آنچه که درباره‏ ی علم نجوم و ستاره‌شناسی آمده است(۲)

بخاری در صحیح خود می‌گوید: قتاده گفته است: «خدا ستارگان را به سه دلیل آفریده است: زینت و آراستن آسمان، طرد شیاطین و نشانه‌هایی که به وسیله‌ی آنها راه شناخته می‌شود. هرکس ستارگان را در غیر از این سه مورد به کار ببرد، راه خطا را پیموده و عمرش را بیهوده تلف کرده در چیزی که بدان علم ندارد تکلف نموده است».

 همان طور که مؤلف اظهار داشته، بخاری این اثر را در صحیح خویش آورده و عبدالرزاق، عبد بن حمید، ابن جریر، ابن منذر، ابن ابی حاتم، ابوشیخ و خطیب در کتاب «النجوم» از قتاده آن را روایت کرده‌اند. لفظ روایت بدین صورت است: «همانا خداوند این ستارگان را برای سه چیز قرار داده است: ۱) زینت آسمان ۲) به وسیله‌ی آنها راه یافته می‌شود ۳) آنها را به خاطر طرد شیاطین قرار داده است. پس هرکس ستارگان را در غیر این سه چیز به کار گیرد، به رأی خود سخن گفته و راه خطا را پیموده و عمرش را بیهوده تلف کرده و در چیزی که بدان علم ندارد، تکلف نموده است. همانا افرادی نادان از این ستارگان برای پیشگویی و غیب گویی استفاده کرده‌اند. که اگر  با فلان ستاره عروسی کرد چنین و چنان می‌شود و اگر با فلان ستاره مسافرت نموده چنین و چنان می‌شود و می‌گویند به جانم قسم هیچ ستاره‌ای نیست مگر اینکه هر انسان سرخ پوست، سیاه پوست، بلند قد، کوتاه قد، زیبا و زشت با آن متولد می‌شود. در حالی که ستارگان، حیوانات و پرندگان چیزی از علم غیب نمی‌دانند؛ چون اگر کسی غیب را می‌دانست، حتما آدم که الله او را با دست خویش آفرید و فرشتگان را وادار کرد برایش سجده کنند و نام‌های هر چیزی را به او یاد داد، غیب را می‌دانست».

درباره‌ی گفته‌ی مؤلف: (خدا ستارگان را به سه دلیل آفریده است . . . تا آخر گفته اش) باید گفت که این مطلب از قرآن گرفته شده؛ آنجا که می‌فرماید:  ﴿وَلَقَدۡ زَیَّنَّا ٱلسَّمَآءَ ٱلدُّنۡیَا بِمَصَٰبِیحَ وَجَعَلۡنَٰهَا رُجُومٗا لِّلشَّیَٰطِینِ﴾ [الملک: ۵].  «ما آسمان نزدیک (به شما) را با چراغهایی (به نام ستارگان) آراسته‌ایم و آنها را وسیله‌ی‌ راندن اهریمنان ساخته‌ایم». ﴿وَعَلَٰمَٰتٖۚ وَبِٱلنَّجۡمِ هُمۡ یَهۡتَدُونَ١۶﴾ [النحل: ۱۶]. «و نشانه‌هایی (از قبیل: کوهها، درّه‌ها، بادها، رودها و رنگ خاکها را پدید آورد که مردمان در روز بدانها راه خود را پیدا می‌کنند) و (در شب که از این علائم استفاده نمی‌شود) ایشان به وسیله‌ی ستارگان رهنمون می‌شوند».

مطلب فوق اشاره دارد به اینکه ستارگان در آسمان دنیا هستند، همان طور که ظاهر آیات این را می‌رسانند. در این زمینه حدیثی وارد شده که ابن مردویه از ابن مسعود روایتش کرده که می‌گوید: رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: «أما السماء الدنیا فإن الله خلقها من دخان وجعل فیها سراجاً وقمراً منیراً وزینها بمصابیح النجوم وجعلها رجوماً للشیاطین وحفظاً من کل شیطان رجیم». [۱]: «خداوند آسمان دنیا را از دود آفرید و در آن خورشید و ماه نورانی را قرار داد و آسمان دنیا را با نور ستارگان آراست و ستارگان را وسیله‌ی طرد شیاطین و وسیله‌ی محافظت از هر شیطان رانده‌شده قرار داد». ابن مردویه این حدیث را به طور مختصر آورده است.

عبارت: (و علامات) یعنی نشانه‌هایی برای جهات، مناطق مختلف و مانند آنها. (یُهتَدی بها) با صیغه‌ی مجهول آمده است؛ یعنی مردم در این زمینه به وسیله‌ی ستارگان راه می‌یابند همان طور که خدای متعال می‌فرماید:  ﴿وَهُوَ ٱلَّذِی جَعَلَ لَکُمُ ٱلنُّجُومَ لِتَهۡتَدُواْ بِهَا فِی ظُلُمَٰتِ ٱلۡبَرِّ وَٱلۡبَحۡرِ﴾ [الأنعام: ۹۷]. «و او آن کسی است که ستارگان را برای شما آفریده است تا (در شبهای سفر) در تاریکی‌های خشکی و دریا بدانها رهنمود شوید».

منظور این نیست که در علم غیب به وسیله‌ی ستارگان هدایت می‌شوند. به همین دلیل پس از آن می‌گوید: (فمن تأول فیها غیر ذلک) یعنی هرکس غیر از این سه چیزی که خدای متعال بیان داشته، درباره‌ی ستارگان گمان کند و به وسیله‌ی آنها ادعای علم غیب نماید، (أخطأ) یعنی راه خطا را پیموده است چون ادعای علم غیب نمود. (و‌أضاع نصیبه) یعنی عمرش را بیهوده تلف کرده است؛ چون او مشغول چیزی شده که هیچ فایده‌ای ندارد و این کار زیان آور است. (و‌تکلف ما لا علم له به) یعنی کاری کرده که علم آن قابل تصور نیست؛ زیرا اوضاع و اخبار آسمان و امور غیبی جز از طریق قرآن و سنت، قابل شناخت نیستند و در قرآن و سنت بیشتر از آنچه که گفته شد، در این زمینه نیامده است.

 

[۱]– طبرانی در کتاب «الأحادیث الطوال» ش ۳ و ابن مردویه- آن گونه که در کتاب «الدر المنثور» ۵/۶۹ آمده- آن را روایت کرده‌اند. در اسناد این روایت، عمربن موسی وجیهی وجود دارد که دروغگوست و حدیث را وضع می‌کرد. این روایت از طریق دیگر وارد شده است که عمر بن شبّه در کتاب «أخبار المدینه » ۱/۳۰۳ از طریق روایت ابن عباس به طور طولانی روایتش کرده است.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …