بسیاری از مردم بر این باورند که هر کسی که این امور از او سر بزند از اولیای خداوند است و این چیزها را از کرامات او به حساب میآورند و کار به جایی رسیده که انجام دهندگان این امور را پرستش میکنند و از آنها امید، سود، زیان، حفاظت و یاری دارند؛ خواه آنان زنده باشند یا مرده، بلکه بسیاری از مردم در مورد افرادی از این جادوگران معتقدند که ایشان میتوانند به طور مطلق در امور هستی تصرف کنند، از این رو باید تفاوت دشمنان خدا با اولیای خدا توضیح داده شود و ساحران، کاهنان، فالگیران و کسانی که جادو و امور خارقالعادهای انجام میدهند برای مردم مشخص باشند.
بدانید که هر کسی که امر خارقالعادهای انجام داد لازم نیست که حتماً ولی و دوست خدا باشد، چون جادوگران و شعبدهبازان میتوانند امر خارقالعادهای انجام دهند و آنچه منجمان و کاهنان از غیب میگویند در حقیقت اموری است که شیاطین با استراق سمع به اطلاع آنها میرسانند و اگر افرادی در لباس دینداری و صلاح ریاضتها و کارهایی انجام میدهند در حقیقت شیاطین آنان را به آن کارها واداشتهاند، مانند صوفیان و دیرنشینان نصارا و امثالشان که به هوا میپرند و به کمک شیاطین روی آب راه میروند و جنها و شیاطین برایشان آب، غذا و پول میآورند، گاهی این کارها را با دعاهای شیطانی، با حیلهها و داروهای خاص انجام میدهند مانند اینکه با استفاده از جیوه و روغن نارنج وارد آتش میشوند و آتش آنها را نمیسوزاند.
و گاهی با دیدن رؤیای راستین، به وقوع آنچه اتفاق نیفتاده استدلال میشود در حالی که ولی و دشمن خدا در این زمینه مشترک هستند. و این گاهی با نوعی احساس انجام میشود که انسان در خودش چیزی را احساس میکند و آنچه او حس نموده موافق با تقدیر میشود و همانطور میشود که او خبر داده است و گاهی با علم رمالی و زدن سنگریزه این امور خارقالعاده و خبر دادن از غیب انجام میشود که این استدراجی است برای انجام دهندگان آنان؛ و حالات شیطانی که زیاد رخ میدهد.
خداوند در کتابش بین دوستان و دشمنان خود تفاوت گذاشته است، پس به کتاب خدا چنگ زنید چون هر کسی به کتاب خدا چنگ بزند گمراه نمیشود و بدبخت نمیگردد. خداوند متعال میفرماید: ﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِیَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَیۡهِمۡ وَلَا هُمۡ یَحۡزَنُونَ۶٢ ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ وَکَانُواْ یَتَّقُونَ۶٣﴾ [یونس: ۶۲-۶۳]. «بدانید که بر دوستان الله هیچ ترس و هراسی نیست و آنان غمگین نمیشوند. آنان که ایمان آوردند و تقوا و پرهیزکاری پیشه میکردند».
پس خداوند متعال میفرماید: اولیا و دوستان او کسانیاند که ترس و اندوهی بر آنان نیست مؤمنان پرهیزکارند و خداوند شرط نگذاشته که باید از دوست و اولیای او امور خارق العادهای سر بزند، پس این دلالت مینماید که ممکن است که فرد ولی و دوست خدا باشد گر چه از دست او امور خارق العادهای سر نزده باشد.
و خداوند متعال میفرماید: ﴿قُلۡ إِن کُنتُمۡ تُحِبُّونَ ٱللَّهَ فَٱتَّبِعُونِی یُحۡبِبۡکُمُ ٱللَّهُ وَیَغۡفِرۡ لَکُمۡ ذُنُوبَکُمۡۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِیمٞ٣١﴾ [آل عمران: ۳۱] «بگو: اگر الله را دوست دارید، از من پیروی کنید تا الله شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشد. و الله، آمرزندهی مهربان است». آل عمران: ٣١ پس اولیای خدا و دوستان خداوند کسانیاند که در ظاهر و باطن از پیامبر صلی الله علیه و سلم پیروی مینمایند و هر کسی بر خلاف این باشد مؤمن نیست چه برسد به اینکه ولی و دوست خداوند باشد. خداوند آنان را دوست داشته چون خداوند را دوست داشتهاند و آنچه را که خدا میپسندد را میپسندند و آنچه خداوند را راضی مینماید راضی میشوند و از آنچه خداوند را ناراضی میکند ناخشنود میشوند و میبخشند به کسی که باید به او بخشیده شود و کسی را که نباید به او بخشیده شود نمیدهند. اصل ولایت یعنی محبت و نزدیکی، و اصل عداوت و دشمنی یعنی نفرت و دوری. و خلاصه اینکه اولیای خدا و دوستان او هستند که با انجام فرایض، نوافل و ترک کارهای حرام به خداوند نزدیکی میجویند و او را یگانه میدانند و چیزی را شریک و انباز او نمیکنند، گر چه امر خارق العادهای به دست آنان ظاهر نشود.
پس اگر امور خارق العاده دلیلی بر ولایت الله میبود ساحران، کاهنان، منجّمین، دیرنشینان یهود، نصارا و بتپرستان از اولیای خدا به شمار میآمدند، چون هزاران امر خارق العاده از سوی شیاطین انجام میشود، شیاطین بر آنان فرود میآیند و این افراد در کردار و گفتار هم جنس شیطانها هستند، چنانکه خداوند متعال میفرماید: ﴿هَلۡ أُنَبِّئُکُمۡ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ ٱلشَّیَٰطِینُ٢٢١ تَنَزَّلُ عَلَىٰ کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٖ٢٢٢﴾ [الشعراء: ۲۲۱-۲۲۲]. «آیا به شما خبر دهم که شیطانها بر چه کسانى نازل مىشوند؟ بر هر دروغپرداز گنهپیشهاى نازل مىشوند».
و میفرماید: ﴿وَمَن یَعۡشُ عَن ذِکۡرِ ٱلرَّحۡمَٰنِ نُقَیِّضۡ لَهُۥ شَیۡطَٰنٗا فَهُوَ لَهُۥ قَرِینٞ٣۶﴾ [الزخرف: ۳۶]. «و هرکس از یاد پروردگار رحمان غافل شود، شیطانی بر او میگماریم که همواره همراه اوست».
شیطانها افرادی را که ولی خوانده میشوند به هوا بردهاند اما به محض اینکه آن فرد گفته است: لاإله إلاالله به زمین سقوط کرده است. بیشتر مردم دلیلشان بر ولایت کسی که به ولی بودنش معتقدند این است که بعضی از امور برای او کشف شده یا امور خارق العادهای از او سر زده است، مانند اینکه به کسی اشاره کند و او بمیرد، یا به سوی مکه و غیره پرواز کند، یا روی آب راه برود و یا ظرفی را پر کند و یا بعضی وقتها از غیب خبر دهد و یا گاهی از دید مردم پنهان گردد و یا مردم را از چیزهایی که به سرقت رفتهاند با خبر کند و یا آنان را از حالت فردی که غایب است و یا از وضعیت مریضی باخبر سازد، یا اینکه افرادی او را به کمک طلبیدهاند با اینکه آن جا نبوده یا مرده بوده حاضر شده است و به دادشان رسیده است.
این امور نشانهی مسلمان بودن کسی نمیتواند باشد چه برسد به اینکه نشانهی این باشد که آن فرد ولی خداست، بلکه اولیای خدا بر این اتفاق کردهاند که اگر کسی در هوا پرواز کرد و یا روی آب راه رفت نباید فریب او را خورد بلکه باید در این نگاه کرد که او تا چه حدی از فرامین پیامبر صلی الله علیه و سلم پیروی میکند و چه قدر با امر و نهی پیامبر صلی الله علیه و سلم موافق است. و این امور خارق العاده ممکن است از ولی خدا سر بزند و ممکن است از دشمن خدا سر زده باشد ، این امور خارق العاده از بسیاری از کفّار، مشرکین، یهود، نصارا، منافقین و اهل بدعت سر زدهاند و آنها این امور را با کمک شیاطین انجام میدهند که نوعی استدراج برای آنهاست. پس جایز نیست که در مورد هر کسی که این امور از او سر بزند گمان برده شود که ولی خداست، بلکه اولیای خداوند با صفات و ویژگیهای که برای آنان در قرآن و سنّت بیان شده شناخته میشوند. و اغلب این امور خارق العاده در افرادی یافت میشود که وضو نمیگیرند، نماز نمیخوانند، نظافت را رعایت نمیکنند، پاکیزه نیستند آن گونه که در شرع به طهارت و پاکی پرداخته شده است. و لباسهایشان کثیف است، با سگها زندگی میکنند به زبالهدانها پناه میبرند، بویشان بد است، کارهای زشت انجام میدهند، در بازارها لخت و عریان راه میروند، به شریعت توهین میکنند و شریعت و حاملان آن را مسخره میکنند، عقرب و چیزهای کثیفی که شیطان دوست دارد میخورند، به خدا کافرند و بر غیر الله از قبیل قبرها و غیره سجده میبرند، دوست ندارند صدای قرآن را بشنوند و از آن میگریزند و گوش دادن ترانهها، اشعار و صداهای شیطانی را بر کلام خدا ترجیح میدهند. پس اگر از دست کسی امر خارق العادهای انجام شد نمیتواند ولی و محبوب خدا باشد مگر آنکه در ظاهر و باطن پیرو پیامبر صلی الله علیه و سلم باشد.