دیدگاه وجوب اجتهاد و تحریم تقلید(۲)

ادلّۀ این دیدگاه

این دسته از علما برای اثبات نظرشان به دلایلی از قرآن، سنت و عقل استدلال و استناد کرده‌اند:

قرآن: خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَأَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ٣٣﴾([۱]) «این که به دروغ از زبان خدا چیزی را بیان دارید که (صحّت و سقم آن­را) نمی‌دانید.»

وجه استدلال به این آیه، این است که قبول کردن رأی و نظر دیگران از روی تقلید، قبول کردن چیزی نامعلوم است، بنابراین از آن نهی شده است. در آیۀ دیگری خداوند به نهی از تقلید تأکید کرده و می‌فرماید: ﴿وَکَذَٰلِکَ مَآ أَرۡسَلۡنَا مِن قَبۡلِکَ فِی قَرۡیَهٖ مِّن نَّذِیرٍ إِلَّا قَالَ مُتۡرَفُوهَآ إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّهٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ٢٣﴾ ([۲])([۳]) «‏همینگونه در هیچ شهر و دیاری پیش از تو (پیغمبر) بیم‌دهنده‌ای مبعوث نکرده‌ایم مگر این که متنعّمان (خوشگذران و مغرور از ثروت و قدرت) آنجا گفته‌اند: ما پدران و نیاکان خود را بر آئینی یافته‌ایم (که بت‌پرستی را بر همگان واجب کرده است) و ما هم قطعاً (بر شیوۀ ایشان ماندگار می‌شویم و) به دنبال آنان می‌رویم.‏» با توجه به این آیه، چنین استدلال می‌شود که خداوند متعال، تقلید را مورد نکوهش قرار داده است. بنابراین این قاعده استنباط می‌شود که انجام هر امر مذموم و ناپسند، جایز نیست، پس تقلید جایز نیست.([۴])

همچنین خداوند متعال در آیه دیگری اهل تقلید را نکوهش می‌کند و می‌فرماید: ﴿بَلۡ نَتَّبِعُ مَآ أَلۡفَیۡنَا عَلَیۡهِ ءَابَآءَنَآۚ أَوَلَوۡ کَانَ ءَابَآؤُهُمۡ لَا یَعۡقِلُونَ شَیۡ‍ٔٗا وَلَایَهۡتَدُونَ١٧٠﴾([۵])و([۶]) «‏و هنگامی که به آنان گفته شود: از آنچه خدا فرو فرستاده است پیروی کنید، می‌گویند: بلکه ما از آنچه پدران خود را بر آن یافته‌ایم پیروی می‌کنیم (نه از چیز دیگری). آیا اگر پدرانشان چیزی (از عقائد و عبادات دین) را نفهمیده باشند و (به هدایت و ایمان) راه نبرده باشند (باز هم کورکورانه از ایشان تقلید و پیروی می‌کنند؟)».

علاوه بر آیات مذکور، خداوند متعال مسلمانان را امر کرده است که مسائل اختلافی را به آراء و نظرات اشخاص برنگردانند، بلکه فقط آن را به کتاب و سنت برگردانند، آنجا که می‌فرماید: ﴿فَإِن تَنَٰزَعۡتُمۡ فِی شَیۡءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ﴾([۷])([۸]) «و اگر در چیزی اختلاف داشتید (و در امری از امور کشمکش پیدا کردید) آن را به خدا (با عرضۀ به قرآن) و پیغمبر او (با رجوع به سنّت نبوی) برگردانید.»

سنّت: احادیثی که مانعین تقلید برای اثبات دیدگاه خویش به آن استدلال کرده‌اند، دو حدیث زیر می‌باشد.([۹])

«طلب العلم فریضه علی کل مسلم»([۱۰])«طلب علم (شرعی) بر هر مسلمانی فرض است.» و «اجتهدوا فکل میسر لما خلق له»([۱۱]) «اجتهاد کنید کنید که هر کسی برای آنچه که آفریده شده آن نوع عملکردن برایش آسان می­گردد.» البته اصل حدیث ” اعملوا…” است که باعث فهم سقیم و نادرست از آن شده است.

 

 

([۱]) اعراف/ ۳۳٫

([۲]) زخرف/ ۲۳٫

([۳])آمدی، الإحکام فی أصول الأحکام، ۳/۱۷۰٫/- رازی، المحصول، ۶/۱۷۰، ./- شوکانی، ارشاد الفحول، ۲/۲۴۵٫

([۴]) عبدالمجید محمّد سوسوه، دراسات فی الاجتهاد و فهم النص، ص ۹۸٫

([۵]) بقره/ ۱۷۰٫

([۶])ابن‌تیمیه، مجموع الفتاوی، ۲۰/۱۵٫

([۷]) نساء/ ۵۹٫

([۸])شوکانی، ارشادالفحول، ۲/۲۴۵٫

([۹])آمدی، الإحکام فی أصول الأحکام، ۳/۱۷۰٫/- رازی، المحصول، ۶/۱۰۹٫

([۱۰]) (ضعیف): این روایت از طریق انس بن مالک وجابر بن عبدالله وعبدالله بن عمر وعبدالله بن عباس وعبدالله بن مسعود وعلی بن ابی طالب وحسین بن علی وابوسعید الخدری وابوهریره وابی بن کعب از رسول الله  صلی الله علیه و سلم روایت شده است:

طریق انس بن مالک  رضی الله عنه: چهل طریق دارد؛ طریق اول: ابویعلی (ش۴۰۳۵) روایت کرده است: «حدثنا محمد بن أبی بکر (المقدمی) حدثنا عبد الصمد (بن عبدالوارث) حدثنا زیاد (بن عبدالله النمیری) قال سمعت أنس بن مالک یقول: قال رسول الله صلى الله علیه و سلم: طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما زیاد بن عبد الله النمیرى «ضعیف الحدیث» است. [ابن حجر، تقریب التهذیب (ش۲۰۸۷)] وسایر رجالش «رجال صحیحین» می­باشد.

طریق دوم: ابن عساکر، تاریخ دمشق (ج۵۲ص۳۴۱) روایت کرده است:«قرأت بخط أبی الحسن الحنائی أنبأنا أبو الحسن علی بن حمزه بن علی الهاشمی حدثنا أبو عمر محمد بن موسى بن فضاله حدثنا أبو الحسن أحمد بن أنس بن مالک حدثنا محمد بن حسین بن أبی الدرداء قال سمعت إبراهیم بن عبد الحمید الجرشی یقول سمعت زیاد بن أبی زیاد سمعت أنس بن مالک یقول سمعت رسول الله  صلی الله علیه و سلم یقول: طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت هم «واهی» است چرا که زیاد بن أبى زیاد الجصاص: امام یحیی بن معین گفته است: «لیس بشیء» و امام علی بن المدینی گفته است: «لیس بشىء وضعفه جداً» وامام ابوزرعه گفته است:«واهى الحدیث» وامام ابوحاتم رازی گفته است: «منکرالحدیث» وامام نسایی گفته است: «لیس بثقه» وامامان دارقطنی و ابن عدی گفته­اند: «متروکٌ» وامامان بزار وعجلی گفته­اند: «لیس به بأس» واما ابن حبان در «ثقات» گفته است: «ربماوهم» وامام ذهبی در جواب «توثیق» این‌ها گفته است: «قلت: بل هو مجمع على ضعفه» [ابن حجر، تذیب التهذیب (ج۳ص۳۶۸) / ذهبی، میزان الاعتدال (ج۲ص۸۹)].

طریق سوم: بخاری، التاریخ الکبیر (ج۴ص۳۵۷) / بیهقی، شعب الایمان (ش۱۶۶۳) / ابونعیم، اخبار اصبهان (ج۷ص۳۷۶) / ابن الشجری، امال (ص۴۴) / عقیلی، الضعفاء الکبیر (ج۲ص۲۳۰) / خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (ج۹ص۳۶۳) / رافعی، التدوین فی اخبار قزوین (ج۱ص۱۶۶) از طریق (حماد الحناط والحسن بن عطیه) روایت کرده­اند: «ثنا طریف بن سلیمان أبو عاتکه عن أنس بن مالک قال: قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: اطلبوا العلم و لو بالصین فإن طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت هم «واهی» است چرا که طریف بن سلیمان أبو عاتکه: امام ابوحاتم رازی گفته است: «ذاهب الحدیث» وامام بخاری گفته است: «منکر الحدیث» وامام نسایی گفته است: «لیس بثقه» وامام ابن عبدالبر گفته است: «ذکره السلیمانى فیمن عرف بوضع الحدیث» وامام دارقطنی گفته است: «ضعیفٌ» [ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۱۲ص۱۴۱)].

چهارم: المعجم الاوسط (ج۳ص ۵۷وج۸ص۳۴۷) / ابن الشجری، امالی (ص۵۳) / ابوالشیخ ابن حیان، طبقات المحدثین باصبهان (ش۱۴) / ابونعیم، اخبار اصبهان (ج۶ص۱۳۳) و حلیه الاولیاء (ج۸ص۳۲۳) / ابن عدی، الکامل (ج۳ص۱۸۵) / خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (ج۴ص۱۵۶) / العلل المتناهیه (ش۷۱) از طریق (مستلم بن سعید و سلام الطویل ومسعر بن کدام ومیمون بن زید ومعمر بن راشد ونافع وابی عروه البصری) روایت کرده­اند: «عن زیاد بن میمون (بن ابی عمار) عن أنس بن مالک قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم «طلب العلم فریضه على کل مسلم.» اما این اسناد «موضوع» است چرا که زیاد بن میمون بن ابی عمار: امام ابوداود گفته است: «أتیته فقال: أستغفرالله وضعتُ هذه الاحادیث» وامام یزید بن هارون گفته است: «کان کذاباً» وامام یحیی بن معین گفته است: «لیس یسوى قلیلاً ولا کثیراً؛ لیس بشیءٍ.» وامام ابوزرعه رازی گفته است: «واهی الحدیث» وامام ابواتم رازی گفته است: «یقال انه کذاب ترک حدیثه» و امام بخاری گفته است: «ترکوه» و امام ابن عدی گفته است: «لاأعرف له عن غیر أنس وأحادیثه مقدار ما یرویه لایتابعه أحد علیه» وصراحتاً گفته است: «انی لم ألق أنساً» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۲ص۴۹۷) / ذهبی، میزان الاعتدال (ج۲ص۹۴) / ابن عدی، الکامل (ج۳ص۱۸۵) / ابن ابی حاتم، الجرح والتعدیل (ج۳ص۵۴۴)]

طریق پنجم: بیهقی، شعب الایمان (ش۱۶۶۴) روایت کرده است: «أخبرنا أبو عبد الله الحافظ ثنا أبو العباس محمد بن یعقوب الأصم ثنا العباس بن محمد الدوری ثنا أبو النضر هاشم بن القاسم ثنا المستلم بن سعید عن زیاد بن عامر عن أنس بن مالک: أن النبی  صلی الله علیه و سلم قال: طلب العلم فریضه على کل مسلم والله یحب إغاثه اللهفان» اما (زیاد بن عامر) «تصحیف» شده است و اصلش: (زیاد بن ابی عمار) می­باشد؛ چرا که همین حدیث را امام ابن ابی الفوارس در الرابع من الفوائد المنتقاه (ش۱۶۰) روایت کرده است: «حدثنا احمد (بن عبدالله بن یوسف) ثنا عمر (بن شبه النمیری) ثنا (هاشم بن القاسم) قیصر ابوالنضر ثنا المستلم بن سعید الواسطی عن زیاد بن ابی عمارعن انس بن مالک عن النبی  صلی الله علیه و سلم قال: طلب العلم فریضه علی کل مسلم»

و احمد بن عبد الله بن یوسف سجستانى: امام خطیب بغدادی گفته است: «کان ثقهً» [خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (ج۴ص۲۲۵)] و عمر بن شبه بن عبیده النمیری: امام ذهبی گفته است: «الحافظ العلامه الأخبارى الثقه» [ذهبی، تذکره الحفاظ (ج۲ص۵۱۶)] وسایر رجالش، همان رجال اسناد بالاست.

و دیدیم که زیاد بن میمون بن ابی عمار: امام ابوداود گفته است: «أتیته فقال: أستغفرالله وضعتُ هذه الاحادیث» وامام یزید بن هارون گفته است: «کان کذاباً» وامام یحیی بن معین گفته است: «لیس یسوی قلیلاً ولا کثیراً؛ لیس بشیءٍ.» و امام ابوزرعه رازی گفته است: «واهی الحدیث» و امام ابواتم رازی گفته است: «یقال انه کذاب ترک حدیثه» وامام بخاری گفته است: «ترکوه» وامام ابن عدی گفته است: «لاأعرف له عن غیر أنس وأحادیثه مقدار ما یرویه لایتابعه أحد علیه» وصراحتاً گفته است: «انی لم ألق أنساً» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۲ص۴۹۷) / ذهبی، میزان الاعتدال (ج۲ص۹۴) / ابن عدی، الکامل (ج۳ص۱۸۵) / ابن ابی حاتم، الجرح والتعدیل (ج۳ص۵۴۴)]

طریق ششم: ابن ماجه (ش۲۲۴) / المعجم الاوسط (ج۱ص۷) / ابویعلی (ش۲۸۳۷) / بزار (ش۶۷۴۶) / ابن عدی، الکامل (ج۲ص۳۸۲وج۶ص۷۱) / ابن عساکر، تاریخ دمشق (ج۴۳ص۱۴۱) / جرجانی، تاریخ جرجان (ص۳۱۶) از طریق (هشام بن عمار و على بن عیاش الحمصی و سهب بن حماد و أحمد بن عبده ومحمد بن بکار) روایت کرده­اند: «حدثنا حفص بن سلیمان حدثنا کثیر بن شنظیر عن محمد بن سیرین عن أنس بن مالک قال: قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: طلب العلم فریضه على کل مسلم وواضع العلم عند غیر أهله کمقلد الخنازیر الجوهر واللؤلؤ والذهب.» اما این اسناد «باطل» است چرا که حفص بن سلیمان الأسدى أبو عمر البزاز: امامان ابن خراش ویحیی بن معین گفته­اند: «کذابُ» وامام ابواحمد حاکم گفته است: «ذاهبُ الحدیث» وامام عبدالرحمن بن مهدی گفته است: «والله ما تحل الروایه عنه» و امامان بخاری و ابوحاتم و مسلم و احمد بن حنبل و نسایی و ابن حجر می‌گویند: «متروکٌ» وامام صالح بن محمد گفته است: «لایکتب حدیثه وأحادیثه کلها مناکیر» وامام ذهبی هم گفته است: «واه» [ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۲ص۴۰۰) و تقریب التهذیب (ش۱۴۰۵) / ذهبی، میزان الاعتدال (ج۳ص۴۰۶)]

طریق هفتم: بیهقی، شعب الایمان (ش۱۶۶۵) / ابن عدی، الکامل (ج۲ص۳۷۰) از طریق (محمد بن أبی بکر و محمد بن موسى الحرشی) روایت کرده­اند: «ثنا حسان بن سیاه ثنا ثابت عن أنس بن مالک: عن النبی  صلی الله علیه و سلم قال: طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت هم «واهی» است چرا که ابوسهل حسان بن سیاه الأزرق: امامان دارقطنی وابن عدی می­گویند: «ضعیفٌ» و امام ابن حبان هم می‌گوید: «یأتی عن الاثبات بما لایشبه حدیثهم» و امام ابونعیم می‌گوید: «روى عن ثابت بمناکیر ضعیف» [ذهبی، میزان الاعتدال (ج۱ص۴۷۸) / ابونعیم، الضعفاء (ش۵۴)] همچنین امام بزار گفته است: «هذا کذب لیس له أصل عن ثابت عن أنس» [بزار، المسند (ج۱ص۱۷۲)]

طریق هشتم: ابن سمعون، امالی (ش۲۵۷) روایت کرده است: «حدثنا أبو بکر محمد بن یونس المقرئ حدثنا جعفر بن شاکر حدثنا الخلیل بن زکریا حدثنا محمد بن ثابت حدثنا أبی عن أنس رضی الله عنه أن رسول الله صلى الله علیه وسلم قال طلب العلم فریضه على أمتی» اما این اسناد هم «واهی» است چرا که الخلیل بن زکریا الشیبانی: امام عقیلی گفته است: «یحدث بالبواطیل عن الثقات» وامام صالح بن محمد الجزره گفته است: «لایکتب حدیثه» و امام القاسم بن زکریا گفته است: «هو والله کذاب» وامام ازدی وابن حجر گفته­اند: «متروک» وامام ذهبی هم گفته است: «متهمٌ» و امام ابن عدی گفته است: «عامه أحادیثه مناکیر» وامام جعفر الصائغ گفته است: «کان ثقه مأمونا»!! [ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۳ص۱۶۶) وتقریب التهذیب (ش۱۷۵۲) / ذهبی، الکاشف (ش۱۴۱۲)]

طریق نهم: ابویعلی (ش۲۹۰۳) روایت کرده است: «حدثنا سریج حدثنا أبو حفص الأبار عن رجلٍ من أهل الشام عن قتاده عن أنس قال: قال رسول الله صلى الله علیه و سلم: طلب العلم فریضه على کل مسلم.» اما اسنادش «ضعیف» است چرا که راوی آن مبهم می­باشد: «عن رجلٍ من أهل الشام».

طریق دهم: المعجم الاوسط (ج۸ص۱۹۵) / ابوبکر الاسماعیلی، معجم الشیوخ (ش۳۹۷) روایت کرده­اند: «حدثنا موسى بن سهل نا أبو تقی هشام بن عبد الملک ثنا المعافى بن عمران التجیبی نا إسماعیل بن عیاش عن یونس بن یزید الإیلی عن الزهری عن أنس بن مالک أن رسول الله  صلی الله علیه و سلم قال:«طلب العلم فریضه على کل مسلم.» اما این اسناد هم «ضعیف» است چرا که روایات اسماعیل بن عیاش از شامیان صحیح واز غیرشامیان ضعیف است چنان‌که امامان بخاری، احمد، دحیم، یحیی بن معین، عمروبن علی فلاس و ابن حجر گفته‌اند[ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۱ص۳۲۱)] ویونس بن یزید هم غیر شامی است.

طریق یازدهم: بزار (ش۷۴۷۸) روایت کرده است: «حدثنا محمد بن معمر البحرانی حدثنا أبو عاصم عن إبراهیم بن سلام عن حماد بن أبی سلیمان عن إبراهیم النخعی عن أنس بن مالک قال: قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت «واهی» است چرا که إبراهیم بن سلام: امام ابن حجر گفته است: «لایعرف» وامام ازدی هم گفته است: «ضعیفٌ» وامام ذهبی هم گفته است: «لایعرف إلا بما رواه البزار» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۱ص۶۴)].

طریق دوازدهم: امام ابن ابی حاتم، الجرح والتعدیل (ج۴ص۲۶۲) گفته است: «سلام أو بن سلام روی عن حماد بن أبی سلیمان عن إبراهیم النخعی عن أنس طلب العلم فریضه.» اما ماما ابوحاتم در ادامه گفته است: «سلام متروکٌ» لذا اسنادش «واهی» است.

طریق سیزدهم: ابن الاعرابی، المعجم (ش۱۷۸۶) ومن طریقه بیهقی، شعب الایمان (ش۱۶۶۶) / تمام رازی، الفوائد (ش۱۷۶۲) از طریق (العباس بن عبد الله الترقفی وإسماعیل بن عباد الارسوفی) روایت کرده­اند: «ثنا رواد بن الجراح عن عبد القدوس عن حماد بن أبی سلیمان عن إبراهیم قال: لم أسمع من أنس بن مالک إلا حدیثا واحدا سمعته یقول: قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما عبد القدوس بن حبیب الکلاعی ابوسعید الشامی: امام عبدالرزق گفته است: «ما رأیت ابن المبارک یفصح بقوله کذاب الا لعبدالقدوس» وامام ابن حبان گفته است: «کان یضعُ الحدیث» وامام بن عیاش گفته است: «لااشهد على احد بالکذب الا على عبدالقدوس» وامام عمرو بن علی الفلاس گفته است: «اجمعوا على ترک حدیثه» وامام نسایی گفته است: «لیس بثقه» وامام ابن عدی گفته است: «احادیثه منکره الاسناد والمتن» و امامان مسلم و ابن عمار گفته­اند: «ذاهب الحدیث» وامام بخاری گفته است: «ترکوه منکر الحدیث» وامام ابوداود گفته است: «لیس بشیء» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۴ص۴۵)] .

طریق چهاردهم: طبرانی، مسند الشامیین (ج۳ص۲۰۲) روایت کرده است: «حدثنا أبو الجارود مسعود بن محمد الرملی ثنا عمران بن هارون الصوفی ثنا رشدین بن سعد عن معاویه بن صالح عن إسحاق بن عبد الله ابن أبی طلحه عن أنس بن مالک قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این اسناد «ضعیف» است؛ چرا که رشدین بن سعد بن مفلح بن هلال المهرى «ضعیف الحدیث» است. [ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۳ص۲۷۸) وتقریب التهذیب (ش) / ذهبی، الکاشف (ش۱۵۷۵)].

طریق پانزدهم: طبرانی، مسندالشامیین (ج۴ص۳۰۴) روایت کرده است: «حدثنا أبو عبیده عبد الوارث بن إبراهیم العسکری ثنا محمد بن جامع العصار ثنا محمد بن عثمان القرشی عن أبی نعیم الخراسانی عن مقاتل بن حیان عن مکحول عن أنس بن مالک قال قال رسول الله (صلی الله علیه وسلم): طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت هم «واهی» می­باشد چرا که اولاً: محمد بن جامع البصری العطار: امامام ابوحاتم وابویعلی گفته­اند: «ضعیف الحدیث» وامام ابن عدی گفته است: «ضعیفٌ؛ لایتابع على أحادیثه» وامام دارقطنی گفته است: «لیس بالقوی» وامام ابن عبدالبر گفته است: «متروکٌ» وامام ابن حبان هم وی را در «ثقات» آورده است!! [ابن حجر، لسان المیزان (ج۵ص۹۹)] وثانیاً: عمر بن صبح بن عمران ابونعیم الخراسانی التمیمى: امامان اسحاق بن راهویه وازدی گفته­اند: «کذابٌ» وامام ابن حبان هم گفته است: «یضعُ الحدیث على الثقات لایحل کتب حدیثه إلا على وجه التعجب» وامام دارقطنی گفته است: «متروکٌ» وامام نسایی هم گفته است: «لیس بثقه» وامام ابونعیم اصفهانی گفته است: «روی عن قتاده و مقاتل الموضوعات» وامامان ابوحاتم وابن عدی گفته­اند: «منکرالحدیث» وامام سلیمانی هم گفته است: «عمر بن الصبح وضع آخر خطب النبى  صلی الله علیه و سلم» وامام ابن حجر هم گفته است: «متروک کذبه ابن راهویه» [ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۷ص۴۶۳) وتقریب التهذیب (ش۴۹۲۲)].

طریق شانزدهم: عقیلی، الضعفاء الکبیر (ج۴ص۲۴۹) / ابن الاعرابی، المعجم (ش۲۰۳۶) ومن طریقه شهاب القضاعی، المسند (ش۱۷۵) از طریق (عبد الرحمن بن خلف وموسی بن حماد) روایت کرده­اند: «ثنا حجاج بن نصیر ثنا المثنى بن دینار عن أنس قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت «واهی» است چرا که اولاً: حجاج بن نصیر الفساطیطى: امام ابن حجر گفته است: «ضعیف کان یقبل التلقین» وامام علی­بن مدینی گفته است: «ذهب حدیثه کان الناس لا یحدثون عنه» و امام ابوحاتم رازی گفته است: «منکرُالحدیث ضعیفُ الحدیث ترک حدیثه کان الناس لایحدثون عنه» وامام نسایی گفته است: «لیس بثقه ولایکتب حدیثه» و امام عجلی هم گفته است: «کان معروفاً بالحدیث ولکنه أفسده أهل الحدیث بالتلقین کان یلقن و أدخل فى حدیثه ما لیس منه فترک» وامام بخاری گفته است: «سکتوا عنه» وامامان دارقطنی وازدی و ابن سعد و ابن قانع گفته­اند: «ضعیفٌ» وامام ذهبی گفته است: «ضعفوه وشذ ابن حبان فوثقه» وامام یحیی بن معین گفته است: «کان شیخا صدوقا ولکنهم أخذوا علیه أشیاء فى حدیث شعبه کان لابأس به» [ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۲ص۲۰۸) وتقریب التهذیب (ش۹۴۴) / ذهبی، الکاشف (ش۱۱۳۹)] وثانیاً: المثنى بن دینار: امام عقیلی گفته است: «فی حدیثه نظر» [عقیلی، الضعفاء الکبیر (ج۴ص۲۴۹)]

طریق هفدهم: ابن بشران، امالی (ج۱ص۲۵۹) روایت کرده است: «أخبرنا دعلج بن أحمد ثنا محمد بن أیوب أنا سلیمان بن زید مولى بنی هاشم ثنا علی بن یزید الصدائی عن أبی شیبه عن أنس بن مالک قال: قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت هم «واهی» است چرا که سلیمان بن زید المحاربی مولى بنی هاشم: امام یحیی ین معین گفته است: «لیس بثقه کذابٌ لیس یسوى حدیثه فلساً» وامام نسایی گفته است: «لیس بثقه متروک الحدیث» وامام ابن حبان گفته است: «یروی عن البراء مالا أصل له وعن الثقات ما لایشبه حدیثه الأثبات لا یحتج بخبره» وامام ابوحاتم گفته است: «لیس بالقوى وهو أحسن حالا وأصلح من فائد» وامام ابن عدی گفته است: «قلیل الحدیث ولم أر له حدیثا منکرا جدا فأذکره» [ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۴ص۱۹۳) / ابن حبان، المجروحین (ج۱ص۳۷۴)].

طریق هجدهم: ابن سمعون (ش۲۳) / ابن الجوزی، العلل المتناهیه (ش۶۳) / ابن عساکر، تاریخ دمشق (ج۵۵ص۱۹۴) از طریق (أبو علی محمد بن محمد بن أبی حذیفه الدمشقی) روایت کرده‌اند: «حدثنا أحمد بن محمد بن أبی الخناجر قال حدثنا موسى بن دواد (الضبی) قال حدثنا حماد بن سلمه عن قتاده عن أنس قال قال النبی  صلی الله علیه و سلم طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما چیزی از (أبو علی محمد بن محمد بن أبی حذیفه الدمشقی) نیافتم.

طریق نوزدهم: ابوطاهرالسلفی، الطیوریات (ش۶۷۳) / ابن عدی، الکامل (ج۳ص۲۵۷) / ابن عساکر، تاریخ دمشق (ج۶۴ص۱۱۳) از طریق (علان المصری وعبد الجبار بن أحمد السمرقندی وعبد الله بن سلیمان بن الأشعث) روایت کرده­اند: «حدثنا جعفر بن مسافر التنیسی حدثنا یحیى بن حسان حدثنا سلیمان بن قرم عن ثابت عن أنس قال: قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: طلب العلم فریضهٌ على کل مسلم.» اما سلیمان بن قرم بن معاذ التمیمى الضبى: امام ابن حجر گفته است: «سىء الحفظ یتشیع» [ابن حجر، تقریب التهذیب (ش۲۶۰۰)] واین یکی از خطاهای وی می­باشد چرا که امام بزار گفته است: «هذا کذبٌ لیس له أصلٌ عن ثابت عن أنس» [بزار، المسند (ج۱ص۱۷۲)].

طریق بیستم: ابواحمد الحاکم، ااسمامی والکنی (ج۱ص۴۰) / تمام رازی، الفوائد (ش۱۶۴۹) / ابن الجوزی، العلل المتناهیه (ش۷۳) / ابن عساکر، تاریخ دمشق (ج۲۲ص۳۲۲) از طریق (أبو المنذر محمد بن سفر بن المنذر و احمد بن محمد بن عنسبه وابوعروبه) روایت کرده­اند: «ثنا سلیمان ابن سلمه الخبائری ثنا بقیه عن الأوزاعی عن إسحاق بن عبد الله بن أبی طلحه عن أنس بن مالک قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اسنادش «باطل» است چرا که سلیمان بن سلمه الخبائری: امام ابن الجنید گفته است: «کان یکذبُ» وامام ابوحاتم گفته است: «متروکٌ» وامام نسایی گفته است: «لیس بشیء» وامام خطیب بغدادی گفته است: «مشهور بالضعف» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۳ص۹۳)].

طریق بیست ویکم: ابن عساکر، تاریخ دمشق (ج۶۸ص۲۲۶) روایت کرده است: «أخبرنا أبو القاسم نصر بن أحمد بن مقاتل أنا جدی أبو محمد قراءه علیه نا أبو الحسن علی بن محمد بن شجاع الربعی أنا أبو الحسن أحمد بن إبراهیم بن أحمد بن علی ابن فراس العبقسی نا أبو علی عبید الله بن محمد بن أبی رجاء الزیات بمکه نا أبو قرصافه محمد بن عبد الوهاب العسقلانی نا آدم بن أبى إیاس نا بقیه بن الولید حدثنی شیخٌ من أهل دمشق حدثنی إسحاق بن عبد الله بن أبی طلحه الأنصاری عن أنس بن مالک قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «العلم فریضه على کل مسلم» اما معلوم نیست که شیخ بقیه بن الولید چه کسی است: «حدثنی شیخٌ من اهل الدمشق»

طریق بیست ودوم: ابن عدی، الکامل (ج۴ص۲۰۹) ومن طریقه ابن الجوزی، العل المتناهیه (ش۶۲) روایت کرده­اند: «انا بابویه بن خالد قال انا الحسن بن عرفه قال انا عبدالله بن خراش عن العوام بن حوشب عن ابراهیم التیمی عن انس ابن مالک قال النبی  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت هم «باطل» است چرا که عبد الله بن خراش بن حوشب الشیبانى: اما ساجی گفته است: «ضعیفُ الحدیث جدا لیس بشىءٍ کان یضعُ الحدیث» و امام نسایی هم گفته است: «لیس بثقه» و امام ابن عمار هم گفته است: «کذابٌ» وامام بخاری می‌گوید: «منکر الحدیث» و امام ابوحاتم هم می‌گوید: «منکرُالحدیث ذاهبُ الحدیث ضعیفُ الحدیث» و امام ابوزرعه گفته است: «لیس بشىء ضعیفُ الحدیث» و امام ابن عدی می‌گوید: «عامه ما یرویه غیر محفوظ» و امام دارقطنی هم گفته است: «ضعیفً» [ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۵ص۱۹۷)]

طریق بیست وسوم: ابن الجوزی، العلل المتناهیه (ش۶۸) / خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (ج۴ص۲۰۷وج۹ص۱۱۱) / رافعی، التدوین فی اخبار قزوین (ج۱ص۱۰۰) از طریق (ابوعبد الله محمد بن عبد الله و ابو عثمان سعید بن ابی سعید و محمد بن عبد الله بن نعیم) روایت کرده­اند: «انا ابو اسحاق ابراهیم بن محمد بن عمرویه الواعظ قال حدثنا ابو العباس احمد بن الصلت بن المغلس الحمانی قال حدثنا بشر بن الولید قال نا أبو یوسف قال نا أبو حنیفه قال سمعت أنس بن مالک یقول قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت هم «موضوع» است چرا که ابو العباس احمد بن الصلت بن المغلس الحمانی: امام خطیب بغدادی گفته است: «یضع الحدیث» وامام ابن عدی می‌گوید: «ما رأیت فی الکذابین أقل حیا أمنه» و امامان دارقطنی وابن ابی الفوارس می‌گویند: «کان یضع الحدیث» وامام ابن حبان می‌گوید: «علمت أنه یضع الحدیث» و ابن قانع می‌گوید: «لیس بثقه» و امام ذهبی می­گوید: «هالکٌ» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۱ص۲۷۱) / ذهبی، میزان الاعتدال (ج۱ص۱۰۵) / خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (ج۴ص۲۰۷) / دارقطنی، سوالات الحاکم (ش۳۴)] وامام دارقطنی هم گفته است: «لم یلحق أبو حنیفه أحدا من الصحابه» [خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (ج۴ص۲۰۷)].

طریق بیست و چهارم: رافعی، التدوین فی اخبار قزوین (ج۱ص۱۴۸) روایت کرده است: «رأیت بخط القاضی عبد الملک بن أحمد بن محمد ابن عبد الملک، وقد أنبأنا عنه غیر واحد، سمعت جدی محمد بن عبد الملک ابن المعافی یقول حدثنی والدی حدثنی والدی المعافی، حدثنی والدی الفضل حدثنی والدی عون، حدثنی والدی المعافی، حدثنی والدی زکریا، حدثنی والدی حبیش عن والده المعافی، عن محمد بن الحسن عن أبی حنیفه عن أنس بن مالک، عن النبی  صلی الله علیه و سلم قال: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این اسناد «واهی» است چرا که (عون ومعافی وزکریا وحبیش ومعافی) همه مجهول هستند وچیزی از آن‌ها نیافتم.

طریق بیست وپنجم: خطیب بغدادی، تاریخ بغداد(ج۷ص۳۸۶) / ابن الجوزی، العلل المتناهیه (ش۶۹) از طریق (محمد بن احمد بن رزق) روایت کرده­اند: «انا ابو احمد الحسن بن علی بن عبید الخلال قال انا محمد بن حاضر بن حیان قال انا عمران بن عبدالله قال نا محمد بن حفص عن میسره بن عبدالله عن موسى ابن جابان عن انس بن مالک قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم.» اما این روایت هم «موضوع» است چرا که میسره بن عبد ربه: خوىش اعتراف به «وضع احادیث» کرده است وامامان ابوداود وابن حبان وابوحاتم رازی ونسایی ومسلمه بن القاسم گفته‌اند: «یضع الحدیث» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۶ص۱۳۸)].

طریق بیست و ششم: ابن عدی، الکامل (ج۲ص۴۳۵) و من طریقه ابن الجوزی، العلل المتناهیه (ش۷۲) روایت کرده­اند: «انا عمر بن سنان قال انا عبدالوهاب بن الضحاک قال انا ابن عیاش عن ابی سهل عن مسلم الملائی عن انس قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت هم «باطل» است چرا که حسام بن مصک أبو سهل البصرى: امام احمد بن حنبل گفته است: «مطروح الحدیث» وامام یحیی بن معین گفته است: «لیس بشیء؛ لا یکتب من حدیثه شیء» وامام ابوزرعه گفته است: «واهی الحدیث منکر الحدیث» وامام نسایی گفته است: «ضعیفٌ» و امامان عمرو بن علی الفلاس ودارقطنی گفته­اند: «مترروک الحدیث» وامام عبدالله بن مبارک گفته است: «ارم به» وامام ابن حبان گفته است: «کان کثیر الخطأ فاحش الوهم حتى خرج عن حد الاحتجاج به» وامام علی بن المدینی گفته است: «لست أحدث عنه بشىء» و امام ابوداود گفته است: «لیس بثقه» وامام ابوحاتم گفته است: «لین حدیث لیس بقوی یکتب حدیثه» و امام ابن عدی گفته است: «عامه حدیثه أفرادات و غرائب و هو مع ضعفه حسن الحدیث و هو إلى الضعف أقرب منه إلى الصدق» [ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۲ص۲۴۴)].

طریق بیست وهفتم: ابن عبدالبر، جامع بیان العلم وفضله (ج۱ص۹) روایت کرده است: «أخبرنا أبو عبد الله عبید بن محمد قال حدثنا أبو عبد الله محمد بن عبد الله بن محمد القاضی بالقلزم املاء قال أرنا محمد بن أیوب بن یحیى القلزمی قال نا عمران بن هارون قال أرنا بقیه بن الولید قال أرنا جریر بن حازم عن الزبیر بن الخریت عن أنس بن مالک قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما عمران بن هارون البصری: امام ذهبی گفته است: «شیخ لایعرف حاله أتى بخبر منکر ما تابعه علیه أحد» [ذهبی، میزان الاعتدال (ج۳ص۲۴۴)] لذا اسنادش «ضعیف» است.

طریق بیست وهشتم: خطیب بغدادی، الفقیه والمتفقه (ش۱۶۱) روایت کرده است: «أخبرنی محمد بن الحسین بن إبراهیم الخفاف نا أبو القاسم الغازی الحسن بن جعفر الصوفی نا أبو بکر محمد بن حمدون الضریر الجرجانی – بجرجان – نا محمد ابن عمر بن العلاء نا بشر بن الولید الکندی نا عبد الحمید بن الحسن الهلالی عن حمید عن أنس قال: قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب الفقه فریضه على کل مسلم» اما این اسناد هم «موضوع» است چرا که محمد بن الحسین الوراق الخفاف: امام خطیب بغدادی گفته است: «کذاب وضاع؛ کان غیر ثقه لا أشک انه کان یرکب الأحادیث ویضعها ویختلق أسماء وأنسابا عجیبه لقوم حدث عنهم وعندی عنه من تلک الأباطیل أشیاء کثیره» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۵ص۱۴۲)].

اما طریق بیست ونهم: خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (ج۱۰ص۳۷۳) گفته است: «حدثنی عبد الواحد بن علی الأسدی قال قال لی محمد بن أبی الفوارس روی بن بطه عن البغوی عن مصعب بن عبد الله عن مالک عن الزهری عن أنس عن النبی  صلی الله علیه و سلم قال: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما امام ابن حجر گفته است: «هذا باطلٌ؛ عبید الله بن محمد بن بطه العکبری الفقیه امام لکنه ذو أوهام.» و امام خطیب بغدادی هم گفته است: «هذا الحدیث باطل من حدیث مالک ومن حدیث مصعب عنه ومن حدیث البغوی عن مصعب وهو موضوع بهذا الإسناد والحمل فیه على بن بطه» و امام ذهبی هم گفته است: «غلط ودخل علیه إسناد فی إسناد» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۴ص۱۱۲) / خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (ج۱۰ص۳۷۳) / ذهبی، میزان الاعتدال (ج۱۶ص۵۳۰)] وامام دارقطنی هم گفته است: «لایثبت (عن مالک)» وامام ابوطاهر المقدسی گفته است: «لاأصل له عن مالک بن انس» [ابوطاهرالمقدسی، معرفه التذکره (ش۵۰۴) / ابن حجر، لسان المیزان (ج۱ص۱۳۲)]

طریق سی­ام: ابن عدی، الکامل (ج۱ص۲۰۲) روایت کرده است: «حدثنا احمد بن هارون البلدی حدثنا عبد الله بن یزید الأعمى حدثنا محمد بن سلیمان بن أبی داود حدثنا معان بن رفاعه حدثنا عبد الوهاب بن بخت عن أنس قال ان النبی  صلی الله علیه و سلم قال: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت «موضوع» است چرا که احمد بن هارون البلدی: امامان ابن عدی وابوعروبه وی را «متهم به وضع» احادیث کرده­اند [ابن عدی، الکامل (ج۱ص۲۰۲)].

طریق سی ویکم: خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (ج۱۱ص۴۲۳) روایت کرده است: «أخبرنا القاضی أبو العلاء حدثنا أبو الحسن علی بن خفیف بن عبد الله الدقاق حدثنا أبو الحسین محمد بن احمد بن یزید الکدیمی حدثنا عبید الله بن موسى عن الأعمش قال ما سمعت من أنس إلا حدیثا واحدا سمعته یقول قال النبی  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این اسناد هم «واهی» است چرا که اولاً: ابوالحسن علی بن خفیف بن عبد الله الدقاق: و امام ابن ابی الفوارس گفته است: «کان سیء الحال فی الروایه غیر مرضی» [خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (ج۱۱ص۴۲۳)] وثانیاً: محمد بن علی القاضی أبو العلاء الواسطی المقرى امام ابن حجر گفته است: «ضعیفٌ؛ لا یعتمد على حفظه واما کونه متهما فلا» وامام خطیب بغدادی گفته است: «رأیت له أصولا مضطربه وأشیاء سماعه فیها مفسود أما مصلح بالقلم وأما مکشوط» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۵ص۲۹۶)].

طریق سی ودوم: رافعی، التدوین فی اخبار قزوین (ج۱ص۱۸۲) روایت کرده است: «أنبا علی بن العباس ثنا محمد بن محمد الحسن البجلی ثنا عبد الله بن جامع الحلوانی ثنا جعفر بن عبد الواحد الهاشمی، ثنا محمد بن النضر الحارثی عن هشام بن زیاد أبی المقدام عن الحسن عن أنس قال رسول الله صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این اسناد هم «موضوع» است چرا که جعفر بن عبد الواحد بن جعفر الهاشمی: امام دارقطنی گفته است: «یضعُ الحدیث» وامام ابوزرعه گفته است: «روی أحادیث لاأصل لها» وامام ابن عدی گفته است: «یسرقُ الحدیث ویأتی بالمناکیر عن الثقات؛ له أحادیث کلها بواطیل» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۲ص۱۱۷)].

طریق سی وسوم: المعجم الاوسط (ج۲ص۲۸۹) روایت کرده است: «حدثنا أحمد بن بشر بن حبیب البیروتی قال نا محمد بن مصفى قال نا العباس بن إسماعیل الهاشمی قال نا الحکم بن عطیه عن عاصم الأحول عن أنس عن النبی  صلی الله علیه و سلم قال: «طلب العلم فریضه على کل مسلم.» اما چیزی از أحمد بن بشر بن حبیب البیروتی نیافتم.

طریق سی وچهارم: اسلم بن سهل، تاریخ واسط (ص۶۶) روایت کرده است: «ثنا عبدالله بن محمد بن خلاد قال ثنا عمر بن عون قال ثنا المؤذن عن أنس بن مالک قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما ندانستم (الموذن) چه کسی است وحالش چگونه است. وندانستم (عبدالله بن محمد بن خلاد) هم چگونه است.

طریق سی وپنجم: اسلم بن سهل، تاریخ واسط (ص۷۱) روایت کرده است: «ثنا أحمد بن سهل بن علی قال ثنا اسحاق بن عیسى قال أبو الحسن وهو ابن بنت داود بن أبی الهند قال ثنا ابوالصباح عن أم کثیر بنت مرفد قالت دخلت أنا واختی على أنس بن مالک فقلت إن اختی ترید أن تسألک وهی تستحی قال فلتسل فإنی سمعت رسول الله  صلی الله علیه و سلم یقول طلب العلم فریضه» اما نداستم ابوالصباح چه کسی است وحالش چگونه است وهمچنین حال أحمد بن سهل بن علی را هم نیافتم.

طریق سی وششم: خطیب بغدادی، المتفق والمفترق (ج۲ص۵۱) روایت کرده است: «أخبرنا أبو بکر محمد بن عمر بن بکیر المقرئ عن إبراهیم ابن موسى الفراء عن أنس بن مالک رضی الله عنه عن النبی صلى الله علیه وسلم قال: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت «واهی» است چرا که إبراهیم بن موسى بن یزید الفراء الرازی: سال ۲۲۰ هجری فوت کرده واجدادش هم انس بن مالک را ندیده­اند.

طریق سی وهفتم: ذهبی در میزان الاعتدال (ج۱ص۲۴۸) گفته است: «اسماعیل بن محمد بن الفضل بن الشعرانى النیسابوری، من شیوخ الحاکم حدثنا إسماعیل حدثنا جدی حدثنا عبیدالله العیشی حدثنا حماد بن سلمه عن ثابت عن أنس قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم:«طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت «واهی» است چرا که اولاً: سماعیل بن محمد بن الفضل بن الشعرانى: امام حاکم نیاشابوری گفته است: «ارتبت فی لقیه بعض الشیوخ» وامام بزار گفته است: «هذا کذبٌ لیس له أصلٌ عن ثابت عن أنس» [بزار، المسند (ج۱ص۱۷۲) / ذهبی، میزان الاعتدال (ج۱ص۲۴۸)].

طریق سی وهشتم: المجلس لابی عبدالرحمن السلمی (ش۱۱) روایت کرده است: «أخبرنا محمد بن الحسن بن الحسین بن منصور ثنا محمد بن علی بن عباس النسائی ثنا سجاده (بن حماد) عن خالد بن حیان الرقی عن هارون بن رئاب عن أنس بن مالک، قال: قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این اسناد هم «واهی» است چرا که محمد بن علی بن عباس النسائی العطار: امام ذهبی گفته است: «رکب على أبی بکر ابن زیاد النیساری حدیثا باطلا فی تارک الصلاه» [ذهبی، میزان الاعتدال (ج۳ص۶۵۳)].

طریق سی ونهم: ابن عبدالبر، جامع بیان العلم وفضله (ج۱ص۹) روایت کرده است: «أخبرنا أحمد قال نا مسلمه قال نا یعقوب بن اسحق بن ابراهیم العسقلانی قال نا عبید بن محمد الفریابی ببیت المقدس قال نا سفیان بن عیینه عن الزهری عن أنس ابن مالک قال قال  صلی الله علیه و سلم: «اطلبوا العلم ولو بالصین فإن طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این اسناد «موضوع» است چرا که یعقوب بن إسحاق العسقلانی: امام ذهبی گفته است: «کذابٌ» وامام ابن حجر هم وی را تقریر نموده است وامام مسلمه بن القاسم گفته است: «اختلف فیه أهل الحدیث فبعضهم یضعفه وبعضهم یوثقه ورأیتهم یکتبون عنه فکتبت عنه وهو عندی صالح جائزا الحدیث»! [ابن حجر، لسان المیزان (ج۶ص۳۰۴) / ذهبی، میزان الاعتدال (ج۴ص۴۴۹)].

اما طریق چهلم: سلفی، المعجم السفر (ش۴۳۹) روایت کرده است: «أخبرنا أبو بکر عبد الله بن عبد العزیز بن أبی بکر الصعدی بأبهر أنا أبو حفص عمر بن محمد بن عمر بن جاباره الأبهری أنبأنا أبو إسحاق إبراهیم بن محمد بن أبی حماد ثنا محمد بن عبد ابن عامر السمرقندی ثنا یحیى بن یحیى النیسابوری ثنا أبو بکر بن عیاش عن سعید بن عبد الکریم عن أبی عمره عن أنس بن مالک قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم وقال طالب العلم أو صاحب العلم یستغفر له کل شیء حتى الحوت فی البحر» اما این طریق هم «موضوع» است چرا که محمد بن عبد بن عامر السمرقندی: امام ذهبی گفته است: «معروف بوضع الحدیث» وامام دارقطنی هم گفته است: «کان یکذب ویضع الحدیث» وامام ابوسعید الادریسی هم گفته است: «کان یحدث بالمناکیر عن الثقات ویتهم بالکذب ویسرق الأحادیث فیحدث بها ویتابع الضعفاء والکذابین فی روایاتهم عن الثقات الأباطیل» و امام خلیل هم گفته است: «قد اشتهر کذبه» [ذهبی، میزان الاعتدال (ج۳ص۶۳۳) / ابن حجر، لسان المیزان (ج۵ص۲۷۱)].

اما طریق حسین بن علی  رضی الله عنه: المعجم الاوسط (ج۲ص۲۹۷) روایت کرده است: حدثنا احمد بن یحیى بن أبی العباس الخوارزمی قال نا سلیمان بن عبد العزیز بن أبی ثابت المدینی قال حدثنی عبد العزیز بن أبی ثابت قال نا محمد بن عبد الله بن حسین عن علی بن حسین بن علی عن أبیه قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم.» اما این روایت هم «واهی» است چرا که عبد العزیز بن عمران بن عبد العزیز بن عمر بن عبدالرحمن بن عوف وهو عبد العزیز بن أبی ثابت المدنی الاعرج «متروک الحدیث» می‌باشد [تهذیب التهذیب (ج۶ص۳۵۰) و تقریب التهذیب (ش۴۱۱۴)].

اما طریق علی بن ابی طالب  رضی الله عنه: چهار طریق دارد؛ طریق اول: خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (ج۱ص۴۰۷وج۵ص۲۰۴) / ابن الجوزی، العلل المتناهیه (ش۵۱و۵۲و۵۰) از طریق (محمد بن یحیى بن ابی العباس وجعفر بن محمد) روایت کرده است: «انا سلیمان بن عبد العزیز بن عمران قال حدثنی ابی عن محمد بن عبدالله بن الحسن عن علی بن الحسین ان علیا علیه السلام قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم.» اما این روایت هم «واهی» است چرا که عبد العزیز بن عمران بن عبد العزیز بن عمر بن عبدالرحمن بن عوف وهو عبد العزیز بن أبی ثابت المدنی الاعرج «متروک الحدیث» می‌باشد [تهذیب التهذیب (ج۶ص۳۵۰) و تقریب التهذیب (ش۴۱۱۴)].

طریق دوم: ابن عدی، الکامل (ج۵ص۲۴۲) ومن طریقه ابن الجوزی، العلل المتناهیه (ش۵۲) روایت کرده است: «انا محمد بن عبد الملک قال اخبرنا ابن مسعده قال اخبرنا حمزه قال انا ابن عدی قال انا محمد بن الحسین بن حفص قال انا عباد بن یعقوب قال انا عیسى بن عبدالله قال اخبرنی ابی عن ابیه عن جده عن علی عن النبی  صلی الله علیه و سلم: «قال طلب العلم الفقه فریضه على کل مسلم» اما این روایت هم «واهی» است چرا که عیسى بن عبد الله بن محمد الهاشمی: امام دارقطنی گفته است: «متروکٌ» وامام ابن حبان هم گفته است: «یروی عن أبیه عن آبائه أشیاء موضوعه لایحل الاحتجاج به کأنه کان یهم» وامام ابونعیم گفته است: «روى عن آبائه أحادیث مناکیر لا یکتب حدیثه لا شیء» وامام ابن عدی هم گفته است: «حدث عن أبائه بأحادیث مناکیر وله غیر ما ذکرت مما لا یتابع علیه» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۴ص۳۹۹) / ابن حبان، المجروحین (ج۲ص۴۷) / دارقطنی، السنن (ج۲ص۲۶)].

طریق سوم: خطیب بغدادی، الفقیه والمتفقه (ش۱۵۸) روایت کرده است: «أنا أبو الحسن محمد بن عبید الله بن محمد الحنائی أنا عبد الله بن أحمد بن الصدیق المروزی نا أبو رجاء محمد بن حمدویه نا محمد بن عبیده یعنی النافقانی – نا الصباح بن موسى عن عبد الرحمن بن یزید عن مکحول عن سعید بن المسیب عن علی بن أبی طالب قال: قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مؤمن أن یعرف الصوم والصلاه، والحرام والحدود والأحکام» اما این روایت «واهی» است چرا که محمد بن عبیده بن حماد: امامان عقیلی وابن ماکولا و ابن حجر گفته­اند: «صاحب مناکیر» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۵ص۲۷۷) / عقیلی، الضعفاء الکبیر (ج۴ص۱۰۵)].

طریق چهارم: ابن عساکر، تاریخ بغداد (ج۴۳ص۱۲) روایت کرده است: «قرأنا على جدی القاضی أبی المفضل یحیى بن علی عن عبد العزیز بن أحمد أنا أبو نصر المری أنا أبو الحسن علی بن عبد الله بن أحمد بن أبی شعبه قراءه علیه نا القاضی علی بن محمد بن کاس النخعی نا إسحاق بن إبراهیم الحراری نا إبراهیم بن محمد المقدسی نا محمد بن عبد الرحمن عن جعفر بن محمد عن أبیه عن علی قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این اسناد هم «موضوع» است چرا که محمد بن عبد الرحمن القشیری: امام ازدی گفته است: «کذابُ متروک الحدیث» وامام دارقطنی گفته است: «متروک» وامام ابن حجر گفته است: «فیه جهاله وهو متهم لیس بثقه» وامام ابن عدی گفته است: «منکر الحدیث؛ مجهولٌ» وامام خلیلی گفته است: «شامی یأتی بالمناکیر عن مسعر وعن غیره» وامام عقیلی هم درباره­ی یکی از احادیث وی گفته است: «حدیث منکرٌ لیس له أصلٌ ولایتابع علیه وهو مجهول» و امام ابوحاتم رازی گفته است: «متروک الحدیث کان یکذب ویفتعل الحدیث» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۵ص۲۵۰) / ابن ابی حاتم، الجرح والتعدیل (ج۷ص۳۲۵)].

اما طریق عبدالله بن عباس  رضی الله عنهما: المعجم الاوسط (ج۴ص۲۴۵) / تمام رازی، الفوائد (ش۵۳و۵۴) / ابن الجوزی، العلل المتناهیه (ش۵۸) / عقیلی، الضعفاء الکبیر (ج۳ص۴۱۰) از طریق (عبد الله بن عبد العزیز بن ابی رواد وسعید بن منصور) روایت کرده­اند: «عن ایوب بن عائذ عن إسماعیل بن ابی خالد عن الشعبی عن بن عباس عن النبی ج: «قال طلب العلم فریضه على کل مسلم.» اما این روایت «باطل» می­باشد؛ چرا که امام عقیلی گفته است این روایت «باطل» بوده وامام ابن حجر هم وی را تأیید کرده است [ابن حجر، لسان المیزان (ج۳ص۲۲۵)].

اما طریق عبدالله بن مسعود  رضی الله عنه: سه طریق دارد؛ طریق اول: باغندی، امالی (ش۱۸) / المعجم الاوسط (ج۶ص۹۶) / ابن الشجری، امالی (ص۵۳) / تمام رازی، الفواد (ش۵۵) / ابویعلی، المعجم (ش۳۲۰) / ابن عدی، الکامل (ج۵ص۱۶۲) / ابن عساکر، تاریخ دمشق (ج۵۳ص۴۳) از طریق (الهذیل بن إبراهیم الجمانی) روایت کرده­اند: «قال ثنا عثمان بن عبد الرحمن القرشی عن حماد بن أبی سلیمان عن أبی وائل عن عبد الله قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم.» اما این روایت «موضوع» است چرا که اولاً: عثمان بن عبد الرحمن بن عمر بن سعد بن أبى وقاص القرشی: امام یحیی بن معین گفته است: «کان یکذب» وامام علی بن المدینی گفته است: «ضعیف جدا» وامام الجوزجانی هم گفته است: «ساقطٌ» وامام ابوحاتم رازی گفت است: «متروک الحدیث ذاهب» وامام ابوداود گفته است: «لیس بشىء» وامام ساجی گفته است: «یحدث بأحادیث بواطیل» وامام ابن حبان گفته است: «کان یروى عن الثقات الموضوعات، لا یجوز الاحتجاج به» وامام بخاری گفته است: «سکتوا عنه» وامام ابن عدی گفته است: «عامه حدیثه مناکیر إما إسنادا و إما متنا» وامامان ابواحمد الحاکم و ذهبی گفته­اند: «متروک الحدیث» وامام نسایی گفته است: «متروک؛ لیس بثقه» [ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۷ص۱۳۳) / ذهبی، سیراعلام النبلاء (ج۹ص۴۲۸)] وثانیاً: الهذیل بن إبراهیم الجمانی: امام ابن الجوزی گفته است: «غیر معروف» [حافظ عراقی، ذیل میزان الاعتدال (ص۲۰۲)]

طریق دوم: ابوحنیفه، المسند روایه الحصکفی (ش۲۸) روایت کرده است: «عن حماد (بن أبی سلیمان) عن أبی وائل عن عبد الله قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم.» اما این اسناد «ضعیف» است امام ابوحنیفه در روایت حدیث «ضعیف» بوده وامامان بخاری ومسلم وابن عدی وابونعیم اصفهانی ودارقطنی وابن حبان وابن الجوزی وابن عبدالحق وسفیان ثوری ونسایی وعبدالله بن مبارک وابن شاهین واحمد حنبل وابن سعد وروایتی از یحیی بن معین وحاکم نیشابوری وی را «ضعیف» دانسته‌اند[برای مشاهده اقوال محدثین در مورد امام ابوحنیفه  رحمه الله به کتاب سلسله الأحادیث الضعیفه والموضوعه وأثرها السیئ فی الأمه (ج۱ص۶۶۱) از شیخ آلبانی  رحمه الله مراجه گردد و چون وی تمامی نظرات را آورده است لذا به خاطر ترک تطویل از آوردن آن خوداری می‌نماییم.]

طریق سوم: ابن الشجری، امالی (ص۴۴) روایت کرده است: «أخبرنا أبو طلحه بن إبراهیم بن غسان بقراءتی علیه بالبصره فی الجامع الأعظم. قال حدثنا أبو الحسن علی بن أحمد بن محمد القزوینی قال حدثنا أبو نعیم عن حمزه عن ابن أبی کریمه الصیداوی بصیدا قال حدثنا عمر بن حنیس أبو حفص قال حدثنا جعفر بن محمد البرذعی قال حدثنا الهیثم بن الیمان قال حدثنی موسى بن عمیر العنبری ببیته، عن إبراهیم عن الأسود بن یزید عن عبد الله بن مسعود قال قال رسول الله صلى الله علیه وآله وسلم: طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت هم «ضعیف» است؛ چرا که ندانستم (عمر بن حنیس أبو حفص) چه کسی است وحالش چگونه است. وهمچنین (جعفر بن محمد البرذعی) هم حالش معلوم نیست.

اما طریق جابر بن عبدالله  رضی الله عنهما: ابن عدی، الکامل (ج۶ص۱۵۶) / ابن المقریء، المعجم (ش۸۳۹) / ابن الجوزی، العلل المتناهیه (ش۵۹) از طریق (إبراهیم بن الحسین دیزیل و عباس بن الولید الخلال) روایت کرده­اند: «ثنا یحیى بن صالح الوحاظی عن محمد بن عبد الملک الأنصاری عن ابن المنکدر عن جابر قال: قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم.» اما این روایت «باطل» است چرا که محمد بن عبد الملک الأنصاری مدینی: امام احمد بن حنبل گفته است: «کذابٌ» وامام یحیی بن صالح الواعظی گفته است: «کان أعمى یضع الحدیث ویکذب» وامامان بخاری ومسلم والشافعی گفته­اند: «منکر الحدیث» وامام ابن عدی گفته است: «کل أحادیثه مما لایتابعه الثقات علیه وهو ضعیف جداً» وامام نسایی گفته است: «متروک؛ لیس بثقه؛ لایکتب حدیثه» وامام ابونعیم گفته است: «لاشیء» [ابن عدی، الکامل (ج۶ص۱۵۶) / ابن حجر، لسان المیزان (ج۵ص۲۶۵)].

اما طریق ابوسعید الخدری  رضی الله عنه: سه طریق دارد؛ طریق اول: المعجم الاوسط (ج۸ص۲۵۸) / ابوبکرالاسماعیلی، معجم الشیوخ (ش۲۹۰) / ابن الاعرابی، المعجم (ش۳۰۴) / خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (ج۴ص۴۲۷) / بیهقی، شعب الایمان (ش۱۶۶۷) / تمام رازی، الفوائد (ش۵۲) از طریق (معاذ بن معاذ و سهل بن بحر التستری ومحمد بن خلف و محمد بن عبد العزیز) روایت کرده است: «ثنا یحیى بن هاشم السمسار قال نا مسعر بن کدام وشهرعن عطیه عن أبی سعید الخدری قال قال رسول الله صلى الله علیه و سلم طلب العلم فریضه على کل مسلم.» اما این روایت هم «موضوع» است چرا که یحیى بن هاشم السمسار: امام ابن عدی گفته است: «کان ببغداد یضعُ الحدیث ویسرقه» وامام یحیی بن معین گفته است: «کذابٌ» وامام صالح بن جزره گفته است: «کان یکذب فی الحدیث» وامام عقیلی هم گفته است: «یضع الحدیث علی الثقات» وامام ابوحاتم رازی گفته است: «کان یکذب» وامام نقاش هم گفته است: «روى الموضوعات عن الأعمش ومسعر وداود بن أبی هند وغیرهم» وامام نسایی گفته است: «متروک» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۶ص۲۷۹)].

طریق دوم: ابن عساکر، تاریخ دمشق (ج۵۷ص۷) روایت کرده است: «أخبرنا أبو محمد بن الأکفانی حدثنا أبو محمد الکتانی أنا القاضی أبو الحسن المبارک بن سعید بن إبراهیم الخطیب قراءه علیه نا أبو الصقر محمد بن علی بن عادل أنا أبو یعلی أحمد بن علی بن المثنی نا غسان بن الربیع نا أبو إسرائیل الملائی عن عطیه العوفی عن أبی سعید الخدری قال قال النبی  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم.» اما این اسناد هم «ضعیف» است چرا که اولاً: إسماعیل بن خلیفه العبسى أبو إسرائیل الملائی «ضعیف الحدیث» [ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۱ص۲۹۳) / ذهبی، میزان الاعتدال (ج۱ص۲۲۶وج۴ص۴۹۰)] وثانیاً: عطیه بن سعد بن جناده العوفى هم «ضعیف و مدلس» می‌باشد. (ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۷ص۲۲۴) و تقریب التهذیب (ش۴۶۱۶)).

طریق سوم: شهاب القضاعی، المسند (ش۱۷۴) روایت کرده است: «أخبرنا أبو مسلم محمد بن أحمد بن علی الکاتب ثنا عبد الله بن یحیى الأصبهانی ثنا عبد الله بن محمد بن زکریا الأصبهانی ثنا إسماعیل بن عمرو البجلی ثنا مسعر عن عطیه العوفی عن أبی سعید الخدری قال قال رسول الله صلى الله علیه و سلم: طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت هم «واهی» است چرا که اولاً: إسماعیل بن عمرو بن نجیح البجلی: امامان دارقطنی و ابوحاتم می‌گویند: «ضعیفٌ» وامام ابن عدی می‌گوید: «حدث بأحادیث لا یتابع علیها ضعیفٌ» وامام ابن عقده گفته است: «ضعیفٌ ذاهب الحدیث» وامام ازدی گفته است: «منکرالحدیث» وامام ذهبی هم یکی از روایاتش را «باطل» دانسته است وامام ابن حجر هم یکی از روایاتش را «موضوع» دانسته است وامام ابن حبان وی را در «ثقات» آورده وگفته است: «یغرب کثیراً» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۱ص۴۲۵) / ابن عدی، الکامل (ج۱ص۳۲۲)] وثالثاً: عبد الله بن یحیى بن موسى: امام ابن عدی وی را «متهم به کذب» کرده است و امام ابن حجر هم وی را در حدیثی «متهم» نموده است[ابن حجر، لسان المیزان (ج۳ص۳۷۶)].

اما طریق ابوهریره  رضی الله عنه: ابوحنیفه، المسند روایه الحصکفی (ش۲۹) روایت کرده است: «عن ناصح (بن عبدالله) عن یحیی (بن صالح) عن ابی سلمه عن ابی هریره عن النبی  صلی الله علیه و سلم قال: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت «واهی» است چرا که ناصح بن عبد الله تمیمی: امام یحیی بن معین گفته است: «لیس بثقه؛ لیس بشىء» و امام بخاری هم گفته است: «منکر الحدیث» وامام عمرو بن علی الفلاس گفته است: «متروک الحدیث» وامام ابوداود هم گفته است: «لیس بشیء» وامام نسایی گفته است: «ضعیفٌ؛ لیس بثقه» وامام ابوحاتم رازی گفته است: «ضعیف الحدیث منکر الحدیث» وامام ابن حبان گفته است: «کان شیخا صالحا غلب علیه الصلاح فکان یأتی بالشیء على التوهم فلما فحش ذلک منه استحق الترک» و امام ابواحمد الحاکم گفته است: «ذاهب الحدیث» وامام دارقطنی گفته است: «ضعیف» واما حاکم نیشابوری گفته است: «ثقهٌ»!! [ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۱۰ص۴۰۱)].

اما طریق عبدالله بن عمر  رضی الله عنهما: هفت طریق دارد؛ طریق اول: ابن عدی، الکامل (ج۶ص۱۵۸) / تمام رازی، الفوائد (ش۵۱) / صیداوی، معجم الشیوخ (ش۱۲۵) / ابن الجوزی، العلل المتناهیه (ش۵۳) از طریق (ثنا یزید بن محمد بن عبد الصمد و عباس بن الولید الخلال) روایت کرده­اند: «عن یحیى بن صالح الوحاظی ثنا محمد بن عبد الملک عن نافع عن أبن عمر قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «العلم فریضه على کل مسلم.» اما این روایت «باطل» است چرا که محمد بن عبد الملک الأنصاری مدینی: امام احمد بن حنبل گفته است: «کذابٌ» وامام یحیی بن صالح الواعظی گفته است: «کان أعمى یضعُ الحدیث ویکذب» وامامان بخاری ومسلم والشافعی گفته­اند: «منکر الحدیث» وامام ابن عدی گفته است: «کل أحادیثه مما لایتابعه الثقات علیه وهو ضعیف جداً» وامام نسایی گفته است: «متروک؛ لیس بثقه؛ لایکتب حدیثه» وامام ابونعیم گفته است: «لاشیء» [ابن عدی، الکامل (ج۶ص۱۵۶) / ابن حجر، لسان المیزان (ج۵ص۲۶۵)]

طریق دوم: ابن عدی، الکامل (ج۱ص۱۷۹) / تمام رازی، الفوائد (ش۵۶) / ابن الجوزی، العلل المتناهیه (ش۵۴) / ابن حبان، المجروحین (ج۱ص۱۶۹) از طریق (أبو بکر بن شیبه) روایت کرده­اند: «ثنا محمد بن أحمد ببغداد ثنا مهنى بن یحیى ثنا أحمد بن إبراهیم الموصلی ثنا مالک بن أنس عن نافع عن ابن عمر أن النبی  صلی الله علیه و سلم قال: «طلب العلم فریضه على کل مسلم.» اما این اسناد «باطل» است چرا که أحمد بن إبراهیم بن موسى الموصلی: امام ابن حبان گفته است: «شیخٌ یروی عن مالک ما لم یحدث به قط لایحل الاحتجاج به» وامام ابن حجر هم گفته است: «فیه جهالهٌ» وامام ابن عدی گفته است: «منکر الحدیث؛ غیرمعروفٌ» وامام دارقطنی هم گفته است: «لایثبت (عن مالک)» وامام ابوطاهر المقدسی گفته است: «لاأصل له عن مالک بن انس» وامام ابن عدی گفته است: «هذا الحدیث منکرٌ عن مالک بهذا الإسناد» [ابوطاهرالمقدسی، معرفه التذکره (ش۵۰۴) / ابن حجر، لسان المیزان (ج۱ص۱۳۲) / ابن عدی، الکامل (ج۱ص۱۷۹) / ابن حبان، المجروحین (ج۱ص۱۶۹)].

طریق سوم: ابن قدامه، المنتخب من العلل للخلال (ص۱۴) / ابن عدی، الکامل (ج۶ص۳۴۸) از طریق (مهنّا و موسى بن هارون الجمال) روایت کرده­اند: «ثنا إبراهیم بن موسى المروزی، قال: عرضت على مالک بن أنس عن نافع عن ابن عمر قال: قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این اسناد «موضوع» است چرا که إبراهیم بن موسى المروزی: امام احمد بن حنبل گفته است: «کذابٌ» وامام ابن عدی گفته است: «شیخ مجهول حدث بالمناکیر عن قوم ثقات» [ابن جر، لسان المیزان (ج۱ص۱۱۶) / ابن عدی، الکامل (ج۶ص۳۴۸)] و امام ابوطاهر المقدسی گفته است: «لاأصل له عن مالک بن انس» وامام دارقطنی هم گفته است: «لایثبت (عن مالک)» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۱ص۱۳۲) / ابوطاهرالمقدسی، معرفه التذکره (ش۵۰۴)] باید اشاره کنیم در روایت امام ابن عدی به صورت «موسی بن ابراهیم» آمده و قلب شده است ودیدیم که اصح: «ابراهیم بن موسی» است.

طریق چهارم: ابوالحسن ازدی، من حدیث مالک بن انس (ش۵۰) روایت کرده است: «حدثنی محمد بن عثمان الدینوری بالکوفه ثنا علی بن شاکر ثنا أبو خلیفه ثنا عبد الله بن مسلم عن مالک عن نافع عن عمر قال قال النبی  صلی الله علیه و سلم طلب العلم فریضه على کل مسلم ومعلم الخیر یستغفر لهما کل شیء حتى الحیتان فی البحر» اما این رویات «باطل» است چرا که چیزی از (محمد بن عثمان الدینوری) بالکوفه و (علی بن شاکر) نیافتم و امام دارقطنی هم گفته است: «لایثبت (عن مالک)» وامام ابوطاهر المقدسی گفته است: «لاأصل له عن مالک بن انس» و امام ابن عدی گفته است: «هذا الحدیث منکرٌ عن مالک بهذا الإسناد» [ابوطاهرالمقدسی، معرفه التذکره (ش۵۰۴) / ابن حجر، لسان المیزان (ج۱ص۱۳۲) / ابن عدی، الکامل (ج۱ص۱۷۹)].

طریق پنجم: ابن عدی، الکامل (ج۷ص۶۵) ومن طریقه ابن الجوزی، العلل المتناهیه (ش۵۵) روایت کرده است: «انبانا اسماعیل بن احمد قال اخبرنا ابن مسعده قال اخبرنا حمزه بن یوسف قال انا ابو احمد بن عدی قال انا القاسم بن اللیث قال انا معافى بن سلیمان قال انا ابو البختری قال انا محمد بن ابی حمید عن نافع عن ابن عمر قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم مؤمن.» اما این اسناد هم «موضوع» است چرا که ابوالبختری وهب بن وهب بن خیر: امام یحیی بن معین گفته است: «کان یکذب» و امام احمد ین حنیل گفته است: «أکذب الناس؛ کان یضع الحدیث وضعا فی ما یرى» وامام شعیب بن اسحاق گفته است: «(ابوالبختری) کذابُ هذه الأمه» وامام ابن الجارود گفته است: «کذابٌ خبیثٌ کان عامه اللیل یضعُ الحدیث» وامام اسحاق بن راهویه هم گفته است: «اکذب الناس» وامامان حفص بن غیاث و وکیع بن الجراح هم گفته­اند: «کذابٌ» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۶ص۲۳۲)].

طریق ششم: عقیلی، الضعفاء الکبیر (ج۲ص۵۸) ومن طریقه ابن الجوزی، العلل المتناهیه (ش۵۵) روایت کرده است: «انا محمد بن احمد الأنطاکی قال انا روح بن عبدالواحد القرشی قال حدثنا موسى بن اعین عن لیث بن ابی سلیم عن مجاهد عن ابن عمر قال قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت هم «واهی» است چرا که اولاً: روح بن عبدالواحد القرشی: امام ابوحاتم گفته است: «لیس بالمتین روى أحادیث متناقضه» وامام عقیلی هم گفته است: «لایتابع علیه» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۲ص۴۶۶)] وثانیاً: لیث بن ابی سلیم «ضعیف الحدیث» است [ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۸ص۴۶۵) وتقریب التهذیب (ش۵۶۸۵)].

طریق هفتم: رافعی،التدوین فی اخبار قزوین (ج۱ص۲۷۸) روایت کرده است: «ثنا أبو بکر أحمد بن عبد الرحمن ابن أحمد بن أبی مسلم الفارسی الحافظ، بقزوین من لفظه أنبا إبراهیم بن أحمد المستملی ببلخ ثنا صالح بن أبی ربیح ثنا یحیى بن خالد المهلبی ثنا علی ابن حبیب ثنا مقاتل بن سلیمان عن نافع عن ابن عمر رضی الله عنهما قال قال النبی  صلی الله علیه و سلم: «طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت هم «موضوع» است چرا که مقاتل بن سلیمان: امام دارقطنی گفته است: «یکذب» وامام وکیع بن الجراح گفته است: «کان کذاباً لیس حدیثه بشیء» وامام ساجی گفته است: «کان کذاباً متروک الحدیث» وامامان نسایی عمرو بن علی الفلاس گفته­اند: «کذابٌ» وامام یحیی بن معین گفته است: «لیس بثقه؛ لیس حدیثه بشیء» وامام ابوحاتم گفته است: «متروک الحدیث» وامام بخاری گفته است: «منکر الحدیث؛ لاشیء البته» وامام ابوداود گفته است: «ترکوا حدیثه» [ابن حجر، تهذیب التهذیب (ج۱۰ص۲۷۹) و تقریب التهذیب (ش۵۶۱۳) / ذهبی، الکاشف (ش۶۸۶۸)].

اما طریق ابی بن کعب  رضی الله عنه: ابن المظفر، غرائب المالک (ش۱۷۶) روایت کرده است: «حدثنا محمد بن مخلد نا محمد بن بکیر نا عثمان بن عبد الله نا مالک بن أنس عن ابن شهاب عن سعید بن المسیب عن أبی بن کعب قال: سمعت النبی  صلی الله علیه و سلم یقول: طلب العلم فریضه على کل مسلم» اما این روایت هم «موضوع» است چرا که عثمان بن عبد الله الأموی الشامی: امام دارقطنی گفته است: «یضعُ الأباطیل على الشیوخ الثقات» وامام ابن عدی گفته است: «یروی الموضوعات عن الثقات» وامام مسعود السجزی هم گفته است: «کذّابٌ» و امام حاکم النیشابوری گفته است: «حدث بأحادیث موضوعه» وامام الجوزجانی گفته است: «کذّابٌ یسرق الحدیث» وامام ابن حبان گفته است: «روى عن اللیث بن سعد ومالک وابن لهیعه ویضعُ علیهم الحدیث» وامام ذهبی هم در مورد حدیثی گفته است: «هذا من وضعه (عثمان بن عبدالله)» [ابن حجر، لسان المیزان (ج۴ص۱۴۳) / ابن حبان، المجروحین (ج۲ص۲۶) / ذهبی، میزان الاعتدال (ج۳ص۴۱)].

و این حدیث، در هیچ اسناد مقبولی ثابت نشده است؛ وامام احمد بن حنبل گفته است: «لایثبت عندنا فیه شیء» وامام اسحاق بن راهویه گفته است: «لم یصح فیه الخبر» و امام عقیلی هم گفته است: «الروایه فی هذا النحو فیها لینٌ» وامام ذهبی هم گفته است: «له طرق ضعیفه» و امام ابن حجر هم گفته است: «الحدیث لایثبت» وامام بیهقی هم گفته است: «قد روی من أوجه کلها ضعیفه» [ابن قدامه، المنتخب من: العلل للخلال (ص۱۴) / ابن عبدالبر، جامع بیان العلم وفضله (ج۱ص۹) / عقیلی، الضعفاء الکبیر (ج۳ص۴۱۰) / ذهبی، میزان الاعتدال (ج۱ص۶۹) / ابن حجر، لسان المیزان (ج۳ص۶۱) / بیهقی، شعب الایمان (ش۱۶۶۳)].

لذا عبدالله بن وهب گفته است: «سئل مالک بن انس عن طلب العلم أهو فریضه على الناس؟ فقال لا! ولکن طلب من المرء ما ینتفع به فی دینه» و ملائی هم گفته است: «سمعت یزید بن هارون وسئل طلب العلم فریضه؟ قال لا! ولکنه واجب مثل ما یجب الجهاد وهو فی کتاب الله عزوجل ﴿فَلَوۡلَا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرۡقَهٖ مِّنۡهُمۡ طَآئِفَهٞ لِّیَتَفَقَّهُواْ فِی ٱلدِّینِ وَلِیُنذِرُواْ قَوۡمَهُمۡ إِذَا رَجَعُوٓاْ إِلَیۡهِمۡ﴾» وحسن بن الربیع هم گفته است: «سألت ابن المبارک قلت قول النبی صلى الله علیه وسلم طلب العلم فریضه على کل مسلم؟ قال لیس هو الذی یطلبونه ولکن فریضه على من وقع فی شیء من أمر دینه أن یسأل عنه حتى یعلمه» و امام احمد بن صالح المصری هم گفته است: «معناه عندی إذا قام به قوم سقط عن الباقین مثل الجهاد» [خطیب بغدادی، تاریخ بغداد (ج۱۴ص۳۶۱) / ابن عبدالبر، جامع بیان العلم وفضله (ج۱ص۹و۱۰)].

([۱۱]) (صحیح): با این لفظ نیافتم بلکه با لفظ «اعملوا» آمده است و بخاری (ش۴۹۴۹) / مسلم (ش۶۹۰۳) / ترمذی (ش۲۱۳۶) / ابن ماجه (ش۷۸) از طریق (شعبه بن الحجاج و ابومعاویه الضریر و وکیع و عبدالله بن نمیر) روایت کرده اند: «عن الأعمش عن سعد بن عبیده عن أبی عبد الرحمن السلمی عن علی رضی الله عنه قال: کان النبی  صلی الله علیه و سلم فی جنازه فأخذ شیئا فجعل ینکت به الأرض فقال  صلی الله علیه و سلم: ما منکم من نفس منفوسه إلا قد کتب مکانها من الجنه والنار وإلا قد کتبت شقیه أو سعیده. فقال رجل من القوم: یا رسول الله  صلی الله علیه و سلم أفلا نمکث على کتابنا وندع العمل فمن کان منا من أهل السعاده فسیصیر إلى السعاده ومن کان من أهل الشقاوه فسیصیر إلى الشقاوه؟ فقال: اعملوا فکل میسر لما خلق له أما أهل الشقوه فمیسرون لعمل الشقوه وأما أهل السعاده فمیسرون لعمل السعاده. ثم قال: ﴿فَأَمَّا مَنۡ أَعۡطَىٰ وَٱتَّقَىٰ۵ وَصَدَّقَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ۶ فَسَنُیَسِّرُهُۥ لِلۡیُسۡرَىٰ٧ وَأَمَّا مَنۢ بَخِلَ وَٱسۡتَغۡنَىٰ٨ وَکَذَّبَ بِٱلۡحُسۡنَىٰ٩ فَسَنُیَسِّرُهُۥ لِلۡعُسۡرَىٰ١٠﴾

وهمچنان که دیده می­شود، این روایت ربطی به تقلید ندارد. باید اشاره شود که با لفظ متن کتاب، در بعضی کتب اصول آمده است؛ از جمله آمدی در احکام (ج۴ص۲۱۵) گفته است: «بقوله علیه السلام اجتهدوا فکل میسر لما خلق له!!!» ولی چنان که ثابت گردید این روایت وجود ندارد.

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …