admin

حضرت موسی علیه السلام با خضر علیه السلام(۱)

بخاری: ۲۷۴- «عَنْ سَعِیدُ بْنُ جُبَیْرٍ، قَالَ: قُلْتُ لِابْنِ عَبَّاسٍ رضی الله عنهما: إِنَّ نَوْفًا البَکَالِیَّ یَزْعُمُ أَنَّ مُوسَى صَاحِبَ الخَضِرِ لَیْسَ هُوَ صَاحِبَ بَنِی إِسْرَائِیلَ، إِنَّمَا هُوَ مُوسَى آخَرُ، فَقَالَ: کَذَبَ عَدُوُّ اللَّهِ، حَدَّثَنَا أُبَیُّ بْنُ کَعْبٍ، عَنِ النَّبِیِّ  صلی الله علیه و سلم: أَنَّ مُوسَى قَامَ خَطِیبًا فِی بَنِی إِسْرَائِیلَ، فَسُئِلَ أَیُّ النَّاسِ أَعْلَمُ؟ فَقَالَ: أَنَا، فَعَتَبَ اللَّهُ …

بیشتر بخوانید »

کبریا و بزرگی، ردای من و عزت و عظمت، تن‌پوش من هستند(۳)

ابن ماجه، باب: [الْبَرَاءَهُ مِنَ الْکِبْرِ] ۲۷۲- ابن ماجه از ابوهریره رضی الله عنه همان الفاظ روایت ابوداود (حدیث شماره‌ی ۲۷۱) را بیان می‌کند، با این تفاوت که به جای لفظ «فَمَنْ» لفظ «مَنْ» و به جای جمله‌ی «قَذَفْتُهُ فِیْ النَّار» جمله‌ی «أَلْقَیْتُهُ فِیْ جَهَنَّمَ» آورده است. ۲۷۳- ابن ماجه از ابن عباس رضی الله عنهما روایتی را همانند روایت …

بیشتر بخوانید »

کبریا و بزرگی، ردای من و عزت و عظمت، تن‌پوش من هستند(۲)

ابوداود، باب: [مَا جَاءَ فِی الْکِبْرِ] ۲۷۱- «عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ رضی الله عنه قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ  صلی الله علیه و سلم: قَالَ اللَّهُ جل جلاله: الْکِبْرِیَاءُ رِدَائِی، وَالْعَظَمَهُ إِزَارِی، فَمَنْ نَازَعَنِی وَاحِدًا مِنْهُمَا، قَذَفْتُهُ فِی النَّارِ». «از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده است که گفت: پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند: خداوند متعال می‌فرماید: بزرگی و عظمت، تن‌پوش …

بیشتر بخوانید »

کبریا و بزرگی، ردای من و عزت و عظمت، تن‌پوش من هستند(۱)

مسلم، باب [تحریم الکبر] ۲۷۰- «عن أبی هریره وأبی سعید الخدری رضی الله عنهما قالا: قال رسول الله  صلی الله علیه و سلم: الْعِزُّ إِزَارُهُ وَالْکِبْرِیَاءُ رِدَاؤُهُ فَمَنْ یُنَازِعُنِى عَذَّبْتُهُ». «از ابوهریره و ابوسعید خدری رضی الله عنهما روایت شده است که گفتند: پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند: کبریا و بزرگی، ردایش و عزت و عظمت، تن‌پوش او هستند …

بیشتر بخوانید »

ای بندگانم! من ظلم‌کردن را بر خود حرام کردم(۳)

ابن ماجه، کتاب «الزهد» ۲۶۹- ابن ماجه نیز از ابوذر رضی الله عنه با الفاظی نزدیک به الفاظ ترمذی (حدیث شماره‌ی ۲۶۸) این حدیث را روایت می‌کند، با این تفاوت که در آن تقدیم و تأخیری صورت گرفته است و در این روایت این دو جمله نیز نیامده است: «وَلَوْ أَنَّ حَیَّکُمْ وَمَیِّتَکُمْ وَرَطْبَکُمْ وَیَابِسَکُمْ، اِجْتَمَعُوا عَلَى أَتْقَى قَلْبِ وَاحِدٍ» …

بیشتر بخوانید »

ای بندگانم! من ظلم‌کردن را بر خود حرام کردم(۲)

ترمذی، کتاب «صِفَهِ الْقِیَامَهِ» ترمذی با الفاظی غیر از الفاظ مسلم (حدیث شماره‌ی ۲۶۶) حدیث «یا عبادی» را این چنین روایت کرده است: ۲۶۸- «عَنْ أَبِی ذَرٍّ رضی الله عنه قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ  صلی الله علیه و سلم: یَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى: یَا عِبَادِی! کُلُّکُمْ ضَالٌّ إِلَّا مَنْ هَدَیْتُهُ، فَسَلُونِی الهُدَى أَهْدِکُمْ، وَکُلُّکُمْ فَقِیرٌ إِلَّا مَنْ أَغْنَیْتُهُ، فَسَلُونِی أَرْزُقْکُمْ، وَکُلُّکُمْ …

بیشتر بخوانید »

ای بندگانم! من ظلم‌کردن را بر خود حرام کردم(۱)

مسلم، باب: [تحریم الظلم] ۲۶۶- «عَنْ أَبِی ذَرٍّ رضی الله عنه عَنِ النَّبِیِّ  صلی الله علیه و سلم قَالَ: فِیمَا رَوَى عَنِ اللهِ تَبَارَکَ وَتَعَالَى أَنَّهُ قَالَ: یَا عِبَادِی! إِنِّی حَرَّمْتُ الظُّلْمَ عَلَى نَفْسِی، وَجَعَلْتُهُ بَیْنَکُمْ مُحَرَّمًا، فَلَا تَظَالَمُوا، یَا عِبَادِی! کُلُّکُمْ ضَالٌّ إِلَّا مَنْ هَدَیْتُهُ، فَاسْتَهْدُونِی أَهْدِکُمْ، یَا عِبَادِی! کُلُّکُمْ جَائِعٌ، إِلَّا مَنْ أَطْعَمْتُهُ، فَاسْتَطْعِمُونِی أُطْعِمْکُمْ، یَا عِبَادِی! کُلُّکُمْ …

بیشتر بخوانید »

خداوند می‌فرماید: «مریض شدم و به عیادتم نیامدی»

مسلم، کتاب «البر والصله والأدب»: [فضل عیاده المریض] ۲۶۵- «عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ رضی الله عنه قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ  صلی الله علیه و سلم: إِنَّ اللهَ جل جلاله یَقُولُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ: یَا ابْنَ آدَمَ مَرِضْتُ فَلَمْ تَعُدْنِی! قَالَ: یَا رَبِّ! کَیْفَ أَعُودُکَ وَأَنْتَ رَبُّ الْعَالَمِینَ؟ قَالَ: أَمَا عَلِمْتَ أَنَّ عَبْدِی فُلَانًا مَرِضَ فَلَمْ تَعُدْهُ؟ أَمَا عَلِمْتَ أَنَّکَ لَوْ عُدْتَهُ لَوَجَدْتَنِی …

بیشتر بخوانید »

کسانی که یکدیگر را به خاطر خدا دوست دارند(۴)

ترمذی، باب: [الحُبِّ فِی اللَّهِ] ۲۶۴- «عَنْ مُعَاذُ بْنُ جَبَلٍ رضی الله عنه قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ  صلی الله علیه و سلم یَقُولُ: قَالَ اللَّهُ جل جلاله: المُتَحَابُّونَ فِی جَلَالِی لَهُمْ مَنَابِرُ مِنْ نُورٍ، یَغْبِطُهُمُ النَّبِیُّونَ وَالشُّهَدَاءُ». «از معاذ بن جبل رضی الله عنه روایت شده است که گفت: از پیامبرصلی الله علیه و سلم شنیدم که می‌فرمود: خداوند متعال …

بیشتر بخوانید »

کسانی که یکدیگر را به خاطر خدا دوست دارند(۳)

[امام مالک حدیث قبل (حدیث شماره‌ی ۲۶۲) را با روایت دیگری ضمن بیان داستان جالبی به شرح زیر ذکر کرده است]: ۲۶۳- «عَنْ أَبِی إِدْرِیسَ الْخَوْلَانِیِّ، أَنَّهُ قَالَ: دَخَلْتُ مَسْجِدَ دِمَشْقَ، فَإِذَا فَتًى شَابٌّ بَرَّاقُ الثَّنَایَا، وَإِذَا النَّاسُ مَعَهُ (وَفِیْ رِوَایَهٍ: وَمَعَهُ مِنَ الصَّحَابَهِ عِشْرُونَ وَفِیْ رِوَایَهٍ: ثَلاَثُون) إِذَا اخْتَلَفُوا فِی شَیْءٍ أَسْنَدُوا إِلَیْهِ، وَصَدَرُوا عَنْ قَوْلِهِ، فَسَأَلْتُ عَنْهُ، فَقِیلَ: …

بیشتر بخوانید »

کسانی که یکدیگر را به خاطر خدا دوست دارند(۲)

امام مالک، الموطأ ۲۶۱- امام مالک با همان الفاظ روایت شده از مسلم (حدیث شماره‌ی ۲۵۹) این حدیث را ذکر کرده است، با این تفاوت که به جای لفظ «بِجِلَالِیْ» که مسلم آورده است لفظ «لِجَلَالِیْ» را ذکر کرده است. ۲۶۲- «عَنْ مُعَاذِ بْنِ جَبَلٍ رضی الله عنه قَالَ: سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ  صلی الله علیه و سلم یَقُولُ: قَالَ اللَّهُ …

بیشتر بخوانید »

کسانی که یکدیگر را به خاطر خدا دوست دارند(۱)

مسلم، کتاب «الفضایل» باب: [فضل الحُبِّ فِی اللَّهِ] ۲۵۹- «عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ رضی الله عنه قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ  صلی الله علیه و سلم: إِنَّ اللهَ یَقُولُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ: أَیْنَ الْمُتَحَابُّونَ بِجَلَالِی؟ الْیَوْمَ أُظِلُّهُمْ فِی ظِلِّی یَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلِّی». «از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده است که گفت: پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند: خداوند روز قیامت …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۱۰)

بقیّه اخباری که از باب ۱۸۲ کافی نقل شده به قرار زیر است : ۴۴ و۶۵ ← ۲۳- راوی آن «محمّد بن شاذان بن نعیم» مجهول الحال است. ولی باکمال تعجّب، ممقانی بدون دلیل می‌گوید چون از وُکَلا بوده پس مافوق ثقه است و به روی خود نمی‌آورد که بسیاری از وُکَلای أئمّه که لااَقلّ در وجودشان شکّی نیست و …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۹)

۲۸ و ۳۳ و ۵۲ ← ۱۳- حسین بن الفضل مجهول الحال می‌گوید فقیهی سؤال کرد جواب او را ندادند! واضح است که سُفَرا و نُوّاب جواب کسی را می‌دهند که مرید سر به زیر بوده و یا پولی فرستاده باشد ولی اگر فقیهی باشد که سؤال و تفحّص کند و پولی هم نفرستاده باشد و به سادگی مطیع نشود، …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۸)

در این قصّه چند بار همان عقیده معروف که «زمین از حجّت إلهی خالی نمی‌مانَد» تکرار شده. در این موضوع باید به کتاب [عرض اخبار اصول…..: ص ۳۷۰ تا ۳۷۲] و کتاب «راهی به سوی وحدت اسلامی» تألیف جناب سیّد «مصطفی حسینی طباطبائی» (ص ۷۵ تا ۸۰) مراجعه شود. دیگر دلیل واضح بر نامعتبر بودن این قصّه، دلالت آن بر …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۷)

۱۹- حدیثی است ازقول «أبوالعبّاس أحمد دینوری» که می‌گوید یکی دو سال بعداز وفات حضرت عسکری  علیه السلام از دینور قصد حجّ کردم. شیعیان نزد من جمع شدند و شانزده هزار دینار سهم امام به من سپردند تا به جانشین حضرت عسکری  علیه السلام که نمی‌دانستند کیست، تحویل دهم. چون به کرمانشاه رسیدم فردی که او هم جانشینِ امام را …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۶)

ثانیاً: این چه ربطی دارد به کسی­که در هیچ یک از مسائل مربوط به او، قول واحد وجود ندارد؟! اگر مسأله تا این اندازه بی‌پایه بود که هرکس می‌تواند درباره هرموجود خیالی مثلاً اسب بالدار یا پری درپایی بگوید مگر شما هارون الرّشد و یا سلطان محمود غزنوی را دیده‌اید که وجودشان را قبول دارید پس وجود پری دریایی را …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۵)

۴ و۵۵- راوی معلوم نیست!! زیرا «راوندی» مؤلّف کتاب سراسر خرافات «خرائج» گفته: «رُوِیَ = روایت شده!!» نه راوی معلوم است و نه زمان و مکان آن؟! این راویِ ناشناس روایت کرده از «محمّد بن هارون الهمدانی» که او نیز مجهول است که من چند دکّان داشتم که پانصد وسی دینار می‌ارزید و قصد داشتم آن را به عنوان سهم …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۴)

تذکّر: خواننده محترم در این مسأله درنگ کن که اگر علمای ما از افرادی نظیر «ابن روح نوبختی» دفاع و تمجید ننموده و أعمال مشکوک آنها را توجیه نکنند طبعاً بنای سستی که با انواع مغالطات و احتمالاتِ ثابت نشده و بازی با آیات قرآن و روایات بی‌اعتبار، برای اثباتِ وجود مهدی ساخته‌اند، خراب می‌شود!! از این­رو چاره‌ای ندارند جُز …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۳)

«ابن روح» مردی بسیار سیّاس و چند رنگ و با کیاست بود و به قول شیخ عباس قمی [منتهی الآمال: ج۲، ص ۵۰۷] «چنان با مخالفین حُسن سلوک داشت که هر یک از مذاهب أربعه مدّعی بودند که او از ماست و افتخار می‌نمودند هر طائفه‌ای به نسبت او به ایشان([۱])» (فتأمّل جِدّاً) گیرم که به قول شما «ابن روح» …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۲)

۲- این حدیث نیز دلالت بر علم غیب دارد و راوی آن مرد خبیثِ ریاکار جاه طلبی است به نام «ابوجعفر محمّد بن علی شلمغانی» مشهور به «ابن ابی‌عزاقر([۱])» که از همپالکی‌ها و همدستان «ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی» بود و با او همکاری می‌کرد و در مدّتی که «ابن روح» پنهانی می‌زیسته، شلمغانی را به عنوان نائب خود منصوب …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۱)

اید دانست که اوّلاً: طرفداران هرمذهب و مسلکی و از جمله صوفیّه برای بزرگان خود معجزات (یا بگو کرامات و خارق عادات)([۱]) قائل شده‌اند. چنانکه در آثار یهود و نصاری نیز اینگونه اخبار دیده می‌شود. اگر به کتاب «تذکره الأولیاء» عطّار نیشابوری و یا «نفحات الأنس» عبدالرّحمان جامی ونظایراینها مراجعه شود انواع مسائل عجیب وغریب در آنها دیده می‌شود و …

بیشتر بخوانید »

باب ذکر أخبار المُعَمَّرین لِرَفعِ استبعادِ المُخالِفینَ عن طول غَیبَهِ مَولانَا القائِم (۳)

تاسعاً: اکثر أخبار این باب را شیخ صدوق که مردی ساده لوح بوده و به قول شیخ مفید أهل تدقیق و تأمّل در روایات نبوده([۱])، گرد آورده که سند آنها معیوب بوده و در بسیاری از آنها علائم کذب آشکار است!! کار مجلسی در گرد آوری اینگونه اخبار بی‌اعتبار مانند کار کسی است که برای اثبات ادّعای خود در محکمه، …

بیشتر بخوانید »

باب ذکر أخبار المُعَمَّرین لِرَفعِ استبعادِ المُخالِفینَ عن طول غَیبَهِ مَولانَا القائِم (۲)

خامساً: اشخاصی که عمر طولانی داشته‌اند همگی مورد مشاهده مردم بوده‌اند و این چه ربطی دارد به کسی که أحدی او را ندیده و نمی‌بیند. سادساً: خداوند به صورت عامّ فرموده: ﴿وَمَن نُّعَمِّرۡهُ نُنَکِّسۡهُ فِی ٱلۡخَلۡقِۚ أَفَلَا یَعۡقِلُونَ ۶٨﴾ [یس: ۶۸]. «و هرکه را عمر بیفزاییم در خلقتش باژگونه می‌سازیم (او را از توانایی به ناتوانیِ خردسالی بازمی‌گردانیم) آیا (در …

بیشتر بخوانید »

باب ذکر أخبار المُعَمَّرین لِرَفعِ استبعادِ المُخالِفینَ عن طول غَیبَهِ مَولانَا القائِم (۱)

مجلسی برای اثبات طول عمر بیش از حدّ طولانی مهدی أخبار کسانی را آورده که عمر طولانی و غیرعادی داشته‌اند تا بگوید چون کسانی عمر طولانی داشته باشند بنابراین ناممکن نیست که مهدی نیز عمری بسیار طولانی داشته باشد و مخالفین نباید آن را بعید بشمارند! أمّا لازم است بدانیم، چنانکه قبلاً نیز گفته شد: أوّلاً: صرف اثبات اینکه خدا …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما فِیهِ مَن سُنَنِ الأنبیاء

در این باب أخباری جمع کرده‌اند برای اثبات اینکه مهدی دارای خصوصیّات و أوصاف و أحوال أنبیاء است و أمّا مجلسی روایاتی را آورده که به هیچ وجه اعتبار ندارد زیرا صرف نظر از مجاهیل از قول کذّابانی از قبیل «محمّد بن جمهور» یا «معلیّ بن محمد» و «احمد بن هلال» و «سلیمان بن داود» و «محمّد بن بحر الشّیبانی» …

بیشتر بخوانید »

باب ذکر الأدِلَّهِ الَّتی ذَکَرها شیخُ الطّائفه علی إثباتَ الغیبَهِ (۴)

غیبت مهدی را به غیبت حضرت یوسف  علیه السلام از کنعان نیز تشبیه می‌کنند درحالی­که در مدّت غیبت او از کنعان، حضرت یعقوب  علیه السلام حاضر و ظاهر و دردسترس مردم بود. ثانیاً اگر وی در کنعان ظاهر نبود، در مصر ظاهر و حاضر بود، نه آنکه دردسترس هیچ بشری نباشد!! ویا می‌گویند حضرت موسی  علیه السلام از مصر غیبت …

بیشتر بخوانید »

باب ذکر الأدِلَّهِ الَّتی ذَکَرها شیخُ الطّائفه علی إثباتَ الغیبَهِ (۳)

می‌نویسد قول کیسانیّه و ناووسیّه و واقفیّه باطل است!! می‌پرسیم آنها خصوصاً اسماعیلیه أخبار متعدّد دارند که موعود، همان فرد منظور آنهاست ولی شما أخبار آنها را نمی‌پذیرید! أخبار شما چه فرقی با أخبار ایشان دارد که قول آنها را باطل و قول خود را حقّ می‌دانید؟! لاأقلّ آنها کسانی را امام دانسته‌اند که در ولادتشان تردید نیست ولی شما …

بیشتر بخوانید »

باب ذکر الأدِلَّهِ الَّتی ذَکَرها شیخُ الطّائفه علی إثباتَ الغیبَهِ (۲)

بنابراین عصمت علی یا امام حسن برای شهر خودش مفید بود. أمّا در شهرهای دور و مناطق صعب العبور فائده چندانی نداشت، در نتیجه حتّی اگر معصومی وجود می‌داشت نُوّاب و منصوبین غیرمعصوم او که در مناطق دور بسر می‌برند بدون عصمت در أعمال جزئیّه و شؤون مختلف حیات اجتماعی مسائل مردم را فیصله می‌دهند پس أصول کلّیّه که نباید …

بیشتر بخوانید »

باب ذکر الأدِلَّهِ الَّتی ذَکَرها شیخُ الطّائفه علی إثباتَ الغیبَهِ (۱)

مجلسی در این باب پرداخته به استدلال برای اثبات غیبت مهدی و دلیل­هایی آورده سست‌تر از تار عنکبوت!! یکی از دلائل او این است که چون باید در هر زمان برای مردم رئیسی معصوم موجود باشد، و زمان ما کسی نیست، پس ناچاریم بگوییم یک معصومی هست ولی غائب است! جواب این است که خیر، احتیاج به رئیس معصوم نداریم، …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۹)

۴۰- از ثعلبی نقل کرده که او در تفسیر «حمعسق» روایت کرده که سین رفعت و نورانیّت مهدی و ق، قوّت عیسی است که از آسمان پایین آید و نصاری را بکشد و کلیساها را خراب کند. و نیز روایت کرده که مهدی بر اصحاب کهف سلام می‌گوید و خدا آنها را زنده می‌کند سپس آنها به مرقد خویش باز …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۸)

در اینجا برای بقای حضرت عیسی  علیه السلام استدلال کرده به آیه‌ای که فرموده: ﴿وَإِن مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ إِلَّا لَیُؤۡمِنَنَّ بِهِۦ قَبۡلَ مَوۡتِهِۦۖ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَهِ یَکُونُ عَلَیۡهِمۡ شَهِیدٗا ١۵٩﴾ [النساء: ۱۵۹]. «و از أهل کتاب (هیچ) کسی نیست مگرآنکه پیش از مرگش به او (= عیسی) البتّه ایمان آورد و روز رستاخیز، او (= عیسی) بر ایشان گواه است». درحالی­که …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۷)

در خبر بیست وهشتم تا سی ویکم نیز همان مطالب گذشته را تکرار نموده است و می‌گوید خدا قادر است که أمر این أمّت را پس از فساد، اصلاح نماید و چون مردی از اهل بیت من سلطنت کند چنین است و در زمان او آسمان ببارد و زمین نبات خود را خارج کند و مهدی از سادات اهل بهشت …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۶)

در خبر پانزدهم آورده که چون مهدی مبعوث شود أمّت به نعمت می‌رسد و چهارپایان به زندگی می‌پردازند و زمین گیاه خود را خارج می‌کند. باید پرسید آیا اکنون زمین، گیاه خود را خارج نمی‌کند. و در خبر شانزدهم می‌گوید: رسول خدا  صلی الله علیه و سلم فرموده: بالای سر مهدی ابری است که در داخل آن أبر یک منادی …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۵)

۳۵- عدّه‌ای ضعیف یا مجهول از حضرت باقر روایتی نقل کرده‌اند که موجب توهین به حضرت موسی بن عمران است که می‌گوید حضرت موسی در سفر اوّل تورات نظر کرد و مقام قائم آل‌محمّد را دید و گفت خدایا مرا قائم آل‌ محمّد قرار ده، به او گفته شد که او از نسل أحمد است، سپس در سفر دوّم نظر …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۴)

۲۳ تا ۲۶- رُوات مجهولی مانند محمد بن هاشم القیسی و سهل بن تمام البصری و عمران القطان و مانند اینان که اصلاً معلوم نیست وجود داشته‌اند یا خیر؟ و أمّا متن این اخبار تکرار همان اخبار گذشته است. به اضافه در این روایات می‌گوید چون مهدی مبعوث شود ساکنین آسمان و زمین از او راضی شوند و در قلبهای …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۳)

۱۱- روایت کرده از مجهولی به نام مبارک بن فضاله و او ازا قصّه‌خوانی به نام وهب بن منبه و او با اینکه سالها متأخر از زمان ابن عبّاس بوده به طور مرفوع از وی روایت کرده که رسول خدا  صلی الله علیه و سلم فرمود: شب معراج خدا از من پرسید نزاع ملائکه در چه بود؟ گفتم: خدایا نمی‌دانم… …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۲)

۵- روایت کرده از تمیمی که مشترک است بین عدّه‌ای، و معلوم نیست کدام تمیمی؟ و أمّا متن آن سخنی از مهدی هزار ساله نیست، بلکه می‌گوید شخصی از اولاد حسین  علیه السلام عدالت را در دنیا جاری خواهد ساخت. ۶- راویانی مجهول الهویّه دارد مانند محمّد بن اسماعیل الصّواری و حسین الأشقر و قیس بن ربیع. و أمّا متن …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۱)

ما در کتاب [عرض أخبار اصول بر قرآن و عقول: ص ۶۲۳ تا ۶۴۱ و ۷۹۵ تا ۸۰۸] درباره «مهدی» در کتب أهل سنّت و سایر مسائل مربوط به وی و در کتاب حاضر (ص ۸۳ به بعد) مطالبی به اختصار گفته‌ایم و لذا ضمن جلب توجّه خوانندگان به مطالب مذکور به بررسی أحادیث این باب می‌پردازسیم: ۱- نعمانی خرافی …

بیشتر بخوانید »

فضیلت برابر کردن صفوف نماز

عَنْ أَنَــسٍ قَــاْلَ:قــَالَ : رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه وسلم: «سَوُّوا صُفُوفَکُمْ،فَإِنَّ تَسْوِیَهَ الصُّفُوفِ مِنْ إِقَامَهِ الصَّلَاهِ». [متفق علیه] انــــس بن مالـک میگویــد: رسول الله صلی الله علیه وسلم: فرمود«صف‌های خود را یکنواخت و راست کنید،زیرا راست و مساوی کردن صف‌ها، جزوی از به پا داشتن نمـــاز است.

بیشتر بخوانید »

مداومت در اعمـال نیک

عَنْ عَائِشَهَ رَضِیَ الله عَنْهَا أَنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه وسلم: دَخَلَ عَلَیْهَا وَعِنْدَهَا امْرَأَهٌ،قَالَ:«مَنْ هَذِهِ؟» قَالَتْ:فُلانَهُ تَذْکُرُ مِنْ صَلاتِهَا، قَالَ:«مَهْ عَلَیْکُمْ بِمَا تُطِیقُونَ فَوَاللَّهِ لا یَمَلُّ اللَّهُ حَتَّى تَمَلُّوا،وَکَانَ أَحَبَّ الدِّینِ إِلَیْهِ مَادَامَ عَلَیْهِ صَاحِبُهُ. [متفق علیه] ام المومنین؛عایشه رضی الله عنها میگوید:روزی، نبی اکرم صلی الله به خانهی من آمد در حالی که زنی نزد من نشسته بود رسول اکرم صلی …

بیشتر بخوانید »

از شروط معامله

عن جَابِرَ بْنَ عَبْدِ اللهِ رضی الله عنهما قَاْلَ: کَانَ رَسُولُ الله (صلی الله) یَقُولُ: «إِذَا ابْتَعْتَ طَعَامًا فَلَا تَبِعْهُ حَتَّى تَسْتَوْفِیَهُ». [رواه مسلم] جابر بن عبداللهب روایت میکند که: رسول الله (صلی الله) میفرمود: «طعامی (مواد خوراکی) را که خریداری کردهای، پیش از این که آن را دریافت نکنی، نفروش».

بیشتر بخوانید »

باب الآیات المُأوَّلَهِ بقیام القائم (۲۴)

خبر ۶۵ مجموعه‌ای است که تعدادی از آیات گذشته در آن تکرار شده و نیازی به ذکر آن نیست. تذّکر: اگر کسی بگوید آیا این همه أخباری که در کتب مختلف درباره­ی مهدی آمده، دروغ و ساختگی است؟! توجّه شما را به این نکته جلب می‌کنیم که أخبار بی‌اعتبار حتّی اگر زیاد هم باشند، موجد اعتبار نمی‌شوند و به قول …

بیشتر بخوانید »

باب الآیات المُأوَّلَهِ بقیام القائم (۲۳)

فرات این معانی را از حضرت باقر العلوم  علیه السلام نقل کرده و پرواضح است که یقیناً آن حضرت چنین نگفته أمّا معلوم می‌شود که شماری از شیعیان آن حضرت، هرچه توانسته‌اند به آن بزرگوار تهمت زده‌اند! خدا مقلّدین آنها را بیدار فرماید. به نظر ما حضرت باقر  علیه السلام این­قدر خود پسند نبوده که به هرآیه خوبی برسد، بگوید …

بیشتر بخوانید »

باب الآیات المُأوَّلَهِ بقیام القائم (۲۲)

ملاحظه می‌فرمایید که خداوند کریم در این سوره مکّی می‌فرماید بندگان بدکار خود را از عذاب دنیوی می‌چشمانیم تا شاید به حقّ بگروند و مستحقّ عذاب اُخرَوی نشوند أمّا اگر بر حقّ­ستیزی پافشاری کردند آنها را به دوزخ می‌افکنیم که نمی‌توانند از آن خارج شوند. أمّا  عدّه‌ای از مجاهیل و ضُعَفا و مجروحین می‌گویند حضرت صادق  علیه السلام فرموده: عذابِ …

بیشتر بخوانید »