باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۴)

۲۳ تا ۲۶- رُوات مجهولی مانند محمد بن هاشم القیسی و سهل بن تمام البصری و عمران القطان و مانند اینان که اصلاً معلوم نیست وجود داشته‌اند یا خیر؟ و أمّا متن این اخبار تکرار همان اخبار گذشته است. به اضافه در این روایات می‌گوید چون مهدی مبعوث شود ساکنین آسمان و زمین از او راضی شوند و در قلبهای بندگان، عبادت داخل شود و چون او بیاید برای او قطرات باران نازل و برای او از زمین بذر خارج شود. باید از ایشان پرسید ساکنین آسمان چطور از او راضی می‌شوند مگر اکنون از او راضی نیستند و مگر آنها را نیز مسلمان می‌کند! و چرا فقط برای او قطرات باران نازل شود و اکنون که او نیامده برای چه قطرات باران نازل می‌شود؟ اینها سؤالاتی است که باید این راویان جواب آنها را بدهند.

×۲۷- علاوه بر ضعیف یا مجهول بودن راویان مانند علیّ بن قادم، متن آن مخالف مذهب امامیّه و مخالف روایات اثنی عشریّه است زیرا می‌گوید رسول خدا  صلی الله علیه و سلم فرمود: «اِسمُهُ اسمی و اسمُ أبِیهِ اسم أبِی = نام او نام من و نام پدرش نام پدر من است». یعنی نام او محمّدبن عبدالله است پس محمّد بن الحَسَن العسکری نیست! دربحار چندین خبر به این مضمون هست که مهدی نامش «محمّد بن عبدالله» است!! باید گفت: «اَلغَرِیقُ یَتَشَبَّثُ بِکُلِّ حَشِیشٍ» و إلا این حدیث، مخالفِ مهدی بودنِ پسر حضرت عسکری  علیه السلام است.

۲۸ تا۳۰- علاوه بر مجهول بودن راویان آنها مطلب صحیحی ندارد. مثلاً می‌گوید رسول خدا  صلی الله علیه و سلم فرموده : مهدی مردی است از اهل بیتم، باید گفت هر سیّدی می‌تواند  به استناد این قبیل اخبار قیام کند!!.

۳۱- راوی آن فرد مجهولی است که از مجهولی دیگر و او از وهب بن منبّه که شخصی قصّه پرداز بوده، و او هم از ابن عبّاس نقل کرده که ابن عبّاس قسم خورده است که مهدی از اولاد من نیست بلکه از اولاد علی  علیه السلام است باید پرسید آیا دین اسلام این اندازه مخفی و سرّی بوده است که با قسم ابن عبّاس فهمیده می‌شود. به علاوه ابن عبّاس برای وهب قسم خورده، پس سایرین و دیگران که قسم ابن عبّاس را نشنیده‌اند، تکلیفشان چیست؟! آیا هادیان أمّت را با مجاهیل به مسلمین معرّفی می‌کنند؟!.

۳۲ و ۳۶- عدّه‌ای از ضعفا و مجاهیل به پیامبر افتراء بسته‌اند که آن حضرت از خود و خاندانش تعریف و تمجید نموده است!.

۳۳- عدّه‌ای از مجاهیل، خبر مبهمی آورده‌اند که هرگاه ستاره‌ای از اهل بیت رسول طلوع کند و محلّ نظر مردم و مورد اشاره گردد مَلَکُ المَوت او را قبض روح کند. حال کسی نبوده از این راویِ بافنده بپرسد این حدیث چه ربطی به مهدی دارد. آری این خبر برای پرحجم شدن کتاب و گول خوردن عوام خوب است و نتیجه دیگری ندارد!.

۳۴- مطلبی دارد مبهم، علاوه بر ضعف راویان. و آن مطلب این است که رسول خدا  صلی الله علیه و سلم به جعفر بن أبی‌طالب فرموده: آیا می‌خواهی تو را بشارت دهم؟ گفت: آری، رسول خدا  صلی الله علیه و سلم فرمود: جبرئیل نزد من بود و مرا خبر داد که آن کس که به قائم می‌دهد (چه چیز را می‌دهد معلوم نیست) او از ذریّه تو است، آیا می‌دانی کیست؟ او گفت: نه، فرمود: او کسی است که صورتش مانند دینار است و دندانهایش مانند ارّه است و شمشیرش مانند سوزندگی آتش است (مگر در زمان مهدی از شمشیر استفاده می‌شود؟!!) داخل کوه می‌شود در حالت ذلّت و از کوه بیرون رود در حال عزّت، جبرئیل و میکائیل او را در پناه گرفته‌اند.  نویسنده گوید: خوب است خواننده در این عبارت نظر کند که چه مزخرفی به هم بافته که خودش هم نفهمیده است، فقط رسول خدا  صلی الله علیه و سلم و جبرئیل و میکائیل  علیهما السلام را ابزار دست خود قرار داده، آیا ایشان نمی‌دانند که پس از پیغمبر  صلی الله علیه و سلم جبرئیل بر کسی نازل نمی‌شود؟!.

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …