معتزله و ماتریدیه که قائل به وجوب نظر و استدلال در معرفت اصول دین و بالأخص شناخت خداوند متعالاند، به عموم ادلّۀ قرآن، سنت و عقل استدلال میکنند و میگویند: «خداوند در قرآن، تقلید را نکوهش میکند و مردم را به نظر و استدلال و مراجعه به اعتبار رهنمود مینماید و به مجادلۀ مشرکین با دلائل عقلی امر میفرماید و شنیدن، مؤید آن چیزی است که عقل بر آن دلالت میکند و هرکس در قرآن تدبر نماید و در معانیش نظر افکند، تصدیق این مطلب را خواهد یافت.»([۱])
شایسته نیست که انسان در استدلال ورزیدن به آنچه قرآنکریم به تفکر و تعقّل در آن ارشاد میکند، کوتاهی ورزد و از جملۀ این موارد، تفکر و تأمل در جهان هستی و تدبّر در آفرینش انسان و ارتباط پیچیدۀ آفرینش که هیچ خللی در آن نیست، میباشد همانگونه که قرآن مؤید این مطلب است: ﴿ثُمَّ ٱرۡجِعِ ٱلۡبَصَرَ کَرَّتَیۡنِ یَنقَلِبۡ إِلَیۡکَ ٱلۡبَصَرُ خَاسِئٗا وَهُوَ حَسِیرٞ۴﴾([۲]) «باز هم (دیدهی خود را بگشای و به عالم هستی بنگر و) بارها و بارها بنگر و ورانداز کن. دیده سرانجام فروهشته و حیران، و درمانده و ناتوان، به سویت باز میگردد.» و انسان با این دلائل عقلی به هدف مطلوب که شناخت خداوند متعال است، میرسد.([۳])
([۱])سیوطی، صون المنطق، ص ۱۷۰٫
([۳])عبیدات، الدلاله العقلیه فی القرآن و مکانتها فی تقریر مسائل العقیده الاسلامیه، ص ۱۲۸ و ۱۲۷٫