لایقال السلام علی الله (نباید گفت: سلام بر خدا) (۳)

ابن قیم می‌گوید: «هر دو قول درست است زیرا: هرکس خدا را با نام‌های زیبایش می‌خواند و دعا می‌کند، برای هر خواسته و نیازی به اسم متناسب با آن خواسته توسل می‌کند و از خدا می‌خواهد، تا جایی که گویی دعا کننده برای مطرح کردن خواسته‌اش از خدا، یکی از نام‌های خدا را به عنوان شفیع انتخاب کرده و آن را وسیله قرار داده است. پس وقتی بنده می‌گوید: «رب اغفرلی وتب علی، إنک أنت التواب الرحیم الغفور»: «پروردگارا! مرا ببخشای و توبه‌ام را بپذیر؛ چرا که به راستی تو توبه پذیر و مهربان و بخشنده‌ای»؛ در اینجا دو چیز را از خدا خواسته و به وسیله‌ی دو اسم از اسماء خدا که با خواسته‌اش تناسب دارد، به سوی خدا متوسل شده است. این گونه دعاها خیلی زیادند.

پس از روشن شدن این مطلب، باید گفت از آنجا که در سلام کردن، دعا و درخواست سلامتی که مهمترین نیاز انسان است، مطرح است؛ از این رو لفظ سلام کردن را با صیغه‌ی اسمی از اسماء خدای متعال که با دعایش تناسب دارد، آورده است؛ چون خدا سلام است و سلامتی از وی خواسته می‌شود.

بنابراین لفظ سلام، دو معنا دارد:

اول- ذکر و نام خدای متعال، همان‌طور که در حدیث ابن عمر آمده است.

دوم- درخواست سلامتی که مورد نظر فرد مسلمان است. پس عبارت: «سلام علیکم» دربردارنده‌ی دو چیز است: ۱) اسمی از اسماء خدا ۲) درخواست سلامتی از خدا. سخن ابن قیم  رحمه الله در اینجا تمام شد[۱].

 

 

(برگرفته از شرح تیسیر العزیز کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)

[۱]– بدائع الفوائد، ۲/۶۱۰- ۶۱۶، عالم الفوائد.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …