انواع حدیث متواتر

ب) حدیث متواتر به دو نوع تقسیم می‌شود:

متواتر لفظی – معنوی، و متواتر فقط معنوی.

– متواتر لفظی – معنوی؛ عبارتست از حدیث متواتری که راویان هم در لفظ حدیث و هم در معنی آن اتفاق دارند.

مثال برای متواتر لفظی: این فرموده‌‌ی پیامبر ج: «من کذب علیَّ مُتعمداً فلیتبوَّأ مقعدَه من النار».[۱] یعنی: هرکس عمدا (و آگاهانه) بر من دروغ ببندد، پس نشیمنگاه خود را آتش جهنم مهیا ببیند.

این حدیث را بیشتر از شصت صحابی از پیامبر ج روایت کرده‌اند، ازجمله عشره‌‌ی مبشره، و جمع کثیری هم از آن‌ها روایت کرده‌اند.[۲]

– متواتر معنوی؛ عبارتست از حدیث متواتری که راویان در یک معنای کلی اتفاق دارند، ولی هر حدیث با لفظ متفاوت و خاص خود روایت شده است.[۳]

مثال برای متواتر معنوی: احادیث مربوط به شفاعت و مسح بر خُفین، و بعضی دیگر (که بصورت نثر چنین بیان شده‌اند):

مما تواترَ حدیثُ مَنْ کَذَبْ   وَمَنْ بَنَى للهِ بیتاً واحْتَسَبْ
ورؤیهٌ شَفَاعَهٌ والْحَوضُ   وَمْسُحُ خُفَّیْنِ وَهذى بَعْضُ

یعنی: از جمله‌‌ی آنچه که به تواتر رسیده‌اند عبارتند از؛ حدیث (من کذب علی متعمدا فلیتبوأ مقعده من النار[۴]؛ هر کس از روی عمد به من دروغی را نسبت دهد، جایگاه خود را در آتش دوزخ فراهم ببیند) و حدیث (من بنى لله مسجدا من ماله بنى الله له بیتا فی الجنه[۵]؛ کسی که از مالش مسجدی برای رضای خدا بسازد خداوند برای او خانه ای در بهشت مهیا می‌کند) و حدیث روئیت باری تعالی در بهشت و احادیث شفاعت در روز قیامت و حدیث حوض پیامبر ج و حدیث مسح بر خفین در وضو.

[۱]– نگاه کنید به: بخاری (۱۲۹۱) کتاب جنائز، ۳۴- باب منع نوحه خوانی بر میت از حدیث مغیره. و همچنین در بخاری (۱۱۰) کتاب علم، ۳۸- باب گناه کسی که به پیامبر ج دروغ ببندد. و در مقدمه‌‌ی مسلم (۳)، ۲- باب سختی دروغ بر رسول الله ج. و در فتح الباری از (۱/۲۰۳) به بعد. (و ابو داود (۳۶۵۱)، وترمذی (۲۶۶۱)، وابن ماجه (۳۰، ۳۷)، وأحمد (۲/۱۵۹)).

[۲]– بیشتر از هفتاد و دو تن از اصحاب پیامبر ج این حدیث را از ایشان نقل کرده‌اند.

[۳]– در این نوع تواتر، هماهنگی الفاظ شرط نیست، بلکه مهم هماهنگی در معناست و لذا گاها احادیثی را می‌بینیم که مربوط به قضیه‌های مختلف هستند و خود متواتر نیستند، اما اگر به مجموع احادیث نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که قدر مشترکی دارند و در همه‌‌ی آن احادیث یک مسئله مشترک است، بنابراین، در این مواقع گویند به اعتبار مجموع طرق آن قدر مشترک به تواتر معنایی رسیده است. بعنوان مثال احادیث مربوط به بالا بردن دست‌ها در هنگام دعا؛ که در این باره نزدیک به یکصد حدیث از پیامبر ج وارد شده ولی هریک درباره‌‌ی قضیه‌‌ی مختلفی هستند که خود به تواتر نرسیده است، اما همگی آن یکصد حدیث دارای یک مسئله‌‌ی مشترک هستند و آن بالا بردن دست‌ها هنگام دعا توسط پیامبر ج است، لذا می‌گوییم که بالابردن دست‌ها در هنگام دعا به تواتر معنایی رسیده است. (نگاه کنید به: تدریب الراوی، ج ۲- ص ۱۸۰).

البته در مورد بالابردن دست‌ها در هنگام دعا باید به یک نکته توجه نمود، و آن اینکه؛ هرچند بالابردن دست‌ها هنگام دعا به تواتر معنوی رسیده است، اما این امر به این معنا نیست که در هرحالتی که باشیم می‌توانیم هنگام دعا دست‌های خود را بالا ببریم؛ شیخ عبدالعزیز ابن باز/ در این خصوص می‌گوید: «بلند کردن دست‌ها از اسباب اجابت است، مگر در جاهایی که پیامبرج ‏دستهایش را بلند نکرده است، پس ما در آنجا وقتی که دعا کنیم دست‌هایمان را بلند نمی‌کنیم. ‏مانند دعا در خطبه جمعه، که پیامبر ج دست‌هایش را بلند نکرده مگر آنکه در ‏جمعه برای طلب باران دعا کند که دست‌هایش را بلند کند..همچنین بعد از سلام در نمازهای ‏پنجگانه پیامبر ج اذکار را می‌خواند و دست‌هایش را بلند نمی‌کرد، پس ما ‏در اینجا با اقتدا به پیامبر ج دست‌هایمان را بلند نمی‌کنیم. اما در جاهایی که ‏پیامبر ج دست‌هایش را بلند کرده، سنّت این است که با تأسی از ایشان دست‌ها ‏بلند شوند، چون بلند کردن دست‌ها در دعا از اسباب اجابت است، و همچنین جاهایی که مسلمان ‏دعا می‌کند و در آن جا بلند کردن و بلند نکردن دست‌ها از پیامبر ج ثابت ‏نیست دست‌ها را بلند می‌کنیم؛ براساس احادیثی که بر این دلالت می‌کند که بلند کردن دست‌ها ‏از اسباب اجابت است». (مجموع فتاوی و مقالات متنوعه (۶/۱۲۴ ،۱۲۵))‏.

[۴]– این حدیث، متواتر لفظی است نه معنوی.

[۵]– این لفظ را ابن ماجه روایت کرده است، حدیث، متواتر معنوی است و در این نوع تواتر الفاظ متفاوت هستند لذا این حدیث با الفاظ دیگری نیز روایت شده است، مثلا بخاری با این لفظ روایت نموده: «مَنْ بَنَى مَسْجِدًا یَبْتَغِی بِهِ وَجْهَ اللَّهِ، بَنَى اللَّهُ لَهُ مِثْلَهُ فِی الْجَنَّهِ».(بخارى: ۴۵۰) یعنی: «هرکس برای خوشنودی خدا مسجدی بنا کند، خداوند خانه‏ای مانند آن، در بهشت برای وی بنا خواهد کرد». دیگر منابع: بخاری (۴۳۹)، مسلم (۵۳۳)، ترمذی (۳۱۸)، ابن ماجه (۷۳۶)، أحمد (۱/۷۰)، دارمی (۱۳۹۲).

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …