admin

حدیث حسن لذاته:

حدیثی را که راوی عادل ولی با قوت ضبط خفیف، و با سندی متصل و سالم از هرنوع شذوذ و علت قادحی روایت کرده باشد، حسن لذاته گویند. پس بین حدیث حسن لذاته و بین صحیح لذاته تفاوتی وجود ندارد بجز آنکه در حدیث حسن لذاته ویژگی ضابط بودن راوی خفیف‌تر از صحیح لذاته است.[۱] مثال برای حدیث حسن لذاته: …

بیشتر بخوانید »

حدیث صحیح لغیره:

هرگاه حدیثِ حسن لذاته، دارای طرقهای روایت متعدد باشد، صحیح لغیره خواهد شد.[۱] مثال برای حدیث صحیح لغیره: حدیث عبد الله بن عمرو بن عاصب که پیامبرج وی را امر نمود تا لشکری را تجهیز نماید، به اندازه‌‌ی کافی شتر وجود نداشت، و پیامبر ج به وی فرمود: «ابتع علینا إبلاً بقلائص من قلائص الصدقه إلى محلها».[۲] یعنی: برو و …

بیشتر بخوانید »

حدیث صحیح لذاته:

حدیثی را که راوی عادل و ضابط (از ابتدا تا انتهای سند)، و با سندی متصل و سالم از هرنوع شذوذ[۱] و علت قادحی روایت کرده باشد، صحیح لذاته گویند.[۲] مثال برای صحیح لذاته: این فرموده‌‌ی پیامبر ج: «من یرد الله به خیراً یفقهه فی الدین».[۳] یعنی: خداوند به هرکس اراده خیرداشته باشد او را دردین آگاهى میدهد. بخاری ومسلم …

بیشتر بخوانید »

حدیث غریب:

حدیثی که فقط یک نفر آن را روایت کرده است. مثال برای حدیث غریب: این فرموده‌‌ی پیامبر : «إنما الأعمال بالنیات وإنما لکل امرئ ما نوى… الحدیث».[۱] یعنی: اعمال به نیت‌ها بستگی دارند و با هر کس مطابق نیتش رفتار می‌شود.. تا آخر حدیث. این حدیث را فقط عمر ابن خطابس از پیامبر  روایت کرده است، و کسی از عمر …

بیشتر بخوانید »

حدیث عزیز:

حدیثی که (حداقل در یکی از طبقات سند) فقط دو نفر آن را روایت کرده باشند، عزیز گویند. [کمتر از دو نفر در یکی از طبقات، بعنوان عزیز محسوب نمی‌شود][۱]. مثال برای حدیث عزیز: این فرموده‌‌ی پیامبر ج: «لا یؤمن أحدکم حتى أکون أحب إلیه من ولده ووالده والناس أجمعین».[۲] یعنی: هیچ کس از شما ایمان (کامل) ندارد، تا آنکه …

بیشتر بخوانید »

حدیث مشهور:

حدیثی است که حداقل سه راوی (یا بیشتر) آن را روایت کرده باشند، اما به حد تواتر نرسیده باشد. مثال برای حدیث مشهور: این فرموده‌‌ی پیامبر ج: «المسلم من سلم المسلمون من لسانه ویده».[۱] یعنی: مسلمان کسی است که مسلمانان دیگر از زبان و دست او در امان باشند.[۲] [۱]– روایت بخاری (۱۰) کتاب إیمان، ۴- باب مسلمان کسیست که …

بیشتر بخوانید »

حدیث آحاد

هر حدیثی که متواتر نباشد، آحاد گویند.[۱] [۱]– چنان‌که در حدیثی شروط تواتر بوجود نیامده باشد، در آنصورت گویند حدیث متواتر نیست بلکه آحاد است. اما در نظر حنفیه، آحاد عبارتست از هر حدیثی که غیر از متواتر و مشهور (با تعریف مورد نظر آن‌ها) باشد. همانطور که سابقا اشاره شد؛ حدیث آحاد افاده‌‌ی علم نظری می‌رساند. یعنی مادامی که …

بیشتر بخوانید »

حکم احادیث متواتر

هردو نوع متواتر موارد زیر را فایده می‌رسانند: اول: علم؛ یعنی قطع و یقین به صحت حدیث نسبت به کسی که از او نقل شده است.[۱] دوم: عمل به مدلول حدیث؛ یعنی اگر حدیث، بازگوینده‌‌ی خبری بود، تصدیق می‌شود و اگر دربرگیرنده‌‌ی طلب و امری بود، تطبیق خواهد شد. [۱]– در مورد حدیث متواتر گفته می‌شود: «المتواتر یفید العلم الضروری». …

بیشتر بخوانید »

انواع حدیث متواتر

ب) حدیث متواتر به دو نوع تقسیم می‌شود: متواتر لفظی – معنوی، و متواتر فقط معنوی. – متواتر لفظی – معنوی؛ عبارتست از حدیث متواتری که راویان هم در لفظ حدیث و هم در معنی آن اتفاق دارند. مثال برای متواتر لفظی: این فرموده‌‌ی پیامبر ج: «من کذب علیَّ مُتعمداً فلیتبوَّأ مقعدَه من النار».[۱] یعنی: هرکس عمدا (و آگاهانه) بر …

بیشتر بخوانید »

حدیث متواتر:

الف) تعریف: حدیثی را که جماعتی روایت کنند بگونه‌ای که عادتا امکان توافق و تبانی آن‌ها بر کذب و دروغ سازی محال باشد، و آن را به شیء محسوسی نسبت دهند.[۱] [۱]– منظور از روایت حدیث توسط جماعتی اینست که؛ تعداد زیادی از راویان از طرق مختلف آن را نقل کرده باشند و باید این کثرت در تمامی طبقات سند …

بیشتر بخوانید »

انواع خبر به اعتبار نقل آن‌ها

خبر به اعتبار طرق نقل آن برای ما به دو بخش تقسیم می‌شوند: متواتر و آحاد.[۱] [۱]– این تقسیم بندی جمهور علما بغیر از حنفیه است، بر طبق تقسیم بندی جمهور، احادیث یا متواتر هستند یا آحاد، و آحاد نیز خود به سه قسمت غریب، عزیز و مشهور تقسیم می‌شود. اما در تقسیم بندی حنفیه احادیث به سه قسم متواتر، …

بیشتر بخوانید »

تعداد احادیث قدسی:

امام ابن حجر هیتمی (متوفی ۹۷۵)/ در شرح خود بر «اربعین نووی» گفته که احادیث قدسی از یکصد عدد تجاوز می‌کنند. اما امام مناوی (متوفی ۱۰۳۱) در کتابش «الاتحافات السنیه بالأحادیث القدسیه» تعداد آن‌ها را ۲۷۲ دویست و هفتاد دو حدیث ذکر کرده است و آن احادیث را در کتاب خود براساس حروف معجم مرتب نموده است ولی اسناد آن‌ها …

بیشتر بخوانید »

 فرق بین احادیث قدسی و احادیث نبوی:

در ابتدا لازمست بدانیم که حدیث نبوی دو قسم است: توقیفی و توفیقی توقیفی: عبارتست از حدیثی که پیامبر ج مضمون آن را از طریق وحی دریافت کرده و ‏با کلام خود آن را برای مردم بیان می‌نماید. این قسم هرچند که مضمون آن از جانب الله تعالی است، ولی ‏از آنجائی که نوعی کلام است بنابراین، شایسته است تا …

بیشتر بخوانید »

تفاوت بین قرآن و حدیث قدسی:‏

‏۱) قرآن کریم کلام خداست که با لفظ او به سوی رسول الله وحی شده است و بوسیله‌‌ی آن با عرب ‏تحدی و مبارزه طلبی کرد و آن‌ها از آوردن مثل آن و یا ده سوره از آن و یا یک سوره از آن عاجز ماندند ‏و تا روز قیامت معجزه ای ابدی خواهد ماند. در حالی که حدیث قدسی …

بیشتر بخوانید »

مرتبه‌‌ی حدیث قدسی

مرتبه‌‌ی حدیث قدسی مابین قرآن و حدیث نبوی است، در قرآن کریم هم لفظ و هم معنای آن به الله تعالی نسبت داده می‌شود، در حدیث نبوی نیز هم لفظ و هم معنای آن به پیامبر نسبت داده می‌شود[۱]، ولی در حدیث قدسی فقط معنای آن به الله تعالی نسبت داده می‌شود نه الفاظ آن، و به همین علت (بر …

بیشتر بخوانید »

تعریف حدیث قدسی:

آنچه را که پیامبر  از پروردگارش روایت کرده، حدیث قدسی گویند، که به آن (حدیث ربانی) و (حدیث الهی) نیز گویند.[۱] مثال برای حدیث قدسی: فرموده‌‌ی پیامبر ج در آنچه که از پروردگارش روایت می‌کند که فرمود[۲]: «أنا عند ظن عبدی بی، وأنا معه حین یذکرنی، فإن ذکرنی فی نفسه ذکرته فی نفسی، وإن ذکرنی فی ملأ ذکرته فی ملأ …

بیشتر بخوانید »

تعریف اثر

هرآنچه که (از اقوال و افعال) به صحابی یا تابعی نسبت داده می‌شود أثر گویند. و گاهی نیز به صورت مقید به پیامبر نسبت داده می‌شود، مثلا گفته می‌شود: «وفی الأثر عن النبی صلّى الله علیه وسلّم» (در اثری از پیامبر).

بیشتر بخوانید »

تعریف خبر

به معنی حدیث است، بنابراین، خبر نیز با همان تعریف حدیث شناخته می‌شود. و گفته شده؛ خبر عبارتست از هرآنچه که به پیامبر ج و غیر ایشان نسبت داده می‌شود؛ پس با این تعریف، خبر از حدیث عامتر خواهد بود.[۱] [۱]– بر این مبنا می‌توان گفت که: هر حدیثی خبر است ولی هر خبری را نمی‌توان حدیث گفت. البته بعضی …

بیشتر بخوانید »

تعریف حدیث

هرآنچه که از قول یا فعل یا تقریر یا وصفی که به پیامبر نسبت داده می‌شود، حدیث گویند.[۱] [۱]– مثال برای قول؛ مانند این فرمایش پیامبر : «إنما الأعمال بالنیات» یعنی: براستی که اعمال به نیت‌ها بستگی دارند. (متفق علیه). مثال برای فعل؛ مثلا ثابت شده که پیامبر کیفیت نماز را به اصحابش آموزش می‌دادند و می‌فرمود: «صلوا کما رأیتمونی …

بیشتر بخوانید »

تعریف و فوائد مصطلح الحدیث

الف) تعریف: علمی است که به وسیله‌‌ی آن حال راوی و مروی[۱] از جهت قبول و رد شناخته می‌شود.[۲] ب) فوائد آن: پی بردن و دانستن اینکه کدام راوی و روایت مقبول و مردود است. [۱]– مروی؛ یعنی آنچه که روایت شده است، خود متن روایت یا حدیث را گویند، و راوی روایت کننده‌‌ی آن است. [۲]– یا می‌توان گفت: …

بیشتر بخوانید »

علم مصطلح الحدیث

کسی که به قرآن استدلال می‌کند نیاز به یک نظر دارد و آن؛ نظر در دلالت نص بر حکم است، و نیازی به نظر در سند آن ندارد، زیرا قرآن بصورت نقل متواتر، ثابت قطعی است؛ هم لفظ و هم معنای آن: ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّکۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩﴾ [الحجر: ۹] یعنی: ما قرآن را نازل کردیم و بطور قطع …

بیشتر بخوانید »

اقدام‌هایی که علمای محدث بر علیه جاعلان و دروغ پردازان برای حفظ سنت نبوی انجام دادند:

آری، همانطور که خداوند متعال وعده‌‌ی حفظ دین و قرآن را داده بود، پس برای حفظ کلام و تبیین پیامبرش بر قرآن هم مردانی را در میان این امت برانگیخت تا از احادیث صحیح رسولش ج دفاع کنند و صحیح را توضیح، و قبیح را مفتضح نمایند. خداوند هیچ عصری از اعصار را از چنین دانشمندانی خالی نخواهد نمود تا …

بیشتر بخوانید »

دلایل وضع حدیث دروغ و نسبت دادن آن به پیامبر (۹)

از این قبیل، هزاران روایت دروغ وجود دارد که همه‌‌ی آن‌ها به این شیوه‌‌ی ساده لوحانه بخاطر عمل کمی ثواب زیادی را بیان نموده‌اند، که گاها برای بعضی از عبادات بزرگ مانند نماز هم چنین چیزی نمی‌بینیم! بدون تردید این امر، فاسد کننده‌‌ی اعتقاد است، زیرا در نهایت منجر به سبک و خوار شمردن عمل به شریعت و نفی هدف …

بیشتر بخوانید »

دلایل وضع حدیث دروغ و نسبت دادن آن به پیامبر (۸)

د) اما گروه چهارم دسته‌‌ی بودند که هرچند به کذب و دروغ اعتماد نمی‌کردند ولی به غلط، احادیث کذب، در سخنان آنان وارد می‌شد. مثلاً گاهی سخنان بعضی از صحابه را به پیامبر نسبت می‌دادند. اینان مبتلا به همان مشکلی شدند، که کسانی از محدثان، احادیث دروغ در کتاب‌هایشان وارد می‌گردید، در حالی که احادیث متعلق به کتاب آنان نبود. …

بیشتر بخوانید »

دلایل وضع حدیث دروغ و نسبت دادن آن به پیامبر (۷)

ج) گروه سوم زاهدان و عارفان جاهلی بودند که برای تشویق و ترغیب مردم به کارهای نیک و انجام شعائر دینی، به این گمان که اقدام آن‌ها چیزی جز ترساندن مردم از آتش جهنم نیست، اقدام به وضع و ساختن حدیث نمودند تا به قول خود مردم را به دینداری و عمل به آن بکشانند! مثلا هرگاه می‌دیدند که مردم …

بیشتر بخوانید »

دلایل وضع حدیث دروغ و نسبت دادن آن به پیامبر (۶)

– حدیث «علی خیرالبشر من شک فیه کفر». یعنی: علی برترین بشر (عالم) است و کسی که در آن شک داشته باشد، به حقیقت کافر شده است! – حدیث «کنت کنزا مخفیا فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق فبی عرفونی». یعنی: من گنج مخفی و پنهان بودم دوست داشتم که شناخته شوم پس مخلوقات را آفریدم و بدین وسیله ایشان وجودم را …

بیشتر بخوانید »

دلایل وضع حدیث دروغ و نسبت دادن آن به پیامبر (۵)

تمامی این احادیث بی‌اساس، تکیه گاه کسانی هستند که تدارک سفر را برای زیارت قبور اولیا و اللخصوص قبر پیامبر ج مشروع و مستحب می‌دانند. ولی حدیث صحیح پیامبر  را در نهی از سفر برای زیارت بجز به سه مسجد نادیده گرفته‌اند، چنان‌که در صحیحین از ابو سعید خدریس روایت است که گفت: «سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم …

بیشتر بخوانید »

دلایل وضع حدیث دروغ و نسبت دادن آن به پیامبر (۴)

– «کنت أول النبیین فی الخلق وأخرهم فی البعث فبدأ بی قبلهم». یعنی: من در آفرینش، اولینِ انبیاء و در بعثت، آخرینِ آن‌ها هستم، پس قبل و ابتدای آن‌ها با من شروع گردیده است.[۱] – «کنت نبیا وآدم بین الماء والطین». یعنی: من پیامبر بودم در حالی که آدم در لابلای آب و گل قرار داشت.[۲] و نیز حدیث منتسب به عبدالله …

بیشتر بخوانید »

دلایل وضع حدیث دروغ و نسبت دادن آن به پیامبر (۳)

– ‏یا حدیث منسوب به جابر بن عبدالله انصاری که می‌گوید: «قلت: یا رسول الله بأبی أنت وأمی أخبرنی ‏عن أول شیء خلقه الله قبل الأنبیاء، قال: یا جابر أن الله تعالى خلق قبل الأنبیاء نور نبیک من نوره، ‏فجعل هذا النور یدور بالقدره حیث یشاء الله تعالى ولم یکن فی ذلک الوقت لوح ولا قلم ولا جنه ولا نار، …

بیشتر بخوانید »

دلایل وضع حدیث دروغ و نسبت دادن آن به پیامبر (۲)

ب) گروه دوم؛ پیروان مذاهب منحرف و مبتدعی بودند که به قصد برتری دادن مذهب خود بر دیگران، احادیث دروغی را ساختند و آن‌ها را به پیامبر اسلام ج یا ائمهش اجمعین نسبت دادند تا به این طریق حقانیت خود را اثبات کنند و طرفدارانشان را گرد خود جمع کنند و از متلاشی شدن رهایی یابند. عبدالله بن یزید مقری گفته …

بیشتر بخوانید »

دلایل وضع حدیث دروغ و نسبت دادن آن به پیامبر (۱)

الف) اولین دسته از این وضَّاعان و منحرفان، زندیق‌های ملحدی بودند که ظاهرا خود را مسلمان می‌نامیدند، اما آن‌ها برای تحقیر دین و اختلاط آن با باطل، اقدام به ساختن احادیثی دروغ و نسبت دادنشان به پیامبر خدا ج کردند. مثلا امری محال و عجیب و مضحک را در قالب حدیثی ساختگی به اسلام نسبت می‌دادند تا ایجاد شبهه در …

بیشتر بخوانید »

تاثیر احادیث ضعیف و موضوع بر دین و عقیده

تاثیر احادیث ضعیف و موضوع بر دین و عقیده[۱] بدون شک عقیده به نسبت کل دین، بمانند پایه‌ها و ستون‌هایی به نسبت یک ساختمان است. پس هر کس بنای خود را بر پایه و اساس محکم بنا نهاد ساختمانش مقاوم و با استقامت خواهد بود، و هر کس آن را بر پایه‌های سست و ضعیف بناء نمود یقیناً فرو خواهد …

بیشتر بخوانید »

علم علل الحدیث

علم علل الحدیث[۱]: علل جمع علت است، و علت در اصطلاح محدثین عیبی است مخفی و پوشیده که از ناحیه‌‌ی سند یا متن یا هردو بر حدیث عارض شده که فقط محدثین ماهر و تیزبین از آن آگاه خواهند بود، چنین حدیثی را حدیث «معلّل» می‌نامند که در واقع یکی از اقسام حدیث ضعیف است.[۲] و علل الحدیث علمی است …

بیشتر بخوانید »

علم ناسخ و منسوخ حدیث

علم ناسخ و منسوخ حدیث[۱]: همانطور که در مبحث مختلف الحدیث اشاره شد؛ هرگاه امکان جمع بین دو حدیث متعارض وجود نداشت، مرحله‌‌ی بعد از آن‌ برای زدودن این تعارض؛ شناخت ناسخ و منسوخ آن‌ها است. در این مرحله ناقد به جستجو می‌پردازد تا بداند که کدامیک از دو حدیث متقدم و کدام متأخر است؛ حدیثی که بعنوان متقدم شناخته …

بیشتر بخوانید »

علم مختلف الحدیث

علم مختلف الحدیث[۱]: مختلف اسم فاعل از اختلاف است و ضد اتفاق می‌باشد. منظور از علم مختلف الحدیث یعنی آنکه ناقد به بررسی در میان احادیثی می‌پردازد که در ظاهر با هم متعارض هستند، تا اگر امکان بود بین آن‌ها توفیق حاصل کند و این امر از طریق تأویل و یا حمل مطلق بر مقید و عام بر خاص، و …

بیشتر بخوانید »

علم غریب الحدیث

علم غریب الحدیث[۱]: علمی است که در آن به کشف معانی الفاظ احادیث که بر بسیاری از مردم مخفی مانده است می‌پردازد، خصوصا بعد از آنکه زبان غیر عربی نیز با زبان عربی اختلاط یافت و لذا ضرورت فهم حدیث و کشف معانی آن موجب شد تا علما به تصنیف این علم بپردازند، پس تصنیفاتی را در این علم به …

بیشتر بخوانید »

علم جرح و تعدیل:‏

جهت پالایش احادیث علم بسیار بزرگ دیگری پیدا شده و قواعد و پایه‌ها محکمی برای آن ‏گذاشته شد، و مقیاس و معیار دقیقی برای آن گذاشته شده است که احوال و اوضاع راویان از جهت ‏اطمینان و یا تضعیف آن‌ها کنترل می‌شود، که آن هم «علم جرح و تعدیل» نام دارد، که در میان هیچ ‏ملت و امتی نظیر و …

بیشتر بخوانید »

مشهورترین مصنفات در علم مصطلح (۳)

۲۱- «التذکره فی علوم الحدیث» تصنیف عمر بن علی معروف بـه (ابن الملقن) (۸۰۴هـ). ۲۲- «رساله فی علم أصول الحدیث» تألیف علی بن محمد بن علی جرجانی (۸۱۶هـ). ۲۳- «الدیباج المذهب» تألیف علی بن محمد جرجانی (۸۱۶). ۲۴- «المختصر فی أصول الحدیث» تألیف ابو الحسن جرجانی (۸۱۶هـ). ۲۵- «جواهر الأصول فی علم حدیث الرسول» تألیف ابوالفیض محمد بن محمد بن …

بیشتر بخوانید »

مشهورترین مصنفات در علم مصطلح (۲)

۱۱- «فتح المغیث فی شرح ألفیه الحدیث» تألیف محمد بن عبدالرحمن السخاوی (متوفی ۹۰۲) هجری، که در حقیقت شرحی است بر کتاب (الفیه عراقی) که از جمله مفیدترین و بهترین شرح‌های کتاب الفیه است. ۱۲- «نخبه الفِکر فی مصطلح اهل الأثر» تألیف حافظ ابن حجر عسقلانی (متوفی ۸۵۲) هجری، که کتاب کوچک و مختصری است اما جزو مفیدترین و بهترین …

بیشتر بخوانید »

مشهورترین مصنفات در علم مصطلح (۱)

۱- «المحدث الفاصل بین الراوی و الواعی» تالیف قاضی ابومحمدحسن بن عبدالرحمن بن خلاد رامهرمزی (متوفی ۳۶۰) هجری، مؤلف تمامی مسائل مصطلح را کتاب خود ذکر نکرد. ۲- «معرفه علوم الحدیث» تألیف ابو عبدالله محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری (متوفی ۴۰۵) هجری، کتاب او ترتیب مناسبی نداشت. ۳- «المستخرج علی معرفه علوم الحدیث» که ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی (متوفی …

بیشتر بخوانید »

تاریخ نشو و نمای علم حدیث (۲)

بعد از آن علما این علوم را توسعه دادند تا جایی که بحث و بررسی در این علوم به ناحیه‌‌ی ضبط و کیفیت تحمل و ادای حدیث و شناخت ناسخ از منسوخ و غریب کشیده شد، اما باز تمامی این موارد بصورت شفاهی از زبان علما نقل می‌گشت، سپس این علوم تکامل یافت و این بار مکتوب و ضبط گردید …

بیشتر بخوانید »

تاریخ نشو و نمای علم حدیث (۱)

اساس و ارکان اصلی علم روایت و نقل اخبار، از کتاب الله و سنت نبوی سرچشمه گرفته است، چنان‌که خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِن جَآءَکُمۡ فَاسِقُۢ بِنَبَإٖ فَتَبَیَّنُوٓاْ﴾ [الحجرات: ۶]. یعنی: اى کسانى که ایمان آورده‏اید، اگر شخص فاسقى براى شما خبرى بیاورد، درباره‌‌ی آن تحقیق کنید. و این آیه‌‌‌ی کریمه‌ بر این دلالت دارد که …

بیشتر بخوانید »

تعریف علوم الحدیث:

علم و آگاهی یافتن به قواعد و قوانینی که بوسیله‌‌ی آن‌ها احوال سند و متن حدیث از جهت قبول یا رد شناخته می‌شود را علم حدیث یا مصطلح الحدیث گویند. بر این اساس هرگاه سند و متن حدیثی شرایط لازم را جهت مقبولیت بدست آورد، حدیث معتبر و حجت خواهد شد و بالعکس؛ اگر شرایط لازم را نداشته باشد بعنوان …

بیشتر بخوانید »