آنچه که درباره‏ ی علم نجوم و ستاره‌شناسی آمده است(۶)

احمد، بخاری، صاحبان سنن، ابن جریر و دیگران از ابوهریره روایت کرده‌اند که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: «لم یکذب ابراهیم  علیه السلام غیر ثلاث کذبات ثنتین فی ذات الله قوله: ﴿إِنِّی سَقِیمٞ﴾ و قوله: ﴿بَلۡ فَعَلَهُۥ کَبِیرُهُمۡ هَٰذَا﴾ و قوله لساره: (إنها أختی) »[۱]: «ابراهیم علیه السلام غیر از این سه دروغ، دروغ دیگری نگفت. از این سه دروغ دو تا درباره‌ی ذات خدا بود که عبارتند از: ﴿إِنِّی سَقِیمٞ﴾ و »  ﴿بَلۡ فَعَلَهُۥ کَبِیرُهُمۡ هَٰذَا﴾ مورد دیگر گفته‌اش در مورد ساره است: (إنها أختی)». [لفظ روایت ابن جریر].[۲]

ابن أبی حاتم از ابوسعید به طور مرفوع راجع به سه گفته‌ی ابراهیم علیه السلام روایت کرده است که آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمودند: «ما منها کلمه إلا ما حل بها عن دین الله، فقال: ﴿إِنِّی سَقِیمٞ﴾ وقال: ﴿بَلۡ فَعَلَهُۥ کَبِیرُهُمۡ هَٰذَا﴾ وقال للملک حین أراد امرأته: (إنها أختی)»[۳].

در اسناد این روایت ضعف وجود دارد. قتاده درباره‌ی آیه‌ی مذکور می‌گوید: «عرب به کسی که در ستارگان تفکر و تدبر می‌نماید می‌گوید: نظر فی النجوم[۴] یعنی در ستارگان اندیشید و تفکر نمود». ابن کثیر می‌گوید: «منظور قتاده این است: ابراهیم علیه السلام به آسمان نگاه کرد و در چیزی که به وسیله‌ی آن، آنان را تکذیب می‌کرد می‌اندیشید و می‌گفت: ﴿إِنِّی سَقِیمٞ﴾ یعنی: من ضعیف هستم.[۵]

مؤلف می‌گوید: (وکره قتاده تعلم منازل القمر و لم یرخص ابن عُیَینه فیه. ذکره حرب عنهما. ورخص فی تعلم المنازل أحمد و إسحاق) [۶]:

 (قتاده فراگیری منازل ماه را مکروه دانسته و ابن عُیینه آن را جایز ندانسته است. حرب این رأی را از آنان نقل کرده است. احمد و اسحاق فراگیری منازل ماه را جایز دانسته‌اند).

قضیه‌ی فراگیری منازل ماه و خورشید نوع سوم از علم ستاره شناسی است. چون جهت شناخت قبله، اوقات نمازها و فصول سال به منازل خورشید و ماه استدلال می‌شود. همین قضیه مورد اختلاف سلف است اکنون گمانت درباره‌ی دو نوع دیگر علم نجوم چیست؟ منازل ماه بیست و هشت تا است. هر شب منزل جداگانه‌ای دارد. قتاده و سلیمان بن عیینه فراگیری منازل ماه را مکروه دانسته و احمد، اسحاق و دیگران آن را جایز دانسته‌اند.

 

(برگرفته از کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)

[۱]– بخاری در صحیحش به ش۳۳۵۸ و مسلم در صحیحش به ش۳۳۷۱ از ابوهریره آن را روایت کرده‌اند.

[۲]– امام احمد در «المسند» ۲/۴۰۳، بخاری در صحیحش ش ۳۱۷۹ _البغا، مسلم در صحیحش به شماره‌ی ۲۳۷۱، ترمذی در سننش شماره‌ی ۲۴۳۴، ابن ماجه به شماره‌ی ۳۳۰۷، نسائی در «السنن الکبری» شماره‌ی ۸۳۷۴، ابن جریر در تفسیرش۲۳/۷۱ و دیگران آن را روایت کرده‌اند.

[۳]– ترمذی در سننش شماره‌ی ۳۱۴۸، ابویعلی در مسندش، شماره‌ی۱۰۴۰، ابن ابی حاتم- آن گونه که در تفسیر ابن کثیر ۴/۱۴ آمده- ، ابن عساکر در «تاریخ دمشق» ۶/۱۷۹ و دیگران روایتش کرده‌اند در اسناد آن، علی بن زید بن جدعان هست که در او ضعف وجود دارد. شیخ سلیمان به این ضعف اشاره کرده و گفته که: در اسناد آن، ضعف وجود دارد.

[۴]– ابن ابی حاتم در تفسیرش به شماره‌ی۱۸۲۱۶ روایتش کرده است.

[۵]– تفسیر ابن کثیر۴/۱۴٫

[۶]– نگا: شرح العمده ۴/۵۵۳٫

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …