عقيده

دیدگاه قول تفصیل(وجوب اتّباع)(۱)

دستۀ دیگری از علما قائل به تفصیل هستند؛ بدین‌گونه که اجتهاد برای کسی که شرایط و اهلیت آن را دارد، ممنوع نیست و تقلید بر مجتهد حرام و بر عامی – عامی کسی است که فاقد اهلیت و شرایط اجتهاد است هرچند که عالم هم باشد- واجب است که در وهله اول اتّباع نماید؛ یعنی قبول قول دیگران با دلیل …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه وجوب تقلید و تحریم اجتهاد(۶)

شبهۀ دیگری که برای اثبات نظرشان می‌آورند، این است که می‌گویند: کسی که بخواهد در حکم مسئله‌ای استدلال کند و بیندیشد، در شبهات غوطه‌ور می‌شود و همانا استدلال‌کنندگان زیادی گمراه شده‌اند؛ پس دوری از خطر و طلب سلامت اولی‌ است، در جواب می‌گوییم: تقلیدکنندگان زیادی از یهود و نصاری گمراه شده‌اند، پس به چه دلیلی بین تقلید خود و تقلید …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه وجوب تقلید و تحریم اجتهاد(۵)

اگر بگویند: به صحت قول دیگری به خاطر اینکه مذهب اکثر مردم است، پی‌برده‌ایم، پس شایسته اتباع است، در جواب می‌گوییم: چرا سخن حق و دقیق و سنجیده کسی را انکار می‌کنید که جز افراد کمی آن را درک نکرده و غالب مردم از درک آن عاجزند؛ به این خاطر که چنین سخنی احتیاج به شروط زیادی از جمله ممارست …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه وجوب تقلید و تحریم اجتهاد(۴)

نقد این ادلّه: اعتقاد به این امر که حتی تقلید بر کسانی که به درجۀ اجتهاد رسیده‌اند، واجب است، اعتقاد و دیدگاهی عجیب است. امام غزالی در المستصفی به رد این اقوال با دلایلی محکم و قوی می‌پردازد و می‌گوید: صدق کلام مجتهد ضرورتاً معلوم نیست و به ناچار باید دلیلی بر آن باشد؛ مثلاً دلیل صدق فرمودۀ پیغمبر صلی الله …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه وجوب تقلید و تحریم اجتهاد(۳)

 سنّت: آنان برای اثبات نظر خود به این حدیث استناد کرده‌اند: «من سرّهُ أن یسُکن بُحْبُوحَهَ الْجَنَّهِ، فَلْیَلْزَمِ الْجَمَاعَهَ، والشَّیْطَانَ مَعَ الْوَاحِدِ، وَهُوَ مِنَ الاثْنَیْنِ أَبْعَدُ»([۱])([۲])«هرکس دوست دارد که خانه­اش در وسط بهشت باشد، همراه جمع (کثیر مسلمانان) باشد (واز آنان خارج نگردد)؛ و(بدانید) که شیطان با یک نفر است (وبیشتر وی را وسوسه میکند) ولی اگر دونفر شدند، شیطان …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه وجوب تقلید و تحریم اجتهاد(۲)

در جواب این استدلال می­توان گفت: اولاً: معنی دوم آیه، بر معنی اول آن، ترجیح دارد. به چند دلیل : الف) آن‌چنان که از آیات محوری سوره و همچنین آیات قبلی بر می­آید، بحث در بارۀ جهاد و تخلف از آن و تحریض مؤمنین به جهاد است. در دو آیۀ قبل آن خداوند می­فرمایند: برای اعراب شایسته نیست که از …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه وجوب تقلید و تحریم اجتهاد(۱)

حشویه و تعلیمیه، اظهارنظر و اجتهاد را بعد از عصر امامان مجتهد، حرام و تقلید را بر همگان واجب می‌دانند.([۱]) ادلّۀ این دیدگاه این دسته از علما برای اثبات نظرشان به دلایلی از کتاب، سنّت و عقل استدلال و استناد کرده‌اند. کتاب: استدلال این دسته به آیاتی می‌‌باشد، از جمله: خداوند می‌فرماید: ﴿مَا یُجَٰدِلُ فِیٓ ءَایَٰتِ ٱللَّهِ إِلَّا ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ﴾([۲]) …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه وجوب اجتهاد و تحریم تقلید(۴)

نقد این ادلّه: از آیاتی که در آن، از تقلید نهی شده است، اینگونه استنباط می‌شود که قبول قول دیگری بدون علم در مسائلی که علم در آن واجب است، جایز نیست؛ در حالی که در مسائل فرعی و ظنی، علم شرط نیست.([۱]) علاوه بر آن، این آیات بر تقلید مذمومی دلالت می‌کنند که شریعت آن را تأیید نمی‌کند و …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه وجوب اجتهاد و تحریم تقلید(۳)

وجه استدلال در این دو حدیث، این است که آن بر وجوب اجتهاد و نظر بر تمام مکلفین دلالت دارد؛([۱]) زیرا دلالت آن عام است و تمام افراد را در بر می‌گیرد ([۲]) و در حدیث دوم، پیامبر  صلی الله علیه و سلم به‌طور مطلق، به اجتهاد امر نموده است و اگر توافق شود به اینکه بعضی از علوم، از …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه وجوب اجتهاد و تحریم تقلید(۲)

ادلّۀ این دیدگاه این دسته از علما برای اثبات نظرشان به دلایلی از قرآن، سنت و عقل استدلال و استناد کرده‌اند: قرآن: خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَأَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ٣٣﴾([۱]) «این که به دروغ از زبان خدا چیزی را بیان دارید که (صحّت و سقم آن­را) نمی‌دانید.» وجه استدلال به این آیه، این است که قبول کردن رأی …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه وجوب اجتهاد و تحریم تقلید(۱)

دسته‌ای از علما، اجتهاد را امری لازم و تقلید را به طور مطلق ناجایز می‌دانند.([۱]) یعنی بر هر مکلفی واجب است که در امور دینی مربوط به خود اجتهاد کند و به آنچه بر اثر اجتهاد به آن رسیده است، عمل نماید و به هیچ وجه جایز نیست که از دیگران تقلید نماید. این قول ظاهریه و معتزلۀ بغداد و …

بیشتر بخوانید »

قول راجح در مورد نظر(۴)

پس ادعای معتزله و أشاعره بر اجماع وجوب معرفت خداوند بنابر دلیل عقلی- از طریق نظر- بعید است؛ زیرا چگونه امکان دارد که اجماع حاصل شده، ولی بیشتر مردم برخلاف آن عمل می‌کنند.([۱]) البته باید توجه داشت که خداوند متعال عقیده و باور توحیدی را بر مبنای قرآنی که ﴿هَٰذَا بَیَانٞ لِّلنَّاسِ﴾ «این (قرآن) روشنگری برای مردمان است.» و مردمان …

بیشتر بخوانید »

قول راجح در مورد نظر(۳)

قرآن‌کریم سرچشمۀ آیاتی است که به اصول دین و شناخت خداوند منجر می‌شود و برما لازم است تا در پرتو عقل فطری و براساس اسالیب زبان عربی بدون هرگونه تأویلی آن‌ها را درک کنیم، ولی باید با استدلال و تدبر بدان‌ها پراخته شود- همانگونه که ابن‌حزم می‌گوید: – هرکس که نفسش به عقیده‌ای کشیده شده و قلبش به اعتقادی که …

بیشتر بخوانید »

قول راجح در مورد نظر(۲)

شرط بودن نظر- بنابر دیدگاه متکلمین- لازمۀ حکم دادن به عدم صحت ایمان بیشتر مسلمانان است و هرگز انسان عاقل این را نمی‌گوید؛ زیرا الزام مکلفین به شناخت اصول دین و به خصوص معرفت خداوند بنابر تفصیل، کاری غیرمعقول است و کار معقول، شناخت کلی و اجمالی است بدون دقت شگرفانه و موشکافانه. ابن‌حجر عسقلانی ذکر می‌کند که بیشتر امامان …

بیشتر بخوانید »

قول راجح در مورد نظر(۱)

بعد از بیان دلائل در مسئلۀ تقلید در اصول دین، خصوصاً در شناخت خداوند متعال و توحید که رأس و اساس اصول دین است، مشخص شد که اعتقاد به صحت تقلید و عدم وجوب نظر و استدلال در معرفت خداوند تعالی بر دیگر اقول برتری دارد و این به خاطر قوی و صحیح بودن دلائلی است که جمهور مسلمانان بدان‌ها …

بیشتر بخوانید »

ادلۀ جمهور مسلمین بر جواز تقلید و عدم وجوب نظر(۶)

۶- دلائل شناخت خداوند تعالی قابل درک است و هیچ نیازی به سبک کلامی که متکلمین آن را إبداع نمودند، نیست؛ چرا که انسان بی‌سواد این دلائل را به وضوح در اطراف خود و درونش مشاهده می‌کند، همانگونه که از عرب بادیه‌نشین سئوال شد: خداوند را به چی شناختی؟ جواب داد: «البعره تدل علی البعیر، و أثر الأقدام یدل علی …

بیشتر بخوانید »

ادلۀ جمهور مسلمین بر جواز تقلید و عدم وجوب نظر(۵)

۵- خداوند تبارک و تعالی انسان را بنابر فطرت مؤمن آفریده است، همانگونه که أبوهریره رضی الله عنه روایت می‌کند که پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده: «مَا مِنْ مَوْلُودٍ إِلَّا یُولَدُ عَلَى الْفِطْرَهِ فَأَبَوَاهُ یُهَوِّدَانِهِ أَوْ یُنَصِّرَانِهِ أَوْ یُمَجِّسَانِهِ کَمَا تُنْتَجُ الْبَهِیمَهُ بَهِیمَهً جَمْعَاءَ هَلْ تُحِسُّونَ فِیهَا مِنْ جَدْعَاءَ ثُمَّ یَقُولُ ﴿فِطۡرَتَ ٱللَّهِ ٱلَّتِی فَطَرَ ٱلنَّاسَ عَلَیۡهَاۚ لَا تَبۡدِیلَ …

بیشتر بخوانید »

ادلۀ جمهور مسلمین بر جواز تقلید و عدم وجوب نظر(۴)

۴- قرطبی در تفسیر خویش به بیان دیدگاه بعضی از اندیشمندان بنابر اجماع مبنی بر عدم وجوب نظر می‌پردازد و می‌نویسد: « باجی([۱]) بر این گفته که نظر و استدلال اولین واجب الهی است، چنین استدلال می‌کند که در تمامی زمان‌ها به مردم عوام و مقلّد، مؤمن اطلاق شده است و می‌گوید: اگر این تفکرشان که فقط کسانی که اهل …

بیشتر بخوانید »

ادلۀ جمهور مسلمین بر جواز تقلید و عدم وجوب نظر(۳)

۳- آنچه به اثبات رسیده، این است که رسول‌اللهصلی الله علیه و سلم مردم را به ایمان به خداوند تعالی و بدانچه به خاطرش مبعوث شده، دعوت نموده و هرگز آنان را مکلف به نظر و استدلال ننموده است حتی قبل از اینکه شخص ایمان آورد، نظر را بر آن واجب ندانسته است.([۱]) و اصحاب -رضی الله عنهم أجمعین- که …

بیشتر بخوانید »

ادلۀ جمهور مسلمین بر جواز تقلید و عدم وجوب نظر(۲)

۲- آیاتی که بر این امر دلالت می‌کنند که معرفت خداوند متعال بنابر شیوۀ انبیاء علیه السلام- است نه براساس نظر و استدلال، بسیار زیادند که می‌توان به آیات ذیل اشاره نمود: أ- ﴿وَکَذَٰلِکَ أَوۡحَیۡنَآ إِلَیۡکَ رُوحٗا مِّنۡ أَمۡرِنَاۚ مَا کُنتَ تَدۡرِی مَا ٱلۡکِتَٰبُ وَلَا ٱلۡإِیمَٰنُ وَلَٰکِن جَعَلۡنَٰهُ نُورٗا نَّهۡدِی بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنۡ عِبَادِنَاۚ﴾([۱]) «‏همان­گونه که به پیغمبران پیشین …

بیشتر بخوانید »

ادلۀ جمهور مسلمین بر جواز تقلید و عدم وجوب نظر(۱)

جمهور و علمای أمت بر جواز تقلید و عدم وجوب نظر اتفاق‌نظر دارند. آنان به ادلۀ زیادی استناد می‌کنند که این ادله بر این امر دلالت می‌کنند که شناخت خداوند متعال و اصول دین از طریق تمسک به راه و روش پیامبر  صلی الله علیه و سلم میسّر خواهد بود و از جملۀ این دلائل، می‌توان موارد ذیل را برشمرد: …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه جمهور مسلمین در مورد تقلید(۴)

شوکانی نیز که در باب تقلید، تحقیقات زیادی انجام داده و دلایل بسیاری را در روشن‌شدن این امر خطیر ارائه داده است، در جواب کسانی که نظر و استدلال را واجب می‌دانند و حتی دلائلی همچون اجماع را برای آن ذکر می‌کنند و نیز مردم عوام را تکفیر می‌کنند، می‌گوید: «و جای بسیار شگفتی است، پوست از این گفته به …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه جمهور مسلمین در مورد تقلید(۳)

غزالی رحمه الله بر این باور است که ایمان از طریق نظر که متکلمان آن را واجب می‌دانند، جای اعتراض دارد؛ چرا که شبهات آن را متزلزل می‌کند و در این زمینه می‌گوید: «و حقیقت صریح این است که هرکس بدانچه که پیامبر  صلی الله علیه و سلم برای آن مبعوث شده و قرآن‌کریم بر آن اشتمال دارد، اعتقاد جازم …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه جمهور مسلمین در مورد تقلید(۲)

ابن حزم می‌گوید: هرکس دنباله‌رو دلیل و استدلال باشد، کاری بس نکو انجام می‌دهد؛ لکن این عمل بر او واجب نیست؛ همچنین در این زمینه می‌گوید: «استدلال در شناخت خداوند متعال و نبوّت پیامبرش  صلی الله علیه و سلم عملی زیباست و فرض نیست…، و هرکس خداوند تعالی، او را به ایجاد و پیروی کاری برای اسلام توفیق بخشد و …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه جمهور مسلمین در مورد تقلید(۱)

جمهور مسلمین، تقلید را جایز و نظر و استدلال در معرفت خداوند تعالی و شناخت اصول دین را واجب نمی‌دانند. ابن‌تیمیه رحمه الله می‌گوید: «سلف أمت و أئمۀ آن و جمهور علما از متکلمین و غیره بر خطای وجوب کسانی که قائل به وجوب نظرند و معرفت را موقوف بر آن می‌دانند، اتفاق‌نظر دارند؛ زیرا بداههٍ از دین پیامبر  صلی …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه دیدگاه حشویّه، ثعلبیّه، عنبری و تعلیمیّه در مورد تقلید در اصول دین

حشویه، ثعلبیه، عنبریو تعلیمیه برخلاف معتزله و أشاعره، تقلید را واجب و نظر و استدلال را حرام می‌دانند و تقلید را راه رسیدن به حق و شناخت اصول دین و به خصوص شناخت باری تعالی می‌دانند.([۱]) عبدالله بن حسن عنبری و برخی دیگر همچون حشویه و ثعلبیه، تقلید در اصول دین را جائز می‌دانند و معتقدند که نظر و استدلال …

بیشتر بخوانید »

