دیدگاه اشاعره در مورد تقلید در اصول دین(۴)

فخر رازی در تفسیر خویش، تعدادی از آیاتی را که خداوند متعال از بندگانش طلب‌نظر می‌کند، برشمرده است و آیات ذیل را بر می‌شمرد:

– ﴿أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَۚ﴾([۱]) «آیا (این منافقان) دربارۀ قرآن نمی‌اندیشند».

– ﴿أَفَلَا یَنظُرُونَ إِلَى ٱلۡإِبِلِ کَیۡفَ خُلِقَتۡ١٧﴾([۲]) «آیا به شتران نمی‌نگرند که چگونه آفریده شده‌اند؟!».

– ﴿سَنُرِیهِمۡ ءَایَٰتِنَا فِی ٱلۡأٓفَاقِ وَفِیٓ أَنفُسِهِمۡ﴾([۳]) «ما به آنان (که منکر اسلام و قرآنند) هرچه زودتر دلائل و نشانه‌های خود را در اقطار و نواحی (آسمان‌ها و زمین، که جهان کبیر است) و در داخل و درون خودشان (که جهان صغیراست)» علاوه بر آیات ذکرشده، آیات دیگری را نیز برمی شمرد و آنگاه می‌گوید: «و همۀ این آیات، دلالت بر وجوب نظر و استدلال و تفکر و ذم تقلید می‌کنند، سپس هرکس به سوی نظر و استدلال فرا خواند، بر وفق قرآن و دین انبیاء علیه السلام است و هرکس به تقلید فراخواند، بر خلاف قرآن و براساس دین کفار است.»([۴])

ابن درباس می‌گوید: اکثر اهل ذیغ و باطل متمسکان به کتاب و سنت را مقلد می‌دانند و این گفتار آنان، خطای آشکاری است که بدان قائلند. همچنین این در حالی است که خودشان به تقلید سزاوارترند؛ چراکه از بزرگان و سادات خودشان تبعیت می‌کنند و قول بزرگان و ساداتشان را بر کتاب و سنت و اجماع صحابه رضی الله عنهم ترجیح می‌دهند و آن‌ها داخل کسانی هستند که خداوند متعال آن‌ها را سرزنش می‌کند و می‌فرماید: ﴿رَبَّنَآ إِنَّآ أَطَعۡنَا سَادَتَنَا وَکُبَرَآءَنَا﴾ [الأحزاب: ۶۷]. «ما از سران و بزرگان خود پیروی کرده‌ایم» و نیز آیۀ ﴿إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّهٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ٢٣﴾([۵]) [الزخرف: ۲۳]. «ما پدران و نیاکان خود را بر آئینی یافته‌ایم و ما هم قطعاً (بر شیوه‌ی ایشان ماندگار می‌شویم و) به دنبال آنان می‌رویم».

 

 

([۱]) نساء/ ۸۲٫

([۲]) غاشیه/ ۱۷٫

([۳]) فصّلت/ ۵۳٫

([۴])رازی، التفسیر الکبیر، ۱/۹۱٫

([۵])قرطبی، تفسیر قرطبی، ج۲ تا ص ۲۰۷٫

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …