در جواب این استدلال میتوان گفت:
اولاً: معنی دوم آیه، بر معنی اول آن، ترجیح دارد. به چند دلیل :
الف) آنچنان که از آیات محوری سوره و همچنین آیات قبلی بر میآید، بحث در بارۀ جهاد و تخلف از آن و تحریض مؤمنین به جهاد است. در دو آیۀ قبل آن خداوند میفرمایند: برای اعراب شایسته نیست که از رفتن به جهاد تخلف کنند. ﴿مَا کَانَ لِأَهۡلِ ٱلۡمَدِینَهِ وَمَنۡ حَوۡلَهُم مِّنَ ٱلۡأَعۡرَابِ أَن یَتَخَلَّفُواْ عَن رَّسُولِ ٱللَّهِ وَلَا یَرۡغَبُواْ بِأَنفُسِهِمۡ عَن نَّفۡسِهِۦۚ﴾([۱]) «درست نیست که اهل مدینه و بادیه نشینان دوروبر آنان، از پیغمبر خدا جا بمانند (و در رکاب او به جهاد نروند) و جان خود را از جان پیغمبر دوستتر داشته باشند.»
در آیۀ بعدی([۲]) خداوند مؤمنان را به قتال با کفار تشویق میکند.
ب) لفظ ” نَفَر” در اصل به معنی دوری کردن و خارج شدن از چیزی و یا رفتن به سوی چیزی است. به معنی تنفر داشتن از چیزی هم آمده است. اما هرجا در قرآن معنی رفتن داشته است، رفتن به سوی میدان جنگ بوده است. و در این آیه هم، به معنی “رفتن به جنگ” آمده است. مخصوصاً با وجود قرائن فراوانی که در آیات قبلی و بعدی همین آیه آمده است. مثل آیات :۳۸، ۳۹،۴۱و۸۱ همین سوره و ۷۱ سورۀ نساء، در این آیات، واژهی نَفَرَ، به معنی رفتن به میدان جنگ آمده است.
ج) در این آیۀ شریفه خداوند متعال عبودیت خود را به دو نوع تقسیم کرده است و انگار فرموده است که بندگی بندگان در دو زمینۀ کسب علم و جهاد در راه خدا خلاصه شده است. این برداشت، کمال آیه را بیشتر و بهتر از معنی اولی بیان میکند.
د) ” نَفَرَ ” را به معنی خروج مطلق گرفتن، خارج کردن کلمه از معنی حقیقی بدون قرینه است که جایز نیست. این ایراد در معنی دوم وجود ندارد.
ثانیاً: خداوند در این آیه، تنها چیزی که بر مردم واجب کرده است، قبول آنچه از وحی است که در غیاب مجاهدین از پیامبر صلی الله علیه و سلم فرا گرفتهاند وآنها را با همان وحی (کتاب وسنت) بیم میدهند؛ زیرا انذار، جز به وسیلۀ دلیل شرعی (مستدل به کتاب و سنت) صورت نمیگیرد. خداوند میفرماید: ﴿قُلۡ إِنَّمَآ أُنذِرُکُم بِٱلۡوَحۡیِۚ﴾([۳]) «بگو شما را با وحی (و کلام آسمانی قرآن) بیم میدهم.) پس هیچ دلیلی بر تقدیم قول و آرای رجال و فقها بر کتاب و سنت وجود ندارد. در جایی دیگر انذار را فقط در کسانی که از ذکر (قرآن کریم) تبعیت میکنند منحصر کرده است. این نشان میدهد که انذار نیز جز با ذکر حاصل نمیشود. خداوند متعال میفرماید: ﴿إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ ٱتَّبَعَ ٱلذِّکۡرَ وَخَشِیَ ٱلرَّحۡمَٰنَ بِٱلۡغَیۡبِۖ فَبَشِّرۡهُ بِمَغۡفِرَهٖ وَأَجۡرٖ کَرِیمٍ١١﴾([۴]) «تو تنها کسی را میترسانی (و با بیم دادنت بدو سود میرسانی) که از قرآن پیروی کند، و پنهانی از (خداوند) مهربان هراس داشته باشد. چنین کسی را به گذشت و پاداش ارزشمندی مژده بده.»([۵])
([۵]) گلمحمّدی، پایاننامه کارشناسی ارشد ” التزام به مذهب فقهی معین“، ص ۴۰ – ۴۲٫