باب ذکر أخبار المُعَمَّرین لِرَفعِ استبعادِ المُخالِفینَ عن طول غَیبَهِ مَولانَا القائِم (۱)

مجلسی برای اثبات طول عمر بیش از حدّ طولانی مهدی أخبار کسانی را آورده که عمر طولانی و غیرعادی داشته‌اند تا بگوید چون کسانی عمر طولانی داشته باشند بنابراین ناممکن نیست که مهدی نیز عمری بسیار طولانی داشته باشد و مخالفین نباید آن را بعید بشمارند! أمّا لازم است بدانیم، چنانکه قبلاً نیز گفته شد:

أوّلاً: صرف اثبات اینکه خدا به کسانی مانند حضرت نوح  علیه السلام عمر طولانی داده پس ممکن است به فرد دیگری نیز عمر طولانی بدهد، کافی نیست بلکه دلیل بر وقوعِ این امکان در مورد فرد منظور، لازم است. آری ممکن بود خدا به حضرت ابراهیم یا حضرت موسی یا حضرت یوسف یا خاتم الأنبیاء هزار سال عمر بدهد، أمّا چنانکه می‌دانیم، نداد.

ثانیاً: بارها گفته‌ایم که عمر معجزنشان حضرت نوح  علیه السلام مختصّ به اوست و نمی‌توان بدون دلیل این معجزه را به سایر انبیاء و اولیاء نسبت داد. مثلاً نمی‌توانیم بگوییم رسول خدا  صلی الله علیه و سلم با حیوانات تکلّم می‌کرد چون سلیمان زبان حیوانات را می‌دانست یا عصای حضرت عیسی مار می‌شد چون عصای موسی چنین بود یا حضرت داود در گهواره سخن گفت چون عیسی چنین بود و هکَذا… .

ثالثاً: هیچ کس نگفته که عمر طولانی حضرت نوح  علیه السلام سیر عادی نداشته و آن حضرت به مرور زمان پیرتر نمی‌شده ولی شما می‌گویید مهدی پس از ظهور، جوان و مانند کسی است که حدود سی یا چهل سال دارد! و این خود اشکالی است غیراز عمر طولانی!! أخبار مورد استناد شما درباره مُعَمَّرین نیز -به فرض صّحت([۱]) – همه دلالت بر فرتوت و پیر بودن آنها دارد که با مهدی جوان شما سازگار نیست.

رابعاً: در دوره‌های ابتدایی خلقت بشر برزمین، عمرها بسیار طولانی‌تر از أدوار أخیر بوده است و به تدریج رو به کوتاه‌تر شدن نهاده است. بنابراین نباید عمر کسی را که در دورانهای أخیر به­دنیاآمده باکسانی بسنجیم­که فی­المثل صدقرن قبل می‌زیسته‌اند. معاصرین حضرت نوح علیه السلام  أغلب عمرهای طولانی داشته‌اند -گرچه عمر آن حضرت از سایرین طولانی‌تر بوده است و به همین سبب او را چندان غیرعادی نمی‌دیدند و می‌گفتند: ﴿…مَا هَٰذَآ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُکُمۡ یُرِیدُ أَن یَتَفَضَّلَ عَلَیۡکُمۡ…﴾ [المؤمنون: ۲۴]. «این(مرد) جُزبشری همسان شمانیست که می‌خواهد برشما برتری یابد». و می‌گفتند: ﴿…مَا نَرَىٰکَ إِلَّا بَشَرٗا مِّثۡلَنَا…﴾ [هود: ۲۷]. «تو را جُز بشری همانند خویش نمی‌بینیم». و اگر نوح  علیه السلام عمر هفتصد ساله داشت و دیگران هفتاد یا هشتاد سال، به هیچ وجه او را مانند خود، نمی‌شمردند! علاوه براین جسم و اندام کسانی که در أدوار بسیار دور می‌زیسته اند با پیکر و اندام مردم دوره‌های متأخّرتر فرق داشت چنانکه قرآن درباره قوم عاد پس از هلاکتشان، می‌فرماید: ﴿تَنزِعُ ٱلنَّاسَ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٖ مُّنقَعِرٖ ٢٠﴾ [القمر: ۲۰]. «(عذاب ما) مردمان را از جا می‌کند گویی ایشان تنه‌های درخت خرما بوده‌اند از بیخ و بُن کنده شده». و فرموده: ﴿…فَتَرَى ٱلۡقَوۡمَ فِیهَا صَرۡعَىٰ کَأَنَّهُمۡ أَعۡجَازُ نَخۡلٍ خَاوِیَهٖ…﴾ [الحاقّه: ۷]. «آن قومِ (عذاب شده را) از پا افتاده  می‌بینی گویی که ایشان تنه‌های درخت خرمای پوسیده‌اند». درحالیکه که تشبیه مردم أدوارِ متأخّر به درخت خرما، بسیار غُلُوّآمیز به نظر می‌رسد([۲]). خصوصاً  که روایت شده عمرمردم قبل از زمان پیامبر به آنحضرت ارائه شد و حضرتش عمرهای أمّت خود را کوتاه دید که با این طول عمر به أعمال خیری که اُمَمِ دیگر به آن رسیدند، نائل نمی‌شدند پس خدا او را شب قدر عطا فرمود که از هزار ماه بهتر است([۳]).

[۱]– درباره صحّت و سقم این أخبار به بند تاسع مراجعه کنید.

[۲]– مجلسی قول «ابوالفتح کراجکی» مؤلّف «کنز الفوائد» را آورده که وی به نقل از تورات عمر انبیاء را نقل کرده، در آنجا هرچه به حضرت ابراهیم و پس از او نزدیکتر می‌شویم عمرها کوتاه‌تر می‌شود [بحار الأنوار، ج ۵۱، ص ۲۹۲].

[۳]– التّاج الجامع لِلأصول: ج۲، ص ۸۰٫

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …