ای بندگانم! من ظلم‌کردن را بر خود حرام کردم(۱)

مسلم، باب: [تحریم الظلم]

۲۶۶- «عَنْ أَبِی ذَرٍّ رضی الله عنه عَنِ النَّبِیِّ  صلی الله علیه و سلم قَالَ: فِیمَا رَوَى عَنِ اللهِ تَبَارَکَ وَتَعَالَى أَنَّهُ قَالَ: یَا عِبَادِی! إِنِّی حَرَّمْتُ الظُّلْمَ عَلَى نَفْسِی، وَجَعَلْتُهُ بَیْنَکُمْ مُحَرَّمًا، فَلَا تَظَالَمُوا، یَا عِبَادِی! کُلُّکُمْ ضَالٌّ إِلَّا مَنْ هَدَیْتُهُ، فَاسْتَهْدُونِی أَهْدِکُمْ، یَا عِبَادِی! کُلُّکُمْ جَائِعٌ، إِلَّا مَنْ أَطْعَمْتُهُ، فَاسْتَطْعِمُونِی أُطْعِمْکُمْ، یَا عِبَادِی! کُلُّکُمْ عَارٍ إِلَّا مَنْ کَسَوْتُهُ، فَاسْتَکْسُونِی أَکْسُکُمْ، یَا عِبَادِی! إِنَّکُمْ تُخْطِئُونَ بِاللَّیْلِ وَالنَّهَارِ، وَأَنَا أَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا، فَاسْتَغْفِرُونِی أَغْفِرْ لَکُمْ، یَا عِبَادِی! إِنَّکُمْ لَنْ تَبْلُغُوا ضَرِّی فَتَضُرُّونِی، وَلَنْ تَبْلُغُوا نَفْعِی فَتَنْفَعُونِی، یَا عِبَادِی! لَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَإِنْسَکُمْ وَجِنَّکُمْ کَانُوا عَلَى أَتْقَى قَلْبِ رَجُلٍ وَاحِدٍ مِنْکُمْ، مَا زَادَ ذَلِکَ فِی مُلْکِی شَیْئًا، یَا عِبَادِی لَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَإِنْسَکُمْ وَجِنَّکُمْ، کَانُوا عَلَى أَفْجَرِ قَلْبِ رَجُلٍ وَاحِدٍ، مَا نَقَصَ ذَلِکَ مِنْ مُلْکِی شَیْئًا، یَا عِبَادِی! لَوْ أَنَّ أَوَّلَکُمْ وَآخِرَکُمْ وَإِنْسَکُمْ وَجِنَّکُمْ، قَامُوا فِی صَعِیدٍ وَاحِدٍ فَسَأَلُونِی، فَأَعْطَیْتُ کُلَّ إِنْسَانٍ مَسْأَلَتَهُ، مَا نَقَصَ ذَلِکَ مِمَّا عِنْدِی، إِلَّا کَمَا یَنْقُصُ الْمِخْیَطُ إِذَا أُدْخِلَ الْبَحْرَ، یَا عِبَادِی! إِنَّمَا هِیَ أَعْمَالُکُمْ أُحْصِیهَا لَکُمْ، ثُمَّ أُوَفِّیکُمْ إِیَّاهَا، فَمَنْ وَجَدَ خَیْرًا فَلْیَحْمَدِ اللهَ، وَمَنْ وَجَدَ غَیْرَ ذَلِکَ، فَلَا یَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَهُ».

