عقيده

اعراض و روی گردانی از کلام الله تعالی

«الاعراض» در لغت عبارت است از: روی گردانی، پشت کردن، دوری، ممانعت؛ خداوند متعال می فرماید: «فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَعِظْهُمْ» (نساء: ۶۳) «پس از آنان روی برگردان و اندرزشان بده». «ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا» (سجده: ۲۲) «آنگاه از آن اعراض کند». «وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِینَ» (اعراف: ۱۹۹): «و از نادانان روی بگردان». «وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی» (طه: ۱۲۴) «و کسی‌که از یاد من …

بیشتر بخوانید »

در اسلام روزی به نام روز پدر نداریم

یک فرد مسلمان: باید هر روز به پدر و مادرش احترام بگذارد و هر روز برایش روز پدر و مادر باشد، نه اینکه فقط یک روز در سال را به پدر و مادرش اختصاص دهد، زیرا الله متعال و رسول الله -صلی الله علیه وسلم- ما را سفارش به نیکی کردن در حق پدر و مادر نموده اند. »الله متعال …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه اهل بدعت در مورد محکم و متشابه (۶)

– روافض نیز نصوص صحیحِ صریحِ محکمی را که در تایید صحابه وارد شده، رد و انکار نمودند. نصوصی که وضوع دلالت آنها بر همگان معلوم و آشکار است. آنها با چنگ زدن به نصوص متشابه، نصوصی را که در مدح صحابه، ستایش آنها، رضایت الهی از ایشان و مغفرت و چشم پوشی از گناهان شان وارد شده و نیز …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه اهل بدعت در مورد محکم و متشابه (۵)

– نصوص محکمی را که در باب کلام خداوند وارد شده و صفت کلام را برای خداوند متعال ثابت می کنند با نصوص متشابهی که در کلام الهی وارد شده است، رد می کنند. نصوص محکمی چون:  «أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ» (اعراف: ۵۴) «آگاه باشید که آفرینش و فرمانروایی از آنِ او است». «وَلَکِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّی» (سجده: ۱۳) …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه اهل بدعت در مورد محکم و متشابه (۴)

– رد نصوص محکم و صریحی که بیان می کند آنچه خداوند انجام می دهد بر مبنای حکمت و هدفی نیک است که وجود آنها بهتر از عدم شان می باشد. و به «چرا» و «چگونه» در مورد شریعت و تقدیر الهی می پردازند. چنانکه خداوند متعال می فرماید: «وَلَکُمْ فِی الْقِصَاصِ حَیَاهٌ یَاْ أُولِیْ الأَلْبَابِ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ» (بقره: ۱۷۹) …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه اهل بدعت در مورد محکم و متشابه (۳)

– جبریه[۱] نیز نصوص محکم وارد شده در اثبات اینکه بنده به اراده خود قادر و مختار و فاعل است، با نصوص متشابه وارد شده در این زمینه رد نمودند. نصوص متشابهی چون: «وَمَا تَشَاؤُونَ إِلَّا أَن یَشَاءَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِینَ» (تکویر: ۲۹) «و شما نمی‌خواهید مگر آنکه پروردگار جهانیان بخواهد». «من یَشَإِ اللهُ یُضْلِلْهُ وَمَن یَشَأْ یَجْعَلْهُ عَلَى صِرَاطٍ …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه اهل بدعت در مورد محکم و متشابه (۲)

– آنها نیز نصوص محکمی را که در باب اثبات علم خداوند بر مخلوقات و استقرار او بر عرش می باشد و به طور بدیهی و ضروری دانسته شده که پیامبران این نصوص را بیان کردند، با نصوص متشابه در این زمینه رد کرده اند. نصوص متشابهی چون: «وَهُوَ مَعَکُمْ أَیْنَ مَا کُنتُمْ» (حدید: ۴) «و هر کجا باشید او …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه اهل بدعت در مورد محکم و متشابه (۱)

پرهیز و دوری از راه و روش اهل بدعت واجب است. اهل بدعت برای رد و انکار سنت ها دو راه دارند:[۱] ۱- رد و انکار سنت های ثابت شده از رسول خدا به وسیله ی آیات متشابه قرآن یا احادیث متشابه؛ ۲- محکم را متشابه فرض می کنند تا دلالت آن را تعطیل و بی ثمر گردانند. درحالی که …

بیشتر بخوانید »

دلایل سنت نبوی در مورد محکم و متشابه

رسول خدا فرمودند: «… إِنَّ الْقُرْآنَ لَمْ یَنْزِلْ یُکَذِّبُ بَعْضُهُ بَعْضًا، بَلْ یُصَدِّقُ بَعْضُهُ بَعْضًا، فَمَا عَرَفْتُمْ مِنْهُ، فَاعْمَلُوا بِهِ، وَمَا جَهِلْتُمْ مِنْهُ، فَرُدُّوهُ إِلَى عَالِمِهِ»:[۱] «قرآن نازل نشده که بخش های آن یکدیگر را تکذیب کنند، بلکه بخش های آن یکدیگر را تصدیق می کنند. پس آنچه از آن را دانستید، بدان عمل کنید و آنچه را ندانستید، به …

بیشتر بخوانید »

والراسخون فی العلم

راسخان در علم کسانی هستند که در میان بزرگان علم و دانش، از حیث رسوخ، نه غلبه بر چیزی شناخته شده می باشند. – رسوخ نزول چیزی سنگین در چیزی سست و نرم است. – بنابراین به دلیل رسوخ آنها در علم با تکیه بر صفای یقین و اطمینان، بر نور علم غلبه نکردند، پس خداوند متعال آنها را در …

بیشتر بخوانید »

تاویل قرآن

خداوند متعال می فرماید: «وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ[۱] الاالله» قاریان قرآن در وقف نمودن در این موضع اختلاف کرده اند: ۱- توقف کردن در لفظ جلاله «الله»؛ از ابن عباس روایت است که می گوید: «تفسیر بر چهار بخش است: الف) تفسیری که هیچکس در دانستن آن معذور نیست. ب) تفسیری که عرب بر مبنای زبان عربی می دانند.  ج) تفسیری …

بیشتر بخوانید »

طلب فتنه

و معنای «ابْتِغَاء الْفِتْنَهِ» اراده شرک و نیز ایجاد شبهه بیان شده که به صواب نزدیک تر است. ایجاد شبهات و ابهام در بین مومنان تا اینکه روابط مستحکم میان آنها را تبدیل به پراکندگی و تفرقه کنند. و مردم را به سوی انحراف و کجی سوق دهند. و پیروان شان را با استدلال به قرآن در مورد بدعت شان …

بیشتر بخوانید »

پیروان آیات متشابه

چنانکه خداوند متعال می فرماید: «فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ» یعنی از آیاتی پیروی می کنند که الفاظ آن شبیه به هم هستند و معانی مختلفی را احتمال دارند، تا اینکه اینگونه با ادعای خود تاویلات نادرست و تفسیر های نا صواب و گمراهی و انحراف خود از راه حق را محقق و ثابت نموده و با این روش بر کسانی …

بیشتر بخوانید »

زیغ القلوب (انحراف و کجی قلب ها)

«فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ»؛ «الزیغ» به معنای «المیل»: (انحراف) می باشد. و «زاغت الشمس»: (خورشید مایل شد) و «زاغت الابصار»: (چشم ها منحرف شدند.) از این قبیل است. و زمانی گفته می شود: «زاغ، یزیغ، زیغا) که قصد و نیت را رها کند. و منظور از «زیغ» در اینجا، شدیدترین نوع انحراف می باشد، همان انحراف قلب از مسیر …

بیشتر بخوانید »

متشابه

اینکه می فرماید: «وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ» متشابهات آیاتی هستند که احتمال وجوه متعدد دارند و به خودی خود مشخص نیست که کدامین وجه، مقصود و مراد آن است تا اینکه به آیه محکم در آن مساله مراجعه شود. مانند حروف مقطعه در اوایل سوره ها و آیات منسوخ و تقدیم و تاخیر و امثال و اقسام آن؛ به این آیات ایمان …

بیشتر بخوانید »

ام الکتاب

خداوند متعال می­ فرماید: «هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ» یعنی آیات محکمات اصل و ریشه­ی کتاب هستند که به هنگام ابهام و پوشیدگی به آنها مراجعه می­شود که آیاتی واضح و روشن بوده و دلالت آنها واضح و آشکار می­باشد و هیچ ابهام و پوشیدگی در آنها نیست. و «الام» عبارت است از امر جامعی که بدان مراجعه می­شود. و گفته شده: …

بیشتر بخوانید »

آیات محکمات

خداوند متعال می­فرماید: «مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ» محکمات در آیات قرآن، آیاتی هستند که تاویل آنها دانسته شده و معنای آن فهمیده می­شود و هیچ ابهام و پوشیدگی در آنها نیست و تنها احتمال یک تاویل (تفسیر و معنی) را دارند و معانی آنها بسیار واضح و روشن و آشکار است و هیچ پوشیدگی و ابهامی در آنها نیست و شباهتی …

بیشتر بخوانید »

دلایل محکم و متشابه

الف) قرآن کریم: خداوند متعال می­فرماید: «هُوَ الَّذِیَ أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُّحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِینَ فی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَهِ وَابْتِغَاء تَأْوِیلِهِ وَمَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلاَّ اللهُ وَالرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ یَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ کُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا یَذَّکَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الألْبَابِ» (آل عمران: ۷) «او کسی است که کتاب …

بیشتر بخوانید »

الاِحکام و تشابه در اصطلاح

محکم و متشابه به دو گونه­ی عام و خاص اطلاق می­شوند. اطلاق عام محکم و متشابه: محکم و متشابه در معنای عام کلی، تقریبا مترادف یکدیگر می­باشند. چنانکه خداوند متعال تمام قرآن را به محکم بودن توصیف نموده است. می­فرماید: «کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ» (هود: ۱) یعنی آیات آن استوار و نیکوست. به این معنا که اخبار آن راست و درست …

بیشتر بخوانید »

ایمان به متشابه و عمل به محکم

«الاِحکام» در لغت[۱] به دو معنا به کار رفته است: ۱- به معنای منع و بازداشتن؛ عرب می­گوید: «حکمتُ و احکمت و حکّمت» یعنی منع کرده و باز داشتم. و حاکم نیز به این معنا می­باشد که ظالم را از ظلم منع نموده و باز می­دارد. اصمعی می­گوید: «اصل حکمت به معنای بازداشتن انسان از ظلم است». ۲- اتقان (استواری …

بیشتر بخوانید »

عوامل استقامت در دین (۱)

روی‌آوردن به قرآن: قرآن عظیم حبل الله المتین ونور مبین است که هرکس به آن چنگ زند خداوند او را پناه می‌دهد و هرکس از آن پیروی کند خداوند او را نجات می‌دهد و هرکس به سوی قرآن فرا خواند به راه راست هدایت خواهد شد. خداوند متعال صراحتا بیان نموده‌اند که هدف از نازل نمودن تدریجی قرآن چیزی جز …

بیشتر بخوانید »

فواید پایبندی به قاعده ی جمع بین نصوص در یک مساله

این قاعده خود دلیلی روشن و بیانگر این مطلب است که شریعت از هر جهت کامل است و داور نمودن آن در زندگی انسان ها امری واجب است. و به هیچ وجه خلل و نقصی در آن نیست و در بر گیرنده زندگی دینی و دنیوی انسان است و اگر احیانا اختلافی باشد، توجیه آن و رسیدن به حق در …

بیشتر بخوانید »

تعارض ظاهری میان آیه و حدیث

چنانکه به ظاهر میان حدیث و آیه زیر تعارض به نظر می رسد. رسول خدا فرمودند: «اِنَّکُمْ سَتَرَوْنَ رَبَّکُمْ کَمَا تَرَوْنَ هَذَا الْقَمَرَ، لَا تَضَامُّونَ فِی رُؤْیَتِهِ…»:[۱] «بزودی پروردگارتان را خواهید دید. چنانکه این ماه را می بینید و در دیدن آن دچار مشکل نمی شوید.» و اینکه خداوند متعال می فرماید: «لاَّ تُدْرِکُهُ الأَبْصَارُ» (انعام: ۱۰۳) «چشم ها او …

بیشتر بخوانید »

تعارض ظاهری میان دو حدیث

کسانی که مدعی تعارض در بین نصوص هستند، گمان برده اند این حدیث رسول الله  صلی الله علیه و سلم: «لَا یَدْخُلُ النَّارَ أَحَدٌ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ حَبَّهِ خَرْدَلٍ مِنْ إِیمَانٍ، وَلَا یَدْخُلُ الْجَنَّهَ أَحَدٌ فِی قَلْبِهِ مِثْقَالُ حَبَّهِ خَرْدَلٍ مِنْ کِبْرِیَاءَ»[۱] با این حدیث رسول خدا در تعارض است که فرمودند: «مَا مِنْ عَبْدٍ قَالَ: لَا إِلَهَ إِلا اللَّهُ، …

بیشتر بخوانید »

مثال هایی از دلایل به ظاهر در تعارض هستند و چگونگی جمع بین آنها

۱- تعارض ظاهری میان دو آیه: امام بخاری به صورت معلق از سعید بن جبیر روایت می کند که می گوید: «مردی[۱] به ابن عباس گفت: به نظر من آیاتی در قرآن با یکدیگر در تعارض می باشند؛ سوال اول: مانند اینکه خداوند می فرماید: «فَإِذَا نُفِخَ فِی الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَلَا یَتَسَاءلُونَ»[۲] با اینکه می فرماید: «وَأَقْبَلَ …

بیشتر بخوانید »

روش های رفع تعارض ظاهری

– جمع و سازگاری میان ادله: به این معنا که مجتهد تمام تلاش خود را در جهت جمع میان ادله به کار برد چرا که احتمال آن می رود دو دلیلِ به ظاهر در تعارض، در دو حالت مختلف وارد شده باشند[۱] یا اینکه رابطه عموم و خصوص در میان آنها وجود داشته باشد یا رابطه مطلق و مقید؛ چرا …

بیشتر بخوانید »

عدم برش دلایل و استدلال به بخشی از آنها

این روش اهل بدعت است که چون بخشی از دلیل شرعی را موافق و موید بدعت  خود می یابند، بدان استناد نموده و آن را در بین مسلمانانی که دچار ضعف علمی و ایمانی هستند، ترویج می دهند. محمد بن کعب قرظی رحمه الله در رد قدریه می گوید: «… آنها هرگز به یک آیه از کتاب الله به طور …

بیشتر بخوانید »

جمع بین امور شبیه به هم و تفاوت گذاشتن بین امور مختلف واجب است

چنین است که احکام شریعت اقامه می شود؛ هر چیزی حکم نظیر و مانند خود را می گیرد و حکم مخالف آن از آن نفی می گردد. جمع بین امور مختلف ظلم است. چنانکه خداوند متعال می فرماید: «أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِینَ * مَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ» (قلم: ۳۵-۳۶) «آیا ما مسلمانان را همچون مجرمان (و گناهکاران) قرار می‌دهیم؟! شما را …

بیشتر بخوانید »

اسباب وقوع تعارض ظاهری بین نصوص

پس از اینکه روشن شد تعارضی بین دلایل شرعی نمی باشد، نکته ای که یادآوری آن ضروری به نظر می رسد، ذکر اسباب این تعارض ظاهری می باشد که اهل علم آنها را برشمرده اند که عبارتند از:  ۱- قواعد و ضوابطی که بین آیات قرآن و نصوص سنت می باشد مانند: عموم[۱] و تخصیص[۲] و اطلاق[۳] و تقیید[۴] و …

بیشتر بخوانید »

دلایل عدم تعارض نصوص (۳)

دیدگاه وجود تعارض میان دلایل شرعی بیانگر عدم ترجیح بین دلایلی است که به ظاهر با یکدیگر تعارض دارند و این برخلاف دیدگاه اصولی ها می باشد. و چنین دیدگاهی عمل به یکی از دو دلیل را بدون دلیلِ ترجیح صحیح می  داند. که همه این امور باطل و فاسد است.[۱] قائل بودن به وقوع تعارض میان دلایل شرعی، از …

بیشتر بخوانید »

دلایل عدم تعارض نصوص (۲)

اجماع:  ۱- امت اسلامی بر عدم جواز تعارض میان دلایل قطعی اتفاق نظر و اجماع دارد.[۱] ۲- ابوبکر باقلانی رحمه الله می گوید: «در مورد هر دو خبری که ثابت شده رسول خدا آنها را بیان نموده، به هیچ وجه، تصور وجود تعارض میان آنها صحیح نیست هرچند ظاهراً با یکدیگر در تعارض باشند. چرا که معنای تعارض بین دو …

بیشتر بخوانید »

دلایل عدم تعارض نصوص (۱)

الف) دلایل قرآنی: ۱- خداوند متعال می فرماید : «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ کَانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اخْتِلَافًا کَثِیرًا» (نساء: ۸۲) «آیا در قرآن نمی‌اندیشند؟ که اگر از سوی غیر الله بود، قطعاً اختلاف بسیار در آن می‌یافتند». این جریر طبری رحمه الله می گوید: «یعنی ای پیامبر، آنچه از تنزیل نزد آنها آوردی، از سوی پروردگارشان …

بیشتر بخوانید »

تعارض حقیقی بین دلایل شرعی وجود ندارد

تعارض: عبارت است از تقابل دو دلیل شرعی به گونه ای که اقتضای هریک از آنها عدم اقتضای دیگری است چه به صورت جزئی یا کلی، به گونه ای که جمع بین آنها ممکن نباشد. لازم است بدانیم دلایل شرعی هرگز با هم تعارض ندارند، اما تعارضی که میان نصوص کتاب و سنت به نظر مجتهد می رسد، تعارض ظاهری …

بیشتر بخوانید »

جمع بین نصوص در یک مساله

پژوهشگر به جمع بین نصوص در یک مساله نیاز دارد، یکسان است این مساله از جمله مسائل اعتقادی باشد یا از مسائل احکام می باشد به ویژه زمانی که تعارض آشکار یبین دلایل وجود داشته باشد چرا که جمع نصوص در یک مساله تصویری کامل از حکم (آن مساله) نشان می دهد از این جهت که نصوص با یکدیگر تناقض …

بیشتر بخوانید »

اگر تعارض بین دلیل نقلی و عقلی واقع شود…

اگر تعارض بین دلیل نقلی و عقلی واقع شود، یکی از سه احتمال زیر وجود دارد: یکی از دلایل قطعی و دیگری ظنی است که در این صورت مقدم داشتن و ترجیح دلیل قطعی چه نقلی باشد یا عقلی، واجب است. اما اگر هر دو ظنی باشند، ترجیح دلیلی که راجح است واجب می باشد چه نقلی باشد یا عقلی؛ …

بیشتر بخوانید »

نقل صحیحِ غیر صریح، عقل را در استدلال به آن دچار اشتباه می کند

نقل صحیحِ غیر صریح، عقل را در استدلال به آن دچار اشتباه می کند. و در نتیجه یِ فهم ناکافی، تعارض عقل و نقل تصور می گردد. بنابراین عدم درک دلالتِ صحیحِ سمع، یکی از اسباب ادعای تعارض میان معقول و منفول می باشد. مثال این مورد حدیث ابوهریره است که می گوید: رسول خدا فرمودند: «إِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ …

بیشتر بخوانید »

نقل غیر صحیح با عقل صحیحِ صریح مخالف است

چون نقل دروغ، جعلی یا ضعیف باشد با عقل صحیحِ صریح در تعارض خواهد بود. و عقل صحیح صریح بیانگر آن است که الله متعال موجود است و او خالق هر چیزی است و او بوده است و چیزی قبل از او نبوده است و تمام آیات کونی و شرعی و دلایل عقلی و فطری جز بر این مهم دلالت …

بیشتر بخوانید »

نقل صحیح صریح با عقل غیر صحیح مخالف است

به عنوان مثال اگر کسی با استناد به عقل با این ادعا که: از اثبات صفات، تعدد قدما (اله ها) پیش می آید، صفات الهی (مانند سمع و بصر و کلام) را انکار کند، درحقیقت به عقل غیر صحیح استناد کرده است. بلکه هرگز عقل نامیدن آن جایز نیست چرا که عقلاً وجود موجودی بدون صفات جایز نیست و چنین …

بیشتر بخوانید »

موضع سلف در برابر عقل

آنچه به صورت صحیح نقل شده است با صریح معقول تعارض ندارد. عقل برای راهنمایی، مستقل نیست بلکه تابع شرع است و اگر در این زمینه مستقل بود، خداوند پیامبران را نمی فرستاد و کتاب ها را نازل نمی کرد. و سلف به این مهم امر کرده اند که چون شرع و عقل با یکدیگر در تعارض قرار گرفتند، مقدم …

بیشتر بخوانید »

منزلت عقل در اسلام

اسلام عقل را گرامی داشته است، آنگاه که عقل را مناط تکلیف انسان قرار می دهد و به وسیله ی آن، او را بر بسیاری از مخلوقات برتری می بخشد. عقل را گرامی داشته آنگاه که برای پند و عبرت و تسخیر نعمت های الهی و استفاده از آنها، قدرت تفکر و تدبر در نفس و هستی را به آن …

بیشتر بخوانید »

جایگاه عقل

در این مورد اختلاف بسیار زیاد است. شیخ الاسلام ابن تیمیه می گوید: «تحقیق نشان می دهد که عقل با مغز و قلب هر دو رابطه دارد چنانکه مبدا فکر و نظر در مغز است[۱] و مبدا اراده و قصد در قلب می باشد. و بر این اساس می توان گفت: قلب محل هدایت و مغز جایگاه فکر و اندیشه …

بیشتر بخوانید »

تسلیم شدن در برابر وحی به همراه اعطای نقش حقیقی عقل به آن (۳)

عمل به مقتضای علم:[۱] اصمعی می گوید: «عقل به معنای خودداری از امر قبیح و محدودکردن نفس به نیکی می باشد.»[۲] و نیروی این غریزه باعث می شود انسان عواقب امور را بداند و شهوتی که به دنبال لذت زود هنگام است فروکش کند و بر آن تسلط یابد؛ پس چون این نیرو حاصل گردد، صاحبش عاقل نامیده می شود. …

بیشتر بخوانید »

تسلیم شدن در برابر وحی به همراه اعطای نقش حقیقی عقل به آن (۲)

این دو توحید است که بنده جز با آنها از عذاب الهی نجات نمی یابد، توحید فرستنده با عبادت او و توحید فرستاده شده (پیامبر) با اطاعت و پیروی از او؛ مبنای بندگی و ایمان به الله و کتاب های آسمانی و پیامبران، تسلیم شدن و عدم سوال از تفاصیل حکمت اوامر و نواهی و شرایع می باشد. و بر …

بیشتر بخوانید »

تسلیم شدن در برابر وحی به همراه اعطای نقش حقیقی عقل به آن (۱)

تعریف تسلیم: تسلیم عبارت است از فرمانبرداری و گردن نهادن به امور اعتقادی و احکامی که در دو مصدر وحی کتاب و سنت آمده است. خداوند متعال با سوگند به ذات خود می فرماید: «فَلاَ وَرَبِّکَ لاَ یُؤْمِنُونَ حَتَّىَ یُحَکِّمُوکَ فِیمَا شَجَرَ بَیْنَهُمْ ثُمَّ لاَ یَجِدُواْ فِی أَنفُسِهِمْ حَرَجاً مِّمَّا قَضَیْتَ وَیُسَلِّمُواْ تَسْلِیماً» (نساء :۶۵) «نه، سوگند به پروردگارت که …

بیشتر بخوانید »

خلاصه ای از فواید ذکر شده در مورد فهم نصوص بر مبنای فهم صحابه رضی الله عنهم

هیچیک از اصحاب رسول الله صلی الله علیه و سلم در میان اهل بدعت نبودند. هر فرقه یا گروه یا مذهبی که یکی از صحابه – یا مذهب صحابه و راه و روش آن ها در دیانت- در میان شان نباشد، در حقیقت گرد گمراهی و بدعتی که تاسیس کرده اند، جمع شده اند. پیوستن به مذهب صحابه و تمسک …

بیشتر بخوانید »