احکام بدفالی گرفتن (۳)

خداوند می‎فرماید: ﴿قَالُواْ طَٰٓئِرُکُم مَّعَکُمۡ﴾ [یس: ۱۹].

یعنی آنچه از خیر و شر باشد که به شما رسیده به سبب کارهایتان و کفر ورزیدن شما و مخالفت شما با ناصحان است و به سبب ما نیست، بلکه تجاوز و دشمنی شما علت بدبختی‎تان است، پس فال بد متجاوز و ستمگر به خودش می‎باشد و این بهره بد از سوی خداوند می‎آید، چنان‎که خداوند متعال می‎فرماید: ﴿وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَیِّئَهٞ یَقُولُواْ هَٰذِهِۦ مِنۡ عِندِکَۚ قُلۡ کُلّٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِۖ فَمَالِ هَٰٓؤُلَآءِ ٱلۡقَوۡمِ لَا یَکَادُونَ یَفۡقَهُونَ حَدِیثٗا﴾ [النساء: ۷۸]. «و اگر نعمتی به آنان برسد، می‌گویند: «این از نزد الله است» و اگر گزندی به آنان برسد، می‌گویند: «این، از سوی توست». بگو: همگی از نزد الله است. پس این قوم را چه شده که حاضر نیستند و نمی‌توانند هیچ سخنی را دریابند؟‏». و اگر آنان می‎فهمیدند به آنچه تو آورده‎ای بدفالی نمی‎گرفتند و چون در آنچه پیامبر صلی الله علیه و سلم آورده چیزی که مایه بدفالی باشد وجود ندارد، چون خوبی محض است و هیچ شری در آن نیست و صلاح مطلق است و هیچ فسادی در آن وجود ندارد و حکمتی است که هیچ عیبی در آن نیست و رحمتی است که هیچ ستمی در آن وجود ندارد. پس اگر این قوم عاقل و فهمیده می‎بودند پیامبر صلی الله علیه و سلم را به بدفالی نمی‎گرفتند، چون بدفالی از شَر گرفته می‎شود ، نه از خوبی محض، حکمت و رحمت ، بلکه کفر، شرک ورزی و ستمگری آنان مایه بدبختی آنهاست و از سوی خدا می‎آید همان‎طور که نیک بختی آنان نیز از سوی خداوند است. ﴿طَٰٓئِرُکُم مَّعَکُمۡ﴾ یعنی بدفالی شما به خودتان بر می‎گردد، پس بدفالی که می‎گیرید به خودتان بر می‎گردد و این جواب سخن گفتن چنان‎که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «هرگاه اهل کتاب بر شما سلام کردند بگویید و بر شما[۱]». ابن قیم آن را بیان کرده است[۲].

گفته‌اش: (أاِن ذکرّتم) یعنی به خاطر آنکه به شما تذکر دادیم و شما را به توحید و یکتاپرستی امر نمودیم در مقابل به ما چنین می‎گویید و ما را تهدید کردید بلکه شما قومی اسرافگر و متجاوز هستید[۳].

و قتاده می‎گوید: «یعنی آیا اگر شما را به خداوند یادآوری کنیم به ما بدفالی می‎گیرید؟[۴]».

مطابقت هر دو آیه با موضوع فصل روشن است، چون خداوند بدفالی گرفتن را جز از جانب دشمنانش بیان نکرده است، پس بدفالی گرفتن از کارهای جاهلیت است و کاری اسلامی نیست.

مؤلف می‎گوید: (و از ابوهریره روایت است که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «تعدیه بیماری‎ها، فال گیری از پرندگان، منحوس پنداشتن پرنده‌ی بوم و ماه صفر را بد دانستن، هیچ یک حقیقت ندارد). بخاری و مسلم روایت کرده‌اند. و مسلم اضافه کرده: خوبی و بدی را به ستاره‎ها نسبت داده و غول و جنی که آنها تصور می‎کردند در صحرا مردم را سرگردان می‎کند حقیقت ندارد[۵].

گفته‌اش: (تعدیه و سرایت بیماری) ابوالسعادات می‎گوید: یعنی سرایت بیماری به فرد دیگر. مانند اینکه شتری که بیماری گَر گرفته است از شتران سالم دور نگاه داشته می‎شود تا شتران سالم به بیماری آن مبتلا نشوند[۶].

و در بعضی از روایات این حدیث آمده که بادیه‎نشینی گفت: پس چرا شترانی که مانند آهو هستند وقتی شتر گَر گرفته با آن قاطی می‎شود آن را گَر می‎کند؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «همان اولی را چه کسی گَر کرده است؟[۷]».

 

(برگرفته از کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)

[۱]– صحیح بخاری۵۹۰۳ و صحیح مسلم ش۲۱۶۳ که از انس روایت می‌کند.

[۲]– مفتاح دار السعاده ۲/۲۳۳٫

[۳]– نگا: تفسیر ابن کثیر۳/۵۶۸٫

[۴]– تفسیر عبدالرزاق۳/۱۴۱، تفسیر ابن ابی حاتم۱۸۰۵۱ و تفسیر ابن جریر۲۲/۱۵۸٫ و دیگران نیز به سند صحیح روایت کرده‌اند.

[۵]– روایت صحیح بخاری۵۳۸۰ و صحیح مسلم۲۲۲۰٫

[۶]– النهایه فی غریب الحدیث و الاثر ۳/۱۹۲٫

[۷]– روایت صحیح بخاری۵۳۸۷ و صحیح مسلم۲۲۲۰٫

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …