عقيده

کسی که به خاطر خدا چیزی می‌خواهد، خواسته‌اش رد نمی‌شود(۲)

صاحب کتاب «تنبیه الغافلین» می‌گوید: «راویان این حدیث، راویان حدیث صحیح‌اند. بجز یحیی بن عثمان بن صالح[۱]، که اکثر محدثان او را ثقه دانسته‌اند. اگر این اسناد یا اسناد حدیث دیگر که در این زمینه روایت شده، به جایی برسد که حجت و دلیل باشد و بتوان بدان استناد کرد، در این صورت برآورده نکردن خواسته‌ی کسی که به خاطر …

بیشتر بخوانید »

کسی که به خاطر خدا چیزی می‌خواهد، خواسته‌اش رد نمی‌شود(۱)

از ابن عمر رضی الله عنها روایت شده که گفته است: رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: «هرکس به خاطر خدا، پناه خواست؛ پناهش دهید. هرکس به خاطر خدا چیزی خواست؛ به او بدهید. هرکس شما را دعوت کرد، دعوتش را اجابت کنید. هرکس کار خوبی برایتان کرد؛ آن را جبران کنید. اگر نتوانستید جبرانش کنید، برایش دعای …

بیشتر بخوانید »

عبدی وأمتی (نباید گفت: برده‌ام و کنیزم) (۳)

در روایتی از آن مسلم آمده است: «لا یقولن أحدکم: عبدی وأمتی، کلکم عبید الله»: «هیچ یک از شما نگوید: برده‌ام و کنیزم؛ چرا که همه‌تان بردگان خدا هستید». صاحب کتاب «مصابیح الجامع» می‌گوید: «نهی وارده در حدیث مذکور فقط متوجه صاحب برده می‌شود؛ چون گمان تکبر و خود بزرگ بینی درباره‌ی او وجود دارد. اما اگر دیگری به برده …

بیشتر بخوانید »

عبدی وأمتی (نباید گفت: برده‌ام و کنیزم) (۲)

عبارت: (ولیقل:سیدی) گفته‌اند: پیامبر صلی الله علیه و سلم در این حدیث میان رب و سید فرق نهاده؛ چون بنا به اتفاق همه، «رب» از اسماء خدای متعال است، اما راجع به لفظ «سید» که آیا از اسماء خدای متعال است، اختلاف نظر وجود دارد. در قرآن نیامده که این لفظ از اسماء خداوند است، اما در حدیث عبدالله بن …

بیشتر بخوانید »

عبدی وأمتی (نباید گفت: برده‌ام و کنیزم) (۱)

 لایقول: عبدی وأمتی (نباید گفت: برده‌ام و کنیزم) در صحیحین از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: «هیچ یک از شما نگوید: به پروردگارت (رب خود) غذا بده، به پروردگارت (رب خود) آب وضو بده، بلکه باید بگوید: سرورم و مولایم. و هیچ یک از شما نگوید: برده‌ام و کنیزم، بلکه …

بیشتر بخوانید »

گفته ی: اللهم اغفر لی إن شئت (۲)

قرطبی می‌گوید: «این فرموده اظهار می‌دارد که مقید کردن طلب مغفرت و رحمت به مشیت خدا بی فایده است؛ چون دعا و هیچ چیز دیگر خدا را در انجام دادن چیزی درمانده نمی‌کند، بلکه هر چه می‌خواهد، می‌کند و هر چه می‌خواهد، حکم می‌کند. به همین دلیل خدای متعال اجابت دعا را به مشیت خودش مقید نموده و می‌فرماید: ﴿فَیَکۡشِفُ …

بیشتر بخوانید »

آثار تقوا

یکی دیگر از نتایج تقوی این است :که تقوی مایه گستردگی رزق و روزی و سرازیر شدن بیشتر خیرات و برکت است زیرا خداوند می فرماید: {وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَٰکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ}.یعنی:و اگر ساکنان سرزمین ها ایمان مى آوردند و تقوى پیشه می کردند قطعا نعمت ها و …

بیشتر بخوانید »

گفته ی: اللهم اغفر لی إن شئت (۱)

در صحیحین از ابوهریره روایت شده که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: «نباید هیچ یک از شما بگوید: خدایا! مرا ببخشای اگر خواستی، بار الها! به من رحم کن اگر خواستی. باید با عزم راسخ [و بدون استثنا] درخواست خود را از خدا مطرح کند؛ چون چیزی خدا را [ در بر آورده کردن خواسته‌ی انسان ] …

بیشتر بخوانید »

لایقال السلام علی الله (نباید گفت: سلام بر خدا) (۳)

ابن قیم می‌گوید: «هر دو قول درست است زیرا: هرکس خدا را با نام‌های زیبایش می‌خواند و دعا می‌کند، برای هر خواسته و نیازی به اسم متناسب با آن خواسته توسل می‌کند و از خدا می‌خواهد، تا جایی که گویی دعا کننده برای مطرح کردن خواسته‌اش از خدا، یکی از نام‌های خدا را به عنوان شفیع انتخاب کرده و آن …

بیشتر بخوانید »

لایقال السلام علی الله (نباید گفت: سلام بر خدا) (۲)

ابن انباری می‌گوید: «پیامبر صلی الله علیه و سلم در حدیث مذکور، مسلمانان را امر کرده که به مخلوق سلام کنند؛ چون آنان به سلامتی نیاز دارند»[۱]. دیگران می‌گویند: «همه‌ی اینها به خاطر حمایت پیامبر صلی الله علیه و سلم از محدوده‌ی توحید می‌باشد تا اینکه اسماء و صفات و انواع عبادات که خدا استحقاقش را دارد، برای خدا به …

بیشتر بخوانید »

لایقال السلام علی الله (نباید گفت: سلام بر خدا) (۱)

در حدیث صحیح از ابن مسعود رضی الله عنه روایت است که می‌گوید: «وقتی در نماز همراه رسول الله صلی الله علیه و سلم بودیم، گفتیم: سلام بر خدا از جانب بندگانش، سلام بر فلانی و فلانی. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «نگویید سلام بر خدا؛ چون خدا همان سلام است». از آنجا که سلام به معنای سلامتی …

بیشتر بخوانید »

دعوت سلفیه و یا دعوت شیخ محمد بن عبد الوهاب

تعریف: دعوت سلفیه پیشتاز ، سرمشق و الگوی جنیش­های اصلاحی می‌باشد، جنبش­هایی که در دوران تخلف و جمود فکری در عالم اسلامی، قدم به ظهور نهاده‌اند، به سوی بازگشت عقیدهء اسلامی به طرف منابع و اصول پاک آن دعوت نموده تأکید بر پاک ساختن مفهوم توحید از انواع و اقسام شرک که با آن خلط شده است، می‌نماید، تأسیس و …

بیشتر بخوانید »

ولله الأسماء الحسنی (۱۰)

الله تعالی، پیروان پیامبرش و وارثان آن حضرت صلی الله علیه و سلم که در مسیر سنت و روش پیامبر صلی الله علیه و سلم قرار دارند، را‌ از همه‌ی این الحاد‌ها مبرا داشته است. آنان خدا را تنها به صفاتی موصوف کرده‌اند که خودش را به آنها موصوف کرده است و صفات خدا را انکار نکرده و آن را …

بیشتر بخوانید »

ولله الأسماء الحسنی (۹)

ابن قیم می‌گوید: «پیامبر صلی الله علیه و سلم در حدیث مذکور اسماء و صفات خدا را به سه دسته تقسیم نموده است: دسته‌ای، خودش را با آن نامگذاری کرده است. این اسماء را برای هرکس که بخواهد اعم از فرشتگان و غیر فرشتگان آشکار کرده و در کتابش نازل نفرموده است. دسته‌ای دیگر در کتابش نازل فرموده و به …

بیشتر بخوانید »

ولله الأسماء الحسنی (۸)

ابن حزم می‌گوید: «در آوردن اسماء و صفات خدا، احادیثی مضطرب و آشفته روایت شده‌اند که هیچ کدام از آنها، اصلاً صحیح نیستند».[۱] از ابن حزم نقل شده که گفته است: «به نظر من ۸۰ اسم از این اسماء به صحت رسیده و قرآن و احادیث صحیح بر آن دلالت دارند و بقیه‌ی اسم‌ها از طریق اجتهاد به دست آمده‌اند».[۲] …

بیشتر بخوانید »

ولله الأسماء الحسنی (۷)

ابن ماجه از طریق عبدالملک بن محمد صنعانی از زهیر بن محمد تمیمی از موسی بن عقبه از اعرج، این حدیث را روایت کرده و اسماء حسنی را آورده[۱] که با سیاق ترمذی فرق دارد و ترتیبی که ترمذی آورده، در روایت ابن ماجه رعایت نشده و اسماء به ترتیب دیگری ذکر شده است. همچنین نسبت به روایت ترمذی، برخی …

بیشتر بخوانید »

ولله الأسماء الحسنی (۶)

بیان اسماء حسنی که در سنت وارد شده اند: از آنجا که بر شمردن نام های زیبای خدا و فهم معانی و مفهوم آنها، اساس علم و آگاهی نسبت به معلومات است و سعادت دنیا و آخرت به آن بستگی دارد و آثار و نتایج خوب و بابرکتی برای بندگان دارد و داخل شدن به بهشت را برای بندگان واجب …

بیشتر بخوانید »

ولله الأسماء الحسنی (۵)

«بر شمردن اسماء و صفات نیکوی خدا سه درجه دارد: درجه‌ی اول- برشمردن الفاظ، اسماء خدا و تعدادشان درجه‌ی دوم- فهم معانی و مفهوم آن. درجه‌ی سوم- دعا کردن به وسیله‌ی این اسماء، همان طور که در آیه‌ی مذکور آمده است.  دعا کردن به وسیله‌ی این اسماء دو نوع است: دعای ثنا و ستایش و عبادت. دعای درخواست و مسألت. …

بیشتر بخوانید »

ولله الأسماء الحسنی (۴)

یکی دیگر از دعاهای مأثور از پیامبر صلی الله علیه و سلم که با توسل به اسماء حسنی دعا نموده، این است: «اللهم إنی أسألک بأن لک الحمد، لا إله إلا أنت، المنان، بدیع السموات والأرض، یا ذالجلال والإکرام»: «بار الها! همانا من با توسل به اینکه، تمام حمد و سپاس‌ها مخصوص توست، معبود برحقی جز تو نیست. تو نعمت …

بیشتر بخوانید »

ولله الأسماء الحسنی (۳)

مطلب دیگری که در بحث اسماء الله الحسنی مطرح است، این است که آیا اسم‌ها و صفات خدا توقیفی‌اند[۱] یا خیر؟ خلاصه‌ی مطلب این است که آنچه که به عنوان اسماء و صفات بر خدا اطلاق می‌شود، توقیفی بوده و آنچه از باب خبر دادن بر خدا اطلاق می‌شود، همچون القدیم، الشیء، الموجود، القائم به ذات، الصانع و مانند آنها، …

بیشتر بخوانید »

ولله الأسماء الحسنی (۲)

الرحیم، کامل‌تر از مهربان و دلسوز، الخالق، الباریء و المصور، کامل‌تر از سازنده و فاعل و صورت‌بخش هستند. به همین دلیل این اسم‌ها و معانی در زمره‌ی اسماء حسنی نیامده‌اند. پس باید اسماء و صفاتی که خدای سبحان بر خودش اطلاق کرده، مراعات کرد و در کنار این نام‌ها و صفات، چیز دیگری نگفت و نام‌ّها و صفاتی که خدا …

بیشتر بخوانید »

ولله الأسماء الحسنی (۱)

فرموده‌ی الله متعال: ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡأَسۡمَآءُ ٱلۡحُسۡنَىٰ فَٱدۡعُوهُ بِهَاۖ وَذَرُواْ ٱلَّذِینَ یُلۡحِدُونَ فِیٓ أَسۡمَٰٓئِهِۦۚ سَیُجۡزَوۡنَ مَا کَانُواْ یَعۡمَلُونَ ١٨٠﴾   [الأعراف: ۱۸۰]. ابن ابی حاتم از ابن عباس درباره‌ی تفسیر آیه‌ی: ﴿یُلۡحِدُونَ فِیٓ أَسۡمَٰٓئِهِ﴾ روایت کرده که می‌گوید: «در نام‌های خدا شرک می‌ورزند». از ابن عباس روایت شده که می‌گوید: «بت پرستان، نام «لات» را از إله و «عزی» را از عزیز گرفتند …

بیشتر بخوانید »

آنان در آنچه بدیشان عطا نمود، برای پروردگار شریکانی قرار دادند (۶)

از ابن عباس روایت شده که گوید: حواء چند نفر را برای آدم به دنیا آورد و همه‌شان را بنده‌ی الله قرار می‌داد و آنها را عبدالله، عبیدالله و مانند آن نام گذاشت. تمام بچه‌هایش مردند. ابلیس نزد حواء و آدم آمد و گفت: اگر شما نام دیگری را بر بچه‌تان بگذاری، قطعاً زنده می‌ماند. حواء پسری به دنیا آورد …

بیشتر بخوانید »

آنان در آنچه بدیشان عطا نمود، برای پروردگار شریکانی قرار دادند (۵)

 [ مؤلف می‌گوید: (وعن ابن عباس فی الآیه قال: لما تغشاها آدم حملت، فأتاهما إبلیس، فقال: إنی صاحبکما الذی أخرجتکما من الجنه، لتطیعننی أو لأجعلن له قرنی أیل، فیخرج من بطنک فیشقه، ولأفعلن، ولأفعلن – یخوّفهما -؛ سمِّیاه عبدالحارث، فأبیا أن یطیعاه، فخرج میتاً، ثم حملت فأتاهما، فقال مثل قوله، فأبیا أن یطیعاه، فخرج میتاً، ثم حملت فأتاهما، فقال مثل …

بیشتر بخوانید »

آنان در آنچه بدیشان عطا نمود، برای پروردگار شریکانی قرار دادند (۴)

حافظ ابن حجر عسقلانی می‌گوید: «سخنان ابن عبدالبر جای تأمل است؛ چون زبیر[۱] که از همه، نسبت به نسب قریش عالم‌تر بوده، گفته که نام این صحابی المطَّلِب بود، عسکر اظهار داشته که نسب شناسان او را «مُطَّلِب» می‌نامند، اما در میان محدثین، برخی او را «مُطَّلِب» و برخی او را «عبدالمُطَّلِب»» می‌نامند».[۲] راجع به عبد یزید ابورکانه، ذهبی او …

بیشتر بخوانید »

آنان در آنچه بدیشان عطا نمود، برای پروردگار شریکانی قرار دادند (۳)

مؤلف می‌گوید: (قال ابن حزم: «اتفقوا علی تحریم کل اسم معبد لغیر الله، کعبدعمرو وعبدالکعبه، وما أشبه ذلک، حاشا عبدالمطلب») .[۱]  ابن حزم می‌گوید: ««دانشمندان اسلامی بر تحریم هر اسمی که با لفظ «عبد» شروع می‌شود و به غیر الله یا نام‌ها و صفات الله اضافه می‌شود؛ نام‌هایی همچون عبدعمرو، عبدالکعبه و مانند آن، به استثنای عبدالمطلب، اتفاق نظر دارند». …

بیشتر بخوانید »

آنان در آنچه بدیشان عطا نمود، برای پروردگار شریکانی قرار دادند (۲)

فرموده‌ی الله: ﴿فَلَمَّآ ءَاتَىٰهُمَا صَٰلِحٗا جَعَلَا لَهُۥ شُرَکَآءَ فِیمَآ ءَاتَىٰهُمَاۚ فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ١٩٠﴾ ابن جریر طبری از حسن درباره‌ی آیه‌ی ﴿جَعَلَا لَهُۥ شُرَکَآءَ فِیمَآ ءَاتَىٰهُمَا﴾ روایت کرده که می‌گوید: «این شرک در میان برخی از ملت های گذشته بود و در آدم نبود»، این گفته، به هیچ وجه سخن حسن نیست.[۱] آنچه این مطلب را تأیید می‌کند، این …

بیشتر بخوانید »

آنان در آنچه بدیشان عطا نمود، برای پروردگار شریکانی قرار دادند (۱)

فرموده‌ی الله: ﴿فَلَمَّآ ءَاتَىٰهُمَا صَٰلِحٗا جَعَلَا لَهُۥ شُرَکَآءَ فِیمَآ ءَاتَىٰهُمَاۚ فَتَعَٰلَى ٱللَّهُ عَمَّا یُشۡرِکُونَ ١٩٠﴾ [الأعراف: ۱۹۰]. «و چون فرزند شایسته­ای به آن دو بخشید، آنان در آنچه بدیشان عطا نمود، برای پروردگار شریکانی قرار دادند. الله از آنچه شریکش قرار می‏دهند، برتر و والاتر است.» ابن حزم می‌گوید: «دانشمندان اسلامی بر تحریم هر اسمی که با لفظ «عبد» شروع …

بیشتر بخوانید »

آیا همه چیز رو از الله می دانید؟ (۶)

علامه ابن قیم: می‌گوید: «اصل شکر، اعتراف به نعمت های خدا به شیوه‌ی خضوع و فروتنی برای خدا و دوست داشتن اوست. پس کسی که نعمت را نشناسد و نسبت به آن، جاهل باشد؛ شکر آن نعمت را به جا نیاورده است. هرکس نعمت را بشناسد و به وسیله‌ی آن، نعمت دهنده را نشناسد؛ شکر آن نعمت را به جا …

بیشتر بخوانید »

آیا همه چیز رو از الله می دانید؟ (۵)

مؤلف می‌گوید: (وعن أبی هریره، أنه سمع رسول الله  صلی الله علیه و سلم یقول: «إن ثلاثه من بنی اسرائیل: أبرص، وأقرع، وأعمی، فأراد الله أن یبتلیهم، فبعث إلیهم ملکاً، فأتی الأبرص، فقال: أی شیء أحب إلیک؟ قال: لون حسن، وجلد حسن، ویذهب عنی الذی قد قذرنی الناس به. قال: فمسحه، فذهب عنه قذره، فأعطی لوناً حسناً وجلداً حسناً. قال: …

بیشتر بخوانید »

آیا همه چیز رو از الله می دانید؟ (۴)

الله تعالی می‌فرماید: ﴿بَلۡ هِیَ فِتۡنَهٞ﴾ [الزمر: ۴۹]: «بلکه این نعمت وسیله‌ی آزمایش است». یعنی قضیه آن طور نیست که تصور می‌کند، بلکه ما این نعمت را بر او ارزانی داشتیم تا او را بیازماییم که آیا فرمانبردار است یا نافرمان؟ البته خودمان قبلاً به آن علم داشتیم، فقط جهت روشن شدن این قضیه برای خودش، او را با این …

بیشتر بخوانید »

آیا همه چیز رو از الله می دانید؟ (۳)

شیخ عبدالرحمن بن حسن در کتاب «فتح المجید» می‌گوید[۱]: مؤلف رحمه الله از ابن عباس و دیگر مفسران، تفسیر این آیه و آیه‌ی بعدی آن را آورده که مفهوم و معنای آیه را خوب می‌رساند. مؤلف می‌گوید: (قال مجاهد: «هذا بعلمی وأنا محقوق به». قال ابن عباس: «یرید من عندی». وقوله: ﴿قَالَ إِنَّمَآ أُوتِیتُهُۥ عَلَىٰ عِلۡمٍ عِندِیٓ﴾ قال قتاده: «علی …

بیشتر بخوانید »

آیا همه چیز رو از الله می دانید؟(۲)

آنچه که درباره‌ی فرموده‌ی:  ﴿وَلَئِنۡ أَذَقۡنَٰهُ رَحۡمَهٗ مِّنَّا مِنۢ بَعۡدِ ضَرَّآءَ مَسَّتۡهُ لَیَقُولَنَّ هَٰذَا لِی ﴾ «و اگر پس از سختی و رنجی که به او رسیده، از سوی خویش نعمت  و بخشایشی به او بچشانیم، به‌طور ‌قطع می‌گوید: این نعمت و خوشی، حق من است». آمده است. هدف والله اعلم از عنوان این باب، هشدار نسبت به این مطلب …

بیشتر بخوانید »

آیا همه چیز رو از الله می دانید؟(۱)

«و اگر پس از سختی و رنجی که به او رسیده، از سوی خویش نعمت  و بخشایشی به او بچشانیم، به‌طور ‌قطع می‌گوید: این نعمت و خوشی، حق من است». مجاهد می‌گوید: «یعنی این نعمت به وسیله‌ی زحمت و تلاش خودم به دست آمده و من استحقاق آن را دارم». ابن عباس می‌گوید: «منظورش این است که این نعمت از …

بیشتر بخوانید »

کسی که چیزی را مسخره کند که در آن نام خدا یا آیه‏ ی قرآن یا نام پیامبر صلی الله علیه و سلم وجود دارد(۵)

در عبارت: (أنه قال رجل فی غزوه تبوک) نام این مرد را جایی نیافتم. به همین دلیل نامش در همه‌ی روایاتی که دیده‌ام مبهم است. ولی نام عده‌ای از کسانی که آیه‌ی فوق درباره‌شان نازل شده، با اختلاف روایات درباره‌ی سخنانی که گفتند، وارد شده است. در برخی از روایات، آنان همان سخنانی گفتند که مؤلف ذکر کرده است. از …

بیشتر بخوانید »

کسی که چیزی را مسخره کند که در آن نام خدا یا آیه‏ ی قرآن یا نام پیامبر صلی الله علیه و سلم وجود دارد(۴)

 (از ابن عمر، محمد بن کعب، زید بن اسلم و قتاده – این حدیث از مجموع روایت‌های اینان است – روایت است که مردی در غزوه‌ی تبوک گفت: «مانند این قاریان‌مان، شکم گنده‌تر، دروغگوتر و ترسوتر موقع رویارویی با دشمن ندیدیم. منظورش، رسول الله صلی الله علیه و سلم و یاران قاری‌اش بود. عوف بن مالک به او گفت: دروغ …

بیشتر بخوانید »

کسی که چیزی را مسخره کند که در آن نام خدا یا آیه‏ ی قرآن یا نام پیامبر صلی الله علیه و سلم وجود دارد(۳)

درباره‌ی آیه‌ی: ﴿إِن نَّعۡفُ عَن طَآئِفَهٖ مِّنکُمۡ نُعَذِّبۡ طَآئِفَهَۢ﴾ ابن کثیر می‌گوید: «یعنی از همه‌ی شما گذشت نمی‌کنیم و باید برخی از شما را عذاب بدهیم». ﴿بِأَنَّهُمۡ کَانُواْ مُجۡرِمِینَ﴾ چون آنان با این گفته‌ی زشت و ناپسند، مجرم و گناهکارند».[۱] برخی گفته‌اند: منظور از طائفه در آیه‌ی فوق، مخشی بن حُمیر است که نامش را عبدالرحمن گذاشت و خدا از …

بیشتر بخوانید »

کسی که چیزی را مسخره کند که در آن نام خدا یا آیه‏ ی قرآن یا نام پیامبر صلی الله علیه و سلم وجود دارد(۲)

یعنی هرکس این کار را بکند به خاطر اهانت به ربوبیت و رسالت، کافر می‌شود چرا که این کار با توحید منافات دارد. از این رو دانشمندان اسلامی اتفاق نظر دارند که هرکس خدا، قرآن و پیامبر را مسخره نماید، کافر می‌شود.  پس بنا به اجماع همه‌ی علما هرکس خدا یا قرآن یا پیامبر صلی الله علیه و سلم یا …

بیشتر بخوانید »

کسی که چیزی را مسخره کند که در آن نام خدا یا آیه‏ ی قرآن یا نام پیامبر صلی الله علیه و سلم وجود دارد(۱)

خدای متعال می‌فرماید: ﴿وَلَئِن سَأَلۡتَهُمۡ لَیَقُولُنَّ إِنَّمَا کُنَّا نَخُوضُ وَنَلۡعَبُۚ قُلۡ أَبِٱللَّهِ وَءَایَٰتِهِۦ وَرَسُولِهِۦ کُنتُمۡ تَسۡتَهۡزِءُونَ ۶۵﴾ [التوبه: ۶۵]: «و اگر آنان را بازخواست کنی، می­گویند: ما فقط شوخی و بازی می‏کردیم. بگو: آیا الله، و آیات و پیامبرش را به مسخره می­گیرید؟». از ابن عمر، محمد بن کعب، زید بن اسلم و قتاده – این حدیث از مجموع روایت‌های …

بیشتر بخوانید »

نیازت را فقط از الله آن ذات یگانه بخواه (۱)

لطف الله متعال بسیار نزدیک و او شنوا و اجابتگر است . کوتاهی وکمی از ماست مانیاز مبرم داریم به اینکه الله بی نیاز را با تضرع و زاری بخوانیم و ناامید نشویم انسان نباید بگوید:خیلی دعا می کنم قبول نمی شود. بلکه جبین بر خاک بساییم و از صمیم قلب ورد مبارک یا ذوالجلال والاکرام را بخوانیم و نام های زیبایش …

بیشتر بخوانید »

نگه داشتن حرمت نام های خدای متعال و تغییر اسم به خاطر آن (۲)

بعضی از علماء گفته‌اند: «پیامبر صلی الله علیه و سلم در فرموده‌ی: «إن الله هو الحَکم، وإلیه الحُکم»، جمله‌ی اول را با خبر، به صورت معرفه آورده و ضمیر فصل را در آن ذکر کرده و این نشان دهنده‌ی حصر است و بیان می‌دارد که این وصف، مختص الله است و به غیر خدا مربوط نیست[۱]». گفته‌ی: (وإلیه الحُکم) یعنی …

بیشتر بخوانید »

آیا باید خدا را از روی ترس و امیدواری پرستش کرد؟

بلی باید خدا را از روی ترس از عقاب و امیدوار بودن به رحمت او پرستش کنیم چنانکه می فرماید : {ادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا} الأعراف (۵۶). او را با بیم وامید بخوانید. رسول اللهﷺمیفرماید : أسأل الله الجنه و أعوذ به من النار (متفق علیه). بهشت را از خداوند میخواهم، و از آتش جهنم به او پناه میبرم.

بیشتر بخوانید »

نگه داشتن حرمت نام های خدای متعال و تغییر اسم به خاطر آن(۱)

از ابوشریح روایت است که کنیه‌اش، ابوالحکم بود، پیامبر صلی الله علیه و سلم به او گفت: «همانا الله حَکَم است و همه‌ی حُکم‌ها به او برمی‌گردد». او گفت: قوم من هرگاه در قضیه‌ای اختلاف داشته باشند، پیش من می‌آیند و من هم در میان شان داوری می‌کنم. هر دو طرف اختلاف به داوری من راضی می‌شوند. پیامبر صلی الله …

بیشتر بخوانید »

نامگذاری به قاضی القضات و مانند آن (۳)

ابن ابی جمره می‌گوید: «حدیث مذکور، رعایت ادب در هر چیزی را نشان می‌دهد؛ زیرا نهی از نامگذاری به «ملک الأملاک» و تهدید بر آن، مقتضی منع از این کار به طور مطلق می‌باشد؛ خواه کسی که این اسم را بر خود نهاده، منظورش این باشد که پادشاه پادشاهان روی زمین است یا پادشاه برخی از پادشاهان روی زمین است، …

بیشتر بخوانید »

نامگذاری به قاضی القضات و مانند آن (۲)

ابن قیم می‌گوید: «از آنجا که ملک و فرمانبرداری فقط از آنِ خدای یکتاست و جز او مالک حقیقی وجود ندارد، از این رو پست‌ترین و خوارترین اسم از نظر خدا و اسمی که بیشتر خدا را به خشم می‌آورد، اسم «شاهان شاه» یعنی «ملک الملوک» و «سلطان السلاطین» (پادشاه پادشاهان) است؛ چون این اسم برای کسی غیر از الله …

بیشتر بخوانید »