در صحیحین از ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت است که آن حضرت صلی الله علیه و سلم فرمودند: «همانا پستترین اسم از نظر خدا، اسم ملک الأملاک است. چون جز الله مالکی نیست». سفیان میگوید: «مانند شاه شاهان». در روایتی دیگر آمده است: «بدترین و پلیدترین انسان از نظر خدا در روز قیامت، [کسی است که …
بیشتر بخوانید »عقيده
وعید و تهدید کسی که به سوگند خوردن به خدا راضی نمیشود (۲)
ابن کثیر میگوید: «عبارت: فقد برئ من الله یعنی از خدا تبری جسته و دیگر رابطهای با خدا ندارد».[۱] این مطلب عام است و شامل دعاوی و غیر آن میشود مادام که به ملغی نمودن حکمی شرعی منجر نشود مانند کسی که بیّنه و دلایل شرعی علیه او شهادت داده باشد و او برای تکذیب بینهی شرعی، سوگند یاد میکند …
بیشتر بخوانید »وعید و تهدید کسی که به سوگند خوردن به خدا راضی نمیشود (۱)
از ابن عمر روایت است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: «به پدران تان سوگند یاد نکنید. هرکس به خدا سوگند یاد میکند، باید راست بگوید و هرکس که برایش به خدا سوگند یاد شده، باید راضی شود و هرکس [به سوگند به خدا] راضی نشود، هیچ رابطهای با خدا ندارد». ابن ماجه با سند حسن این …
بیشتر بخوانید »گفته ی آن کس که میگوید: هرچه خدا بخواهد و تو بخواهی (۷)
گفتهی: (وإنکم قلتم کلمه کان یمنعنی کذا وکذا أن أنهاکم عنها)، در روایت احمد و طبرانی با لفظ: «وإنکم کنتم تقولون کلمه [ کان یمنعنی] الحیاء منکم أن أنهاکم عنها»: «و همانا شما جملهای میگفتید که حیا و شرم از شما مرا منع میکرد که شما را از گفتن آن نهی کنم». آمده است. این حیا و شرم پیامبر صلی الله …
بیشتر بخوانید »گفته ی آن کس که میگوید: هرچه خدا بخواهد و تو بخواهی (۶)
گفتهاش: (عن الطفیل) طفیل؛ همان پسر سخبره از طایفهی ازد، هم پیمان قریش است. بعضی میگویند: طفیل بن حارث بن سخبره. در این حدیثش آمده که طفیل، برادر مادری عایشه رضی الله عنهااست. حربی نیز چنین اظهار داشته و گوید: «به نظر من حارث بن سخبره به مکه آمد و با ابوبکر هم پیمان شد و فوت کرد. ابوبکر بعد …
بیشتر بخوانید »گفته ی آن کس که میگوید: هرچه خدا بخواهد و تو بخواهی (۵)
قاسم بن مالک[۱] – که ثقه است – با اینان مخالفت کرده و آن حدیث را از اجلح از ابوزبیر از جابر روایت کرده است.[۲] اما سند اول، راجحتر است. احتمال هم دارد که اجلح هم از یزید بن اصم و هم از ابوزبیر، این حدیث را روایت کرده باشد. فرمودهی: (أجعلتنی لله نداً؟) روایت ابن مردویه است.[۳] روایت نسائی …
بیشتر بخوانید »گفته ی آن کس که میگوید: هرچه خدا بخواهد و تو بخواهی (۴)
راجع به گفتهی: (فأمرهم النبی إذا أرادوا أن یحلفوا أن یقولوا: ورب الکعبه) در بحث مربوط به سوگند غیر الله، اندکی پیش سخن گفته شد. حدیث مذکور، فوایدی دارد؛ از جمله آن که یهودیان نسبت به شرک اصغر شناخت و آگاهی دارند در حالی که بسیاری از مدعیان اسلام، از شرک اکبر بیخبرند، بلکه عبادات خاص از جمله دعا، ذبح …
بیشتر بخوانید »گفته ی آن کس که میگوید: هرچه خدا بخواهد و تو بخواهی (۳)
جمهور علماء گفتن عبارت: «هر چه خدا بخواهد و تو بخواهی» را منع کردهاند فقط از ابو جعفر داودی، گفتهای نقل شده که مقتضی جواز این جمله است و برای آن به این آیات استناد استدلال نموده است: ﴿وَمَا نَقَمُوٓاْ إِلَّآ أَنۡ أَغۡنَىٰهُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ مِن فَضۡلِهِ﴾ [التوبه: ۷۴]: «چیزی که این منافقان را بر سر خشم آورد و سبب …
بیشتر بخوانید »گفته ی آن کس که میگوید: هرچه خدا بخواهد و تو بخواهی (۲)
یعنی حکم گفتن این جمله چیست؟ آیا جایز است یا خیر؟ و اگر بگوییم: جایز نیست، آیا گفتن این کلمه، شرک است یا خیر؟ مؤلف میگوید: (عن قُتَیله: «أن یهودیاً أتی النبی صلی الله علیه و سلم فقال: إنکم تشرکون، تقولون: ماشاء الله وشئت، وتقولون: والکعبه. فأمرهم النبی إذا أردوا أن یحلفوا أن یقولوا: ورب الکعبه، وأن یقولوا: ما شاء …
بیشتر بخوانید »گفته ی آنکس که میگوید: هرچه خدا بخواهد و تو بخواهی (۱)
از قُتیله روایت است که میگوید: «یک نفر یهودی پیش پیامبر صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: شما به خدا شرک میورزید و میگویید: هر چه خدا بخواهد و تو بخواهی و میگویید: به کعبه قسم. پیامبر صلی الله علیه و سلم به مسلمانان امر کرد که هرگاه خواستند سوگند یاد کنند، بگویند: به پروردگار کعبه قسم. و …
بیشتر بخوانید »وعید و تهدید کسی که به سوگند خوردن به خدا راضی نمیشود (۲)
ابن کثیر میگوید: «عبارت: فقد برئ من الله یعنی از خدا تبری جسته و دیگر رابطهای با خدا ندارد».[۱] این مطلب عام است و شامل دعاوی و غیر آن میشود مادام که به ملغی نمودن حکمی شرعی منجر نشود مانند کسی که بیّنه و دلایل شرعی علیه او شهادت داده باشد و او برای تکذیب بینهی شرعی، سوگند یاد میکند …
بیشتر بخوانید »وعید و تهدید کسی که به سوگند خوردن به خدا راضی نمیشود (۱)
وعید و تهدید کسی که به سوگند خوردن به خدا راضی نمیشود علت امر این است که راضی نشدن به سوگند به خدا، نشان دهندهی کم اهمیتی و کمی تعظیم و بزرگداشت خداوند متعال است؛ چون دلی که پُر از معرفت، جلال، شکوه، عزت و کبریایی الله است، این کار را نمیکند. مؤلف میگوید: (عن ابن عمرب أن رسول الله …
بیشتر بخوانید »انداد به چه معناست (۶)
از سعد بن ابی وقاص رضی الله عنه روایت است که گوید: باری به لات و عزی قسم خوردم. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمودند: «قل لا إله إلا الله، وحده لا شریک له، ثم انفث عن یسارک ثلاثاً، وتعوّذ ولا تعد»: «بگو هیچ معبود برحقی جز الله وجود ندارد. او یکتا و بیشریک است. سپس سه دفعه از …
بیشتر بخوانید »انداد به چه معناست (۵)
اگر گفته شود: خدای متعال در قرآن به مخلوقات قسم خورده، در جواب گفته میشود: این امر فقط به خدای متعال اختصاص دارد. او به هر یک از آفریدههایش که بخواهد سوگند یاد میکند و این بر قدرت، وحدانیت، الوهیت، علم، حکمت و دیگر صفات کمال پروردگار دلالت دارد. اما مخلوق فقط به خالق سوگند یاد میکند. پس خدای متعال …
بیشتر بخوانید »انداد به چه معناست (۴)
از عمر بن خطاب رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: «هر کس به غیر خدا قسم بخورد، کفر یا شرک ورزیده است». ترمذی این حدیث را روایت کرده و آن را حسن دانسته و حاکم آن را صحیح دانسته است. گفتهی: (عن عمر بن الخطاب) در این کتاب مؤلف چنین آمده، اما …
بیشتر بخوانید »انداد به چه معناست (۳)
گفتهی: (وتقول: لولا کلبه هذا لأتانا اللصوص)، لصوص به معنای دزدان است. معنایش این است که از جمله شرک به خدا، نسبت دادن عدم سرقت به سگی است که وقتی دزدان را میبیند، پارس میکند و صاحب سگ، بیدار میشود و دزدان فرار میکنند. چه بسا دزدان به جایی که سگ هست نروند، از ترس اینکه سگ پارس کند و …
بیشتر بخوانید »انداد به چه معناست (۲)
﴿فَلَا تَجۡعَلُواْ لِلَّهِ أَندَادٗا وَأَنتُمۡ تَعۡلَمُونَ﴾ بدان که برای محقق نمودن توحید، بایستی از شرک قایل شدن برای خدا در الفاظ و عبارات، اجتناب نمود هر چند گویندهی آن قصد معنای غیر مُجازی از سخنانش نداشته باشد. بلکه چه بسا این الفاظ بدون قصد و عمد بر زبانش جاری میشود. مانند کسی که بدون قصد الفاظ و عباراتی از انواع …
بیشتر بخوانید »انداد به چه معناست(۱)
ابن عباس در تفسیر این آیه میگوید: «انداد، به معنای شرک است که از جای پای مورچه روی چیز صاف سیاهی در تاریکی شب، پنهانتر است. انداد این است که بگویی: به خدا و جان تو قسم ای فلانی. یا به خدا و به جان خودم قسم ای فلانی. یا بگویی: اگر این سگ نبود، دزدان میآمدند. و اگر مرغابی …
بیشتر بخوانید »نعمت الله را میشناسند و سپس انکارش میکنند و بیشترشان کافرند(۵)
ابن قتیبه، همان عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری، حافظ است او صاحب کتاب «التفسیر» و «المعارف» و دیگر کتابهاست. خطیب بغدادی و دیگران او را ثقه دانستهاند. وی به سال ۲۶۷ هجری یا کمی قبل از آن، وفات یافت.[۱] دربارهی عبارت: (یقولون: هذا بشفاعه آلهتنا) ابن قیم میگوید: «این گفته دربردارندهی شرک همراه نسبت دادن نعمت به غیر صاحب …
بیشتر بخوانید »نعمت الله را میشناسند و سپس انکارش میکنند و بیشترشان کافرند(۴)
ابن قتیبه، همان عبدالله بن مسلم بن قتیبه دینوری، حافظ است او صاحب کتاب «التفسیر» و «المعارف» و دیگر کتابهاست. خطیب بغدادی و دیگران او را ثقه دانستهاند. وی به سال ۲۶۷ هجری یا کمی قبل از آن، وفات یافت.[۱] دربارهی عبارت: (یقولون: هذا بشفاعه آلهتنا) ابن قیم میگوید: «این گفته دربردارندهی شرک همراه نسبت دادن نعمت به غیر صاحب …
بیشتر بخوانید »نعمت الله را میشناسند و سپس انکارش میکنند و بیشترشان کافرند(۳)
ابن جریر، ابن منذر و ابن ابی حاتم این اثر را روایت کردهاند. لفظ آن- آنگونه که در «الدر المنثور» آمده- چنین است: «اگر فلانی نبود، فلان و فلان مصیبت دامنگیرم میشد و اگر فلانی نبود فلان و فلان نعمت نصیبم نمیشد».[۱] ابن عون، همان پسر عبدالله بن عقبه بن مسعود هذلی، ابوعبدالله کوفی است. وی ثقه و عابدی بود …
بیشتر بخوانید »نعمت الله را میشناسند و سپس انکارش میکنند و بیشترشان کافرند(۲)
﴿یَعۡرِفُونَ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ ثُمَّ یُنکِرُونَهَا وَأَکۡثَرُهُمُ ٱلۡکَٰفِرُونَ ٨٣﴾ [النحل: ۸۳]. «نعمت الله را میشناسند و سپس انکارش میکنند و بیشترشان کافرند.» منظور از این باب، رعایت ادب با ربوبیت خدا و پرهیز از به کار بردن الفاظ شرک خفی، همچون نسبت دادن نعمتها به غیر خدا میباشد؛ چون گفتن این الفاظ، بابی از ابواب شرک خفی بوده و عکس آن، …
بیشتر بخوانید »نعمت الله را میشناسند و سپس انکارش میکنند و بیشترشان کافرند(۱)
فرموده ی خدای متعال: ﴿یَعۡرِفُونَ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ ثُمَّ یُنکِرُونَهَا وَأَکۡثَرُهُمُ ٱلۡکَٰفِرُونَ ٨٣﴾ [النحل: ۸۳]. «نعمت الله را میشناسند و سپس انکارش میکنند و بیشترشان کافرند.» مجاهد میگوید: «این گفتهی انسان است که میگوید: این مال و دارایی من است که از پدرانم به ارث بردهام». عون بن عبدالله میگوید: «مردم میگویند: اگر فلانی نبود، چنین نبود». ابن قتیبه …
بیشتر بخوانید »هرکس چیزی از اسماء و صفات خدا را انکار نماید(۶)
مجاهد دربارهی عبارت: ﴿وَٱلرَّٰسِخُونَ فِی ٱلۡعِلۡمِ﴾ میگوید: راسخان در علم تأویل آیات متشابه را میدانند و میگویند: به آن ایمان آوردیم».[۱] ربیع بن انس و دیگران نیز چنین گفتهاند[۲]. معلوم شد که در این آیه، برای باطل گرایان که آیات صفات کمال خدا را متشابه قرار میدهند و برای عقیده و تفکر باطلشان به این آیه استناد میکنند، حجت و …
بیشتر بخوانید »هرکس چیزی از اسماء و صفات خدا را انکار نماید(۵)
ابن کثیر میگوید: «خدای متعال در این آیه خبر میدهد که در قرآن، آیاتی محکم که روشن و واضحاند و دلالت و معنایشان واضح بوده و برای هیچ کسی مبهم نیست، وجود دارند و آیات دیگری در قرآن وجود دارند که دلالت و معنایشان برای بسیاری از مردم یا برخی از مردم، مبهم بوده و فهمشان بر آنان مشتبه میشود. …
بیشتر بخوانید »هرکس چیزی از اسماء و صفات خدا را انکار نماید(۴)
مؤلف میگوید: (وروی عبدالرزاق عن معمر عن ابن طاوس عن أبیه عن ابن عباس: أنه رأی رجلاً انتقض لما سمع حدیثاً عن النبی فی الصفات؛ استنکاراً لذلک، فقال: «ما فرق هؤلاء یجدون رقه عند محکمه، ویهلکون عند متشابهه»[۱]). (عبدالرزاق از معمر از ابن طاوس از پدرش از ابن عباس روایت کرده که وی مردی را دید که موقع شنیدن حدیثی …
بیشتر بخوانید »هرکس چیزی از اسماء و صفات خدا را انکار نماید(۳)
حافظ ابن حجر عسقلانی گوید: «آدم بن ابی ایاس در کتاب العلم «خودش از عبدالله بن داوود از معروف، این عبارت را به آخر گفتهی علی افزوده است: «ودعوا ما ینکرون»[۱]: «و آنچه را که نمیشناسند و درک نمیکنند، رها کنید». یعنی آنچه که فهمش بر آنان مشتبه میشود. ابن حجر افزود: در این گفتهی حضرت علی، این دلیل وجود …
بیشتر بخوانید »هرکس چیزی از اسماء و صفات خدا را انکار نماید(۲)
منظور این است که حکم کسی که چیزی از اسماء و صفات خدا را انکار نماید، چیست؟ آیا او اهل نجات است یا اهل هلاک؟ از آنجا که توحید تنها به وسیلهی ایمان به خدا، ایمان به اسماء و صفات خدا حاصل میشود، مؤلف وجوب ایمان به اسماء و صفات خدا را گوشزد نموده است. توحید سه نوع است: ۱- …
بیشتر بخوانید »هرکس چیزی از اسماء و صفات خدا را انکار نماید(۱)
خدای متعال میفرماید: ﴿وَهُمۡ یَکۡفُرُونَ بِٱلرَّحۡمَٰنِۚ قُلۡ هُوَ رَبِّی لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ عَلَیۡهِ تَوَکَّلۡتُ وَإِلَیۡهِ مَتَابِ ٣٠﴾ [الرعد: ٣٠]. «(بدین گونه شگرف تو را به میان ملّتی فرستادهایم که ملّتهای فراوانی پیش از آنان آمدهاند و رفتهاند، تا آنچه را که به تو وحی کردهایم بر آنان -) هر چند که منکر خداوند مهربانند – (بخوانی). بگو او پروردگار …
بیشتر بخوانید »در روی زمین فساد نکنید(۱۳)
مؤلف میگوید: (وقیل: نزلت فی رجلین اختصما، فقال أحدهما: نترافع إلی النبی، وقال الآخر: إلی کعب بن الأشرف. ثم ترافعا إلی عمر، فذکر له أحدهما القصه، فقال للذی لم یرض برسول الله أکذلک؟ قال: نعم، فضربه بالسیف فقتله) . (بعضی گفتهاند: این آیه دربارهی دو نفر که با هم نزاع داشتند، نازل شده است. یکی از این دو نفر گفت: …
بیشتر بخوانید »در روی زمین فساد نکنید(۱۲)
ابن اسحاق، ابن منذر و ابن ابیحاتم روایت کردهاند که راوی گوید: میان جُلاس بن صامت قبل از توبهاش و مُعتب بن قُشیر، رافع بن زید و بشیر که ادعای اسلام میکردند، نزاعی وجود داشت. چند نفر از بستگان که مسلمان بودند، آنان را دعوت کردند که داوری دربارهی اختلافشان را پیش رسول الله صلی الله علیه و سلم ببرند، …
بیشتر بخوانید »در روی زمین فساد نکنید(۱۱)
اگر انسان با اعضا و جوارحش کاری انجام داد که مخالف مطلب مذکور باشد، مانند اینکه مرتکب کاری شود که خدا و پیامبر صلی الله علیه و سلم آن را دوست ندارند، یا کاری که الله و رسول آن را دوست دارند ترک کرد، با وجودی که این کار واجب است و او توانایی انجام آن را دارد؛ این نشان …
بیشتر بخوانید »در روی زمین فساد نکنید(۱۰)
ابن رجب میگوید: «صحیح دانستن این حدیث از چند جهت، خیلی بعید است …». ابن رجب این چند جهت را آورده[۱] و برخی از علما از نظرش تبعیت کردهاند. میگویم: معنای این حدیث، قطعاً صحیح است هر چند اسناد آن به صحت نرسیده است. اصل این حدیث در قرآن زیاد است؛ مانند این آیات: ﴿فَلَا وَرَبِّکَ لَا یُؤۡمِنُونَ حَتَّىٰ یُحَکِّمُوکَ …
بیشتر بخوانید »در روی زمین فساد نکنید(۹)
ابوالعالیه در تفسیر آیهی: ﴿وَإِذَا قِیلَ لَهُمۡ لَا تُفۡسِدُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ قَالُوٓاْ إِنَّمَا نَحۡنُ مُصۡلِحُونَ ١١﴾ [البقره: ۱۱]. «و هرگاه به آنان گفته شود: در زمین فساد نکنید، میگویند: فقط ما مصلحیم (و قصد اصلاح داریم).» که مؤلف آورده، میگوید: «هر گاه به منافقان گفته شود: در زمین نافرمانی و گناه نکنید _ فساد آنان همان نافرمانی از الله بود_ …
بیشتر بخوانید »در روی زمین فساد نکنید(۸)
ابن قیم در تفسیر آیهی فوق میگوید: «خدای سبحان خبر داده که فرمانبرداری از خدا و پیامبر صلی الله علیه و سلم موجب میشود انسان همراه کسانی باشد که خدا موهبت شان داده و اینان اهل سعادت و خوشبختی کامل و حقیقیاند. اینان چهار صنفاند: ۱- پیامبران، که از همه شان برترند. ۲- صدیقین (راستی پیشه گان) ۳- شهداء ۴- …
بیشتر بخوانید »در روی زمین فساد نکنید(۷)
سپس خدای متعال در ادامه میفرماید: ﴿مَّا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِیلٞ مِّنۡهُمۡۖ وَلَوۡ أَنَّهُمۡ فَعَلُواْ مَا یُوعَظُونَ بِهِۦ لَکَانَ خَیۡرٗا لَّهُمۡ وَأَشَدَّ تَثۡبِیتٗا ۶۶ وَإِذٗا لَّأٓتَیۡنَٰهُم مِّن لَّدُنَّآ أَجۡرًا عَظِیمٗا ۶٧ وَلَهَدَیۡنَٰهُمۡ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِیمٗا ۶٨﴾ [النساء: ۶۶-۶۸]: «این کار را جز گروه اندکی از آنان انجام نمیدادند (و اطاعت فرمان نمیکردند). و اگر اندرزهائی را که به آنان داده میشد انجام …
بیشتر بخوانید »در روی زمین فساد نکنید(۶)
ابن قیم میگوید: «از آنجا که خدای سبحان دانسته که مردمی که پیامبران به سویشان فرستاده شدهاند، حتماً به خودشان ظلم میکنند و از هواهای نفسانیشان پیروی میکنند، از این رو آنان را به سوی چیزی که شر و بدی آن ظلم و موجبات آن ظلم را از آنان دور میکند، راهنمایی نموده است. آن هم دو چیز است: یکیشان …
بیشتر بخوانید »در روی زمین فساد نکنید(۵)
راجع به فرمودهی: ﴿أُوْلَٰٓئِکَ ٱلَّذِینَ یَعۡلَمُ ٱللَّهُ مَا فِی قُلُوبِهِمۡ﴾ [النساء: ۶۳]. «الله از آنچه در دلهایشان میگذرد، آگاه است» ابن کثیر گوید: یعنی این دسته از مردم، همان منافقان اند و خدا از آنچه در دل هایشان است، آگاه است و سزایشان را میدهد؛ چون به راستی هیچ پوشیده ای از خدا پنهان نیست، پس ای محمد! دربارهى منافقان …
بیشتر بخوانید »در روی زمین فساد نکنید(۴)
ابن قیم میگوید: «آیهی مذکور نشان میدهد که هرکس به سوی حاکم گردانیدن قرآن و سنت دعوت شود و آن را نپذیرد و از آن امتناع ورزد، از زمرهی منافقان است. عبارت: ﴿یَصُدُّونَ﴾ در اینجا لازم است نه متعدّی و به معنای «یعرضون» (روی میگردانند) میباشد نه به معنای اینکه دیگران را منع میکنند. به همین خاطر مصدرش، کلمهی «صدود» …
بیشتر بخوانید »در روی زمین فساد نکنید(۳)
ابن قیم میگوید: «طاغوت، هر چیز و هرکس است که از حد خودش گذشته است. طاغوت از طغیان که به معنای تجاوز از حد میباشد، گرفته شده است».[۱] پس هر چیزی غیر از قرآن و سنت که دو طرف اختلاف، داوری را پیش آن میبرند، آن چیز طاغوت است؛ چون از حد خودش تجاوز کرده است. بنابراین، هرکس چیزی به …
بیشتر بخوانید »در روی زمین فساد نکنید(۲)
خداوند میفرماید: ﴿أَلَمۡ تَرَ إِلَى ٱلَّذِینَ یَزۡعُمُونَ أَنَّهُمۡ ءَامَنُواْ بِمَآ أُنزِلَ إِلَیۡکَ وَمَآ أُنزِلَ مِن قَبۡلِکَ یُرِیدُونَ أَن یَتَحَاکَمُوٓاْ إِلَى ٱلطَّٰغُوتِ وَقَدۡ أُمِرُوٓاْ أَن یَکۡفُرُواْ بِهِۦۖ وَیُرِیدُ ٱلشَّیۡطَٰنُ أَن یُضِلَّهُمۡ ضَلَٰلَۢا بَعِیدٗا ۶٠﴾ [النساء: ۶٠]. «مگر نمیبینی کسانی را که گمان میبرند به آنچه بر تو و پیش از تو نازل شده، ایمان آوردهاند و میخواهند طاغوت را داور قرار …
بیشتر بخوانید »در روی زمین فساد نکنید(۱)
خدای متعال میفرماید:﴿ وَلَا تُفۡسِدُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ بَعۡدَ إِصۡلَٰحِهَا﴾ [الأعراف: ۵۶]: «در زمین بعد از اصلاح آن (توسّط خدا یا بر دست انبیاء علیالخصوص محمّد مصطفی) فساد و تباهی مکنید». در جای دیگری میفرماید: ﴿وَإِذَا قِیلَ لَهُمۡ لَا تُفۡسِدُواْ فِی ٱلۡأَرۡضِ قَالُوٓاْ إِنَّمَا نَحۡنُ مُصۡلِحُونَ ١١﴾ [البقره: ۱۱]: «هنگامی که بدیشان گفته شود: در زمین فساد و تباهی نکنید . …
بیشتر بخوانید »هرکس از علما و حاکمان در تحریم آنچه خدا حلال کرده و در حلال کردن آنچه خدا حرام نموده، اطاعت کند، آنان را به جای خدا اربابان خود گرفته است(۸)
شیخ الاسلام ابن تیمیه میگوید: «این کسانی که علما و راهبان خود را به جای خدا اربابان خود گرفتهاند به گونهای که در تحریم حلال خدا و حلال نمودن حرام خدا از آنان اطاعت نمودهاند، به دو صورت میباشند: اول- آنان میدانند که علما و راهبان دین خدا را تحریف نموده و باز از آنان پیروی میکنند. پس به تحریم …
بیشتر بخوانید »هرکس از علما و حاکمان در تحریم آنچه خدا حلال کرده و در حلال کردن آنچه خدا حرام نموده، اطاعت کند، آنان را به جای خدا اربابان خود گرفته است(۷)
شیخ الاسلام ابن تیمیه میگوید: «وقتی کسی که با دستور پیامبر صلی الله علیه و سلم مخالفت کند، از کفر و شرک یا از عذاب دردناک ترسانده شده است، این نشان میدهد که مخالفت با دستور و حکم رسول الله صلی الله علیه و سلم به کفر و عذاب دردناک منجر میشود. معلوم است که آنچه انسان را به عذاب …
بیشتر بخوانید »هرکس از علما و حاکمان در تحریم آنچه خدا حلال کرده و در حلال کردن آنچه خدا حرام نموده، اطاعت کند، آنان را به جای خدا اربابان خود گرفته است(۶)
پیشوایان چهارگانه و دیگر دانشمندان، از تقلیدشان در صورت روشن شدن سنت، نهی کردهاند. سخن احمد که مؤلف آورده، در این زمینه کافی است و نیازی نیست که سخنان زیادی در این زمینه از وی نقل شود. امام ابوحنیفه میگوید: «هر وقت حدیث از رسول الله صلی الله علیه و سلم آمد، روی سر و چشم است و هرگاه از …
بیشتر بخوانید »