ﭘﯿﺮﻭﯼ ﺍﺯ ﺳﻨﺖ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﯾﺎ ﺍﺯ ﻣﺬﻫﺐ؟

( ﺟﻮﺍﺏ ) ﻣﺎ ﺑﺎﯾﺴﺖ ﭘﯿﺮﻭ ﻭ ﺗﺎﺑﻊ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻰ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻪ ﻭ ﺳﻠﻢ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻭ ﺣﺘﻰ ﺧﻮﺩ ﻋﻠﻤﺎﺀ ﻭ ﺍﺋﻤﻪ ﺍﺭﺑﻌﻪ ﻧﯿﺰ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﭘﯿﺮﻭ ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﺳﻨﺖ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﻧﻪ ﭘﯿﺮﻭ ﻣﺎ . ﻻﺯﻡ ﺑﻪ ﺗﺬﮐﺮ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻭ ﺍﺧﺘﻼﻓﺎﺕ ﻓﻘﻬﻰ ﻭ ﻓﺘﺎﻭﺍﻯ ﺍﺋﻤﻪ ﻧﺎﺷﻰﺍﺯ ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺨﺘﻠﻔﻰ ﺑﻮﺩﻩ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺩﺳﺘﺮﺳﻰ ﺑﻪ ﺍﺣﺎﺩﯾﺚ، ﺩﺳﺘﺮﺳﻰ ﺑﻪ ﻋﻠﻤﺎﺀ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ، ﺩﺳﺘﺮﺳﻰ ﺑﻪ …

بیشتر بخوانید »

چگونه از بد فالی خود داری نمائیم؟

مسلمان باید به این عقیده باشد که نفع و ضرریکه عاید حالش میشود به قضاء و قدر خداوند صورت گرفته است و هیچ رویداد و حادثه در جلب منفعت و یا دفع ضرر تأثیر ندارد، اتکاء و توکلش باید فقط به توانایی و قدرت و اراده خداوند باشد، و اگر بدفالی در قلبش پدید آید باید به ارشادات نبوی عمل …

بیشتر بخوانید »

اموری که مسلمان را از دایره اسلام خارج ساخته و ایمانش را نقض می کند چیست؟

اموری که مسلمان را از دایره اسلام خارج نموده ایمانش را نقض می کند از قرار ذیل است: شریک قرار دادن با خداوند متعال در عبادت، مانند: غیر از خدا خواستن، یا به مخلوقی امید کردن یا از وی ترسیدن، یا دوستی با مخلوق مانند محبت با خداوند و یا بیشتر از آن، یا شباهت دادن مخلوقی با خالق، و …

بیشتر بخوانید »

خصوصیات اهل سنت و جماعت

نزد بسیاری از مردم به کسی که شیعه نباشد میگویند: او سنی اسـت، او جـزو اهـل سـنت است! اما نزد علما به هرکسی اهل سنت و جماعت اطلاق نمیشـود، حتـی اگـر شـیعه نباشـد! بلکه اهل سنت و جماعت گروهی از مسلمانان هستند که در فکر و اعتقاد و احکام و اخـلاق تابع سنت پیامبر صلی الله علیه وسلم و صحابه …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه اشاعره در مورد تقلید در اصول دین(۶)

اما آنچه از شیخ محمّد خضری در کتاب اصول الفقه آمده است، بر خلاف این جمله است. وی می‌گوید: کسانی که مانع نظر و بحث هستند، به این امر استدلال می‌کنند که نظر و بحث مظنۀ واقع شدن در اشتباه و ضلالت و اختلاف است برخلاف تقلید؛ چون تقلید راهی دور از اشتباه و خطا است، در نتیجه احتیاطاً تقلید …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه اشاعره در مورد تقلید در اصول دین(۵)

امام بغوی رحمه الله که به محی‌السنه معروف است در تفسیر خود بر آیۀ ۷۴ سورۀ شعراء ﴿قَالُواْ بَلۡ وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا کَذَٰلِکَ یَفۡعَلُونَ٧۴﴾ «می‌گویند: (چیزی از این کارها را نمی‌توانند بکنند) فقط ما پدران و نیاکان خود را دیده‌ایم که این چنین می‌کردند.» می‌گوید: فیه ابطال التقلید فی‌الدین. (این بیانگر باطل بودن تقلید در دین می‌باشد.)([۱]) این فرمودۀ خداوند تعالی: …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه اشاعره در مورد تقلید در اصول دین(۴)

فخر رازی در تفسیر خویش، تعدادی از آیاتی را که خداوند متعال از بندگانش طلب‌نظر می‌کند، برشمرده است و آیات ذیل را بر می‌شمرد: – ﴿أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَۚ﴾([۱]) «آیا (این منافقان) دربارۀ قرآن نمی‌اندیشند». – ﴿أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى ٱلۡإِبِلِ کَیۡفَ خُلِقَتۡ١٧﴾([۲]) «آیا به شتران نمی‌نگرند که چگونه آفریده شده‌اند؟!». – ﴿سَنُرِیهِمۡ ءَایَٰتِنَا فِی ٱلۡأٓفَاقِ وَفِیٓ أَنفُسِهِمۡ﴾([۳]) «ما به آنان (که …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه اشاعره در مورد تقلید در اصول دین(۳)

دلایل اشاعره أشاعره و موافقانشان و معتزله بر ردّ تقلید در اصول دین اتفاق‌نظر دارند و علاوه بر مذموم دانستن تقلید، هرچیزی را که با استدلال نیز شناخته نشود، تقلید می‌دانند.([۱]) اشاعره نیز همانند معتزله به آیاتی که خداوند متعال در آن از تقلید نهی می‌کند، استناد می‌نمایند، مانند این فرمودۀ خداوند سبحان: ﴿إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّهٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه اشاعره در مورد تقلید در اصول دین(۲)

ابن‌تیمیه طایفه‌هایی را که راه شناخت خداوند متعال را نظر و استدلال بیان می‌کنند، معرفی می‌نماید و می‌گوید: «از زمرۀ طائفه‌هایی که راه شناخت خداوند متعال را از ابتدا جزء نظر و قیاس نمی‌دانند، می‌توان جمهور متکلمین را برشمرد که شامل جهمیه، معتزله، اشاعره و بعضی از حنابله می‌شود.»([۱]) دیدگاه اشاعره نسبت به تقلید نکردن در اصول دین و نیز …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه اشاعره در مورد تقلید در اصول دین(۱)

دیدگاه اشاعره([۱]) اشاعره قائل به وجوب نظر و استدلال در اصول دین هستند، لکن این وجوب فقط به طور مستقل از راه عقل و به دور از شرع حاصل نمی‌گردد، همان‌گونه که در مورد معتزله این مورد را با ذکر دلائل‌ آنان بیان کردیم؛ زیرا شرع از دیدگاه آنان موجب نظر و استدلال است، لکن به شرط داشتن و استفاده …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه معتزله و ماتریدیه در مورد تقلید در اصول دین(۴)

ابن حزم ضمن بیان برخی از دلائل خویش، می‌گوید: «این استناد این گروه این است که همه بر این امر متفقند که تقلید مذموم است و هرکس با استدلال، شناخت پیدا نکند، با تقلید شناخته است و راه سومی وجود ندارد و این فرموده‌های خداوند متعال را ذکر می‌کنند که می‌فرماید: ﴿إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّهٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ٢٣﴾([۱]) …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه معتزله و ماتریدیه در مورد تقلید در اصول دین(۳)

همان‌گونه که اصحاب رضی الله عنهم نظر و استدلال نموده­ا‌ند و لکن به خاطر آشکار بودن این عمل از آنان روایت نشده، در غیر این صورت اصحاب رضی الله عنهم نسبت به خداوند تعالی و صفاتش جاهل بودند در حالی‌که آنان بهترین اُمت بودند که در میان انسان‌ها برگزیده شده‌اند.([۱]) البته آنچه واقعیت دارد، این است که پیامبر  صلی الله …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه معتزله و ماتریدیه در مورد تقلید در اصول دین(۲)

دلایل معتزله و ماتریدیه معتزله و ماتریدیه که قائل به وجوب نظر و استدلال در معرفت اصول دین و بالأخص شناخت خداوند متعال‌اند، به عموم ادلّۀ قرآن، سنت و عقل استدلال می‌کنند و می‌گویند: «خداوند در قرآن، تقلید را نکوهش می‌کند و مردم را به نظر و استدلال و مراجعه به اعتبار رهنمود می‌نماید و به مجادلۀ مشرکین با دلائل …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه معتزله و ماتریدیه در مورد تقلید در اصول دین(۱)

دیدگاه معتزله([۱]) و ماتریدیه([۲]) بنابر دیدگاه معتزله و ماتریدیه، نظر و استدلال در اصول دین واجب است.([۳]) قاضی عبدالجبار، اولین واجبات را نظر و استدلال می‌داند که به معرفت و شناخت خداوند تعالی منجر می‌شود؛ زیرا خداوند بالبداهه و با مشاهده شناخته نمی‌شود. پس بر ما واجب است که او را با تفکر و نظر بشناسیم.([۴]) معتزله، وجوب معرفت را، …

بیشتر بخوانید »

تعریف نظر(۳)

آیا نظر افادۀ علم می‌کند؟ بسیاری از اشاعره معتقدند که نظر صحیح، افادۀ علم به خداوند تعالی می‌کند،([۱]) مبنی بر اینکه تمامی نکات از ابتدا به خداوند سبحان، مستند هستند.([۲]) جرجانی می‌گوید: «هیچ شکی در این نیست که علم بعد از نظر، ممکن و حادث است و نیازمند مؤثِّر است و هیچ مؤثری جز خداوند تعالی وجود ندارد و فعل …

بیشتر بخوانید »

تعریف نظر(۲)

نظر از لحاظ اصطلاحی حجت الاسلام غزالی رحمه الله نظر را چنین تعریف می‌کند: «النظر هو الاستبصار أو الاعتبار أو التفکر أو التذکر، أو التأویل أو التدبر »([۱]) ( نظر به معانی دریافتن یا توجه کردن یا تفکر کردن یا یاد داشتن یا تفسیر کردن و یا اندیشیدن است.) و باقلانی آن را اینگونه تعریف می‌کند: «نظر، فکری است که به …

بیشتر بخوانید »

تقلید در اصول دین و اصول ثابت

تقلید در اصول دین و اصول ثابت ([۱]) عِلمِیّات یا عقاید، اصول دین و اصول ثابت یعنی شناخت خداوند متعال و صفاتش، توحید، دلائل نبوت، معاد، ایمان به کتاب‌های آسمانی، ملائکه و قضا و قدر، خیر و شر و هر آنچه ضرورتاً از شرع ثابت می‌شود مانند: ارکان پنجگانه اسلام، تحریم شراب، زنا، سرقت، ربا، حلالیت بیع، نکاح و غیره …

بیشتر بخوانید »

إتّباع(۲)

فرق بین تقلید و إتّباع هرچند چنین به ذهن می‌رسد که إتّباع با تقلید یکی است، ولی دانشمندان برجستۀ اصولی تفاوت‌هایی را بین این دو قائل شده‌اند از جمله: فقیه مالکی محمّد بن أحمد بن عبدالله بن خویز منداد- همان‌گونه که حافظ ابن عبدالبر و غیره از او نقل می‌کنند- و نیز حافظ أبوعمر، یوسف بن عبدالبر([۱]) و ابن‌قیم جوزیه …

بیشتر بخوانید »

إتّباع(۱)

إتّباع إتّباع از لحاظ لغوی و اصطلاحی عبارت است از: إتّباع از لحاظ لغوی تبع الشیء تبعاً و تِباعاً فی الأفعال یعنی پشت سر افتاد، به دنبال افتاد.([۱]) و نیز: سرت فی أثره أو أتبعَه، أتبعه وتتبّعه قفاه یعنی «پشت سر او رفت، دنباله‌رو او شد.»([۲]) ابن عبدالبر می­گوید: اتباع؛ پیروی از قول کسی است که برتری قول و صحت …

بیشتر بخوانید »