شیعه

حقایق مهم و تکان دهنده درباره خمس(۸)

حقیقت هشتم: برای دادن خمس به فقها هیچ دلیلی نیست، و هیچ روایتی از هیچ امام معصومی نقل نشده است که بگوید خمس اموال باید بیرون کرده شود و به فقهاء داده شود، و بلکه دلیل خمس فتواهایی است که در آن اختلاف شده است و فقها در آن و در تفصیلات آن اختلاف زیادی دارند، – فقهاى عصر حاضر …

بیشتر بخوانید »

حقایق مهم و تکان دهنده درباره خمس(۷)

حقیقت هفتم: نظریه خمس به صورت اخیر خمس را به دو نصف تقسیم می‌کند- چنان که در حقیقت ششم بیان شد- نصف آن به فقیه به عنوان نایب امام تعلق می‌گیرد، و نصف دیگر آن به فقرای بنی‌هاشم (یتیمان و مستمندان و مسافران بنی‌هاشم) پرداخت می‌شود، و از غنی و توانگر ذکری به میان نیامده است. بنابراین ثروتمندانی که منتسب …

بیشتر بخوانید »

حقایق مهم و تکان دهنده درباره خمس(۶)

حقیقت ششم: در اصل نصف خمس به خود امام می‌رسد، و آن حق خدا و پیامبرش  صلی الله علیه وسلم و خویشاوندان است، اما نصف دیگر آن حق یتیمان و مستمندان و واماندگان در راه از بنی‌هاشم است که امام باید آن را به اینها بپردازد، نه اینکه برای خودش بردارد[۱].   [۱]– ن ک النهایه فی مجرد الفقه والفتاوی) …

بیشتر بخوانید »

حقایق مهم و تکان دهنده درباره خمس(۵)

حقیقت پنجم: این حقیقت بسیار شگفت انگیز است!! اگر دادن خمس را به فقیه با دادن خمس به امام مقایسه کنیم این حقیقت بلافاصله آشکار می‌شود زیرا با مقایسه کردن این دو امر خواهیم دید که هر دو حکم کاملاً با هم متضاد هستند: با اینکه طبق نظریه امامیه خمس حق امام است اما در بسیاری از روایت‌های معتبر آمده …

بیشتر بخوانید »

حقایق مهم و تکان دهنده درباره خمس(۴)

حقیقت چهارم: این حقیقت بسیار ناشناخته و هیجان انگیز است!!. علمای گذشته مذهب شیعه همانند شیخ مفید (ت ۴۱۳هـ)، سید مرتضی علم الهدی (ت ۴۳۶هـ) و شیخ الطائفه ابی جعفر طوسی (ت ۴۶۰هـ) و غیره که از پایه‌های مذهب شیعه شمرده می‌شوند هرگز بیان نکرده‌اند که خمس باید به فقها پرداخت شود، و بلکه اصلاً چنین چیزی به ذهن آنها …

بیشتر بخوانید »

حقایق مهم و تکان دهنده درباره خمس(۲)

حقیقت دوم:‌ این از حقیقت اوّل بزرگتر و عجیب‌تر است! اما با وجود آن پوشیده و ناشناخته مانده و توده مردمی که معتقدند پرداختن خمس واجب است از این حقیقت خبر ندارند… این حقیقت عبارت است از: بسیاری از روایت‌هایی که از ائمه نقل شده‌اند می‌گویند که لازم نیست شیعیان خمس بپردازند و به خصوص در زمان غیبت امام خمس …

بیشتر بخوانید »

حقایق مهم و تکان دهنده درباره خمس(۱)

حقیقت اول:‌ پرداختن خمس درآمدها به فقیه هیچ دلیل ندارد و در منابع معتبر حدیث شیعه هیچ اساس و ریشه‌ای ندارد[۱]. و با عبارتی روشن و صریح‌تر بگویم که: برای پرداختن خمس هیچ دلیلی از ائمه معصومین نقل نشده است، و مذهب شیعه باید متکی به اقوال ائمه باشد، و اقوال ائمه مرجع فتوا برای علما هستند- به خصوص در …

بیشتر بخوانید »

شیعه و اذان (۲)

یعنی حجت خدا به آمدن محمد تمام شد. و نیز در نهج البلاغه حضرت امیر فرمود: «ختم به الوحی» یعنی وحی به حضرت محمد ختم شد. و نیز آن حضرت درباره قرآن و حجت کافی بودن قرآن فرموده: «أرسله بحجه کافیه». معلوم می شود اینان اعمالی دارند ضد قرآن و هم ضد امام علی ابن ابی طالب. و عالم نمایان …

بیشتر بخوانید »

شیعه و اذان (۱)

بسم الله والحمد لله والصلاه والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه و سلم. یکی از مسائلی که نزد بزرگان شیعه اهمیت فوق العاده ای داشته و همواره سعی بر جامه عمل پوشاندن به آن دارند، مخالفت ورزیدن هر چه بیشتر با معتقدات و عبادات اهل سنت و جماعت می باشد. آنها برای تحقق بخشیدن به این هدف، ‌به عبارات …

بیشتر بخوانید »

شیعه و امامت (۲)

و در روایت دیگری که رافضیان آنرا به پیامبر (صلى الله علیه وسلم) نسبت داده اند گفته شده: «اگر احدی از شما در روز قیامت با حسناتی به اندازه کوههای عظیم در بارگاه الهی حاضر گردد، اما ولایت علی بن ابی طالب را قبول نکرده باشد خداوند او را درون آتش جهنم خواهد افکند»[۱۱]. و در روایت دیگری که باز …

بیشتر بخوانید »

شیعه و امامت (۱)

الحمد لله والصلاه والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه ومن والاه. امامت و خلافت در مذهب تشیع رکنی از ارکان اسلام بشمار می رود. در یکی از روایات کتاب «اصول کافی» در اینمورد اینگونه گفته شده: «ابوجعفر (ع) فرمودند: اسلام بر پنج رکن استوار گشته است: نماز و زکات و روزه و حج و ولایت. و بر هیچ رکنی …

بیشتر بخوانید »

شیعیان‌ امروز (۲)

از دیگر موارد فریبکاری‌ و تزویر حاکمان‌ شیعه‌ ایران‌ و منجمله‌ شخص‌ خمینی‌، فتوی‌ خمینی‌ مبنی‌ بر واجب‌ القتل‌ بودن‌ سلمان‌ رشدی‌ به‌ جرم‌ اهانت‌ به‌ قرآن‌ کریم‌ و پیامبر (صلی الله علیه وسلم) و یارانش‌ بود. اما گوئی‌ خمینی‌ فراموش‌ کرده‌ بود، اهانت‌هایی که‌در کتب‌ شیعیان‌ نسبت‌ به‌ ساخت‌ قرآن‌ و اصحاب‌ و همسران‌ پیامبر (صلی الله علیه وسلم) …

بیشتر بخوانید »

شیعیان‌ امروز (۱)

در نظر بگیرید زمانیکه‌ زیارت‌ قبور ائمه‌ اهل‌ بیت‌ برابر با صد حج‌ و صد عمره‌ دانسته‌ و گفته‌ شود زائرین‌ این‌ اماکن‌ بدون‌هیچگونه‌ سؤال‌ و جوابی‌ یکسره‌ به‌ بهشت‌ می‌روند، آیا دیگر شیعه‌ای‌ پیدا می‌شود که‌ تمایل‌ و اشتیاقی‌ برای‌ زیارت‌کعبه‌ داشته‌ باشد. بی‌ دلیل‌ نیست‌ که‌ در سالهای‌ گذشته‌ سردمداران‌ شیعه‌ حاکم‌ بر ایران‌ چندین‌ بار سعی‌ در …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۱۲)

۵۷- مجهولی به نام «علیّ بن محمّد إسحاق أشعری» می‌گوید راجع به کنیزم که می‌گفت آبستن شده‌ام، نامه‌ای به «ناحیه» نوشتم، جوابی نیامد. بعداً معلوم شد که وی آبستن نبوده است! بدیهی است که آنها نمی‌دانسته‌اند چه بگویند لذا سکوت کرده و جواب نداده‌اند. ولی راوی مایل بوده این را به حساب علم غیب بگذارد!. ۵۸- مجهولی برخلاف قرآن که …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۱۱)

۴۳ و ۶۱- درباره این قصّه رجوع شود به آنچه در توضیح حدیث ۲ گفته‌ایم. در قسمتی از این قصّه برای «أبو‌عبدالله البزوفری» إدّعای علمِ غیب شده‌!! یعنی همان کسی که حدیث دوازده مهدی را از قول ضُعَفا و مجاهیل برای مسلمین ارمغان آورده است! [ر.ک. شاهراه اتّحاد، حدیث نهم، ص ۲۲۰-۲۲۳]. ملاحظه کنید که چه کسانی علم غیب داشته‌اند!!. …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۱۰)

بقیّه اخباری که از باب ۱۸۲ کافی نقل شده به قرار زیر است : ۴۴ و۶۵ ← ۲۳- راوی آن «محمّد بن شاذان بن نعیم» مجهول الحال است. ولی باکمال تعجّب، ممقانی بدون دلیل می‌گوید چون از وُکَلا بوده پس مافوق ثقه است و به روی خود نمی‌آورد که بسیاری از وُکَلای أئمّه که لااَقلّ در وجودشان شکّی نیست و …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۹)

۲۸ و ۳۳ و ۵۲ ← ۱۳- حسین بن الفضل مجهول الحال می‌گوید فقیهی سؤال کرد جواب او را ندادند! واضح است که سُفَرا و نُوّاب جواب کسی را می‌دهند که مرید سر به زیر بوده و یا پولی فرستاده باشد ولی اگر فقیهی باشد که سؤال و تفحّص کند و پولی هم نفرستاده باشد و به سادگی مطیع نشود، …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۸)

در این قصّه چند بار همان عقیده معروف که «زمین از حجّت إلهی خالی نمی‌مانَد» تکرار شده. در این موضوع باید به کتاب [عرض اخبار اصول…..: ص ۳۷۰ تا ۳۷۲] و کتاب «راهی به سوی وحدت اسلامی» تألیف جناب سیّد «مصطفی حسینی طباطبائی» (ص ۷۵ تا ۸۰) مراجعه شود. دیگر دلیل واضح بر نامعتبر بودن این قصّه، دلالت آن بر …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۷)

۱۹- حدیثی است ازقول «أبوالعبّاس أحمد دینوری» که می‌گوید یکی دو سال بعداز وفات حضرت عسکری  علیه السلام از دینور قصد حجّ کردم. شیعیان نزد من جمع شدند و شانزده هزار دینار سهم امام به من سپردند تا به جانشین حضرت عسکری  علیه السلام که نمی‌دانستند کیست، تحویل دهم. چون به کرمانشاه رسیدم فردی که او هم جانشینِ امام را …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۶)

ثانیاً: این چه ربطی دارد به کسی­که در هیچ یک از مسائل مربوط به او، قول واحد وجود ندارد؟! اگر مسأله تا این اندازه بی‌پایه بود که هرکس می‌تواند درباره هرموجود خیالی مثلاً اسب بالدار یا پری درپایی بگوید مگر شما هارون الرّشد و یا سلطان محمود غزنوی را دیده‌اید که وجودشان را قبول دارید پس وجود پری دریایی را …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۵)

۴ و۵۵- راوی معلوم نیست!! زیرا «راوندی» مؤلّف کتاب سراسر خرافات «خرائج» گفته: «رُوِیَ = روایت شده!!» نه راوی معلوم است و نه زمان و مکان آن؟! این راویِ ناشناس روایت کرده از «محمّد بن هارون الهمدانی» که او نیز مجهول است که من چند دکّان داشتم که پانصد وسی دینار می‌ارزید و قصد داشتم آن را به عنوان سهم …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۴)

تذکّر: خواننده محترم در این مسأله درنگ کن که اگر علمای ما از افرادی نظیر «ابن روح نوبختی» دفاع و تمجید ننموده و أعمال مشکوک آنها را توجیه نکنند طبعاً بنای سستی که با انواع مغالطات و احتمالاتِ ثابت نشده و بازی با آیات قرآن و روایات بی‌اعتبار، برای اثباتِ وجود مهدی ساخته‌اند، خراب می‌شود!! از این­رو چاره‌ای ندارند جُز …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۳)

«ابن روح» مردی بسیار سیّاس و چند رنگ و با کیاست بود و به قول شیخ عباس قمی [منتهی الآمال: ج۲، ص ۵۰۷] «چنان با مخالفین حُسن سلوک داشت که هر یک از مذاهب أربعه مدّعی بودند که او از ماست و افتخار می‌نمودند هر طائفه‌ای به نسبت او به ایشان([۱])» (فتأمّل جِدّاً) گیرم که به قول شما «ابن روح» …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۲)

۲- این حدیث نیز دلالت بر علم غیب دارد و راوی آن مرد خبیثِ ریاکار جاه طلبی است به نام «ابوجعفر محمّد بن علی شلمغانی» مشهور به «ابن ابی‌عزاقر([۱])» که از همپالکی‌ها و همدستان «ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی» بود و با او همکاری می‌کرد و در مدّتی که «ابن روح» پنهانی می‌زیسته، شلمغانی را به عنوان نائب خود منصوب …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما ظَهَرَ مِن مُعجِزاتِهِ وفیهِ بعضُ أحوالِهِ وأحوالِ سُفرائِهِ (۱)

اید دانست که اوّلاً: طرفداران هرمذهب و مسلکی و از جمله صوفیّه برای بزرگان خود معجزات (یا بگو کرامات و خارق عادات)([۱]) قائل شده‌اند. چنانکه در آثار یهود و نصاری نیز اینگونه اخبار دیده می‌شود. اگر به کتاب «تذکره الأولیاء» عطّار نیشابوری و یا «نفحات الأنس» عبدالرّحمان جامی ونظایراینها مراجعه شود انواع مسائل عجیب وغریب در آنها دیده می‌شود و …

بیشتر بخوانید »

باب ذکر أخبار المُعَمَّرین لِرَفعِ استبعادِ المُخالِفینَ عن طول غَیبَهِ مَولانَا القائِم (۳)

تاسعاً: اکثر أخبار این باب را شیخ صدوق که مردی ساده لوح بوده و به قول شیخ مفید أهل تدقیق و تأمّل در روایات نبوده([۱])، گرد آورده که سند آنها معیوب بوده و در بسیاری از آنها علائم کذب آشکار است!! کار مجلسی در گرد آوری اینگونه اخبار بی‌اعتبار مانند کار کسی است که برای اثبات ادّعای خود در محکمه، …

بیشتر بخوانید »

باب ذکر أخبار المُعَمَّرین لِرَفعِ استبعادِ المُخالِفینَ عن طول غَیبَهِ مَولانَا القائِم (۲)

خامساً: اشخاصی که عمر طولانی داشته‌اند همگی مورد مشاهده مردم بوده‌اند و این چه ربطی دارد به کسی که أحدی او را ندیده و نمی‌بیند. سادساً: خداوند به صورت عامّ فرموده: ﴿وَمَن نُّعَمِّرۡهُ نُنَکِّسۡهُ فِی ٱلۡخَلۡقِۚ أَفَلَا یَعۡقِلُونَ ۶٨﴾ [یس: ۶۸]. «و هرکه را عمر بیفزاییم در خلقتش باژگونه می‌سازیم (او را از توانایی به ناتوانیِ خردسالی بازمی‌گردانیم) آیا (در …

بیشتر بخوانید »

باب ذکر أخبار المُعَمَّرین لِرَفعِ استبعادِ المُخالِفینَ عن طول غَیبَهِ مَولانَا القائِم (۱)

مجلسی برای اثبات طول عمر بیش از حدّ طولانی مهدی أخبار کسانی را آورده که عمر طولانی و غیرعادی داشته‌اند تا بگوید چون کسانی عمر طولانی داشته باشند بنابراین ناممکن نیست که مهدی نیز عمری بسیار طولانی داشته باشد و مخالفین نباید آن را بعید بشمارند! أمّا لازم است بدانیم، چنانکه قبلاً نیز گفته شد: أوّلاً: صرف اثبات اینکه خدا …

بیشتر بخوانید »

بابُ ما فِیهِ مَن سُنَنِ الأنبیاء

در این باب أخباری جمع کرده‌اند برای اثبات اینکه مهدی دارای خصوصیّات و أوصاف و أحوال أنبیاء است و أمّا مجلسی روایاتی را آورده که به هیچ وجه اعتبار ندارد زیرا صرف نظر از مجاهیل از قول کذّابانی از قبیل «محمّد بن جمهور» یا «معلیّ بن محمد» و «احمد بن هلال» و «سلیمان بن داود» و «محمّد بن بحر الشّیبانی» …

بیشتر بخوانید »

باب ذکر الأدِلَّهِ الَّتی ذَکَرها شیخُ الطّائفه علی إثباتَ الغیبَهِ (۴)

غیبت مهدی را به غیبت حضرت یوسف  علیه السلام از کنعان نیز تشبیه می‌کنند درحالی­که در مدّت غیبت او از کنعان، حضرت یعقوب  علیه السلام حاضر و ظاهر و دردسترس مردم بود. ثانیاً اگر وی در کنعان ظاهر نبود، در مصر ظاهر و حاضر بود، نه آنکه دردسترس هیچ بشری نباشد!! ویا می‌گویند حضرت موسی  علیه السلام از مصر غیبت …

بیشتر بخوانید »

باب ذکر الأدِلَّهِ الَّتی ذَکَرها شیخُ الطّائفه علی إثباتَ الغیبَهِ (۳)

می‌نویسد قول کیسانیّه و ناووسیّه و واقفیّه باطل است!! می‌پرسیم آنها خصوصاً اسماعیلیه أخبار متعدّد دارند که موعود، همان فرد منظور آنهاست ولی شما أخبار آنها را نمی‌پذیرید! أخبار شما چه فرقی با أخبار ایشان دارد که قول آنها را باطل و قول خود را حقّ می‌دانید؟! لاأقلّ آنها کسانی را امام دانسته‌اند که در ولادتشان تردید نیست ولی شما …

بیشتر بخوانید »

باب ذکر الأدِلَّهِ الَّتی ذَکَرها شیخُ الطّائفه علی إثباتَ الغیبَهِ (۲)

بنابراین عصمت علی یا امام حسن برای شهر خودش مفید بود. أمّا در شهرهای دور و مناطق صعب العبور فائده چندانی نداشت، در نتیجه حتّی اگر معصومی وجود می‌داشت نُوّاب و منصوبین غیرمعصوم او که در مناطق دور بسر می‌برند بدون عصمت در أعمال جزئیّه و شؤون مختلف حیات اجتماعی مسائل مردم را فیصله می‌دهند پس أصول کلّیّه که نباید …

بیشتر بخوانید »

باب ذکر الأدِلَّهِ الَّتی ذَکَرها شیخُ الطّائفه علی إثباتَ الغیبَهِ (۱)

مجلسی در این باب پرداخته به استدلال برای اثبات غیبت مهدی و دلیل­هایی آورده سست‌تر از تار عنکبوت!! یکی از دلائل او این است که چون باید در هر زمان برای مردم رئیسی معصوم موجود باشد، و زمان ما کسی نیست، پس ناچاریم بگوییم یک معصومی هست ولی غائب است! جواب این است که خیر، احتیاج به رئیس معصوم نداریم، …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۹)

۴۰- از ثعلبی نقل کرده که او در تفسیر «حمعسق» روایت کرده که سین رفعت و نورانیّت مهدی و ق، قوّت عیسی است که از آسمان پایین آید و نصاری را بکشد و کلیساها را خراب کند. و نیز روایت کرده که مهدی بر اصحاب کهف سلام می‌گوید و خدا آنها را زنده می‌کند سپس آنها به مرقد خویش باز …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۸)

در اینجا برای بقای حضرت عیسی  علیه السلام استدلال کرده به آیه‌ای که فرموده: ﴿وَإِن مِّنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ إِلَّا لَیُؤۡمِنَنَّ بِهِۦ قَبۡلَ مَوۡتِهِۦۖ وَیَوۡمَ ٱلۡقِیَٰمَهِ یَکُونُ عَلَیۡهِمۡ شَهِیدٗا ١۵٩﴾ [النساء: ۱۵۹]. «و از أهل کتاب (هیچ) کسی نیست مگرآنکه پیش از مرگش به او (= عیسی) البتّه ایمان آورد و روز رستاخیز، او (= عیسی) بر ایشان گواه است». درحالی­که …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۷)

در خبر بیست وهشتم تا سی ویکم نیز همان مطالب گذشته را تکرار نموده است و می‌گوید خدا قادر است که أمر این أمّت را پس از فساد، اصلاح نماید و چون مردی از اهل بیت من سلطنت کند چنین است و در زمان او آسمان ببارد و زمین نبات خود را خارج کند و مهدی از سادات اهل بهشت …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۶)

در خبر پانزدهم آورده که چون مهدی مبعوث شود أمّت به نعمت می‌رسد و چهارپایان به زندگی می‌پردازند و زمین گیاه خود را خارج می‌کند. باید پرسید آیا اکنون زمین، گیاه خود را خارج نمی‌کند. و در خبر شانزدهم می‌گوید: رسول خدا  صلی الله علیه و سلم فرموده: بالای سر مهدی ابری است که در داخل آن أبر یک منادی …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۵)

۳۵- عدّه‌ای ضعیف یا مجهول از حضرت باقر روایتی نقل کرده‌اند که موجب توهین به حضرت موسی بن عمران است که می‌گوید حضرت موسی در سفر اوّل تورات نظر کرد و مقام قائم آل‌محمّد را دید و گفت خدایا مرا قائم آل‌ محمّد قرار ده، به او گفته شد که او از نسل أحمد است، سپس در سفر دوّم نظر …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۴)

۲۳ تا ۲۶- رُوات مجهولی مانند محمد بن هاشم القیسی و سهل بن تمام البصری و عمران القطان و مانند اینان که اصلاً معلوم نیست وجود داشته‌اند یا خیر؟ و أمّا متن این اخبار تکرار همان اخبار گذشته است. به اضافه در این روایات می‌گوید چون مهدی مبعوث شود ساکنین آسمان و زمین از او راضی شوند و در قلبهای …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۳)

۱۱- روایت کرده از مجهولی به نام مبارک بن فضاله و او ازا قصّه‌خوانی به نام وهب بن منبه و او با اینکه سالها متأخر از زمان ابن عبّاس بوده به طور مرفوع از وی روایت کرده که رسول خدا  صلی الله علیه و سلم فرمود: شب معراج خدا از من پرسید نزاع ملائکه در چه بود؟ گفتم: خدایا نمی‌دانم… …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۲)

۵- روایت کرده از تمیمی که مشترک است بین عدّه‌ای، و معلوم نیست کدام تمیمی؟ و أمّا متن آن سخنی از مهدی هزار ساله نیست، بلکه می‌گوید شخصی از اولاد حسین  علیه السلام عدالت را در دنیا جاری خواهد ساخت. ۶- راویانی مجهول الهویّه دارد مانند محمّد بن اسماعیل الصّواری و حسین الأشقر و قیس بن ربیع. و أمّا متن …

بیشتر بخوانید »

باب ما ورد من إخبار الله و إخبار النّبیّ بالقائم من طرق الخاصّه والعامّه (۱)

ما در کتاب [عرض أخبار اصول بر قرآن و عقول: ص ۶۲۳ تا ۶۴۱ و ۷۹۵ تا ۸۰۸] درباره «مهدی» در کتب أهل سنّت و سایر مسائل مربوط به وی و در کتاب حاضر (ص ۸۳ به بعد) مطالبی به اختصار گفته‌ایم و لذا ضمن جلب توجّه خوانندگان به مطالب مذکور به بررسی أحادیث این باب می‌پردازسیم: ۱- نعمانی خرافی …

بیشتر بخوانید »

باب الآیات المُأوَّلَهِ بقیام القائم (۲۴)

خبر ۶۵ مجموعه‌ای است که تعدادی از آیات گذشته در آن تکرار شده و نیازی به ذکر آن نیست. تذّکر: اگر کسی بگوید آیا این همه أخباری که در کتب مختلف درباره­ی مهدی آمده، دروغ و ساختگی است؟! توجّه شما را به این نکته جلب می‌کنیم که أخبار بی‌اعتبار حتّی اگر زیاد هم باشند، موجد اعتبار نمی‌شوند و به قول …

بیشتر بخوانید »

باب الآیات المُأوَّلَهِ بقیام القائم (۲۳)

فرات این معانی را از حضرت باقر العلوم  علیه السلام نقل کرده و پرواضح است که یقیناً آن حضرت چنین نگفته أمّا معلوم می‌شود که شماری از شیعیان آن حضرت، هرچه توانسته‌اند به آن بزرگوار تهمت زده‌اند! خدا مقلّدین آنها را بیدار فرماید. به نظر ما حضرت باقر  علیه السلام این­قدر خود پسند نبوده که به هرآیه خوبی برسد، بگوید …

بیشتر بخوانید »