باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۹)

۴۰- از ثعلبی نقل کرده که او در تفسیر «حمعسق» روایت کرده که سین رفعت و نورانیّت مهدی و ق، قوّت عیسی است که از آسمان پایین آید و نصاری را بکشد و کلیساها را خراب کند. و نیز روایت کرده که مهدی بر اصحاب کهف سلام می‌گوید و خدا آنها را زنده می‌کند سپس آنها به مرقد خویش باز می‌گردند و تا روز قیامت بر نمی‌خیزند! (چه کار بی‌فائده‌ای).

خواننده محترم سوره شوری را در قرآن ملاحظه کن و بدان که این سوره مکّی است و با توجّه به آیات آغاز این سوره، خود قضاوت کن که چقدر بی‌تناسب است که قرآن کریم خطاب به مشرکین مکّه و در ابتدای سوره شوری به رفعت و نورانیّت مهدی و قوّت عیسی اشاره‌ فرماید! و این قول را مقایسه کن با این قول مستند برادر مفضال ما جناب «سیّد مصطفی حسینی طباطبائی» حفظه الله تعالی که می‌گوید حروف مقطّعه قرآن کریم، علامت أسماء الله است به دلیل آنکه حضرت علی  علیه السلام در غزوات و جنگها  برای خواندن خدا از این حروف استفاده می‌فرمود، چنانکه «نصر بن مزاحم المنقری» در کتابش نقل کرده که: «ماکانَ عَلِیٌّ  علیه السلام فِی قِتالٍ قَطُّ إلا نادى ﴿کٓهیعٓصٓ﴾([۱])= «هرگز در هیچ جنگی نبود که علی  علیه السلام ندای ﴿کٓهیعٓصٓ﴾ نگوید» [وقعه صفّین: ص ۲۳۱] و یا روایت شده که آنحضرت عرض می‌کرد: «ای ﴿کٓهیعٓصٓ﴾ مرا بیامرز» [تفسیر طبری: ج۱۶، ص ۴۴ و الإتقان سیوطی: ج۲، ص ۱۰]. و در تفسیر میبدی([۲]) روایت شده که آنحضرت به ﴿کٓهیعٓصٓ﴾ سوگند می‌خورد و چون می‌دانیم که جُز به أسمای حسنای إلهی نمی‌توان سوگند خورد معلوم می‌شود که این حروف اشاره به أسمای حسنای إلهی است که مورد سوگندِ آنحضرت قرار گرفته است. چنانکه روایت شده که رسول خدا  صلی الله علیه و سلم به عنوان نمونه فرموده: « حروف ﴿کٓهیعٓصٓ﴾ اشاره است به أسمای حسنای إلهی که به ترتیب عبارت‌اند از: کافی، هادی، أمین، عالم (علیم)، صادق» [الإتقان سیوطی: ج۲، ص ۹]  و شیخ صدوق نیز از حضرت سجّاد  علیه السلام روایت کرده که حضرت علی  علیه السلام فرمود: «هیچ یک از حروف مقطّعه نیست که بر نامی از نامهای خداوند دلالت نداشته باشد». [معانی الأخبار: ص ۴۴].

۴۱- مدّعی است که رسول خدا  صلی الله علیه و سلم فرموده: «الـمهدیُّ طاووسُ أهلِ الجَنَّهِ» «مهدی طاووس أهل بهشت است»! لابد باید بگوییم خوشا به حالش!.

سپس به ذکر روایاتی که در کتب أهل سنت درباره مهدی آمده پرداخته که تکلیف آنها با توجّه به آنچه در کتاب حاضر (ص ۸۴ به بعد) آورده‌ایم، معلوم است و نیازی به تکرار نیست.

دراینجا مجلسی پس­ازآوردن این­مکرّرات شروع کرده به ذکر روایاتی ازأمیرالمؤمنین  علیه السلام و حضرات حسنین و أئمّه بعدی † که مقداری از آنها مبهم و مغلق و مقداری مکرّر است و رُوات آنها ضُعفا و مجاهیل‌اند و متن آنها خرافی است که یقیناً أئمّه نگفته‌اند بلکه از مجعولات راویان است! مثلاً در خبر ششم (ص ۱۳۴) حسین  علیه السلام می‌گوید: مهدی کنیه عموی خود را دارد (؟!!) و هشت ماه شمشیر بر دوش خود می‌کشد (آیا در آخرالزّمان هم از شمشیر استفاده می‌شود؟!([۳])) و در خبر هفتم (ص ۱۳۴) گوید: حضرت حسین  علیه السلام در مسجد رسول خدا  صلی الله علیه و سلم برخورد به حلقه‌ای از بنی‌أمیّه و با قسم خوردن به نام جلاله، به آنان گفت که: مهدی می‌آید و هزاران هزار نفر از شما را می‌کشد!! درحالی­که امروز أثری از بنی‌أمیّه، نیست ولی مهدی ظهور نکرده است! و در خبر اوّل از علیّ بن الحسین (ص ۱۳۴) روایت کرده که فرمود: غیبت صغرای مهدی شش سال و شش ماه و شش روز خواهدبود درحالی­که کتب شیعه می‌گوید تقریباً هفتادسال بود. و ازحضرت أمیرالمؤمنین (ص ۱۳۵)  روایت کرده که غیبت مهدی شش روز ویا شش ماه و یا شش سال است. آیا أمیرالمؤمنین شکّ داشته و دقیق نمی‌دانسته است([۴])!؟ و در خبر هفتم «ابوالمفضلِ» ضعیف از «ابن همام» که او نیز وضع خوبی ندارد از قول حضرت عسکری (ص ۱۶۰) روایت کرده که مهدی بالای سرش پرچمهای سفید است درحالی­که أخبار دیگر می‌گفتند پرچم‌های سیاه از طرف مشرق می‌آیند!! احتمالاً این حدیث را رقبای ابومسلم و عبّاسیان جعل کرده‌اند. به هرحال این أخبار جُز إتلاف وقت نتیجه‌ای ندارد!  باید گفت از جعلیّات رُواتِ نادان است.

[۱]– ابتدای سوره شریفه مریم.

[۲]– این روزها به تفسیر میبدی دسترسی ندارم تا شماره صفحه را نقل کنم.

[۳]– به صفحه ۱۰۹ کتاب حاضر (نکته دوّم) مراجعه شود.

[۴]– رک. «عرض اخبار اصول …» بررسی حدیث ۷ باب ۱۳۷ (ص ۶۳۶).

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …