الداوودی میگوید: گفتهی قتاده دربارهی ستارگان زیباست جز این عبارت: راه خطا را پیموده و عمرش را بیهوده تلف کرده است. وی در این باره کوتاهی کرده، بلکه هرکس ستارگان را در غیر از این سه چیز به کار گیرد کافر است[۱].
اگر بگویی: ستاره شناسان بعضی اوقات ممکن است راست بگویند در جواب گفته میشود: راستگویی آنان همچون راستگویی کاهنان است که یک بار راست میگویند و باری دیگر دروغ. اینکه یک بار راست میگویند، به این معنا نیست که علم آن درست است
برخی از ستاره شناسان برای اثبات صحت علم ستاره شناسی به آیاتی از قرآن استدلال نمودهاند؛ از جمله: ﴿وَعَلَٰمَٰتٖۚ وَبِٱلنَّجۡمِ هُمۡ یَهۡتَدُونَ١۶﴾ [النحل: ۱۶].
«و نشانههایی (از قبیل: کوهها، درّهها، بادها، رودها و رنگ خاکها را پدید آورد که مردمان در روز بدانها راه خود را پیدا میکنند) و (در شب که از این علائم استفاده نمیشود) ایشان به وسیلهی ستارگان رهنمون میشوند».
در جواب باید گفت: منظور آیه این نیست که ستارگان نشانههایی برای امور غیبی هستند که مردم در علم غیب به وسیلهی آنها راه مییابند، بلکه معنای (علامات) این است که ستارگان نشانههایی برای قدرت و یگانگی خداست. از قتاده و مجاهد نقل شده که برخی از ستارگان نشانهای دارند که به وسیلهی آنها هدایت نمیشوند[۲]. بعضی معتقدند که عبارت: (علامات) تتمهی کلام قبلش میباشد؛ آنجا که میفرماید: ﴿وَأَلۡقَىٰ فِی ٱلۡأَرۡضِ رَوَٰسِیَ أَن تَمِیدَ بِکُمۡ وَأَنۡهَٰرٗا وَسُبُلٗا لَّعَلَّکُمۡ تَهۡتَدُونَ١۵ وَعَلَٰمَٰتٖ﴾ [النحل: ۱۵-۱۶]. «و در زمین کوههای استوار و پابرجایی را قرار داد تا این که زمین شما را نلرزاند (و با حرکت خود شما را مضطرب نگرداند) و رودخانهها و راههایی را پدیدار کرد تا این که (به مقصد خود) راهیاب شوید. و نشانههایی».
یعنی نشانههایی در زمین قرار داده که راه و کوههای بزرگ و کوچک به وسیلهی آنها معلوم میشوند و مسافران در مسیرشان از این نشانهها کمک میگیرند. راجع به آیهی: ﴿وَعَلَٰمَٰتٖۚ وَبِٱلنَّجۡمِ هُمۡ یَهۡتَدُونَ١۶﴾ [النحل: ۱۶]. ابن عباس میگوید: «﴿وَعَلَٰمَٰتٖ﴾ منظور نشانههای راهها در روز است. ﴿وَبِٱلنَّجۡمِ هُمۡ یَهۡتَدُونَ﴾ یعنی در سفرهایشان در دریا به وسیلهی ستارگان راه مییابند». ابن جریر و ابن أبیحاتم روایتش کردهاند[۳]. این گفته و مانند آن معنای آیهی مذکور است. پس استدلال به این آیه برای اثبات صحت علم ستاره شناسی استدلال به چیزی است که بطلان آن در دین اسلام به طور بدیهی معلوم و مشخص است؛ چون نه نص آیهی فوق و نه ظاهر آن بر چنین مطلبی دلالت ندارد. به راستی استدلال به این آیه جهت اثبات درستی علم ستاره شناسی فاسدترین انواع استدلال است؛ چون احادیثی از پیامبر صلی الله علیه و سلم راجع به ابطال و نکوهش علم ستاره شناسی وارد شدهاند؛ از جمله میتوان به احادیث زیر اشاره کرد:
«من اقتبس شعبه من النجوم فقد اقتبس شعبه من السحر»[۴]: «هر کس شاخهای از علم نجوم را بیاموزد، در حقیقت شاخهای از جادو را آموخته است».
[۱]– نگا: فتح الباری: ۶/۲۹۵٫
[۲]– ابن جریر در تفسیر خود ۱۴/۹۱ با سند صحیح از مجاهد روایت کرده که گوید: برخی از ستارگان نشانهای هستند و برخی به وسیلهی آنها هدایت میشوند.
[۳]– ابن جریر در تفسیر خود ۱۴/۹۱ و ابن أبیحاتم و ابن مردویه – همان طور که در الدرالمنثور ۵/۱۱۸ آمده است – آن را روایت کردهاند و اسناد ابن جریر ضعیف است.
[۴]– حدیثی صحیح است. تخریج آن در مبحث :«باب بیان پاره ای از انواع جادو» آورده شد.