بیوگرافی مؤسس مذهب زیدیه

بیوگرافی مؤسس مذهب زیدیه[۱]

مؤسس مذهب زیدیه، «زیدبن علی بن زین العابدین بن حسین بی‌علی بن ابی طالب» می‌باشد. ایشان به سال ۸۰ و یا ۷۵ هجری قمری، زاده شد، و به کمال روحانی و جسمانی معروف و مشهور بود. زیدبن علی، نسبت به دیگر ائمه‌ی شیعه، از لحاظ رأی ثابت‌تر و از جهت عقیده نیز، صحیحتر می‌باشد که از علم و معرفتی بس زیاد و فراوان، برخوردار بود.

ایشان فقه را از پدرشان فراگرفت و با تربیت و پرورش نیک و شایسته‌ای نیز رشدونمو نمود، و به درجه‌ای رسید که کعبه‌ی آمال مردمان، در راستای کسب علم و دانش و حکمت و فرزانگی قرارگرفت.

عده‌ای از مردمان (که بعدها به «زیدیه» مشهورشدند) نیز احکام فقهی زیادی را براساس مذهب ایشان گردآوردند و به روایت احادیث احکام، از حضرت زیدبن علی – که اونیز از آباء و اجداد خویش روایت کرده بود – توجه و عنایت ویژه‌ای را مبذول داشتند. واین گروه، جز به «زیدبن علی» به دیگر کسی از علویان که همطراز و هم عصر وی بودند اعتماد نداشتند. چنان‌که این گروه به جز احادیثی که از حضرت علی روایت شده‌اند، از دیگر صحابی‌ای [نه از حضرت ابوبکر و نه از حضرت عمر و نه از غیرآنان]، حدیثی را نمی‌گیرند چراکه آن‌ها فقط «زید بن علی» و آباء و اجدادش تا پیامبر اکرم ج را مؤثق و مورد اطمینان می‌دانند و به دیگران دراخذ حدیث، اعتمادی ندارند.

زیدیه (اتباع زید بن علی) در ادوار پیشین، بیشتر در عراق، شرق آسیا و جزیره، می‌زیسته‌اند و هم اکنون بیشتر آن‌ها در «یمن» موجود می‌باشند. یمنی که درآن دو مذهب انتشار یافت: یکی مذهب شوافع، و دیگری مذهب زیدیه.

و مشهوراست که زیدیه در «اصول دین»، مانند معتزله، و در فقه به سان احناف، هستند چرا که آن‌ها مانند معتزله، بر این باورند که اگر مرتکب گناه کبیره توبه نکند، برای همیشه در آتش دوزخ خواهد ماند و امام ابوحنیفه نیز پیوند و ارتباطی خاص با امام زید بن علی داشت (و زیدبن علی از شیوخ ایشان به شمار می‌آید.)

و مذهب زیدیه، از نزدیکترین فرق شیعه، به نسبت مذاهب دیگر اسلامی به شمار می‌آید، و اختلافی که میان آن‌ها و اهل سنت و جماعت موجود می‌باشد، در مسائل فقهی محدود و اندکی منحصر و خلاصه می‌شود که عبارتند از:

  • آن‌ها قائل به مسح خفّین نمی‌باشند.
  • آن‌ها، ازدواج با زنان اهل کتاب را حرام می‌دانند.
  • آن‌ها، ذبیحه‌ی غیر مسلمان را نیز حرام می‌دانند (اهل کتاب و غیر آن‌ها)

حضرت زید بن علی، برای اینکه خلافت را ازچنگال بنی امیه درآورد، علیه هشام بن عبدالملک، شورش کرد و مردمان را نیز علیه او شوراند، ولی دیری نپائید که «یوسف بن عمر ثقفی» (والی عراق) در برابرش قد عَلَم کرد و با لشکریانش به مصاف وی رفت. وقتی دو لشکر آهنگ جنگ و ستیز کردند، عده‌ی زیادی از اتباع و پیروان زید بن علی وی را در میدان کارزار تنها گذاشتند[۲] و بدین سان وی به سال ۱۲۲ هجری، شام شهادت را در مصاف با یوسف بن عمر ثقفی و لشکریانش نوشید. پس از شهادت ایشان، جسدمبارک ایشان را به دارآویختند و پس از مدتی نیزآن راسوزاندند و سرمبارکش را نیز نثارهشام بن عبدالملک نمودند.

[۱]– زیدیه از فرق معروف شیعه و پیرو «زیدبن علی بن حسین بن علی» (۷۹ – ۱۲۲ ه‍) هستند. امام ابوحنیفه می‌گوید: من فقیه‌تر و حاضرجوابتر و خوش بیانتر از او ندیدم.

علامه شهرستانی در کتاب الملل والنحل می‌گوید: « زیدیه امامت را در اولاد فاطمهل می‌دانند و در غیر ایشان کسی را به عنوان امام قبول ندارند و می‌گویند: هر فاطمی که عالم و زاهد و شجاع وسخی باشد و ادعای امامت کند و خروج نماید،  امام «واجب الطاعه» است خواه از اولاد حسن باشد و یا حسین.

زیدیه، قائل به عصمت ائمه و رجعت نیستند. و در مقابل امامت « فاضل » که امامت علیس باشد به امامت «مفضول» نیز قائل‌اند و می‌گویند: با وجود شخص فاضل، تعیین مفضول به امامت جایزاست و به همین دلیل حضرت ابوبکر و حضرت عمر و حضرت عثمان را که – به زعم آنان – «مفضول» بودند، امام می‌دانند و زید بن علی از شیوخ امام ابوحنیفه بود و امام ابوحنیفه سی هزار درهم برای او فرستاد و مردم را به یاری‌اش برانگیخت.

فرقه‌های زیدیه که در کتاب‌های فرق اسلامی نامشان آمده است از این قرارند: ابرقیه، ادریسیه،  جارودیه، جریریه، حسنیه، حسینیه، خشبیه، خلفیه، دُکینیه، ذکیریه، صباحیه، عجلیه، قاسمیه، مرثیه،  نعیمیه، یعقوبیه.

مذهب زیدیه در احکام و مسائل فقهی، با بقیه شیعیان مشترک است جز اینکه در اذان «حی علی خیرالعمل» را نمی‌گویند، و نماز را به امامت هر صالح و فاجری جایز می‌دانند. و قائل به ازدواج متعه و مؤقت نیستند و امر به معروف و نهی از منکر را واجب می‌دانند و به تقیه کردن قائل نیستند و همانند امام ابوحنیفه، قائل به قیاس هستند و عمل به «استصحاب» را درست می‌دانند. از علمای معروف زیدیه، «حسن بن صالح» (متوفی ۱۶۱ ه‍) و «حسن بن زید بن محمد» ملقب به «امام الداعی الی الحق» و «قاسم بن ابراهیم علوی» و نوه‌ی او «الهادی یحیی» می‌باشند. و از قدیمی‌ترین کتاب‌های ایشان در فقه، کتب «مجموع الحدیث» و «مجموع الفقه» است که آن دو را «مجموع الکبیر» گویند. و آن‌ها محتوی بر اخبار و فتواهایی است که از زید بن علی بن حسین رسیده است. [مترجم]

[۲]– بعد از اینکه هشام بن عبدالملک،  حضرت زیدبن علی را به زندان افکند و پنج ماه در زندان ماند، ایشان به مدینه و عراق بازگشت وگروهی از اهل کوفه او را به خروج برامویان ( هشام ) برانگیختند و در سال ۱۲۰ هجری چهل هزار تن ازمردم کوفه که بیشتر ایشان خوارج و پیروان علی بن ابی طالب بودند، با وی بیعت کردند. هنگام خروج وی، یوسف بن عمر ثقفی فرمانروای عراق بود. حضرت زید، دعوت خود را نخست بیش از یکسال در مخفیگاه‌هایی با پیروان خویش در میان می‌نهاد و چون گروهی را طرفدار خود یافت خروج کرد. درآن زمان یوسف بن عمرثقفی در «حیره» بود، جانشین او «حکم بن صلت» وی را از قیام زید، آگاه کرد، یوسف به «حکم بن صلت» دستور داد که آن قیام را فوراً سرکوب کن.

چون کار به جنگ کشید،  شیعیان کوفه او را اختیار کردند و گفتند که درباره‌ی شیخین (ابوبکر و عمر) چه می‌گویی؟ او گفت: من از پدرم جز سخن نیک درباره ایشان نشنیدم. آن‌ها گفتند: تو باید آن دو را لعن کنی و چون از آن کار سرباز زد،  وی را ترک کردند و او را به جز دویست نفر تنها گذاشتند. [مترجم]

مقاله پیشنهادی

امام غزالی و حب‌ جاه

در احیاء العلوم عنوانی به نام «بیان سبب کون الجاه محبوباً بالطبع حتی لا یخلو …