فقه

ن سه چیز که موجب غسلند و به زنان اختصاص دارد

و اما آن سه چیز که موجب غسلند و به زنان اختصاص دارد: ۱- اول حیض و قاعدگی است. چون خداوند می‌فرماید: ﴿وَلَا تَقۡرَبُوهُنَّ حَتَّىٰ یَطۡهُرۡنَۖ فَإِذَا تَطَهَّرۡنَ فَأۡتُوهُنَّ مِنۡ حَیۡثُ أَمَرَکُمُ ٱللَّهُ﴾ [البقره: ۲۲۲]. «در حالت قاعدگی از زنان کناره گیری نمایید (همبستر نشوید و مقاربت جنسی نکنید) تا این که پاک شوند و هنگامیکه پاک شدند از طریقی …

بیشتر بخوانید »

موجبات غسل (۳)

۳- سوم مرگ است چون پیامبر صلی الله علیه وسلم درباره کسی که در احرام بود و شترش او را به زمین زد و مرد گفت: «اِغسِلُوُه بِماءٍ وَسِدرٍ». (رواه الشیخان). «او را با آب و سدر غسل و شستشو دهید».

بیشتر بخوانید »

موجبات غسل (۲)

۲- خارج شدن منی در بیداری یا در خواب خواه از روی شهوت باشد یا از روی شهوت نباشد چون پیامبر به طور مطلق گفت: «إِنَّمَا الماءُ مِنَ الماءِ» (رواه مسلم). «بی‌گمان آب از آب است، غسل بوسیله انزال منی واجب می‌شود – تا آب منی بیرون نیاید آب غسل لازم نیست». آب منی سه نشانه و علامت دارد که …

بیشتر بخوانید »

موجبات غسل (۱)

شش چیز شرعا موجب غسل می‌گردد که سه تای آن‌ها بین زنان و مردان مشترک است. اول برخورد وتماس دو محل ختنه شده در شرمگاه زن و مرد با هم. این برخورد و التقای دو محل ختنه شده (ختانین) در اصطلاح شرع یعنی ناپدید شدن سر آلت تناسلی مرد در شرمگاه پیش یا پس انسان یا حیوان است، خواه انزال …

بیشتر بخوانید »

استصحاب اصل و دور انداختن شک

یک قاعده فقهی یکی از قواعد مقرر و ثابت در فقه که احکامی فراوان بر آن مبتنی است [استصحاب اصل و دور انداختن شک] است. فقهاء اجماع دارند بر این که اگر شخصی شک و گمان داشته باشد در این که آیا زنش را طلاق داده است یا خیر؟ چون اصل آنست که او را طلاق نداده باشد پس برای …

بیشتر بخوانید »

نواقض وضو (۳)

۵- از جمله نواقض وضو دست زدن به شرمگاه مرد و زن بدون حائل به وسیله کف دست است. خواه از خود شخص یا از غیر او باشد و خواه مرد و زن و بزرگ و کوچک باشد. چون پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت: «مَن مَسَّ فَرجَهُ فَلیَتَوَضَّأ». (رواه أحمد والترمذی وقال الحاکم: هو علی شرط الشیخین). «هرکس به …

بیشتر بخوانید »

نواقض وضو (۲)

۲- از جمله نواقض وضو خواب است، چون پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت: «اَلعَیْنانِ وِکاءُ الّسهِ (الدّبر) فَأِذا نامَتِ العَینانِ اِِنطَلَقَ الوِکاءُ فَمَن نامَ فَلیَتَوضَّأ». (رواه أبوداود وابن ماجه). «بیداری چشمان، بند (مقعد و دبر) انسان است، پس هرگاه چشمان به خواب رفتند این بند باز می‌شود، بنابر این هرکس خوابید برای نماز خواندن وضویش را تجدید کند چون …

بیشتر بخوانید »

نواقض وضو (۱)

(چیزهائی که وضو را تباه و باطل می‌سازند) ۱- چیزی که از دو سوراخ معمولی پیش و پس انسان بیرون آید جسم باشد یا باد، عادی باشد یا نادر و کمیاب مانند خون و سنگ ریزه، خواه ذاتا ناپاک باشد یا پاک باشد چون کرم. و دلیل آن قول خدا است که می‌گوید: ﴿أَوۡ جَآءَ أَحَدٞ مِّنکُم مِّنَ ٱلۡغَآئِطِ﴾ [النساء: …

بیشتر بخوانید »

آداب قضای حاجت (۳)

۷- نباید در حین قضای حاجت چه ادرار و چه مدفوع سخن بگوید، چون پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت: «لا یَخرُجُ الرَّجُلانِ یَضْرِبانِ الغائِطَ کاشِفِی عَورَتَیهِمَا یَتَحَدَّثانِ فَإِنَّ الله َ یَمْقُتُ عَلی ذلِکَ». (رواه أبوداود). «دو نفر که به محل قضای حاجت می‌روند، در حالیکه کاشف عورت کرده و به سخن گفتن می‌پردازند، خدا را خشمگین می‌کنند». در حدیث …

بیشتر بخوانید »

آداب قضای حاجت (۲)

۲- باید از ادرار کردن در آب ایستاده و راکد دوری کرد. چون پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت: «لَا یَبُولَنَّ أَحَدُکُم فِی المَاءِ الرّاکِدِ». «هیچکس از شما در آب راکد و ایستاده ادرار نکند». و چون جابر روایت کرده است: «أَن النَّبِیَّ صلی الله علیه وسلم نَهَی أَن یُبالَ فِی الماءِ الرّاکِدِ» (رواه مسلم). «پیامبر صلی الله علیه وسلم …

بیشتر بخوانید »

آداب قضای حاجت (۱)

۱- اگر کسی در صحرا بدون داشتن چیزی و پرده ای معتبر در پیش و پس قضای حاجت کند، روی و پشت کردن به قبله بر وی حرام است. چون پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت: «إِذا أَتَیتُمُ الغائِطَ فَلَا تَسْتَقْبِلُوا القِبْلَهَ وَلَا تَسْتَدبِرُوهَا بِبَوْلٍ وَلَا غَائِطٍ وَلکِنْ شَرِّقُوا أَوغَرِّبُوا» (رواه الشیخان). «هرگاه به محل قضای حاجت رفتید نه روی …

بیشتر بخوانید »

شرایط سنگی که بدان استنجاء صورت می‌گیرد

برای سنگ و چیزهائی که حکم آن را داشته باشد شرایط زیر لازم است: ۱- باید پاک باشند. پس استنجاء با سنگ آلوده یا چیزهای ناپاک کفایت نمی‌کند. عبدالله بن مسعود گفت: پیامبر صلی الله علیه وسلم به محل قضای حاجت رفت و به من امر کرد که سه تکه سنگ برایش بیاورم که دو تکه سنگ پیدا کردم و …

بیشتر بخوانید »

استنجاء (رهایی از نجاست و آلودگی)

استنجاء در لغت و زبان عرب به معنای طلب رهائی و خلاص شدن از چیزی است، و از نجوت الشجره به معنی، آن را بریدم گرفته شده است. چون شخص استنجاء کننده بدین وسیله اذیت و آزار آلودگی را از خویش قطع می‌کند. و در اصطلاح فقه و شرع استنجاء به معنی برطرف کردن آلودگی و نجاست پس و پیش …

بیشتر بخوانید »

سنت‌های وضو (۲)

۱۰- تکرار کردن شستن اندام‌های وضو تا سه مرتبه، چون در حدیث عثمان آمده است که: «رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه وسلم تَوَضَّأَ ثَلَاثاً» (رواه مسلم). «پیامبر صلی الله علیه وسلم در وضو شستن اندام‌ها را سه بار تکرار می‌کرد». در روایتی از ابی داود از عثمان آمده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم سه بار سرش را مسح …

بیشتر بخوانید »

سنت‌های وضو (۱)

(مستحبات و امور پسندیده وضو). واما سنت‌ها و مستحبات وضو به شرح زیر می‌باشد: ۱- تسمیه (بسم الله الرحمن الرحیم) در ابتدای وضو. چون بیهقی با اسناد جیّد و نیکو روایت کرده است که پیامبر صلی الله علیه وسلم دست خود را در ظرف آب وضو نهاد و به یاران خود گفت: «تَوَضَّؤُوْا بِاسمِ اللهِ». «بنام الله وضو بگیرید». و …

بیشتر بخوانید »

فرایض وضو

فرایض وضو شش چیز است: ۱- نیت. چون پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت: «إِنَّمَا الأَعمَالُ بِاَلنِّیاتِ» (رواه الشیخان). «پاداش اعمال براساس نیّت و قصد درونی است». شیخین آن را روایت کرده‌اند. قصد و اراده و نیت وضو به وقت شستن اولین جزء صورت می‌باشد. مقصود از نیّت، قصد برطرف کردن حدث (بی‌وضوئی) یا مباح کردن نماز خواندن یا قصد …

بیشتر بخوانید »

سواک (مسواک از چوب مخصوص اراک)

سواک یعنی استعمال چوب درخت اراک یا امثال آن به منظور نظافت دندان و اطراف آن و همچنین به منظور برطرف کردن تغییر بوی دهان و دندان و این قبیل چیزها. این نوع مسواک کردن به طور مطلق سنّت است. چون پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت: «السِّوَاکُ مَطْهَرَهٌ لِلْفَمِّ مَرْضَاهٌ لِلرَّبِّ». (رواه ابن خزیمه وابن حبان والبیهقی والنسائی بإسناد …

بیشتر بخوانید »

استعمال ظروف طلا و نقره

برای زن و مرد حرام است که به منظور خوردن و آشامیدن از ظروف طلا و نقره استفاده کنند چون پیامبر صلی الله علیه وسلم گفته است: «إِنَّ الَّذِی یَشْرَبُ فِی آنِیَهِ الذَّهَبِ وَالْفِضَّهِ إِنَّمَا یُجَرْجِرُ فِی بَطْنِهِ نَارَ جَهَنَّمَ». (رواه مسلم) «کسی که در ظروف طلا ونقره بنوشد به راستی آتش دوزخ در شکم او فریاد می‌کشد، و به …

بیشتر بخوانید »

حکم آنچه از حیوان زنده بریده می‌شود

جزء جدا شده از حیوان زنده حکم مردار آن حیوان زنده را دارد که اگر مردار آن حیوان پاک باشد آن جزء جدا شده نیز پاک است، و اگر ناپاک باشد، آن هم ناپاک است. چون در حدیث است: «مَا قُطِعَ مِنْ حَیٍّ فَهُوَ مَیِّتٌ». (رواه الحاکم وصححه علی شرط الشیخین). «آنچه از حیوان زنده بریده شود حکم مردار آن …

بیشتر بخوانید »

استخوان و موی حیوان مردار

مردار حیوانی است که بدون ذبح شرعی مرده باشد، و حیوانی که حلال گوشت نیست اگر ذبح شود باز حکم مردار را دارد، و همچنین اگر در ذبح شرعی حیوان حلال گوشت شرایط ذبح شرعی موجود نباشد آن حیوان مردار است. حکم شرعی حیوان مردار آنست که تمام اندام‌های آن از قبیل گوشت و پوست و استخوان و موی آن …

بیشتر بخوانید »

پوست‌های مردار

پوست حیوانات مردار با دباغی کردن پاک می‌شود خواه مردار حلال گوشت باشد یا نباشد. چون در حدیث میمونه ک همسر پیامبر صلی الله علیه وسلم درباره گوسفند مردارش آمده است که به وی گفت: «لَوْ أَخَذْتُمْ إِهَابَهَا؟ قَالُوا: آن‌ها مَیْتَهٌ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّـهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: یُطَهِّرُهَا الْمَاءُ وَالْقَرَظُ». (رواه أبوداود والنّسائی وإسناده حسن). «چرا از پوست آن …

بیشتر بخوانید »

حکم پس مانده و نیم خورده: (سور)

سور عبارت است از نیم خورده و پس مانده نوشیدن حیوان در ظروف که چند نوع است: ۱- پس مانده نوشیدن آدمی که پاک است چون خداوندمی فرماید: ﴿۞وَلَقَدۡ کَرَّمۡنَا بَنِیٓ ءَادَمَ﴾ [الإسراء: ۷۰]. «بتحقیق ما انسان و بنی آدم را گرامی داشتیم». و از جمله گرامی بودنش آنست که زنده و مرده‌اش پاک است. و اما اینکه خداوند می‌گوید: …

بیشتر بخوانید »

آبی که نجاست و آلودگی در آن حّل شده است

آبی که نجاست و آلودگی در آن حّل شده است، که به دو قسم تقسیم می‌گردد: آب اندک و آب فراوان. آب اندک با تماس و برخورد با نجاست نجس و آلوده می‌گردد خواه تغییر کرده یا تغییر نکرده باشد به دلیل مفهوم سخن پیامبر صلی الله علیه وسلم: «إذَا بَلَغَ الـْمَاءُ قُلَّتَیْنِ لَمْ یَحْمِلْ الْـخَبَثَ». (رواه أحمد وابن حبان …

بیشتر بخوانید »

آبی که چیزهای پاک با آن مخلوط شده و تغییر کرده باشد

آبی که چیزهای پاک با آن مخلوط شده و تغییر کرده باشد: این نوع آب خود پاک است، و اگر تغییر آن به گونه‌ای باشد که مانع اطلاق اسم آب بر آن گردد و از چیزی که با آن مخلوط شده نیز بی‌نیاز باشد پاک کننده نیست. ولی اگر تغییر یا مخلوط شدن با چیزی باشد که آب از آن …

بیشتر بخوانید »

آب مستعمل

آب مستعمل: آبی که برای رفع حدث یا شستن نجاست به کار رفته و تغییر نکرده و وزن آن زیاد نشده باشد. چون پیامبر صلی الله علیه وسلم گفت: «خَلَقَ اللهُ الماءَ طَهُوراً لَا یُنَجِّسُهُ شَیْءٌ  إِلَّا مَا غَیَّرَ طَعْمَهُ أَوْ رِیحَهُ». (رواه ابن ماجه). «خداوند آب را پاک و پاک کننده آفرید هیچ چیزی آن را آلوده نمی‌کند مگر …

بیشتر بخوانید »

آب آفتاب زده

آب آفتاب زده: پاک و پاک کننده چیزهای دیگر است و برطرف کننده حدث و زداینده نجاست و آلودگی است، لیکن استعمال و به کار بردن آن ناپسند است چون طبق روایت شافعی از عمر بن خطاب استعمال این نوع آب احتمال پدید آوردن یک نوع بیماری پوستی موسوم به «برص» دارد. (دار قطنی آن را با اسناد صحیح از …

بیشتر بخوانید »

آب مطلق

آب مطلق: آبی است که ذاتا پاک است و پاک کننده نیز می‌باشد و برطرف کننده حدث[۱] و زداینده آلودگی و نجاست است، و استعمال آن مکروه و ناپسند نیست، و آن را به آن جهت مطلق نامیده‌اند چون هرگاه به طور مطلق و بدون قید آب گفته شود مراد آب خالص است.   [۱]– حدث بمعنی بی‌وضوئی است که …

بیشتر بخوانید »

آب‌هائی که تطهیر و پاکسازی با آن‌ها جایز است

آب‌هائی که برای طهارت و پاکیزگی به کار می‌روند و پاکسازی بدانها جایز است هفت نوع هستند: ۱- آب آسمان، چون خداوند می‌فرماید: ﴿وَیُنَزِّلُ عَلَیۡکُم مِّنَ ٱلسَّمَآءِ مَآءٗ لِّیُطَهِّرَکُم بِهِ﴾ [الأنفال: ۱۱]. «(خداوند) از آسمان آبی برای شما فرو می‌فرستد تا با آن شما را پاک سازد». ۲- آب دریا: چون پیامبر صلی الله علیه وسلم وقتی که درباره آب …

بیشتر بخوانید »

طهارت «پاکی و پاکیزگی»

تعریف طهارت: طهارت در لغت به معنی نظافت و پاکیزگی است، می‌گوئی: طَهَّرتُ الثَّوبَ یعنی آن را نظافت و پاکیزه کردم، و در اصطلاح شرع و فقه به معنی رفع حدث[۱] و ازاله نجس و ناپاکی است. مُطّهر و پاک کننده از نظر شرع اسلام چهار چیزند: آب، خاک، دباغت و سرکه شدن، که آب برای طهارت و پاکی از …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه علمای سلف درباره­ی این دلایل و پاسخ آنها (۵)

دوم: الله متعال زیباترین کیفیت جدال نیک را در این آیات بیان کرده است و در جاهای دیگر پیامبرش را آموزش داده است. الله متعال می­فرماید: «إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْکِتَابَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْعِلْمُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ وَمَن یَکْفُرْ بِآیَاتِ اللّهِ فَإِنَّ اللّهِ سَرِیعُ الْحِسَابِ * فَإنْ حَآجُّوکَ فَقُلْ أَسْلَمْتُ وَجْهِیَ لِلّهِ وَمَنِ …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه علمای سلف درباره­ی این دلایل و پاسخ آنها (۳)

اما اینکه پادشاه روم از هارون الرشید خواست تا فردی از محدثین را برای مناظره با اهل کلام بفرستد و محدثان از این مناظره ناتوان ماندند و اینگونه به محدثین طعنه می­زنند و آنها را مسخره می­کنند و بر این داستان و حکایتی مشابه آن فخر می­کنند، جواب آنها به این صورت است که آنها می­خواهند با این روش چنین …

بیشتر بخوانید »

مهم­ترین موضوعات علم کلام (۱)

مهم­ترین موضوعات علم کلام:[۱] مناقشات در اصول دین که متکلمان درباره­ی آن صحبت کرده  و مناظره می­کنند، پیرامون مسائل زیر می­باشد: اولا: «رد بر دهری­ها که معتقد به قدمت عالم هستنند. متکلمان بر حادث بودن اجسام دلیل و برهان آورده و آن­را دال بر وجود پروردگاری می­دانند که عالم حادث را به وجود آورده است و او الله متعال می­باشد. …

بیشتر بخوانید »

جایگاه صحابه در میان امت (۲)

شیخ الاسلام ابن تیمیه علاوه بر این دلایل تفاسیری را از اصحاب ابن مسعود و ابن عباس ثابت شده است که از آنها نقل کرده­اند و مقدار آنها را جز الله متعال نمی­داند، ذکر می­کند. ابن مسعود می­گوید: «اگر بدانم کسی نسبت به کتاب الله از من آگاه­تر است نزد او می­روم.» پس از صحابه تابعین آمده و تفسیر را …

بیشتر بخوانید »

البوطی صلاحیت اجتهاد را ندارد

می خواهیم بگوئیم که به خاطر این مسائل تو شایستگی اجتهاد را نداری، بر تو واجب است که اولا˝ تقلید کنی سپس تبعیّت، البته اگر توائایی تشخیص دلیل راجح از مرجوع را داشته باشی، اگر چه می‌دانیم که تو معتقد به مرتبه إتباع نیستی، پس چاره‌ای نیست جز این که باید مقلد یا جاهل باشی. با توجه به مسائل فوق …

بیشتر بخوانید »

مجتهدین هیچگاه اقرار به مذهب گرائی متعصبانه نکرده‌اند

بنابراین هیچیک از علمای مجتهد به این نوع تقلید‌ها اقرار نکرده و آن را تایید نکرده‌اند: قبل از بوجود آمدن تقلید و مذهب گرایی متعصبانه مشخص است، اما بعد از بوجود آمدن آن، از هیچ مجتهدی از مجتهدان بزرگ اسلامی نشنیده‌ایم که کار این مقلدان را، کسانی که دردین خدا تفرقه وجدایی انداختند، وبین مسلمانان اختلاف ایجاد کردند، تائید کنند، …

بیشتر بخوانید »

بسیاری از مجتهدان نظرات خود را تغییر داده‌اند

آنچه که این موضوع بالا را تاکید و تقویت می‌کند آن است که امامان مجتهد خود به سبب اطلاع از احادیثی که قبلاً از آن‌ها مطلع نبودند یا احادیثی که قبلاً فکر می‌کردند صحیح است ولی ضعف آن احادیث برای آنان مشخص می‌شد و یا بر عکس احادیثی را که قبلاً ضعیف می‌دانستند ولی صحت آن‌ها برایشان ثابت می‌شد، نظرات …

بیشتر بخوانید »

السبکی به سوی عمل کردن به حدیث دعوت می‌کند

  شیخ حافظ الدین السبکی – رحمه الله – به گونه‌ای دیگر که ابن الصلاح آن را بیان نکرده موضوع مورد نظر را مطرح می‌کند بدین صورت که هر گاه شخص مسلمانی کسی را پیدا نکرد که به حدیث مورد نظر او عمل کرده باشد باید چه کار بکند؟ سبکی در جواب این سوال می‌گوید: «معتقدم که باید از حدیث …

بیشتر بخوانید »

دیدگاه ابن الصلاح در رابطه با عمل کردن به حدیث

علاوه بر آنچه که ذکر کردیم، امام نووی – رحمه الله – بعد از سخنان خود خلاف شرایطی را که البوطی در ارتباط با عمل کردن به حدیث توهم کرده است، از ابن الصلاح نقل کرده و می‌گوید: «استاد ابو عمرو می‌گویدهر کس از پیروان مذهب شافعی حدیثی را دید که با مذهب او مخالف است، نگاه می‌کند اگر آلات …

بیشتر بخوانید »

امام شافعی جواب معترضان را می‌دهد

امام بزرگوار، امام شافعی – رحمه الله- علاوه بر این موضوع، اصلی را نیز به آن اضافه کرده وصراحتا در کتاب خود(اختلاف الحدیث)به آن اشاره کرده ومی گوید:وآن دعوت کردن به سوی عمل به سنّت (حدیث)است اگر چه هر انسانی یا هر کسی با این دعوت مخالفت کند و اعترافات ضعیف و بی‌اساسی که دشمنان ما بر می‌انگیزند، ردّ و …

بیشتر بخوانید »

مام شافعی مردم را به سوی عمل کردن به حدیث صحیح اگرصحت آن ثابت شود، دعوت می‌کند اگر چه مردم با آن حدیث مخالف باشند (۲)

امام شافعی – رحمه الله علیه- بعداز اشاره به موضوع قبلی مستقیماً متذکر می‌شود به اینکه هر گاه کسی بگوید: نمونه‌ای برای من بیاور که حضرت عمر در آن، کاری انجام داده باشد سپس با توجه به خبر رسول الله صلی الله علیه وسلم (حدیث رسول اکرم صلی الله علیه وسلم)از کار خود پشیمان شده و رجوع کرده باشد و …

بیشتر بخوانید »

امام شافعی مردم را به سوی عمل کردن به حدیث صحیح اگرصحت آن ثابت شود، دعوت می‌کند اگر چه مردم با آن حدیث مخالف باشند (۱)

سلفی بزرگوار، یاری دهنده دین، امام شافعی – رحمه الله تعالی – این مسأله را به خوبی روشن کرده است، زیرا دراین مورد سخنان گهر باری بیان داشته که بعضی از آن را اگر چه طولانی است ولی بخاطر فایده زیاد و زیبایی بیان و اتمام حجّت آن و محکمی کلام و همچنین شیوه خوب بیان، آن را نقل خواهم …

بیشتر بخوانید »

مثالی در رابطه با سوء تفاهم البوطی در تقلید از مذهب معین

در دنباله مطالب می‌گویم، دکتر البوطی در صفحه (۷۱ و ۷۲ لا مذهبّیه) سخنان امام نووی را نقل کرده ولی متأسفانه آن را نفهمیده و به شیوه‌ای دیگر که اصلاً مورد نظر نیست، تفسیر و تفصیل کرده است. سپس بیان می‌کند به این گونه که شیخ الا سلام ابن تیمیه (رضی الله عنه) اسباب ترک عمل به ظاهر حدیث را …

بیشتر بخوانید »

امام شافعی نیز تعصب مذهبی را انکار می‌کند

امام شافعی نیز با تمام قوّت و در صراحت کامل مردم را به عدم التزام و تقیّد به مذهب معین دعوت می‌کند، شاگرد او اسماعیل پسر یحیی مزنی در اولین جمله از مختصر خود که بر روی کتاب الآم امام شافعی نوشته است می‌گوید”این کتاب را مختصراً از روی علم محمد پسر ادریس شافعی – رحمه الله – نوشته‌ام، همچنین …

بیشتر بخوانید »

امام احمد نیز تقلید کردن را انکار می‌کند

امام احمد نیز طبق منهج اصحاب کرام عمل کرده است او نیز از تقلید کردن از خود و از غیر خود و التزام به یک مذهب معین نهی کرده است بطوری که او دوست نداشت کتابی را که شامل نظرات و رأی‌های متفاوت است بنویسد، فقط تمسک جستن به آثار صحابه و علماء سلف را می‌پسندیدند ([۱]). الحافظ ابن الجوزی …

بیشتر بخوانید »

امام ابوحنیفه نیز تقلید کردن از خود را انکار کرده است

امام ابوحنیفه نیز تقلید از خود را انکار کرده و گفته است: «برای هیچ کس حلال نیست که به قول، عمل کند تا زمانی که نداند که این قول را از کجا گرفته‌ام». و در روایتی دیگر می‌گوید: «حرام است برای کسی که دلیل قول من را نمی‌داند ولی به آن فتوی می‌دهد». در روایات دیگر به آن اضافه کرده …

بیشتر بخوانید »