admin

امام غزالی و کتاب اصلاحی و تربیتی

اما احیاء علوم فقط کتاب انتقادی نیست، بلکه برای اصلاح و تربیت، کتاب جامع و مفصلی می‌باشد و مصنفش در نوشتن آن کوشیده است که آن را برای اصلاح و تربیت جویندگان حق و تبلیغ و تعلیم دیگران به درجۀ کفایت برساند و این کتاب را قائم مقام یک کتابخانۀ بزرگ اسلامی بگرداند و این کتاب دستور العملی برای زندگی …

بیشتر بخوانید »

امام غزالی و طبقات دیگر مسلمان

علاوه از طبقۀ علماء و سلاطین و حکام، به زندگی عموم مردم نیز توجه نموده و بررسی کردند که در آن هر عنصری غیر دینی بدعات و منکرات، مغلطه و فریب کاری به وجود آمده بود، از همه انتقاد کردند. از مطالعۀ احیاء العلوم ثابت می‌شود که امام با توجه به اشتغال علمی و زندگی عالمانه از اوضاع محیط و …

بیشتر بخوانید »

امام غزالی و حکام و سلاطین (۲)

حالا اگر مردی این هدایای سلاطین را با شهامت پذیرفته و در توجیه آن واقعات اصحاب و تابعین را مثال بزند، در حقیقت او می‌خواهد فرشتگان را با آهنگران مقایسه کند، زیرا یکی از پذیرفتن این اموال اختلاط به حکام و مدارات آن‌ها و خدمت و همکاری به کارمندان آن‌ها لازم است او ناگزیر است که در مقابل اوامرشان با …

بیشتر بخوانید »

امام غزالی و حکام و سلاطین (۱)

به نظر امام غزالی/ سبب مهم دوم این اختلاف فساد عالمگیر، انحطاط اخلاقی و تنزل دینی خود حکام و سلاطین هستند. دویست سال پیش از امام غزالی/، عبدالله ابن مبارک/ همین دو گروه (علماء و سلاطین) را مسئول مسخ شدن و انحراف دینی قرار داد: وهلْ أفسدَ الدینَ الملوکُ   وَأحبــارُ سُوءٍ وَرُهبانُهـــا دین را به جز پادشاهان و علماء …

بیشتر بخوانید »

علما و اهل دین (۳)

امام غزالی/ ضرر و مفاسد معنوی و اخلاق مناظره و مجادله و شرها و آفات آن را بیان نمود، چون امام غزالی تا مدتی شهسوار این مسابقه بود؛ لذا در این مورد شهادت ایشان شهادت عینی به شمار می‌رود و مبتنی بر مشاهده و تجربه‌های شخصی می‌باشد[۱]. در این مورد، فریبندۀ مهم، عنوان‌های این مسائل بود. در دوران امام غزالی …

بیشتر بخوانید »

علما و اهل دین (۲)

امام غزالی/ از نظر تحقیق و تاریخ انگیزه این امر را که در ادوار گذشته مسائل اختلافی چرا اینقدر مهم و محبوب شده بود و علما آن را میدان فعالیت اظهار ذهانت خویش گردانیده بودند و توجهات عمده خویش را به همین امر صرف می‌کردند از نظر امام غزالی این امور اسباب علل یک امر فطری و طبیعی است، اما …

بیشتر بخوانید »

علما و اهل دین (۲)

در دوران امام غزالی/ کل جهان در جزئیات فقه و مسایل اختلافی مشغول بود، جلسات بحث و مناظره در هر منزل و هر گوشه کشور گرم بود و زینت هر جلسه و تقریب و رونق دربار شاهان نیز همین بحث و مناظره‌های فقهی و مذهبی بود. در این مورد انهما و غلو علماء و طلاب به حدی رسیده بود که …

بیشتر بخوانید »

علما و اهل دین (۱)

در دیدگاه امام غزالی مسؤلیت بزرگ این فساد جهانی و انحطاط اخلاقی و دینی به عهده علما است که از نظر ایشان علما برای امّت شبیه نمک می‌باشند، پس اگر نمک فاسد گردد چه چیزی آن را اصلاح می‌تواند بکند به قول شاعر: یا معشر القراء یا ملح البلد   ما یصلح الملح إذا الملح الفسد ­ هرچیز که بگندد …

بیشتر بخوانید »

امام غزالی و حمله بر باطنیه (۲)

مولانا شبلی در کتابش «الغزالی» می‌نویسد: ایشان را در بغداد علاقه تحقیق حق فراگرفت، کلیه مذاهب را بررسی کامل کردند، اما از هیچ یکی قانع نشدند، بالآخره به سوی تصوف توجه فرمودند، اما این فن مربوط به قال نبود؛ بلکه مسئلۀ حال بود. اولین پلۀ آن اصلاح باطن و تزکیه نفس بود، مشاغل کثیر امام، سد راه این کیفیت بود. …

بیشتر بخوانید »

امام غزالی و حمله بر باطنیه (۱)

امام غزالی/ نه تنها به فلسفه بلکه به فتنه باطنیه نیز توجه فرمودند، ایشان در زمان تدریس در مدرسه نظامیه بغداد در رد باطنیه با اشارۀ خلیفۀ وقت، کتابی به نام «المستظهری» تالیف کرده بودند. ذکر این کتاب را در داستان تلاش حق خویش به نام المنقذ من الضلال یاد نموده است. علاوه از این کتاب، در این موضوع سه …

بیشتر بخوانید »

امام غزالی و اثر تهافت الفلاسفه

این انتقاد شجاعانه بر فلسفه و تحقیر آن در تاریخ علم کلام، آغاز دوران جدیدی در قرن پنجم هجری قمری می‌باشد که تاج افتخار این دوران بر سر امام غزالی زیبنده است و بدنبالش شیخ الاسلام ابن تیمیه آن را تکمیل کرد و بر جسم فلسفه و منطق وظیفه عمل جراحی را انجام داد. آغاز سلسله فلسفه از تصنیفات خود …

بیشتر بخوانید »

کارهای تجدیدی امام غزالی (۲)

چنانچه در تمهید کتاب می‌نویسد: «در زمان ما افرادی به وجود آمده‌اند که فکر می‌کنند دل و دماغ آن‌ها از بقیه مردم جدا و ممتاز است و این گروه مردم احکام و قیود مذهبی را با نگاه حقارت می‌نگرند و انگیزه اصلی‌اش این است که این گروه فقط اسامی هیبت‌ناک سقراط و بقراط و ارسطو را شنیده است و در …

بیشتر بخوانید »

کارهای تجدیدی امام غزالی (۱)

امام غزالی [۱]  کارهای مجددانه‌ای را که بعد از بازگشت از گوشه‌نشینی انجام دادند که به دو بخش می‌توان تقسیم‌بندی کرد: ۱- مبارزه با طوفان فلسفه و باطنیت و ریشه کن کردن آن‌ها به وسیله اسلام. ۲- بررسی اسلام و اخلاقی معاشرت و زندگی و انتقاد و اصلاح آن. جراحی نمودن فلسفه شرح اولین و بزرگ‌ترین کارنامه امام از این قرار …

بیشتر بخوانید »

امام غزالی (۷)

اما نظر خداوند متعال چیز دیگری بود؛ زیرا که خداوند متعال در قلب سلطان وقت این حرکت را به وجود آورد. چنان که حکم موکدی برای من نوشتند که برای مبارزه با این فتنه‌ها در اسرع وقت خود را به شهر نیشابور برسانید و این حکم سلطنتی طوری بود که من احساس کردم که اگر من در اجرای آن کوتاهی …

بیشتر بخوانید »

امام غزالی (۶)

از خلوت به جلوت ممکن بود که امام غزالی در این حالت خلوت و عزلت بماند و عمرش را در لذات معنوی و سکون و اطمینان به سر ببرد، اما از آنجایی که خداوند متعال اراده داشت که کار عظیم الشأنی از ایشان بگیرد، ضروری بود که از خلوت خارج شوند و زندگی اجتماعی درس تدریس، تألیف و تصنیف را …

بیشتر بخوانید »

امام غزالی (۵)

خلاصه بر همین فکر و خیال شش ماه گذشت تا اینکه تفکر و اندیشه از اختیار خارج شد و حتی زبان هم متوقف گردید، گویا بر او قفلی زده‌اند. خیلی کوشش کردم که حداقل برای این مراجعین که زیاد می‌کنند فقط یک روز تدریس کنم، اما دیدم که زبان به طور کلی همراه من نیست و یک لفظی هم از …

بیشتر بخوانید »

امام غزالی (۴)

خلاصه به این نتیجه رسیدم که تشفی من از راه و روش فلسفه ممکن نیست و عقل به تنهایی نمی‌تواند همه مقاصد را برآورده سازد و نمی‌تواند از کلیه مشکلات پرده بردارد. اما گروه باطنیه: در ضمن تألیف کتابم، (مستظهری) موقعیت خوبی برای مطالعه این مذهب به دست آوردم، دریافتم که مبنای عقاید این گروه بر اساس تعلیمات امام وقت …

بیشتر بخوانید »

امام غزالی (۳)

در مورد علم کلام کتاب‌های دانشمندان این فن را خواندم و دربارۀ این موضوع خودم نیز تصنیفاتی نوشتم، دیدم که این فن مقصد خویش را بر می‌آورد، اما برای تسلی و تشقی من کافی نیست، زیرا بنای این فن بر مقدماتی است که از طرف حریف مقابل تقدیم شده است و متکلمان آن را فقط از روی تقلید پذیرفته‌اند و …

بیشتر بخوانید »

امام غزالی (۲)

خلیفه مستظهر بالله که جانشین مقتدر بالله گردید، به امام غزالی ارادت و علاقه خاصی داشت و بنا به پیشنهادات نامبرده، در رد باطنیه کتابی نوشت که نام آن را بنابر نسبت دادن به خلیفه، مستظهری نامگذاری کرده، این ترقی نهایی که برای فرد صاحب علم دین کافی بود. مقتضایش نیز این بود که امام غزالی بر همین قدر بسنده …

بیشتر بخوانید »

امام غزالی (۱)

نام ایشان امام غزالی محمد و کنیه‌اش ابو حامد، اسم پدرش محمد بود. در شهر طوس و در محلّۀ طاهران در سال ۴۵۰هجری قمری چشم به جهان گشود، بنابر وصیت پدرش که یکی از افراد مخلص و دانش دوست و مسلمان تهی‌دستی بود، یکی از دوستان صوفی منش ایشان از مسئولیت سرپرستی تدریس امام پوزش خواست و برای ثبت نام …

بیشتر بخوانید »

طغیان علیه نبوت محمد صلی الله علیه وسلم

انکار مفاهیم، معانی پی در پی و جایگذاری کلمات شریعت و تقسیم بندی قرآن و حدیث به ظاهر و باطن و مغز و پوست، به ظاهر چنان حربۀ موفقی بود که به وسیلۀ آن‌ها در هر زمان، توطئه‌گران علیه نظام فکری و اعتقادی اسلام استفاده کرده‌اند و می‌توان با این شیوه‌های فریبنده خیلی راحت به انهدام اصول عقاید اسلام پرداخت. …

بیشتر بخوانید »

فریب‌کاری ظاهر و باطن

پیروان عقیدۀ باطنیه احساس کردند که کلیۀ احکام و مسائل اصولی و اعتقادی شریعت اسلام، به وسیلۀ الفاظ و کلام بیان شده است و برای فهماندن انسان‌ها و عمل کردن همین امر ضروری بود. ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوۡمِهِۦ لِیُبَیِّنَ لَهُمۡ﴾ [إبراهیم: ۴]. «و نفرستادیم هیچ پیامبری را مگر به زبان او تا بیان کند بر ایشان». معنی …

بیشتر بخوانید »

تفاوت اندیشه و آرای معتزله و فلاسفه

اگرچه به وسیلۀ گسترش اندیشۀ معتزله آگاهانه و یا نا آگاهانه به شریعت اسلام خسارت وارد می‌شد و این‌ها به علّت این بود که آن‌ها نیروی عقل را نامحدود دانسته، مسائل مهم ذات و صفات خداوندی و دیگر مسائل ماوراء العقل (نه مخالف عقل) را بازیچۀ اطفال قرار می‌دادند، اما چون ماهیتاً گروهی مذهبی بودند، بر وحی و نبوت ایمان …

بیشتر بخوانید »

گروه اخوان الصفا و نوشته‌های آنان

در سال‌های سدۀ چهارم هجری قمری، فلسفۀ یونان، بر تمام عالم اسلام مسلط شده بود. هر جوان کنجکاو و زیرکی آن را با نگاه عظمت و ارادت می‌نگریست. در میان سدۀ چهارم انجمن زیر زمینی و مخفیانه‌ای به نام اخوان الصفا شبیه گروه فراماسون به وجود آمد. در این انجمن فلسفۀ یونان بر اساس عقاید و موضوع‌های دینی مورد بحث …

بیشتر بخوانید »

ناقلان و شارحان عربی فلسفۀ یونان

از طرفی دیگر برای تبیین فلسفۀ یونان نمایندگانی از قبیل یعقوب کندی (م -۲۵۸هجری قمری)، ابوالنصر فارابی (م – ۳۲۹هجری) و شیخ ابوعلی سینا (م -۴۲۸هجری) قد بر افراشتند که در خود یونان نیز نظیر آنان نایاب است، این دانشمندان ارسطو را در پاکدامنی و قداست و علم و حکمت به مقامی رسانیدن که در الهیات یونان شاید به مبدأ …

بیشتر بخوانید »

رواج فلسفه

از طرف دیگر حمایت همه جانبه و علاقۀ مامون به علم و دانش و فعالیت و توجه مترجمان کتب، کتاب‌های زیادی از فلسفه سریانی – یونانی – فارسی به ویژه نوشته‌های ارسطو به زبان عربی ترجمه شد و این تیزهوشی نویسندگان و مترجمان، غافل ماندن اندیشه و تفکر مسلمانان را بی‌نهایت تحت تاثیر قرار داده بود. در این گنجینه کتب، …

بیشتر بخوانید »

انحطاط علم کلام و پرتوافکنی فلسفه و باطنیت و نیاز به متکلم جدید

در دوران سلاطین سلاجقه به خصوص سلطان ملک شاه سلجوقی، گرچه علمای مکتب اشعری بر تمام عالم اسلام و سیستم آموزشی و زندگی مذهبی مردم مسلط بودند، اما در کلام و قدرت ایشان از داخل خود آن‌ها آفتی بروز و تخریبی به وجود آمده بود. فکر مجتهدانۀ امام ابو الحسن اشعری و تسلط ایشان بر معقولات، طلسم معتزله را شکسته …

بیشتر بخوانید »

علمای اشاعره و آثار علمی ‌آنان

پس از امام اشعری در ادامه اندیشه و مکتب فکری وی بسیار از علماء، متکلمین و اساتید جلیل القدر که در تمام عالم اسلام از نظر برتری اندیشه و توان علمی و استعداد عقلی مشهور بودند پا به عرصه وجود گذاشتند و به علّت وجود پربرکت آنان، سروری علمی جهان اسلام از دست معتزله خارج شده، به کف با کفایت …

بیشتر بخوانید »

امام ابومنصور ماتریدی

در همین زمان یعنی دوران مبارزه علیه اعتزال، در عالم اسلام، در گوشه‌ای دیگر از منطقه ماوراء النهر، دانشمند و متکلم دیگری به نام ابو منصور ماتریدی (متوفای سال ۳۳۲) به سوی علم کلام و عقاید اسلام توجه ویژه‌ای مبذول فرمودند[۱]. این مرد دانشمند بی‌نهایت با فکر اندیشمندی معتدل بود. به علّت مبارزه پیاپی امام ابوالحسن با عقاید معتزله در …

بیشتر بخوانید »

وفات امام ابوالحسن اشعری

امام ابوالحسن اشعری/ در سال ۳۲۴هجری قمری دار فانی را وداع گفت و در بغداد در محله مشروع الزوایا به خاک سپرده شد. در هنگام تشییع جنازه و مراسم تدفین ایشان، اعلام گردید که یاری دهندۀ سنّت پیامبر از دنیا رفت[۱]. [۱]– ابن خلکان ص۴۶۴ و ۴۶۵٫

بیشتر بخوانید »

عبادت، تقوی امام ابوالحسن اشعر

امام ابوالحسن اشعری فقط یک دانشمندی عقلی و علمی نبود، بلکه علاوه رهبری امامت و اجتهاد در زمان خود، در علم و عقل به صفات عبادت و تقوی و اخلاق فاضله نیز آراسته بود، این خصوصیت کلیه پیشوایان گذشته است. فقیه احمد بن علی گفته است: «من تا مدّت ۲۰ سال در خدمت امام اشعری بودم برتر از ایشان در …

بیشتر بخوانید »

نوشته‌ها و تألیفات امام اشعری

امام ابوالحسن اشعری، تنها به بحث و مناظره و تفهیم و سخنوری زبانی کفایت نمی‌کرد، بلکه در رد عقاید باطله، کتاب‌های با ارزشی تالیف و منتشر کردند. ایشان مطابق با عقیده اهل سنّت تفسیر قرآنی نوشتند که به گفته ذهبی سی جلد می‌باشد[۱]. بعضی از دانشمندان و نویسندگان می‌گویند آمار تالیفات و نوشته‌های امام اشعری بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ جلد …

بیشتر بخوانید »

تبلیغ امام ابوالحسن اشعری (۴)

خلاصه اینکه امام اشعری از رضایت و ناخشنودی این هردو گروه توجهی نکرده و در پاسداری و نصرت دین و در نگهبانی از ایمان و عقیده، آن روش عملی را که ضروری می‌دانستند با شهامت و تیز هوشی کامل پیاده نموده و با زبان و قلم در گسترش و پیشرفت آن مشغول شدند. نتیجه تلاش وی این شد که طوفان …

بیشتر بخوانید »

تبلیغ امام ابوالحسن اشعری (۳)

کارنامه اصلی خدمات دینی امام ابوالحسن اشعری تنها موافقت با مسلک سنت، تشریح آرای گذشتگان و تایید اجمالی آن نبود، زیرا این کار را سایر محدثان و عموم حنابله انجام می‌دادند؛ بلکه کارنامۀ اصلی علمی ایشان اینکه حقایق کتاب و سنّت و عقاید اهل سنّت را با دلایل محکم ثابت کردند و با معتزله و فرقه‌های دیگر در مورد هر …

بیشتر بخوانید »

تبلیغ امام ابوالحسن اشعری (۲)

امام ابوالحسن اشعری مجتهد فن بیان و بنیانگذار علم کلام بود، متکلمین بعدی به هوش سرشار خدادادی و ژرفگری در کلام، نکته سنجی و باریک‌بینی وی را اعتراف می‌کردند. شخصی به قاضی ابوبکر باقلانی (که معاصرانش به علّت فصاحت حسن نطق و تقویت تحریر، ایشان را به لقب لسان الامت خطاب می‌کردند) گفت کلام شما از کلام ابوالحسن اشعری برتر …

بیشتر بخوانید »

تبلیغ امام ابوالحسن اشعری (۱)

امام ابوالحسن تبلیغ و گسترش مذهب اهل سنّت را وظیفۀ تقرب الی الله و جهاد دانسته و با جدیت کامل این کار را انجام می‌داد و شخصاً در جلسه‌های معتزله شرکت و با افراد ممتازشان ملاقات کرده، برای قانع کردن و تفهیم آن‌ها فعالیت می‌کرد. روزی از وی پرسید شما چرا با اهل بدعت آمیزش و رفت و آمد دارید، …

بیشتر بخوانید »

امام ابوالحسن اشعری

نام ایشان علی فرزند اسماعیل است، از نسل صحابی معروف حضرت ابو موسی اشعری بودند. در سال ۲۷۰ هجری قمری در بصره متولد شد، مادر وی پس از وفات پدرش (اسماعیل) با ابوعلی الجبائی ازدواج کرده بود که در آن زمان خودش پیشوایی برای معتزله و پرچمدار مذهب اعتزال بود. شیخ ابوالحسن در آغوش چنین فردی تربیت یافت و به …

بیشتر بخوانید »

فتنه اعتزال و امام ابوالحسن اشعری و پیروانش

قدرت علمی معتزله و اثرات آن بر جامعه پس از مرگ معتصم و واثق (که رؤسای حکومت عباسی و سرپرست مذهب اعتزال بودند)، کمر معتزله شکست. جانشین واثق، متوکل عباسی بود که دشمن معتزله و از مذهب اعتزال بیزار بود، و متوکل یکایک افراد معتزله را شناسایی و از امور دولت پاکسازی کرد و کلیۀ آثار و شعایر این مذهب …

بیشتر بخوانید »

پایمردی و استقامت بی‌مانند امام احمد بن حنبل (۲)

نتیجه پایمردی و استقامت بی‌مانند امام احمد و ثابت قدمی وی این شد که فتنه خلق قرآن برای همیشه ریشه‌کن گردید و مسلمانان جهان از خطر بزرگ دینی محفوظ ماندند، کسانی که در این امتحان دینی با دولت همکاری کردند و از روش مصلحت اندیشی و فرصت طلبی استفاده کردند، از نگاه مردم مردود شدند و اعتبار علمی و دینی …

بیشتر بخوانید »

پایمردی و استقامت بی‌مانند امام احمد بن حنبل (۱)

علاوه بر آنچه که در صفحات گذشته و از زبان خود امام احمد بن حنبل/ دربارۀ سختی‌ها و شکنجه‌هائی که در راه عقیده و ایمان راسخ وی به قرآن و سنّت نبوی و عدم قبول رأی المعتصم خلیفه عباسی در مورد خلق قرآن بر وی روا داشته می‌شد، نمونه‌های آشکار دیگری از بردباری و تحمل وی ذیلاً بیان می‌شود. سپس …

بیشتر بخوانید »

امام احمد در بوتۀ آزمایش

در مدّت خلافت معتصم نیز مسئلۀ خلق قرآن و حمایت از عقیدۀ صحیح و مبارزه با دولت وقت، فقط به عهدۀ امام احمد بن حنبل قرار داشت؛ زیرا ایشان در زمان خود امام المحدثین و امانت‌دار سنّت و شریعت بودند. امام احمد به زور از شهر رقه به بغداد آورده شد، به هر یک از پاهای وی چهار زنجیر بسته …

بیشتر بخوانید »

فتنه خلق قرآن

مامون خلیفۀ عباسی تمام همّ و غمّ خود را به مسئلۀ خلق قرآن مبذول کرد، سال۲۱۸ هجری به اسحاق بن ابراهیم والی نامه مشروحی نوشت که در آن از تمام مسلمین و به ویژه از محدثان انتقادهای توهین‌آمیز و سرزنش‌های زیادی نوشته بود، علمای دین و مفسران و دانشمندان را به علّت مخالفت با عقیدۀ خلق قرآن به مارک‌های ناقص …

بیشتر بخوانید »

امام احمد بن حنبل (۶)

امام احمد بن حنبل با اصرار متوکل، مدتی در پایگاه خلافت اقامت گزید و چون در این مدّت مهمان سلطنتی بود، هر روز برایش غذاهای رنگارنگی می‌آوردند که تقریباً به قیمت صد و بیست درهم ارزش داشت وی از اغذیه ذره‌ای نچشیدند و تمام شبانه روز روزه بودند پس از گذشت هشت روز، روزه‌ پی در پی ضعف کردند و …

بیشتر بخوانید »

امام احمد بن حنبل (۵)

گاه غیر مسلمانان نیر از راه دور به دیدن وی می‌آمدند، یک بار پزشکی مسیحی برای معالجه آمد و گفت من از چند سال قبل در آرزوی زیارت شما بودم و زندگی شما نه تنها برای اسلام باعث خیر و برکت است، بلکه برای کل مخلوق خدا باعث خیر و برکت است و کلیۀ دوستان ما شما را دوست دارند. …

بیشتر بخوانید »

امام احمد بن حنبل (۴)

زندگی ایشان مانند ائمه گذشته دارای صفات فقر، زهد، توکل و قناعت بود و این فقر وی اختیاری بود. ایشان هدیه‌های سلاطین و خلفا را هرگز قبول نمی‌کرد، گاهی پسران سلاطین با ایشان در این مورد صحبت می‌کردند. در جواب می‌فرمود، درست است که این مال حلال است و با رفتن به سفر حج درست است، من آن را حرام …

بیشتر بخوانید »