم نجوم آن مقدار را فرا گیرید که در تاریکی های خشکی و دریا به‌وسیله‌ی آن راه یابید و سپس دست بکشید». از ابوهریره روایت است که گوید: «رسول الله …

بیشتر بخوانید »

آنچه که درباره‏ ی علم نجوم و ستاره‌شناسی آمده است(۴)

از عبدالله بن مُحیریز، تابعی جلیل القدر نقل شده که سلیمان بن عبدالملک او را صدا زد و گفت: «اگر علم نجوم را یاد می‌گرفتی به علمت اضافه می‌شد». وی در جواب گفت: رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: «إن أخوف ما أخاف على أمتی ثلاث: حَیفُ الأَئمهِ وتکذیبٌ بالقدر، وإیمانٌ بالنجوم»[۱]: «همانا چیزهایی که درباره‌ی امتم بیش …

بیشتر بخوانید »

آنچه که درباره‏ ی علم نجوم و ستاره‌شناسی آمده است(۳)

الداوودی می‌گوید: گفته‌ی قتاده درباره‌ی ستارگان زیباست جز این عبارت: راه خطا را پیموده و عمرش را بیهوده تلف کرده است. وی در این باره کوتاهی کرده، بلکه هرکس ستارگان را در غیر از این سه چیز به کار گیرد کافر است[۱]. اگر بگویی: ستاره شناسان بعضی اوقات ممکن است راست بگویند در جواب گفته می‌شود: راستگویی آنان همچون راستگویی …

بیشتر بخوانید »

آنچه که درباره‏ ی علم نجوم و ستاره‌شناسی آمده است(۲)

بخاری در صحیح خود می‌گوید: قتاده گفته است: «خدا ستارگان را به سه دلیل آفریده است: زینت و آراستن آسمان، طرد شیاطین و نشانه‌هایی که به وسیله‌ی آنها راه شناخته می‌شود. هرکس ستارگان را در غیر از این سه مورد به کار ببرد، راه خطا را پیموده و عمرش را بیهوده تلف کرده در چیزی که بدان علم ندارد تکلف …

بیشتر بخوانید »

آنچه که درباره‏ ی علم نجوم و ستاره‌شناسی آمده است(۲)

آنچه که درباره‏ی علم نجوم و ستاره‌شناسی آمده است آنچه در اینجا مد نظر است، بیان امور مجاز و غیر مجاز راجع به ستاره‌شناسی و بیان تهدید وارده در این زمینه می‌باشد. شیخ الإسلام ابن تیمیه می‌گوید: «تنجیم، به معنای استدلال به احوال فلکی برای اتفاقات و رویدادهای روی کره‌ی زمین می‌باشد»[۱]. خطابی می‌گوید: «علم نجوم که از آن نهی …

بیشتر بخوانید »

آنچه که درباره‏ ی علم نجوم و ستاره‌شناسی آمده است(۱)

بخاری در صحیح خود آورده که قتاده می‏گوید: «خداوند ستارگان را به خاطر سه چیز آفریده است: ۱- زینت و آراستن آسمان ۲- راندن شیاطین ۳- علامات و نشانه‌هایی که به وسیله‌ی آنها هدایت یافته شوند. هرکس ستارگان را برای غیر این سه دلیل به کار برد، به خطا رفته و مسیر انحراف را پیموده و در چیزی که بدان …

بیشتر بخوانید »

احکام بدفالی گرفتن(۱۰)

هیچ یک از ما نیست که از فال (التطیر) محفوظ مانده باشد و قبلاً در قلبش نسبت به آن احساس بد راه نیافته باشد.  خلخالی می‌گوید: حذف مستثنی برای حالت مکروه است که این نشانه نوعی ادب در سخن است[۱].  گفته‌اش: (اما خداوند آن را با توکل از بین می‎برد) یعنی فال بد به دل هر کسی خطور می‎کند اما …

بیشتر بخوانید »

احکام بدفالی گرفتن(۱۰)

ابن قیم می‎گوید: «دوست‌داشتن نیک فالی شرک نیست، بلکه یک امر طبیعی است و به اقتضای فطرت اینگونه است که انسان به چیزهایی که مناسب اوست تمایل دارد». چنان‎که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «از امور دنیوی زنان و خوشبویی مورد پسند و محبّت من واقع شده است»[۱]. و همچنین ایشان حلوا و عسل را دوست می‎داشت[۲]. و …

بیشتر بخوانید »

احکام بدفالی گرفتن(۹)

ابن الاعرابی می‎گوید: هرگاه پرنده بوم بر خانه کسی می‎نشست می‎گفتند: خبر مرگ من یا یکی از اهل خانه‎ام را آورده است[۱]. و ابوعبید می‎گوید: عرب‎های دوران جاهلیت گمان می‎بردند که استخوان‎های مرده تبدیل به بوم می‎شود و پرواز می‎کند[۲]. و ابن رجب نیز همین را می‎گوید او می‎گوید: «این شبیه اعتقاد کسانی است که معتقد به تناسخ ارواح هستند …

بیشتر بخوانید »

احکام بدفالی گرفتن(۸)

مالک از یحیی بن سعید روایت می‎کند که گفت: زنی نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: ای رسول خدا  صلی الله علیه و سلم ما در خانه‎ای سکونت داریم و تعداد ما زیاد بود و سرمایه و مال فراوان، آنگاه تعداد ما کم شد و مال و دارایی را از دست دادیم. پیامبر صلی الله علیه …

بیشتر بخوانید »

احکام بدفالی گرفتن(۷)

 احادیثی روایت شده که بعضی از مردم گمان می‎برند که این احادیث بر جایز بودن بدفالی گرفتن دلالت می‎نمایند، از آن جمله اینکه پیامبر صلی الله علیه و سلم می‎فرماید: «شومی و نگون بختی در سه چیز است، زن، چهارپا و خانه»[۱]. و در روایتی آمده است: «تعدیه‌ و سرایت بیماری و بدفالی گرفتن حقیقت ندارد و شومی و نحوست …

بیشتر بخوانید »

احکام بدفالی گرفتن(۶)

ابن قیم می‌گوید: (لاطیره) احتمال نفی یا نهی آن وجود دارد. یعنی: فال گیری نکنید. ولی حدیث: (لا عدوی ولاطیره ولا هامه ولاصفر) بر این دلالت می‎نماید که مراد نفی و ابطال این امور است که در جاهلیت به آن مشغول بودند و نفی در اینجا از نهی رساتر است؛ چون نفی بر بطلان آنها و عدم تأثیرش دلالت می‎کند …

بیشتر بخوانید »

احکام بدفالی گرفتن(۵)

امام احمد و ترمذی از ابن مسعود و او از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت می‎کند که فرمود: «چیزی به چیزی سرایت نمی‎کند». سه بار این جمله را تکرار فرمود آنگاه بادیه‎نشینی گفت: می‎بینم که پلک شتری گَر گرفته یا در قسمت دم آن به مقدار کوچکی گَرگرفتگی وجود دارد آنگاه تمام شتران را این بیماری فرا می‎گیرد. …

بیشتر بخوانید »

احکام بدفالی گرفتن(۴)

و در روایتی که در صحیح مسلم[۱] ذکر شده آمده است: که ابوهریره حدیث «لا عدوی» (بیماری سرایت نمی‎کند) را از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت می‎کرد و همچنین از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت می‎کرد که فرمود: «فرد بیمار نباید به فردی سالم نزدیک شود». و سپس ابوهریره فقط به روایت همین حدیث بسنده کرد …

بیشتر بخوانید »

احکام بدفالی گرفتن (۳)

خداوند می‎فرماید: ﴿قَالُواْ طَٰٓئِرُکُم مَّعَکُمۡ﴾ [یس: ۱۹]. یعنی آنچه از خیر و شر باشد که به شما رسیده به سبب کارهایتان و کفر ورزیدن شما و مخالفت شما با ناصحان است و به سبب ما نیست، بلکه تجاوز و دشمنی شما علت بدبختی‎تان است، پس فال بد متجاوز و ستمگر به خودش می‎باشد و این بهره بد از سوی خداوند …

بیشتر بخوانید »

احکام بدفالی گرفتن (۲)

آنچه در مورد بدفالی گرفتن آمده است. تطیر یعنی بدفالی گرفتن که در دوران جاهلیت با پرنده‎ها و آهو فال می‎گرفتند و این کار آنان را از انجام آنچه می‎خواستند، باز می‎داشت. آنان هرگاه می‎خواستند کاری انجام دهند اگر می‎دیدند که پرنده‌ای به سمت راست در حال پرواز است آن را به فال نیک می‎گرفتند و اگر می‎دیدند که به …

بیشتر بخوانید »

احکام بدفالی گرفتن (۱)

خداوند متعال می‎فرماید: ﴿أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمۡ عِندَ ٱللَّهِ وَلَٰکِنَّ أَکۡثَرَهُمۡ لَا یَعۡلَمُونَ﴾ [الأعراف: ۱۳۱]. «به راستی بدشگونی آنان، نزد الله است؛ ولی بیشترشان نمی­دانند‏». از ابوهریره روایت است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «(توهم‌ های عصر جاهلیت از قبیل) «عدوی»(تعدیه و تسری بیماری‎ها) فال‎گیری پرندگان، منحوس پنداشتن پرنده‌ی‌ بوم،  ماه صفر را بد دانستن، هیچ یک حقیقت …

بیشتر بخوانید »

بیان احکام باطل کردن سحر و جادو (۲)

احکام باطل کردن جادو(نشره) مؤلف بعد از بیان حکم جادوگران و کهانت مطالبی را در مورد باطل کردن سحر بیان می‌کند، چون گاهی این کار از سوی شیاطین و جادوگران انجام می‎شود و اینگونه با توحید مخالف خواهد بود و گاهی این کار از راه جایز انجام می‎شود که تفصیل آن خواهد آمد. ابوالسعادات می‎گوید: نشره نوعی علاج و رُقیه …

بیشتر بخوانید »

بیان احکام باطل کردن سحر و جادو (۱)

از جابر رضی الله عنه روایت است که از پیامبر صلی الله علیه و سلم در مورد «نُشره» (باطل کردن جادو) پرسیده شد؟ فرمود: این عملی شیطانی است. امام احمد با سند جید روایت کرده است. و ابوداود می‎گوید: احمد را درباره‌ی آن پرسیدند گفت: ابن مسعود  رضی الله عنه همه این امور را مکروه شمرده است. در بخاری از …

بیشتر بخوانید »

کهانت و امثال آن (۴)

اگر گفته شود: چگونه علم خط کشیدن از کهانت است؟ و حال آنکه امام احمد و امام مسلم از معاویه بن حکم روایت کرده‎اند که او به پیامبر صلی الله علیه و سلم گفت: و از میان ما افرادی بودند که خط می‎کشیدند، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «پیامبری از پیامبران بود که خط می‎کشید پس هر کسی …

بیشتر بخوانید »

کهانت و امثال آن (۳)

ابوالسعادات می‎گوید: «عرّاف منجّم و حازر کسی که ادعای علم غیب می‎کند و حال آنکه علم غیب فقط مخصوص خداوند است[۱]. و ابن قیم می‎گوید: هر کسی معروف باشد که خوب پرنده‎ها را برای فال‎گیری به حرکت در می‎آورد او را عائف و عرّاف می‎نامند[۲]. مقصود از این شناخت کسانی هستند که ادعای علم غیب می‎کنند، چنین کسی یا کاهن …

بیشتر بخوانید »

کهانت و امثال آن (۲)

بدان کاهنانی که اخبار و امور را از شیاطینی که استراق سمع می‎کنند دریافت می‎نمایند تا به امروز وجود دارند، اما تعدادشان نسبت به ایام جاهلیت کمتر است، چون خداوند آسمان را با شهاب‎ها محافظت نموده و فقط جن‎هایی که در بالا قرار دارند خبر را استراق سمع می‎کنند و قبل از اینکه مورد اصابت شهاب واقع شوند آن را …

بیشتر بخوانید »

کهانت و امثال آن (۱)

مسلم در صحیح خود از بعضی از امهات المؤمنین و آنها از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت می‎کنند که فرمود: «هر کسی نزد غیب‌گویی بیاید و او را درباره‌ی چیزی بپرسد و تصدیقش کند، نماز چهل روزش قبول نمی‎شود». ابوهریره رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت می‎کند که فرمود: «هر کسی نزد کاهن …

بیشتر بخوانید »

پاره‎ای از انواع سحر و جادو (۵)

خلاصه اینکه هر کسی به غیر الله توکل کند به همان چیز سپرده می‎شود و در دنیا و آخرت شرّ از سوی همان چیز او را فرا خواهد گرفت و با او برخلاف آنچه می‎خواهد معامله می‎شود و این سنت خداوند در میان بندگانش است که تغییر نمی‎یابد که هر کسی به غیر از الله دل ببندد و تکیه نماید …

بیشتر بخوانید »

پاره‎ای از انواع سحر و جادو (۴)

ابوالسعادات می‎گوید: عیافه یعنی حرکت دادن پرنده به قصد فال گیری یعنی فال گرفتن از نامها، صداها و حرکت‎های پرندگان؛ چنان‎که عرب‎ها بر این عادت داشتند و در اشعارشان زیاد به این مورد اشاره شده است[۱]. و‌گفته‌اش: (الطَرق) خط کشیدن روی زمین. عوف هم همین گونه تفسیر می‌کند که تفسیری صحیح است.  ابوالسعادات می‎گوید: یعنی زدن سنگریزه‎ها که زنان انجام …

بیشتر بخوانید »

پاره‎ای از انواع سحر و جادو (۳)

اگر بپرسی فرق کرامت و استدراج و احوال شیطانی چیست؟ در پاسخ گفته می‎شود: اگر شما آنچه را گفتیم، فهمیده باشی فرق کرامت و استدراج را می‎دانی، چون وقتی فرد مخالف شریعت باشد، پس آنچه از این امور به‌وسیله‌ی او انجام می‎شود کرامت نیست، بلکه استدراج یا از عمل شیطان است و علت آن ارتکاب اموری است که خدا و …

بیشتر بخوانید »

پاره‎ای از انواع سحر و جادو (۲)

بسیاری از مردم بر این باورند که هر کسی که این امور از او سر بزند از اولیای خداوند است و این چیزها را از کرامات او به حساب می‎آورند و کار به جایی رسیده که انجام دهندگان این امور را پرستش می‎کنند و از آنها امید، سود، زیان، حفاظت و یاری دارند؛ خواه آنان زنده باشند یا مرده، بلکه …

بیشتر بخوانید »

پاره‎ای از انواع سحر و جادو (۱)

امام احمد از محمد بن جعفر از عوف از حیان بن علاء از قطن بن قبیصه و او از پدرش روایت می‎کند که گفت: از پیامبر صلی الله علیه و سلم شنیدم که فرمود: «به پرواز در آوردن پرنده برای فال‎گیری، فال‎گیری با ترسیم خطوط بر روی زمین و بدشگونی گرفتن، از نوع جبت(جادو) هستند». حسن می‎گوید: جبت یعنی نغمه‌ی …

بیشتر بخوانید »

احکام سحر و جادو (۶)

(خوردن مال یتیم) یعنی حیف و میل کردن آن و تعدّی در آن که با خوردن تعبیر می‌شود چون از همه‌ی صورتهای بهره‎گیری عام‎تر و فراگیرتر است. چنان که خداوند متعال می‎فرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ یَأۡکُلُونَ أَمۡوَٰلَ ٱلۡیَتَٰمَىٰ ظُلۡمًا إِنَّمَا یَأۡکُلُونَ فِی بُطُونِهِمۡ نَارٗاۖ وَسَیَصۡلَوۡنَ سَعِیرٗا١٠﴾ [النساء: ۱۰]. «به راستی کسانی که اموال یتیمان را به ستم می­خورند، در حقیقت آتشِ(جهنم) …

بیشتر بخوانید »

احکام سحر و جادو (۵)

ابن أبی حاتم از علی روایت می‎کند که گفت: «گناهان کبیره عبارتند از …» که هفت مورد مذکور را نام برد جز «خوردن مال یتیم» و اضافه کرد: نافرمانی پدر و مادر، بادیه نشینی بعد از هجرت، جدایی از جماعت و شکستن پیمان[۱]. طبرانی از ابی امامه روایت می‎کند که آنان گناهان کبیره را یادآوری کردند گفتند: گناهان کبیره عبارتند …

بیشتر بخوانید »

احکام سحر و جادو (۴)

(از ابوهریره روایت است که رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: «از هفت چیز که هلاک کننده‎اند بپرهیزید». گفتند: ای رسول خدا آن هفت چیز چه هستند؟ فرمود: «شرک‌ورزیدن به خدا، سِحر ، کشتن انسانی به ناحق که خداوند کشتن آن را حرام کرده است، رباخواری، خوردن مال یتیم، فرار از جنگ و تهمت زدن به زنان پاکدامن». …

بیشتر بخوانید »

احکام سحر و جادو (۳)

عبدالرزاق از صفوان بن سلیم روایت می‎کند که گفت: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «هر کس مقدار کم یا زیادی از جادو را یاد گرفت این آخرین شناخت او با خداست»[۱]. این روایت مرسل است. در اینکه آیا جادوگر کافر شمرده می‎شود یا نه اختلاف کرده‎اند، گروهی از سلف گفته‎اند که جادوگر کافر است و این قول مالک، …

بیشتر بخوانید »

احکام سحر و جادو (۲)

احکام سحر و جادو سحر در لغت عبارت است از چیزی که سبب و علت آن پنهان باشد، از این‎رو در حدیث آمده است: «بی‌گمان بعضی از بیان و سخن‌ها، همانند سحر موثرند»[۱]. و سَحَری را سُحور نامیده‎اند چون در آخر شب که تاریک و پنهان است خورده می‌شود و خداوند متعال می‎فرماید: ﴿سَحَرُوٓاْ أَعۡیُنَ ٱلنَّاسِ﴾ [الأعراف: ۱۱۶]. «چشمان مردم …

بیشتر بخوانید »

احکام سحر و جادو (۱)

خداوند متعال می‎فرماید: ﴿وَلَقَدۡ عَلِمُواْ لَمَنِ ٱشۡتَرَىٰهُ مَا لَهُۥ فِی ٱلۡأٓخِرَهِ مِنۡ خَلَٰقٖ﴾ [البقره: ۱۰۲]. «و قطعاً می‏دانستند که هر کس، خریدار چنین متاعی باشد، هیچ بهره­ای در آخرت نخواهد داشت». و می‎فرماید: ﴿یُؤۡمِنُونَ بِٱلۡجِبۡتِ وَٱلطَّٰغُوتِ﴾ [النساء: ۵۱]. «به شر، خرافات و معبودان باطل گرایش دارند». عمر فاروق می‎گوید: جبت یعنی جادو و طاغوت یعنی شیطان. جابر می‎گوید: مراد از …

بیشتر بخوانید »

بعضی از افراد این امت به بت‎پرستی خواهند پرداخت (۱۰)

در صحیح مسلم ابن مسعود از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت می‎کند که فرمود: «قیامت بر پا نخواهد شد مگر بر بدترین مردم»[۱]. و همچنین در صحیح مسلم روایت است که: «قیامت برپا نخواهد شد تا اینکه روی زمین الله الله گفته نشود»[۲]. و این اتفاق بعد از آن می‎افتد که خورشید از مغرب طلوع می‎کند و حیوان …

بیشتر بخوانید »

بعضی از افراد این امت به بت‎پرستی خواهند پرداخت (۹)

در صحیحین حدیثی به همین معنی از ابوهریره روایت شده که می‎گوید پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «قیامت برپا نخواهد شد تا اینکه باسن زنان دَوس اطراف بت ذی الخلَصه به حرکت در آید. ذو الخلصه بت قبیله‌ی اوس بود که در جاهلیت آن را پرستش می‎کردند[۱]. ابن حبان از معمر روایت می‎کند که گفت: اکنون بر آن …

بیشتر بخوانید »

بعضی از افراد این امت به بت‎پرستی خواهند پرداخت (۸)

ضابطه و قاعده در فرق گذاشتن بین امامان پرهیزکار و امامان گمراه کننده فرموده‌ی الهی است که می‎فرماید: ﴿قُلۡ إِن کُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِی یُحۡبِبۡکُمُ ٱللَّهُ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡ ذُنُوبَکُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ٣١ قُلۡ أَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَٱلرَّسُولَۖ فَإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّ ٱللَّهَ لَا یُحِبُّ ٱلۡکَٰفِرِینَ٣٢﴾ [آل عمران: ۳۱-۳۲]. «بگو: اگر الله را دوست دارید، از من پیروی کنید تا الله شما را …

بیشتر بخوانید »

بعضی از افراد این امت به بت‎پرستی خواهند پرداخت (۷)

خداوند در مورد اهل دوزخ می‎گوید: ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا ٱدَّارَکُواْ فِیهَا جَمِیعٗا قَالَتۡ أُخۡرَىٰهُمۡ لِأُولَىٰهُمۡ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ أَضَلُّونَا فَ‍َٔاتِهِمۡ عَذَابٗا ضِعۡفٗا مِّنَ ٱلنَّارِ﴾ [الأعراف: ۳۸]. «‏چون همگی آنان در دوزخ گرد هم بیایند و به هم برسند، پیروان درباره­ی پیشوایانشان می­گویند: ای پروردگارمان! اینها ما را گمراه کردند؛ پس عذابشان از آتش را دو چندان بگردان». و می‎فرماید:  ﴿وَقَالُواْ رَبَّنَآ إِنَّآ …

بیشتر بخوانید »