  1. «از ابوذر رضی الله عنه از جمله‌ی آنچه که پیامبرصلی الله علیه و سلم از خداوند روایت می‌کند، روایت شده است که خداوند می‌فرماید: ای بندگانم! من ظلم‌کردن را بر خود حرام کرده‌ام و آن را بین شما حرام گردانیده‌ام، پس به یکدیگر ظلم نکنید. ای بندگانم! همه‌ی شما گمراهید، مگر کسی که او را هدایت دهم، پس از من طلب هدایت کنید، شما را هدایت می‌دهم. ای بندگانم! همه‌ی شما گرسنه هستید، مگر کسی که من او را طعام دهم، پس از من طعام بخواهید، شما را طعام می‌دهم. ای بندگانم! همه‌ی شما برهنه هستید، مگر کسی که من او را بپوشانم، پس از من طلب پوشش کنید، شما را می‌پوشانم. ای بندگانم! شما شب و روز دچار خطا و اشتباه می‌شوید و من بخشنده‌ی تمامی گناهانم، پس از من طلب بخشش کنید، شما را می‌بخشم. ای بندگانم! شما توان زیان‌رساندن به من را ندارید، تا زیانم رسانید و توان سودرساندن به من را نیز ندارید، تا به من سودی رسانید. ای بندگان من! اگر اولین و آخرین و جن و انس شما بر یک حالت و حالت قلب متقی‌ترین فرد خودتان باشید (یعنی همه در بالاتر سطح از تقوا باشد)، این هیچ چیزی به ملک و قدرت من نمی‌افزاید. ای بندگانم! اگر اولین و آخرین و جن و انس شما بر یک حالت و حالت قلب فاجرترین فرد از خودتان باشید (اگر همه در آخرین درجه از فجور باشید، مانند فاجرترین فرد از شما)، این ذره‌ای از ملک من نمی‌کاهد. ای بندگانم! اگر اول و آخر و جن و انس شما همگی در یک دشت پهناور گرد آیند و از من کمک بخواهند و من نیز به تک تک آن‌ها، آنچه را خواسته‌اند، بدهم، از خزانه‌ی من چیزی کاسته نمی‌شود، مگر به اندازه‌ی آبی که یک سوزن فرو برده شده در دریا با خود می‌آورد! ای بندگان من! این فقط اعمال شماست که من آن‌ها را برایتان ثبت و ضبط می‌کنم و روز قیامت [جزای] آن را بی‌کم و کاست به شما خواهم داد، پس اگر کسی از شما به خیری دست یافت، باید که خدا را سپاس و ستایش بگوید و اگر کسی چیزی غیر از این نصیبش شد، نباید جز خودش کس دیگری را سرزنش کند»([۱]).

۲۶۷- «عَنْ أَبِی ذَرٍّ رضی الله عنه قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ  صلی الله علیه و سلم: فِیمَا یَرْوِی عَنْ رَبِّهِ: إِنِّی حَرَّمْتُ عَلَى نَفْسِی الظُّلْمَ، وَعَلَى عِبَادِی، فَلَا تَظَالَمُوا… وَسَاقَ الْحَدِیثَ بِنَحْوِهِ».

  1. «از ابوذر رضی الله عنه روایت شده است که گفت: پیامبرصلی الله علیه و سلم در آنچه از پروردگارش روایت می‌کند، فرمودند: خداوند می‌فرماید: من ظلم‌کردن را بر خود حرام کردم و بندگانم نیز پس به یکدیگر ظلم نکنید…» و بقیه‌ی حدیث را ادامه داد.

 

[۱]– در مورد «إنی حرمت الظلم علی نفسی» علما گفته‌اند: ظلم‌کردن از طرف خدا محال است، زیرا ظلم یعنی تجاوز از حدّ و تصرّف در ملک غیر و چگونه خداوند تجاوز می‌کند در حالی که همه‌ی ملک، از آنِ اوست و کسی مافوق او نیست، بلکه از باب مشابهت آن را فرموده و معنایش این است که من از ظلم، پاک و بری هستم.

این که فرمودند: «کلکم ضال إلا من هدیته» با این حدیث که فرمودند: «کل مولود یولد علی الفطره» ظاهراً در تضاد است؛ در توجیه آن چنین فرموده‌اند: ۱- ممکن است منظور از گمراه‌بودن، گمراهی قبل از بعثت پیامبر  صلی الله علیه و سلم باشد. ۲- ممکن است منظور این باشد که اگر نسبت به شما اهمال نظر می‌کردم و شما را سرشت‌تان که طالب راحتی و شهوت است، رها می‌کردم، گمراه می‌شدید و از فطرت پاک‌تان منحرف می‌گشتید.

لغت «تخطئون» و «تخطئون» هردو خوانده می‌شود، چون مضارع «خطیء، یخطأ» است و اگر ماضی را «أخطأ» بدانیم، «تخطئون» نیز درست خواهد بود. لفظ «خطأ» هم در مورد اشتباه عمدی و هم غیر عمدی (سهوی) استعمال می‌شود.

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …