اقوال سلف صالح

چقدر شکایت می‌کنی و می‌گویی که فقیر هستم و حال آنکه زمین و آسمان و ستاره‌ها، از آنِ تو هستند

ایلیا ابوماضی می‌گوید: کم تشتکی وتقول أنک معدم   والأرض ملک والسماء والأنجم «چقدر شکایت می‌کنی و می‌گویی که فقیر هستم و حال آنکه زمین و آسمان و ستاره‌ها، از آنِ تو هستند». ولک الحقول وزهرها وأریجها   ونسیمها والبلبل المترنم «باغ‌ها و گل‌ها و عطر و نسیم آن و بلبل نغمه خوان همه از آن تو هستند». والماء حولک …

بیشتر بخوانید »

هرگاه با نفس خود سخن گفتی، به نفست دروغ بگو؛ راست گفتن به نفس، آرزو را کم می‌کند

لبید می‌گوید: فأکذب النفـس إذا حدثتها   إن صدق النفس یزری بالأمل «هرگاه با نفس خود سخن گفتی، به نفست دروغ بگو؛ راست گفتن به نفس، آرزو را کم می‌کند». بستی می‌گوید: أفد طبعک المکدود بالهم راحه   تجـم وعلّله بشیء من المزح «به طبیعت رنجدیده‌ات آرامش ببخش؛ حواس خود را جمع کن و طبیعت خویش را با شوخی سرگرم …

بیشتر بخوانید »

سه چیز را که مردم نمی‌پسندند، من دوست می‌دارم

ابودرداء می‌گوید: سه چیز را که مردم نمی‌پسندند، من دوست می‌دارم؛ فقر و بیماری و مردن را دوست دارم. چون فقر یعنی مسکینی و فروتنی؛ و بیماری، کفاره گناهان می‌گردد و موت یعنی دیدار با خدا. اما دیگری فقر را دوست ندارد و آن را مذمت و نکوهش می‌کند و می‌گوید: حتی سگ‌ها فقر و نداری را دوست ندارند. اذا …

بیشتر بخوانید »

اقوال حکما درباره صبر

انوشیروان می‌گوید: ناگواری‌ها و ناخوشی‌های دنیا، دو نوع هستند: نوعی که چاره‌ای دارد؛ پس اضطراب، علاج و داروی آن است و نوعی دیگر که چاره‌ای ندارد؛ پس صبر و شکیبایی، مایه بهبودی و رهایی از آن است. یکی از حکما می‌گوید: چاره کار در آنچه که راه حل و چاره‌ای برای آن وجود ندارد، این است که انسان صبر و …

بیشتر بخوانید »

خواری، این است که خداوند، تو را به خودت بسپارد و تو را با نفست رها کند

ابن قیم می‌گوید: کسانی که خدا را شناخته‌اند، بر این اجماع کرده‌اند که: خواری، این است که خداوند، تو را به خودت بسپارد و تو را با نفست رها کند و موفقیت، این است که خداوند، تو را به خودت نسپارد. پس بندگان در میان توفیق و توهین خداوندی قرار دارند؛ بلکه در یک لحظه بنده، یا از توفیق خداوندی …

بیشتر بخوانید »

بالش سفیان ثوری

سفیان ثوری در مزدلفه، سرش را روی تپه ای قرار داده و آن را بالش خود کرده بود. مردم به او گفتند: آیا در چنین جایی که حجاج، تو را می‌بینند، خاک را بالش خود می‌کنی و حال آنکه تو، محدث دنیا هستی؟ گفت: «بالش من، از بالش خلیفه ابوجعفر منصور، بزرگتر است». لیت کفا مدت إلیک بذل   قطعت …

بیشتر بخوانید »

به عکرمه بن ابی جهل به هنگام مرگ آب دادند؛

به عکرمه بن ابی جهل به هنگام مرگ آب دادند؛ اما او، آب را به حارث بن هشام حواله داد. به همین منوال هر یک از آنان، آب را به دیگری حواله داد تا اینکه همه آنها با لب تشنه جان به جان آفرین سپردند. إذا قتـلوا ضجـت لمـجد دماؤهم   وکـان قدیمـاً من منایاهم القتل «هنگامی که کشته می‌شوند، …

بیشتر بخوانید »

دلجویی از مصیبت زدگان

شافعی، در راستای دلجویی از مصیبت زدگان چنین سروده است: دع الأیـام تفـعل مـا تـشــاء   وطب نفسـا إذا حکـم القضـاء روزگار را بگذار هر چه می‌خواهد، بکد و از حکم قضا و قدر، شادمان باش». إذا نـزل القضـاء بأرض قـوم   فـلا أرض تقیـه ولا سمــاء «هرگاه تقدیر در سرزمین قومی فرود آید، انسان را هیچ زمین و آسمانی، …

بیشتر بخوانید »

عبدالله بن صمه برادر درید کشته شد

عبدالله بن صمه برادر درید کشته شد؛ درید، خود را بدین صورت آرامش و تسلیت می‌داد که تمام توانش را در دفاع از برادرش انجام داده، اما در برابر تقدیر چاره‌ای نیست. برادر درید، کشته شد و او در تسلیت به خود، چنین سرود: وطاعنت عنه الخیل حتی تبددت   وحتی علانی حالک اللون أسود «در دفاع از او به …

بیشتر بخوانید »

پای عروه بن زبیر قطع شد و در همان روز پسرش، مرد

پای عروه بن زبیر قطع شد و در همان روز پسرش، مرد. با این حال عروه گفت: «بارخدایا! تو را ستایش می‌کنم؛ اینک که نعمتت را گرفتی، تو خود آن را داده بودی و اگر گرفتار بلایم نمودی، همانگونه سلامتی و عافیت نیز بخشیده بودی. چهار عضو به من بخشیدی و یک عضو را از من گرفتی؛ چهار فرزند به …

بیشتر بخوانید »

ابن عباس چشمانش را از دست داد

ابن عباس چشمانش را از دست داد. او به خود دلجویی داد و گفت: إن یأخذ الله من عینـی نورهمـا   ففی فـؤادی وقلبـی منهما نور «اگر خداوند، نور چشمانم را گرفته، اما در قلبم، نور چشمانم وجود دارد». قلبی ذکی وعقلی غیرذی عوج   وفی فمی صارم کالسیف مأثور «قلبی فهمیده دارم و عقلم، کجی و انحراف ندارد و …

بیشتر بخوانید »

من، از بلای روزگار از پای در نمی‌آیم

هشت تن از پسران ابی ذؤیب هذلی در یک سال به علت طاعون جان باختند؛ در چنان شرایطی او، چه می‌توانست بگوید؟ وی، تسلیم گردید و در برابر تقدیر الهی سر تسلیم فرود آورد و گفت: وتجـلدی للشـامتین أریهم   أنی لریب الدهر لا أتضعضع «اظهار دلیری من برای کسانی که از مصیبت من شاد می‌شوند، این است که به …

بیشتر بخوانید »

از میان خوبی‌ها، چیزی بهتر از صبر نیست.

ابوبکر بیمار شد. مردم به عیادت او آمدند و گفتند: آیا برایت طبیبی فرا نخوانیم؟ فرمود: طبیب، مرا دیده است. گفتند: پس به تو چه گفت؟ پاسخ داد: طبیب گفت: آنچه بخواهم، انجام می‌دهم. عمر بن خطاب می‌گوید: بهترین زندگی را در صبر و شکیبایی یافته‌ایم. همچنین می‌فرماید: بهترین زندگی و حیاتی که به آن دست یافتیم، دستاورد صبر و …

بیشتر بخوانید »

نمونه‌هایی از حسن ظن در برخورد با مخالف (۱)

اکنون به بیان نمونه‌هایی از حسن ظن در برخورد با مخالف را که بر زبان و قلم ائمۀ هدی جاری گشته، می‌پردازیم: شیخ الاسلام ابن تیمیه می‌گوید: «اگر هر دو مسلمانی که در مسأله‌ای با هم اختلاف پیدا می‌نمودند همدیگر را ترک می‌کردند (و محبت و احترامشان نسبت به هم قطع می‌شد) دیگر هیچ برادری و پیوندی میان مسلمانان باقی …

بیشتر بخوانید »

موارد اتفاق آن بزرگواران حجت بران، و اختلافشان رحمت بی کران است

شیخ الاسلام ابن تیمیه دربارۀ ائمه چنین می‌گوید: «موارد اتفاق آن بزرگواران حجت بران، و اختلافشان رحمت بی کران است».[۱] اگر این اختلاف، آداب شرعی خود را از دست دهد – پناه بر خدا – از رحمت به مصیبت و خصومت تبدیل می‌گردد. [۱]– الفتاوی (۳۰/۸۰).

بیشتر بخوانید »

بیشتر کسانی که بر مقام صدارت می‌نشینند، توان علمی کمی دارند (۱)

و این همان چیزی است که پیامبر ص بدان اشاره کرده و می‌فرماید: «خداوند علم را به این صورت که آن را از قلب علماء بیرون آورد، بر نمی‌دارد، بلکه علم را به وسیلۀ از بین بردن علماء از بین می‌برد، به نحوی که دیگر عالم دینی باقی نمی‌ماند. مردم از رؤسای جاهل به امور دینی پیروی می‌نمایند؛ این جاهلان …

بیشتر بخوانید »

وصیّت پزشک عرب

حارث بن کلده که یکی از ماهرترین پزشک‌های عرب بود در حال مرگ قرار داشت، از او پرسیدند: وصیّتی برای ما بکن که در دنیا به آن عمل نماییم. فرمود: ۱- فقط با دختران جوان ازدواج کنید. ۲- از گوشت مانده پرهیز کنید و گوشت تازه بخورید. ۳- میوه­ی نارس و کال نخورید. ۴- خودتان را خسته نکنید، چون باعث …

بیشتر بخوانید »

بهترین دانشمند

حضرت علی (کرم الله وجه) می‌فرماید: بهترین دانشمند کسی است که مردم را نه از عذاب خدا بترساند و نه به رحمت خداوند امیدوار سازد([۱]). [۱]– احیاء العلوم الدین / ج۲٫

بیشتر بخوانید »

رزق دو نوع است

«الرِّزقُ رِزْقانِ»: رزق دو نوع است: ۱- رزقی که دنبالش می‌دوی. ۲- رزقی که دنبالت می‌دود. هرکس طالب دنیا گردد، مرگش دنبالش می‌اُفتد تا جانش را برُباید و هرکس دنبال آخرت باشد، دنیا دنبالش می‌افتند تا رزقش را برساند.

بیشتر بخوانید »

چگونه خداوند مخلوقاتش را با آنکه زیادند، محاسبه می‌کند؟

از حضرت علی بن ابی طالب (کرم الله وجه) پرسیده شد: «کَیْفَ یُحاسِب اللهُ الخَلْقَ عَلی کَثَرْتِهِم؟» چگونه خداوند مخلوقاتش را با آنکه زیادند، محاسبه می‌کند؟ فرمود: «کَمَـا یَرْزُقُهُم عَلی کَثَرْتِهِم» یعنی: همان‌گونه که زیادند، رزق‌شان را می‌رساند. باز پرسیدند: «کَیْفَ یُحاسِبُ اللهُ الخَلقَ وَلا یَرَوْنَهُم؟» چگونه مخلوقاتش را محاسبه می‌کند با آن‌که آن‌ها را نمی‌بیند؟ «فّقیل کَمـا یَرْزُقُهُم وّلا …

بیشتر بخوانید »

شوخی آبروی شخص را می‌برد

حضرت علی (کرم الله وجه) می‌فرماید: «کِثرَه الـمزِاح تَذْهَبُ بِمـاءِ الوَجه». یعنی: شوخی آبروی شخص را می‌برد و باز می‌فرماید: «اَلقَهْقَهَ مِنَ الشَّیطانّ وَالتَبَسُّمُ مِنَ اللهِ». یعنی: خنده­ی همراه با قهقه از شیطان است و تبسّم از جانب خداوند است.

بیشتر بخوانید »

تابعی جلیل القدری سعید بن جبیر

یکی از نمونه‌های ثابت قدمی و رنج کشیدگان برای دین، تابعی جلیل القدری بنام سعید بن جبیر است. زمانی‌که این بزرگوار را پیش حجّاج بن یوسف آوردند با شجاعت تمام در مقابلش ایستاد و حجّاج با این‌که اسم سعید را می‌دانست، اسمش را پرسید، فرمود: سعید بن جبیر. حجّاج گفت: امّا تو شقی بن کُسیر (یعنی پسر شکسته) هستی. فرمود: …

بیشتر بخوانید »

روزی ابلیس پیش یحیی بن زکریا آمد

روزی ابلیس پیش یحیی بن زکریا آمد، یحیی فرمود: آیا تاکنون بر من وارد شده‌ای؟ ابلیس گفت: آری! روزی برایت غذاهای مختلف آماده کردند و من اشتهایت را برای خوردن زیادتر نمودم و تو خیلی از غذاها خوردی تا سیر شدی و به خواب رفتی و از عبادت‌هایت غافل ماندی! یحیی ÷ فرمود: قسم می‌خورم از این به بعد دیگر …

بیشتر بخوانید »

اگر با شنیدن صدای زنان در محل شهوت، نفست از تو درخواست نگاه به آن‌ها را بکند

امام محمّد غزّالی می‌فرماید: اگر با شنیدن صدای زنان در محل شهوت، نفست از تو درخواست نگاه به آن‌ها را بکند، با نفست مبارزه کن و به او بگو: چرا نگاه کنم چون اگر زیبا باشد، گناهکار شوم و اگر خوب باشد عاشق شوم و عمرم تباه شود و اگر زشت باشد، اذّیت شوم.

بیشتر بخوانید »

خشم خدا از همه چیز سخت‌تر است!

روزی حوّاریون پیش حضرت عیسی علیه السلام آمدند و پرسیدند: چه چیزی از همه سخت‌تر است؟ فرمود: خشم خدا از همه چیز سخت‌تر است! عرض کردند به چه وسیله‌ای خشم خدا را از بین ببریم؟ فرمود: خشمگین نشوید و ریشه­ی خشم از تکبّر، عُجب و کوچک شمردن مردم به وجود می‌آید.

بیشتر بخوانید »

همه، چه فقیر و چه ثروتمند در قلب‌شان ادّعای خدایی می‌کنند

امام محمّد غزاّلی می‌فرماید: همه، چه فقیر و چه ثروتمند در قلب‌شان ادّعای خدایی می‌کنند، فقط نمی‌توانند به زبان بیاورند و تنها فرعون ساده بود که به زبان آورد و گفت: ﴿أَنَا۠ رَبُّکُمُ ٱلۡأَعۡلَىٰ﴾.

بیشتر بخوانید »

اگر کسی به بازار برود و دلش بخواهد که آن چیز را بخرد ولی به علّت بی پولی نتواند به آن برسد

حضرت ضحاک می‌فرماید: اگر کسی به بازار برود و دلش بخواهد که آن چیز را بخرد ولی به علّت بی پولی نتواند به آن برسد، اگر به خاطر آن صبر کند و عجز از خود نشان ندهد، برای او از انفاق کردن صد هزار درهم بهتر است.

بیشتر بخوانید »

فقیر پنچ خصوصیّت دارد

فقیر پنچ خصوصیّت دارد: اوّل – به فقرا ثواب هر عملی بیشتر از غنی داده می‌شود، هرچند کم یا مساوی باشند. ۲- فقیر در دنیا به آرزو‌هایش نمی‌رسد و این نیز پاداش دارد. ۳- فقیر از غنی پانصد سال زودتر وارد بهشت می‌شود. ۴- در روز قیامت حساب فقیر از غنی آسان‌تر خواهد است و از زکات و حج سؤال …

بیشتر بخوانید »

رغبت و میل به دنیا غم و اندوه را زیادتر می‌کند

حضرت حسن بن علی می‌فرماید: رغبت و میل به دنیا غم و اندوه را زیادتر می‌کند و بی توجّهی به دنیا دل را آرامش می‌دهد، من از تنگدستی نمی‌ترسم ولی آنقدر از ثروتمند شدن شما می‌ترسم که مبادا مانند اقوام گذشته دنیا پیش شما گرانقدر شود سپس با عذابی هلاک شوید، دین اسلام اصلاح اوّلش با زهد و یقین بود …

بیشتر بخوانید »

دروغ در نظم مورچه‌ها

شیخ ابن تیمیه / (مجدّد دین) می‌فرماید: روزی نشستم به نظم مورچه‌ها دقّت کردم، مورچه‌ای را دیدم که مگسی را پیدا کرده­ است ولی نمی‌تواند آن را بردارد و برای کمک گرفتن رفت چند مورچه­ی دیگر را صدا زد. قبل از آن‌که آن مورچه‌ها بیایند من مگس را برداشتم، آن‌ها برگشتند، دوباره مگس را زمین گذاشتم دوباره مورچه­ی کارگر آمد …

بیشتر بخوانید »

غیبت با ذهن

امام محمّد غزّالی فرموده است: همان‌گونه که درست نیست پیش دیگری از کسی با زبانت غیبت کنی، درست نیست از دیگری با ذهنت پیش خودت غیبت کنی([۱]) (منظور سوءظن)! [۱]– در محضر امام محمّد غزّالی.

بیشتر بخوانید »

سمّ‌های غذا بهتر از زخم‌های زبان است

حضرت علی (کرم الله وجه) می‌فرماید: «حُـمُوضاتُ الطَّعام خَیرّ مِن حُـمُوضاتِ الکَلام» – سمّ‌های غذا بهتر از زخم‌های زبان است و باز فرمود: «سَلامَه الانِسانِ فی حَبْس الَّسان» – سلامتی انسان در گرو حبس زبانش است و باز می‌فرماید: «بَلاءُ الانِسانِ مِنّ الَّسانّ وَضَربُ اَّلسانِ اشَدُّ مِن طعنِ الّان» – یعنی: بدبختی‌های آدمی از زبانش است و زخم زبان بدتر …

بیشتر بخوانید »

غیبتت مانند این است که کسی‌که خوابیده و تو بِروی لباس او را در بیاروی و بدنش را لخت نمایی

حضرت عیسی به حواریّون فرمود: چه می‌گویید در مورد کسی‌که خوابیده و تو بِروی لباس او را در بیاروی و بدنش را لخت نمایی!؟ گفتند: یا روح الله مگر چه کسی این کار را می‌کند!؟ فرمود: کسی‌که غیبت می‌کند درست همین عمل را انجام می‌دهد([۱]). [۱]– عقل، علم و عمل / ج ۱/ ص / ۱۴۰ / تألیف بابک محمودی.

بیشتر بخوانید »

حرف زدن مانند تیر است اگر رها شود دیگر در اختیار تو نیست

امام شافعی می‌فرماید: حرف زدن مانند تیر است اگر رها شود دیگر در اختیار تو نیست بلکه در اختیار دیگران می‌باشد پس مواظب باش چه می‌گویی و آن را پیش چه کسانی می‌گویی!؟([۱]). [۱]– زندگی نامۀ امام شافعی.

بیشتر بخوانید »