اگر هیچیک از راههای دفعِ تعارض یا ترجیح وجود نداشت، مجتهد از استدلال به آنها عدول کرده، به دنبال دلیلِ دیگری در مرتبه پایینتر از آن دو میرود، مثلاً اگر دو نص باهم تعارض یافتند و ترجیح بین آن دو ممکن نشد، مجتهد به سراغ قیاس برود.
بیشتر بخوانید »ترجیح براساسِ قدرت دلیل
اگر ادلّه از لحاظ قدرت باهم اختلاف داشتند، در این صورت ترجیح براساس قدرت دلیل جریان مییابد، گرچه این ترجیح، در واقع ترجیحی بین دو امر متعارض نمیشود، زیرا -چنان که در ابتدای بحث ذکر شد- تعارض بین دلایلی که از لحاظ قدرت باهم اختلاف دارند، صورت نمیگیرد، بلکه بین دلایلی صورت میپذیرد که در قدرت باهم مساوی هستند. از …
بیشتر بخوانید »جمع و توفیق (۲)
۲- آیهی ﴿وَٱلَّذِینَ یُتَوَفَّوۡنَ مِنکُمۡ وَیَذَرُونَ أَزۡوَٰجٗا یَتَرَبَّصۡنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرۡبَعَهَ أَشۡهُرٖ وَعَشۡرٗاۖ﴾ [البقره: ۲۳۴]، «کسانی از شما مردان که میمیرند و از پس خود همسرانی بر جای میگذارند، همسرانشان باید چهار ماه و ده روز عده بگذرانند». و آیهی ﴿وَأُوْلَٰتُ ٱلۡأَحۡمَالِ أَجَلُهُنَّ أَن یَضَعۡنَ حَمۡلَهُنَّۚ﴾ [الطلاق: ۴]، «عدهی زنان باردار وضع حمل آنان است». برخی از فقها معتقدند که آیهی …
بیشتر بخوانید »جمع و توفیق (۱)
اگر شناختِ ناسخ متعذر شد و راههای مذکور برای ترجیح هم وجود نداشت و هردو نص نیز از قدرت مساوی برخوردار بودند، در این حالت -چنان که گفتیم- مجتهد به جمع و توفیق بین دو نص متعارض روی میآورد و با یکی از راههای جمع و توفیق میان دو نص موافقت و سازگاری ایجاد و به هردو نص عمل میکند؛ …
بیشتر بخوانید »راه ترجیح یکی از دو نص بر دیگری (۶)
۶- در صورت تعارض دلالت منطوق با دلالت مفهوم، دلالت منطوق ترجیح داده میشود مانند آیهی ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ لَا تَأۡکُلُواْ ٱلرِّبَوٰٓاْ أَضۡعَٰفٗا مُّضَٰعَفَهٗۖ﴾ [آل عمران: ۱۳۰]، «ای کسانی که ایمان آوردهاید! ربا را به صورت دو چندان و چند برابر نخورید». که اگر مفهوم مخالف را در این آیه معتبر بدانیم، معارض با این قول الهی خواهد بود که …
بیشتر بخوانید »راه ترجیح یکی از دو نص بر دیگری (۵)
۵- حکم ثابتشده با اشاره النص بر حکم ثابتشده با دلاله النص ترجیح داده میشود مانند آیهی ﴿وَمَن قَتَلَ مُؤۡمِنًا خَطَٔٗا فَتَحۡرِیرُ رَقَبَهٖ مُّؤۡمِنَهٖ﴾ [النساء: ۹۲]، «هرکس مؤمنی را به خطا بکشد، باید بردهی مؤمنی را آزاد سازد». و آیهی ﴿وَمَن یَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَٰلِدٗا فِیهَا﴾ [النساء: ۹۳] به طریق عبارت، از آیهی اول وجوب کفاره بر قاتلِ …
بیشتر بخوانید »راه ترجیح یکی از دو نص بر دیگری (۴)
۴- حکم ثابتشده با عباره النص بر حکم ثابت با اشاره النص ترجیح داده میشود مانند این آیه که میفرماید: ﴿کُتِبَ عَلَیۡکُمُ ٱلۡقِصَاصُ فِی ٱلۡقَتۡلَىۖ﴾ [البقره: ۱۷۸]، «دربارهی کشتگان، قصاص بر شما فرض شده است». و این آیه که میفرماید: ﴿وَمَن یَقۡتُلۡ مُؤۡمِنٗا مُّتَعَمِّدٗا فَجَزَآؤُهُۥ جَهَنَّمُ خَٰلِدٗا فِیهَا﴾ [النساء: ۹۳]، «کسی که مؤمن را به عمد بکشد، کیفرِ او دوزخ …
بیشتر بخوانید »راه ترجیح یکی از دو نص بر دیگری (۳)
۳- محکم بر ظاهر و نص و مفسر ترجیح داده میشود مانند آیهی ﴿وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَآءَ ذَٰلِکُمۡ﴾ [النساء: ۲۴]، «ازدواج با سایر زنان برای شما حلال شده است». که نص است در اباحهی نکاح با غیر زنان مذکور در قبل از این آیه و پس، با عمومِ خود، شامل اباحهی ازدواج با زنان رسول خدا صلی الله علیه وسلم …
بیشتر بخوانید »راه ترجیح یکی از دو نص بر دیگری (۲)
۲- مفسر بر نص ترجیح داده میشود مانند این حدیث که میفرماید: «الْمُسْتَحَاضَهُ تَتَوَضَّأُ لِکُلِّ صَلَاهٍ»، «زن مستحاضه باید برای هر نماز وضو بگیرد». این حدیث نص است بر آن که بر مستحاضه واجب است که برای هر نماز یک وضو بگیرد، گرچه آن نمازها را در یک وقت انجام دهد، زیرا از این نص همین معنی به ذهن متبادر …
بیشتر بخوانید »راه ترجیح یکی از دو نص بر دیگری (۱)
اگر تاریخ ورودِ دو نص متعارض معلوم نشد، مجتهد برای ترجیح یکی از دو نص بر دیگری، از یکی از راههای ترجیح زیر استفاده میکنند ۱- نص بر ظاهر ترجیح داده میشود[۱] مانند این آیه که خدای متعال بعد از بیان زنان محرم میفرماید: ﴿وَأُحِلَّ لَکُم مَّا وَرَآءَ ذَٰلِکُمۡ﴾ [النساء: ۲۴]، «ازدواج با سایر زنان برای شما حلال شده است». …
بیشتر بخوانید »تعارض و ترجیح
گفتیم که: ادلّهی شرعی هرگز باهم تعارض نمییابند، بلکه فقط در نظر مجتهد است که میان ادلّه تعارض به وجود میآید و به همین دلیل، این تعارض، تعارضی صوری و ظاهری و به نسبتِ مجتهد است و تعارضی حقیقی نیست. این تعارض ظاهری هم بدان معنی است که هر یک از دو دلیل متعارض در آنِ واحد در یک واقعهی …
بیشتر بخوانید »چیزهایی که نسخ احکام با آنها جایز است
در نسخ، قاعده این است که: واجب است که دلیلِ ناسخ، از لحاظ قدرت، همسانِ منسوخ یا قویتر از منسوخ بوده و بعد از منسوخ وارد شده باشد نه قبل از آن. از این قاعده چند قاعده دیگر متفرع شده و چند نتیجه مترتب شده است، از جمله: ۱٫ نسخِ نصهای قرآن با همدیگر جایز است، زیرا از لحاظ قدرت …
بیشتر بخوانید »وقت نسخ و احکامی که نسخ آنها جایز است
نسخ فقط در زمان حیات رسول خدا صلی الله علیه وسلم انجام میپذیرد و پس بعد از وفات ایشان نسخ جایز نیست، زیرا نسخ با وحی صورت میگیرد و بعد از رسول خدا صلی الله علیه وسلم وحی وجود ندارد و نیز -همانطور که خواهیم گفت- بدین دلیل که ناسخ باید از نظر قوت همسانِ منسوخ [یا قویتر از آن] …
بیشتر بخوانید »انواع نسخ
نسخ گاهی صریح است بدین صورت که شارع به صورت صریح نسخ را بیان میکند، مانند این حدیث که میفرماید: «کُنْتُ قَدْ نَهَیْتُکُمْ عَنْ زِیَارَهِ الْقُبُورِ، أَلَا فَزُورُوهَا، فَإِنَّهَا تُذَکِّرُکُمُ الْآخِرَهَ»، «من قبلاً شما را از زیارت قبرها نهی کردهام، اما اکنون میتوانید قبرها را زیارت کنید، زیرا زیارتِ قبر شما را به یاد آخرت میاندازد». گاهی نسخ ضمنی است، …
بیشتر بخوانید »نسخ و تخصیص
گاهی نسخ جزیی با تخصیص ملتبس میشود، زیرا تخصیص عام حکم عام را از برخی از افراد عام برداشته، آن را مقصور بر غیر از افراد مشمولِ معنایِ مخصص میکند؛ همینطور نسخِ جزئی نیز حکم عام را از برخی افراد عام برداشته، حکم را مقصور بر افراد باقیمانده میکند؛ اما با این وجود، این دو باهم فرق دارند و فرقشان …
بیشتر بخوانید »حکمت نسخ
نسخ -چنان که گفتیم- عملاً در شریعت روی داده و حکمت آن هم مراعات مصالح بندگان است، زیرا مقصود اصلی از تشریع احکام محققساختن مصالح بندگان است همانطور که قبلاً هم ذکر شد؛ پس اگر ملاحظه شد که مصلحت در یک زمان مقتضیِ تبدیل این حکم است، این تبدیل با قصدِ تشریع هماهنگ و سازگار خواهد بود، همانگونه که نسخ …
بیشتر بخوانید »حکم نسخ
نسخ، در لغت به معنی از میانبردن و جابه جا کردن است و در اصطلاح، به معنای برداشتنِ یک حکم شرعی با یک دلیل شرعیِ متأخر از آن است. این دلیل متأخر را ناسخ و حکم اول را منسوخ و عمل برداشتن را نسخ مینامند. نسخ در قرآن واقع شده است و بارزترین نمونهی آن که کسی در موردش نزاع …
بیشتر بخوانید »تعارض ادلّه و ترجیح و نسخ
مقدمه در علم اصول، منظور از تعارض بین ادلّهی شرعی، تناقض آنها باهم است، بدین صورت که یک دلیل شرعی در یک مسألهی معیّن مقتضی حکم معیّنی باشد و دلیل دیگری مقتضی حکم دیگری در همان مسأله باشد. در عالم واقع و در حقیقت امر، وقوع تعارض، با این معنای مذکور، در ادلّهی شرعی متصوّر نیست، زیرا ادلّهی شرعی برای …
بیشتر بخوانید »(در دین)، حَرَج برداشته شده است
«الحَرجُ مرفوع»، «(در دین)، حَرَج برداشته شده است». لا یجوزُ ارتکابُ ما یشقُّ علی النَّفسِ»، «انجام آنچه که برای انسان شاق باشد [منظور مشقّت غیر عادی است] جایز نیست». از فروع این قاعده است: منع قیام در تمام طول شب، روزهی وِصال، رهبانیت مانند امتناع از ازدواج.
بیشتر بخوانید »مشقّت باعث در پیشگرفتن آسانگیری میشود
المشقَّه تَجلبُ التیسیرَ»، «مشقّت باعث در پیشگرفتن آسانگیری میشود». از جمله فروع این قاعده است: تشریع رخصتها، فسخِ نکاح در صورتی که زوجه در شوهر خود عیبی یافت که در هنگام عقد از آن عیب اطلاع نداشته بوده است، جواز قرض و حواله و حجر.
بیشتر بخوانید »ضرورتها به اندازهی خودشان ضرورت به حساب میآیند
الضُّرورات تُدَر بقدرِها»، «ضرورتها به اندازهی خودشان ضرورت به حساب میآیند». از جمله فروع این قاعده این است که: اگر کسی مضطر به خوردن چیزهای حرام شد، باید به قدرِ دفع آن ضرورت از آن چیز حرام بخورد، و آنچه که به خاطر عذری انجام آن جایز است، جوازش با زوال آن عذر باطل میشود.
بیشتر بخوانید »ضرورتها امور ممنوع را مباح میسازند
الضّرورات تُبیح المحظوراتِ»، «ضرورتها امور ممنوع را مباح میسازند». از فروع این قاعده مباحبودن خوردنِ حرامها در هنگام ضرورت و مقیّدشدن برخی از امور مباح است.
بیشتر بخوانید »دفع مفاسد بهتر از به دستآوردن منافع است
«دَرءُ المفاسدِ أولى من جَلبِ المنافعِ»، «دفع مفاسد بهتر از به دستآوردن منافع است». از فروع این قاعده این موارد است: منع مالک از این که در ملک خود تصرفی انجام دهد که برای دیگران ضرری به همراه داشته باشد، منع صادرات برخی از کالاها در صورت نیاز مردم به آنها گرچه این امر عدهای را از به دستآوردن برخی …
بیشتر بخوانید »ضررِ بیشتر با تحملِ ضرر کمتر دفع میشود
«یُدفَع أشدُّ الضَّرریْن بتحمُّل أخفِّهما»، «اگر دو ضرر وجود داشت و یکی بیشتر و شدیدتر از دیگری بود و چارهای جز انجام یکی از آنها نبود، ضررِ بیشتر با تحملِ ضرر کمتر دفع میشود». از فروع این قاعده میتوان به این موارد اشاره کرد: طلاقدادن زن به خاطر خوف از رسیدن ضرر به وی یا به خاطر ناتوانی در پرداخت …
بیشتر بخوانید »ضرر عام با تحمل ضرر خاص دفع میشود
یُدفَع الضَّرر العامُّ بتحمُّلِ الضَّررِ الخاصِّ»، «ضرر عام با تحمل ضرر خاص دفع میشود». از فروع این قاعده است: قصاصگرفتن از قاتل، قطع دست سارق، خرابکردن دیواری که به سمتِ راهِ رفت و آمد مردم خم شده است، منع پزشک جاهل و مفتی فاسد از طبابت و افتاء، نرخگذاری کالاها در هنگام ضرورت و…
بیشتر بخوانید »ضرر دفع میشود
مبادی و قواعدِ مترتب بر مقاصد شریعت براساس اصلِ مراعاتِ مصالح ضروری و حاجیات و تحسینیات، قواعد و اصولی عام به دست آمدهاند که آنها را فقها براساس آن مصالح استنباط کردهاند و فروع کثیری را از آنها جدا کردهاند. از جمله این قواعد و مبادی عمومی موارد زیر است: ۱- «الضَّرر یُزال»، «ضرر دفع میشود». از جمله فروع مبتنی …
بیشتر بخوانید »مراتب مصالح از حیث اهمیت
این مصالح سه گانه، از حیث اهمیت در یک سطح نیستند و در این بین، بیشترین اهمیت را ضروریات دارند و شارع بیشترین توجّه را به آنها دارد و بعد از آن، حاجیات و سپس تحسینیات قرار دارند. به همین خاطر، احکامی که برای مورد اول تشریع شدهاند، مهمتر از احکام تشریع شده برای مورد دوم هستند و احکامی که …
بیشتر بخوانید »مکمّلات مصالح
هرکدام از ضروریات و حاجیات و تحسینیات مکملاتی دارند که به تحقق یافتن و حفظ آنها به کاملترین صورت منجر میشود؛ کما این که در ضروریات، اذان و نماز جماعت به عنوان مکمل فریضهی نماز تشریع شدهاند. برای وجوب قصاص، وجوبِ همسانی جانی و مجنی علیه تشریع شده تا غرض از قصاص که بازداشتن از تکرار اموری اینچنین و جلوگیری …
بیشتر بخوانید »تحسینیات
آن مواردی است که کاری میکند که احوال انسان بر مقتضای آداب عالی و اخلاق درست و استوار جریان یابد و اگر فوت شوند، نظام زندگی مختل نمیشود و مردم دچار مشقّت و سختی نمیگردند، لکن زندگی آنان در راهی خلافِ مقتضای مروت (مجموعهی صفات شایسته) و مکارم اخلاق و فطرت سلیم میافتد. شریعت این نوع مصالح را در همهی …
بیشتر بخوانید »حاجیات
اموری هستند که مردم، برای رفع حرج و مشقّت از خود، به آنها نیاز دارند و اگر چنانچه فوت شوند، نظام زندگی مختل نمیشود، لکن مردم دچار سختی و مشقّت و تنگنا میشوند. حاجیات، همه به رفعِ حرج از مردم برمیگردند و در شریعت، احکامِ مختلفی برای تحقیق این هدف وارد شده است، مثلاً در عبادات، جهت دفع حرج، رخصتها …
بیشتر بخوانید »ضروریات
منظور از آن مصالحی است که زندگی انسان و برپایی جامعه و استقرار آن متوقف بر آنهاست، به نحوی که اگر این مصالح فوت شوند، نظام زندگی مختل و هرج و مرج بر مردم حکمفرما میشود و آشوب و اضطراب و بینظمی امورشان را فرا میگیرد و بدبختی دنیا و عذاب آخرت دامنگیر آنان میشود. این ضروریات عبارتند از: دین، …
بیشتر بخوانید »هدف اصلی از تشریع احکام
با استقراء و تتبع احکام مختلف در شریعت اسلامی هم ثابت شده که هدف اصلی از تشریع احکام محققساختنِ مصالح بندگان و حفظ این مصالح و دفع ضرر از آنان است؛ لکن البته این مصلحتها آن چیزی نیست که انسان خود و برحسب تمایل و آرزوی خویش آن را مصلحت و نفع خود میبیند، بلکه مصلحت فقط آن چیزی است …
بیشتر بخوانید »مقاصد شریعت اسلامی
شناختِ مقاصد[۱] عمومی شریعت، امری ضروری برای فهم صحیح نصوص شرعی و استنباط احکام از ادلّهشان به صورتی مقبول است؛ پس صرفِ این کفایت نمیکند که مجتهد وجوه دلالتهای الفاظ بر معانی را بداند، بلکه همچنین بر او لازم است که اسرارِ تشریع و اهداف عمومی مورد نظر شارع از تشریع احکام مختلف را بشناسد تا بتواند نصوص را بفهمد …
بیشتر بخوانید »ثمرهی نزاع در مسأله مفهوم مخالف
ثمرهی نزاع در هنگام ورود نص مقیّد به قید ظاهر میشود که در این حالات، قایلان به مفهوم مخالف، با این قید حکم را برای منطوق آن هم ثابت میدانند و حکم را در صورتهای انتفای قید منتفی میکنند؛ اما کسانی که قایل به مفهوم مخالف نیستند، حکم را برای منطوق آن در جایی که حکم در مورد آن وارد …
بیشتر بخوانید »استدلال جمهور در مفهوم مخالف
۱- قیدهایی که در نصوص شرعی وارد میشوند، بیهوده وارد نشدهاند و قطعاً برای رساندنِ فایدهای آمدهاند و بنابراین، اگر این قیدها فایدهای نداشتند جز تخصیصِ حکم به آنچه که قید در آن آمده است، در این صورت نفیِ حکم از آنچه که این قید در آن یافت نمیشود، یعنی همان عمل به مفهوم مخالف، واجب است تا ذکر قید …
بیشتر بخوانید »استدلال احناف در مفهوم مخالف
۱- قیدهایی که در نصوص شرعی وارد میشوند، فواید زیادی دارند و اگر چنانچه این فواید برای ما آشکار نباشد، ما نمیتوانیم به طور حتم بگوییم که فایدهی این قید تنها تخصیص حکم است به آنچه که این قید در آن وجود دارد و نفی حکم است از آنچه که این قید در آن وجود ندارد، زیرا مقاصد شارع زیاد …
بیشتر بخوانید »حجیت مفهوم مخالف
جمهور علما قایل به عدم عمل به مفهوم مخالف در مفهوم لقب هستند و همین هم صحیح است، زیرا از مفهوم لقب، نفیِ حکم از غیرِ اسمی که حکم به آن اسناد داده شده است فهمیده نمیشود و پس، این که رسول خدا ج میفرمایند: «فی الغنم زکاهٌ»، «در گوسفند زکات وجود دارد»، عدم وجوب زکات در شتر و گاو از …
بیشتر بخوانید »شرایط عمل به مفهوم مخالف
همهی انواع مفهوم مخالف بر ثبوت نقیض حکمِ منطوق برای مسکوت دلالت دارند، خواه حکم منطوق اثبات باشد و خواه نفی، و قایلان به مفهوم مخالف برای عمل به آن، دو شرط گذاشتهاند: نخست، این که قیدی که حکم به آن مقیّد شده است، فایدهای غیر از نفی حکم منطوق از مسکوت نداشته باشد، یعنی نفیِ حکم در هنگام نفی …
بیشتر بخوانید »چند مثال در مورد مفهوم لقب
۱- خداوند متعال میفرماید: ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ﴾ [الفتح: ۲۹]، که مفهوم مخالف این آیه آن است که: کس دیگری غیر از محمد، رسولِ خدا نیست. ۲- خدای متعال میفرماید: ﴿حُرِّمَتۡ عَلَیۡکُمۡ أُمَّهَٰتُکُمۡ﴾ [النساء: ۲۳]، «ازدواج با مادرانتان بر شما حرام شده است». مفهوم مخالف این آیه: عدم تحریم ازدواج با افراد غیر مذکور در آیه است. ۳- رسول خدا میفرماید: …
بیشتر بخوانید »مفهوم لقب
مفهومِ لقب، دلالتِ لفظی است که حکم در آن معلق شده است به اسمِ عَلَم بر نفیِ آن حکم از غیر آن اسم و منظور از اسم علم در این جا، لفظ دال بر ذات است نه صفت، خواه عَلَم باشد، مانند «قام زیدٌ» و خواه اسم نوع باشد، مانند «فی الغنم زکاهٌ»، «در گوسفند زکات وجود دارد».
بیشتر بخوانید »چند مثال در مورد مفهوم عدد (۳)
۳- خداوند متعال میفرماید: ﴿ٱلزَّانِیَهُ وَٱلزَّانِی فَٱجۡلِدُواْ کُلَّ وَٰحِدٖ مِّنۡهُمَا مِاْئَهَ جَلۡدَهٖۖ﴾ [النور: ۲]، «هریک از زن و مرد زناکار را صد تازیانه بزنید». مفهوم مخالف این آیه عدم جواز زدنِ شلاقهایی در حد زنا با تعدادی کمتر یا بیشتر از این عدد است.
بیشتر بخوانید »چند مثال در مورد مفهوم عدد (۲)
۲- خداوند متعال میفرماید: ﴿فَصِیَامُ ثَلَٰثَهِ أَیَّامٖ﴾ [البقره: ۱۹۶]، «پس سه روز روزه بگیرد». مفهوم مخالف این آیه: عدم مجزی بودنِ روزه با کمتر از این تعداد روزِ مذکور است.
بیشتر بخوانید »چند مثال در مورد مفهوم عدد (۱)
۱- خداوند متعال میفرماید: ﴿فَٱجۡلِدُوهُمۡ ثَمَٰنِینَ جَلۡدَهٗ﴾ [النور: ۴]، «به آنان هشتاد تازیانه بزنید». مفهوم مخالف این آیه، عدم جواز شلاقزدنِ کمتر یا بیشتر از این تعداد است.
بیشتر بخوانید »مفهوم عدد
مفهومِ عدد، دلالت لفظی است که حکم در آن مقیّد به یک عدد شده بر نقیض آن حکم در غیر آن عدد، یعنی تعلیقِ حکم به یک عددِ مخصوص دلالت دارد بر انتفای حکم در عدد کمتر یا بیشتر از آن عدد.
بیشتر بخوانید »چند مثال در مورد مفهوم غایت (۴)
۴- خداوند متعال میفرماید: ﴿فَقَٰتِلُواْ ٱلَّتِی تَبۡغِی حَتَّىٰ تَفِیٓءَ إِلَىٰٓ أَمۡرِ ٱللَّهِۚ﴾ [الحجرات: ۹]، «با آن دستهای که ستم میکند و تعدی میورزد، بجنگید تا آن زمان که به سوی اطاعت از فرمان خدا بازمیگردد». مفهوم مخالف این آیه نفی جنگ در صورت رجوعِ گروهِ منازع به اطاعت از فرمانِ خداست.
بیشتر بخوانید »