admin

فرقه اباضیه

فرقه اباضیه   «اباضیه»:[۱] فرقه‌ای از فرق خوارج[۲] به شمار می‌آید که مؤسس و رئیس آن: «عبدالله بن أباض تمیمی» (متوفی ۸۰ ه‍) می‌باشد. این فرقه، از لحاظ آراء و افکار نزدیکترین فرقه از میان فرق خوارج، به جماعت اسلامی به شمار می‌آیند، آن‌ها نسبت به دیگر فرق خوارج از دروغ و غلو، بسیار دور و به اعتدال و میانه روی، …

بیشتر بخوانید »

«مصادر و منابع فقهی شیعه‌ی زیدیه»

«مصادر و منابع فقهی شیعه‌ی زیدیه» «المجموع الفقهی»: اثر امام زیدبن علی زین العابدین. «الروض النضیر، شرح مجموع الفقه الکبیر»: اثر«امام شرف الدین حسین بن الحیمی الیمنی». وی قبل از تکمیل نمودن این کتاب، به سال ۱۲۲۱ه‍ درگذشت و پس از او «سیدتقی عباس بن احمد حسنی»، عهده‌دار تکمیل این کتاب شد، و آن را تکمیل نیزکرد. «الازهار فی فقه …

بیشتر بخوانید »

ائمه و بزرگان مشهور زیدیه

ائمه و بزرگان مشهور زیدیه مشهورترین ائمه زیدیه عبارتند از امام هادی، یحیی بن حسین زاهد بن قاسم (متوفی ۲۹۸ه‍). حسن بن زیدبن محمد بن اسماعیل (متوفی ۲۵۰ه‍). قاسم بن ابراهیم علوی (متوفی ۴۵۵). محمد بن اسماعیل صنعانی (متوفی ۸۵۲ه‍). وی نویسنده‌ی کتاب «سبل السلام» می‌باشد، کتابی که دراصل شرح «بلوغ المرام من أدله الاحکام» نوشته‌ی حافظ ابن حجر می‌باشد. …

بیشتر بخوانید »

بیوگرافی مؤسس مذهب زیدیه

بیوگرافی مؤسس مذهب زیدیه[۱] مؤسس مذهب زیدیه، «زیدبن علی بن زین العابدین بن حسین بی‌علی بن ابی طالب» می‌باشد. ایشان به سال ۸۰ و یا ۷۵ هجری قمری، زاده شد، و به کمال روحانی و جسمانی معروف و مشهور بود. زیدبن علی، نسبت به دیگر ائمه‌ی شیعه، از لحاظ رأی ثابت‌تر و از جهت عقیده نیز، صحیحتر می‌باشد که از …

بیشتر بخوانید »

علائم و نشانه‌هایی که بر ائمه و بزرگان حنابله دلالت دارند

  ردیف علامت و نشانه معنی و مفهوم ۱ م. خ محمد بن احمد خلوتی (متوفی ۱۰۸۸ ه‍) ۲ ع عبدالرحمن بن یوسف البهوتی (متوفی۱۰۸۹ ه‍) ۳ غ غنام بن محمد النجدی الدمشقی (متوفی ۱۲۴۰ ه‍) ۴ م. ر مرعی بن یوسف بن ابی بکر(متوفی ۱۰۳۳ ه‍) ۵ المص این علامت، مختصر واژه‌ی «المصنف» می‌باشد. و مرادش: «محمدبن احمد فتوحی» مشهور به «ابن نجار»، …

بیشتر بخوانید »

اصطلاحات اعلام در مذهب حنبلی

اصطلاحات اعلام در مذهب حنبلی «القاضی»: علماء و فقهای متقدم حنابله، واژه‌ی «القاضی» را برای علامه محمد بن حسین الفراء، ملقب به «ابویعلی الکبیر» اطلاق می‌کنند. و همچنین اگر فقهاء در کتاب‌هایشان، «ابویعلی» گفتند، مراد از آن، علامه محمد بن حسین الفراء می‌باشد، اما اگر «ابویعلی الصغیر» گفتند، مرادشان «محمد»، فرزند علامه محمد بن حسین الفراء و نویسنده‌ی کتاب «الطبقات» …

بیشتر بخوانید »

معاجم (فرهنگ‌نامه‌های) اصطلاحات در فقه حنبلی

معاجم (فرهنگ‌نامه‌های) اصطلاحات در فقه حنبلی کتاب «المطلع علی ابواب المقنع» اثر: شیخ محمد بن ابی الفتح البعلی الحنبلی (متوفی ۷۰۹ه‍). در حقیقت این اثر، شرحی برای اصطلاحات فقهی، و الفاظ غریب و نامأنوس کتاب «المقنع»، نوشته‌ی ابن قدامه می‌باشد. نویسنده در این کتاب، مباحث لغت را به زیبایی هرچه تمام، به تصویر کشیده و فوائد و نکاتی را در …

بیشتر بخوانید »

مصادر و منابع فقه حنبلی (۴)

 مصادر و منابع فقه حنبلی (۴) کتاب «الشافی» موسوم به «الشرح الکبیر»: اثرامام عبدالرحمن بن ابوعمر، محمد بن احمد بن قدامه المقدسی (متوفی ۶۸۲ه‍). نویسنده در این کتاب به شرح کتاب «المقنع» (نوشته موفق الدین ابن قدامه) پرداخته است. دو فائده: فائده‌ی اول: از میان متون فقه حنبلی، سه کتاب به شهرت بس بزرگ و سترگ، دست یافته‌اند: «مختصرالخرقی»: شهرت …

بیشتر بخوانید »

مصادر و منابع فقه حنبلی (۳)

مصادر و منابع فقه حنبلی (۳) کتاب گرانسنگ و مفید «الفروع»: اثر «شیخ شمس‌الدین محمد بن مفلح» (متوفی ۷۶۳ه‍). «مُنتهی الارادات فی جمع المقنع مع التنقیح وزیادات»: اثر «شیخ تقی الدین محمد بن ابراهیم الفتوحی المصری» مشهور به «ابن نجار» و متوفی ۹۷۲ ه‍ . ق. این کتاب از جمله‌ی معتمدترین کتب متأخرین به شمار می‌آید که مسائل و احکام …

بیشتر بخوانید »

مصادر و منابع فقه حنبلی (۲)

«المستوعب»: اثر علامه محمد بن عبدالله بن حسین السامُرِّی (به ضم میم و کسر راء مشدده) و متوفی ۶۱۶ ه‍ . این اثر، کتابی است که از الفاظ و واژه‌هایی بسیار مختصر، و از معانی و فوائدی بس زیاد برخوردار است. نویسنده در خطبه‌ی کتابش چنین می‌گوید که وی این کتاب را از میان این کتاب‌ها گردآوری و تدوین نموده …

بیشتر بخوانید »

مصادر و منابع فقه حنبلی (۱)

مصادر و منابع فقه حنبلی (۱) از مهم‌ترین و بارزترین کتب تألیف شده در فقه حنبلی، می‌توان به این تصنیفات و نوشته‌ها اشاره کرد: «مختصرالخرقی»: اثر ابوالقاسم عمر بن حسین بن عبدالله (متوفی ۳۳۴ ه‍). این کتاب از زمره‌ی نخستین کتاب‌هایی می‌باشد که در فقه حنبلی نگاشته شده و هیچ کتابی به سان آن به مذهب حنبلی خدمت نکرده است …

بیشتر بخوانید »

حروفی که در مذهب حنابله، بیانگر اختلاف‌اند

حروفی که در مذهب حنابله، بیانگر اختلاف‌اند حروفی که در مذهب حنابله، بیانگر اختلاف‌اند، عبارتند از[۱] «حتّی»: این حرف در اختلافی که قوی است، استعمال می‌شود. به عنوان مثال: فقهاء می‌گویند: «لا تجوز الصلوه فی اوقات النهی حتّی ماله سبب»، یعنی نماز در اوقات ممنوعه درست نمی‌باشد حتی نمازهایی که دارای سبب خاصی هستند (مانند: تحیه المسجد و تحیه الوضو …

بیشتر بخوانید »

اصطلاحات «ابن مفلح» در کتاب «الفروع»

اصطلاحات «ابن مفلح» در کتاب «الفروع» «علی الأصَحّ»: یعنی براساس صحیح‌ترین روایت از میان دو روایت (مراد روایت امام است). «فی الأصح»: یعنی «أصح الوجهین»: یعنی بر اساس صحیح‌ترین وجه از میان دو وجه (مراد اقوال شاگردان و صاحبان مذهب است.) «وعنه کذا» یا «و قیل کذا»: این اصطلاح، دال بر این است که مسئله‌ی پیشین، بر خلاف آن است. …

بیشتر بخوانید »

اصطلاحات فقهاء در مذهب حنابله (۵)

اصطلاحات فقهاء در مذهب حنابله (۵) اصطلاح «الشرح»: هرگاه اصطلاح «الشرح» در کتاب‌های حنابله اطلاق گردد، مراد از آن «شرح المقنع» موسوم به «الشافی» اثر «شمس الدین ابن ابی عمر المقدسی» می‌باشد. «ابن بدران» پس ازبیان این مطلب می‌گوید: [۱] این اصطلاحی خاص است وگرنه قاعده‌ی کلی این است که هرگاه «شارح متن» اصطلاح «شرح» یا «شارح» را اطلاق کند …

بیشتر بخوانید »

اصطلاحات فقهاء در مذهب حنابله (۴)

اصطلاحات فقهاء در مذهب حنابله (۴) «الفتاوی والاقوال فی المذهب»: فقهای مذهب حنبلی، با تلاش‌ها و کوشش‌های بی‌وقفه‌ی خویش، میراث فقهی را پربار ولوای فقاهت مذهب امام احمد را به اهتزاز درآوردند و به گردآوری مَرویات امام پرداختند و توجه و عنایت شایانی را بدان نمودند. اینان در عمل تحقیقی خود و در راستای ترجیح اقوال و مقایسه‌ی میان آرای …

بیشتر بخوانید »

اصطلاحات فقهاء در مذهب حنابله (۳)

 اصطلاحات فقهاء در مذهب حنابله (۳) اصطلاح «القولان»: گاهی اوقات امام احمد به طور صریح و منصوص، به ذکر آن دو قول می‌پردازد (چنان‌که ابوبکر عبدالعزیز درکتاب «الشافی» بدین نکته اشاره نموده است) و گاهی نیز امام احمد به طور صریح و منصوص به بیان یکی از آن دو قول می‌پردازد و به دیگری اشاره‌ای کوتاه می‌نماید. و گاهی نیز، …

بیشتر بخوانید »

اصطلاحات فقهاء در مذهب حنابله (۲)

اصطلاح «عنه»: مراد امام احمد بن حنبل می‌باشد. اصطلاح «نصاً»: مراد روایتی می‌باشد که به طرف امام احمد منسوب است. اصطلاح «المذهب کذا»: فقهاء و شاگردان امام احمد، این اصطلاح را در مسائلی که به نص و یا اشاره‌ی خود امام می‌باشد استفاده می‌کنند. و نیز در مسائلی که صاحبان مذهب، از قول و تعلیل امام مذهب، تخریج و استنباط …

بیشتر بخوانید »

اصطلاحات فقهاء در مذهب حنابله (۱)

اصطلاحات فقهاء در مذهب حنابله (۱) «المتقدمون»(فقهای متقدم و پیشین): فقهای متقدم، عبارتند از: امام احمد بن حنبل تا قاضی ابویعلی، محمد بن حسین الفراء (متوفی ۴۵۸ه‍).[۱] «المتوسطون» (فقهای میانه و وسط): فقهای متوسط، عبارتند از: «قاضی ابویعلی» تا «ابن مفلح الحفید برهان‌الدین ابراهیم بن محمد»، نویسنده‌ی کتاب «المبدع شرح المقنع» و متوفی ۸۸۴ ه‍. .[۲] «المتأخرون» (فقهای متأخر و …

بیشتر بخوانید »

اگر از امام احمد دو روایت نقل شود

اگر از امام احمد دو روایت نقل شود و دلیل و برهان یکی از آن دو روایت قولِ پیامبراکرم صلی الله علیه وسلم باشد (منوط به اینکه این قول پیامبر، عام باشد) و دلیل و برهان روایت دیگر، قول یکی از صحابه باشد (منوط به اینکه این قولِ صحابه، خاص باشد، و بتوان با آن عموم را خاص کرد) ، …

بیشتر بخوانید »

اگر از امام احمد پیرامون مسئله‌ای، دو قول نقل گردد و پس از آن، امام احمد یکی از آن دو قول را دو مرتبه ذکر کند

اگر از امام احمد پیرامون مسئله‌ای، دو قول نقل گردد و پس از آن، امام احمد یکی از آن دو قول را دو مرتبه ذکر کند و یا تفریعی را بر یکی ازآن دو تعلیق نماید، دراین صورت، قولی که دو مرتبه ذکرشده، و یا برآن تفریعی صورت گرفته است جزء مذهب امام احمد، به شمار می‌آید. و برخی از …

بیشتر بخوانید »

مذهب امام احمد، قولی است که به تحسین آن پرداخته است.

اگر امام احمد، از میان دو قول متعارض، به تعلیل یکی از آن دو و تحسین دیگری پرداخت، در این صورت مذهب امام احمد، همان قولی است که به تحسین آن پرداخته است. و برخی از فقهاء نیز بر این باورند که مذهب امام احمد، همان قولی است که آن را تعلیل نموده است. «ابن حمدان» می‌گوید: «این نظریه، از …

بیشتر بخوانید »

حدیث و یا اثری که جزء مذهب امام احمد می‌باشد

آنچه را امام احمد، از سنت [پیامبر] و یا اثر [صحابه] روایت کند و یا به «تصحیح» و یا «تحسین» آن بپردازد و یا از سند آن اظهار خرسندی کند و یا آن را در کتاب‌هایش نقل نماید و به رد آن نپردازد و برخلاف آن فتوا ندهد، این صورت‌ها بیانگر آن است که این چنین حدیث و یا اثری، …

بیشتر بخوانید »

بهتر و سزاوارتر به عمل، همان قولی می‌باشد که موافق با یکی از مذاهب است.

اگر یکی از دو قول متعارضِ امام احمد، موافق یکی دیگر از مذاهب باشد در این صورت آیا قول راجح، همان قول موافق است یا مخالف؟ در این زمینه، فقهاء اختلاف کرده‌اند: «علامه ماوردی» می‌گوید: «بهتر و سزاوارتر به عمل، همان قولی می‌باشد که موافق با یکی از مذاهب است.»[۱] [۱]– الانصاف ( ۱۲/۲۴۳)

بیشتر بخوانید »

اگر از امام احمد پیرامون مسئله‌ای دو قول نقل شد

اگر از امام احمد پیرامون مسئله‌ای دو قول نقل شد و بررجوعش از یکی از دو قول، نه از خودش و نه از شاگردانش چیزی نقل نشد، در این صورت اگرامکان جمع و توفیق بین دو قول [اگر چه به حمل عام برخاص و مطلق بر مقید باشد] بود در این صورت هر دو قول، از زمره‌ی مذهب امام احمد …

بیشتر بخوانید »

اگر امام احمد بگوید «ولو قال قائل» یا «لو ذهب ذاهب الی کذا» و یا «وقد ذهب قول الی کذا»

اگر امام احمد، حکم مسئله‌ای را بیان کند و پس از آن، اینطور گوید: «ولو قال قائل» یا «لو ذهب ذاهب الی کذا» و یا «وقد ذهب قول الی کذا»، مرادش این است که در نزد وی، همان قول نخست، قول معتبر است که خودش بدان اشاره کرده است و این قولِ دوم (که مخالف قول نخست است)، مذهب وی …

بیشتر بخوانید »

اگر امام احمد در جواب بگوید «قال فلان کذا»

هرگاه از امام احمد، درباره‌ی مسئله‌ای سؤال شود و ایشان نیز در جواب «قال فلان کذا» [برخی از علماء چنین گفته‌اند که…] گوید، برخی از فقهاء بر این باورند که جواب این مسئله، از زمره‌ی مذهب امام احمد به شمار نمی‌آید (و هدف وی فقط نقل قول است) و برخی دیگر از فقهاء نیز بر این عقیده‌اند که آن مسئله، …

بیشتر بخوانید »

فتوای امام احمد از زمره‌ی مذهبش به شمار می‌آید

اگر از امام احمد پیرامون مسئله‌ای سؤال شود و ایشان نیز در بیان حکم آن، اختلاف بزرگان را به تصویر کشد، و دو مرتبه نیز از همان مسئله از ایشان سؤال شود و ایشان در بیان حکم آن توقف کند، و در مرتبه‌ی سوم که ازایشان سؤال می‌شود، اگر درباره‌ی آن فتوایی را صادرکرد، پس قول معتبر، همان قولی است …

بیشتر بخوانید »

حکم مسائلی که معلول به یک علت هستند

اگر در جایی امام احمد، حکم مسئله‌ای را بیان کند و علت آن را نیز ذکر نماید، سپس همین علت در مسائلی دیگر نیز یافته شد، حکم این مسائل نیز همانند مسئله‌ی نخست می‌باشد که همه معلول به یک علت هستند. و برخی از فقهاء می‌گویند: حکم این مسائل به سان مسئله‌ی نخست نمی‌باشد، اگر چه همه، معلول به یک …

بیشتر بخوانید »

سکوت امام احمد هنگام اعتراض بر فتوای او

اگر امام احمد در مسئله‌ای فتوایی صادر کند، سپس از جانب کسی بر او اعتراض شود و ایشان نیز سکوت کند و چیزی نگوید، این سکوتِ امام احمد، دو صورت دارد: یا بیانگر رجوع وی می‌باشد، و یا بر رجوع وی از فتوایش، دلالت نمی‌کند بلکه این نوع از سکوت، سکوتی مبتنی برتدبر وتأمل در مسئله، و یا مبتنی بر …

بیشتر بخوانید »

واژه «زَعَمَ» و یا «زعموا» بر چه چیزی دلالت دارد؟

هرگاه از امام احمد، درباره‌ی مسئله‌ای سؤال شود که قبلاً غیراو پیرامون آن فتوا داده است، و آن فتوا مورد پسند وی نیز نمی‌باشد و با این وجود امام احمد در پاسخ چنین می‌گوید: «زَعَمَ» و یا «زعموا»، این واژه‌ها و جملات، بر این امر دلالت می‌کنند که این فتوا، جزء مذهب او نمی‌باشد.[۱] [۱]– مفاتیح الفقه الحنبلی ( ۲/۳۰)

بیشتر بخوانید »

اصطلاحات فقهی امام احمد (۶)

  ۶- اصطلاحاتی که به وسیله‌ی آن‌ها امام احمد اعلام می‌کند که این مسائل از مذهب ایشان می‌باشند، اما با حالتی از ضعف که موجب رد نمی‌شود این اصطلاحات عبارتند از: هرگاه از امام پیرامون مسئله‌ای سؤال شود و ایشان نیز در جواب «أجبن عنه» [از این مسئله می‌ترسم و نسبت به آن دودل هستم] گوید، تمام علمای مذهب (بنا …

بیشتر بخوانید »

اصطلاحات فقهی امام احمد (۵)

۵- اصطلاحاتی که بر تسویه و برابری حکم، درنزد برخی از علماء دلالت می‌نمایند، و اصطلاحاتی که بر تفاوت حکم در نزد برخی دیگر از علماء دلالت می‌کنند، عبارتند از اگر از امام احمد پیرامون مسئله‌ای سؤال شود و ایشان نیز پاسخ آن را بدهد، سپس از مسئله‌ی دیگری از ایشان سؤال شود و ایشان در پاسخ بدان بگوید: «ذاک …

بیشتر بخوانید »

اصطلاحات فقهی امام احمد (۴)

  ۴- اصطلاحاتی که بیانگر «اباحت» هستند، عبارتند از همه‌ی علماء، بر این امر متفق‌اند که این اصطلاحات امام احمد: «لابأس» یا «أرجوا أن لا بأس» یا «لا نری به بأساً»، دال بر «اباحت» می‌باشند.

بیشتر بخوانید »

اصطلاحات فقهی امام احمد (۳)

  ۳- «اصطلاحات تحریم» این قول امام احمد: «هذا حرام»، بیانگر «حرمت صریح» است. و اگر امام احمد «هذا حرام» گفت و پس ازآن «اکرهه» یا «لا یعجبنی» گوید، این اصطلاحات دال بر «حرمت» می‌باشد و برخی نیز گفته‌اند: این اصطلاحات بیانگر «کراهیت» هستند.[۱] و اگر «أکره کذا» یا «لا یعجبنی» یا «لا أحبه» یا «لا أستحسنه» و یا «یفعل …

بیشتر بخوانید »

اصطلاحات فقهی امام احمد (۲)

  ۲- «اصطلاحات نُدب (مستحب)» اگر امام احمد از این اصطلاحات استفاده کند: «اُحبّ کذا» یا «یعجبنی» یا «اَعجب الیِّ» یا «هذا حسن» یا «أحسن» یا «أستحسن کذا» یا «أستحبّ کذا» و یا «أختار کذا»، تمام این اصطلاحات – بنا به قول صحیح مذهب که جمهور اصحاب مذهب، نیز بر آن می‌باشند – دال بر استحباب ونُدب می‌باشند. [۱] و …

بیشتر بخوانید »

اصطلاحات فقهی امام احمد (۱)

اصطلاحات فقهی امام احمد (۱) اصطلاحات فقهی امام احمد یا «صریح در حکم» است – به طوری که احتمال چیز دیگری را نداشته باشد – و یا «ظاهر در حکم» است- این طورکه احتمال معنای غیرش را نیز داشته باشد – و یا محتمل دوچیز- و یا بیشتر- به طوریکسان باشد. و تفصیل و توضیح این اصطلاحات به شرح زیر …

بیشتر بخوانید »

تعدّد روایات امام احمد

تعدّد روایات امام احمد فردی که فقه حنابله را مورد تحقیق و پژوهش قرار می‌دهد، در آن مسائلی را می‌بیند که پیرامون یک مسئله چند روایت از امام احمد، درباره‌ی آن نقل شده است. در حقیقت این «تعدد روایات از امام احمد»، معلول چند علت است که در ذیل به مهمترین آن‌ها اشاره می‌گردد که عبارتند از: گاهی امام احمد …

بیشتر بخوانید »

کشورهایی که مذهب حنابله در آن‌ها انتشار یافت

کشورهایی که مذهب حنابله در آن‌ها انتشار یافت امام احمد به سال ۲۴۱ ه‍ . ق درگذشت و چهره در نقاب خاک کشید، و مذهبش نیز در برخی از بلاد، مانند بغداد، مصر، فلسطین و نجد، انتشار یافت. ولی به جهت اسباب و عواملی که در زیر بدان‌ها اشاره می‌گردد، پیروانش در اقلیت بسیار کمی، به سر می‌برند. این اسباب …

بیشتر بخوانید »

«حدیث ضعیف و امام احمد»

«حدیث ضعیف و امام احمد» مشهور است که امام احمد در مسائل فقهی و احکام شرعی به احادیث ضعیف، استناد و استدلال می‌جسته است، ولی چیزی که در این مبحث، دانستنش مناسب می‌نماید، این است که امام احمد، احادیث را (مانند اینکه پس از وی معروف شد) به «صحیح»، «حسن» و «ضعیف» تقسیم نمی‌کرد، بلکه ایشان، حدیث را به دو …

بیشتر بخوانید »

دلایل و براهین فقهی حنابله در استنباط مسائل

دلایل و براهین فقهی حنابله در استنباط مسائل با نظر انداختن در اقوال، نظریات، تفریعات و تطبیقات فقهی امام احمد و شاگردان ایشان، برای ما واضح و روشن می‌گردد که آن‌ها در استنباط و استخراج مسائل فقهی، بر دلایل و براهین ذیل اعتماد و تکیه می‌کردند: قرآن کریم. سنت نبوی. فتاوای صحابه. اجماع. قیاس. استصحاب. مصالح مرسله. سد ذرائع.

بیشتر بخوانید »

شاگردان امام احمد

شاگردان امام احمد امام احمد، از شاگردان زیادی برخوردار می‌باشد که برخی از آن‌ها از وی فقط حدیث، و برخی نیز فقه و حدیث را فراگرفتند. آن‌ها آنچه را از امام احمد فراگرفته بودند، به رشته‌ی تحریر درآوردند و با این کارشان بزرگترین خدمت را در راه نشر و پخش علم و دانشِ استاد خویش، نمودند. از مشهورترین شاگردان امام …

بیشتر بخوانید »

اساتید امام احمد بن حنبل

اساتید امام احمد بن حنبل امام احمد، علم و دانش را از تعداد بی‌شماری از مشایخ – که تعدادشان بنا به قول ابن جوزی در کتاب «مناقب امام احمد» به صدنفر می‌رسد – فراگرفت که هر کدام از آن‌ها تأثیر خاصی را در اخذ حدیث و فقه، بر امام احمد بن حنبل بر جای گذاشت. در فراگیری حدیث، بیشترین تأثیر …

بیشتر بخوانید »

امام احمد از دیدگاه علماء و صاحب نظران اسلامی

امام احمد از دیدگاه علماء و صاحب نظران اسلامی[۱] امام احمد، به وسیله‌ی علم و دانش خویش – به ویژه علم حدیث – مشهور و معروف شد و زبان زد و انگشت نمای مردم قرار گرفت. وی پیوسته در بحبوحه‌ی جوانی‌اش به تحصیل و فراگیری علم و دانش می‌پرداخت و از محضر طلایه‌داران و پیشقراولان عرصه‌ی علم و دانش و …

بیشتر بخوانید »

بیوگرافی مؤسس مذهب حنبلی (امام احمد بن حنبل)

بیوگرافی مؤسس مذهب حنبلی (امام احمد بن حنبل) مؤسس و رئیس مذهب حنابله: «احمد بن محمد بن حنبل بن هلال ابو عبدالله الشیبانی» می‌باشد. وی به سال ۱۶۴ ه‍  در بغداد زاده شد و در همانجا نیز پرورش یافت و رشد و نمو نمود. علم و دانش را از علماء و فقهای بغداد فراگرفت و سفرهای زیادی را به سوی بلاد …

بیشتر بخوانید »

«معاجم (فرهنگ لغت‌های) اصطلاحات فقهی شافعی»

«معاجم (فرهنگ لغت‌های) اصطلاحات فقهی شافعی» کتاب «غریب الالفاظ التی استعملها الفقهاء»: اثر شیخ محمد بن احمد بن ازهر الهروی، ابومنصور (متوفی ۳۷۰).[۱] نویسنده در این کتاب، الفاظی را که مورد استعمال فقهاء می‌باشد، در یک مجلد گردآوردی و تدوین نموده است. و این کتاب – در تفسیرو توضیح لغات (و اصطلاحاتی که) متعلق به فقه می‌باشد – جزء کتب …

بیشتر بخوانید »