حدیث

جرح به دو قسمت تقسیم می‌شود:

مطلق و مقید. ۱- مطلق: یعنی راوی بصورت مطلق با وصف جرح توصیف می‌شود بدون اینکه به وصف خاصی که بیانگر جرح باشد مقید شود، بنابراین، او در این وضعیت در همه‌‌ی احوال و به طور کلی قادح و عیب دار خواهد بود. ۲- مقید: یعنی راوی با وصف جرح توصیف می‌شود ولی این وصف مطلق نیست بلکه به نسبت …

بیشتر بخوانید »

تعریف جرح

یعنی راوی حدیث به چیزی که باعث مردود شدن روایتش است وصف می‌شود، حال این امر با اثبات وجود صفتی در وی باشد که موجب رد روایت است، یا نفی صفتی از او باشد (که وجود این صفت خود باعث مقبول بودن روایت است)، مثلا درباره‌‌ی او گفته شود: او کذاب است، یا فاسق و یا ضعیف است[۱]، یا او …

بیشتر بخوانید »

جاعلان حدیث (پنجم- متعصبین به مذهب یا طریقه یا سرزمین یا قبیله‌ای خاص)

این گروه نیز اقدام به جعل احادیثی در بیان فضایل و تمجید آنچه که بدان تعصب داشتند نمودند[۱]، مانند میسره بن عبد ربه، کسی که خود اقرار نموده هفتاد حدیث را بر پیامبر ج در بیان فضایل علی بن ابی طالبس وضع کرده است.[۲] [۱]– روایت دروغی که نشانگر تعصب جعل کننده است، روایت «علی خیرالبشر من شک فیه کفر» …

بیشتر بخوانید »

جاعلان حدیث (چهارم- کسانی که به ظاهر خیرخواهان دین هستند)

و احادیثی را درباره‌‌ی فضایل اسلام و آنچه مربوط به آنست، و زهد در دنیا و همانند آن‌ها را جعل می‌کنند و هدفشان از این کار ترغیب نمودن مردم به دین و زاهد بودن آن‌ها در دنیاست. مانند: ابو عصمه نوح بن ابی مریم، قاضی مرو که احادیثی را در فضایل سوره‌های قرآن وضع نموده چنان‌که خود او می‌گوید: من …

بیشتر بخوانید »

جاعلان حدیث (سوم- چاپلوسان و تملق‌گویان در میان عوام)

که با گفتن اقوال غریب سعی در ترغیب یا ترهیب آن‌ها و یا به دست آوردن مال و مقام دارند. مانند: قصه گویان و داستان پردازان که در مساجد و محل تجمع مردم سخن پراکنی می‌کنند و با نقل سخنان عجیب آن‌ها را در حیرت و شگفتی می‌اندازند. درباره‌‌ی امام احمد بن حنبل و یحیی بن معین نقل شده است …

بیشتر بخوانید »

جاعلان حدیث (دوم- کسانی که به قصد نزدیکی به خلفا و حکما دست به جعل می‌زنند)

مانند غیاث بن إبراهیم[۱] که روزی بر مهدی (خلیفه‌‌ی عباسی) وارد شد و دید که او با کبوتر بازی می‌کند، به غیاث گفتند: حدیثی را برای امیر المؤمنین بخوان! او نیز سندی را بصورت توالی از نزد خود آورد و حدیثی را به پیامبر ج نسبت داد که فرمود: «لا سبق إلا فی خفٍّ أو نصل أو حافر أو جناح».[۲] …

بیشتر بخوانید »

جاعلان حدیث (اول- زندیق‌ها)

جاعلان حدیث بسیارند و از جمله سرشناس‌ترین آن‌ها عبارتند از: اسحاق بن نجیح ملطی، ومأمون بن احمد هروی ومحمد بن سائب کلبی، ومغیره بن سعید کوفی، ومقاتل بن سلیمان، و واقدی بن أبی یحیى. و آن‌ها در چندین گروه جای می‌گیرند و از جمله‌‌ی این گروه‌ها عبارتند از: اول- زندیق‌ها: کسانی که قصد دارند عقاید مسلمین را فاسد سازند و …

بیشتر بخوانید »

احادیث موضوع زیاد هستند که در زیر برخی از آن‌ها ذکر می‌شوند:

۱- احادیث مربوط به زیارت قبر پیامبر ج.[۱] ۲- احادیث مربوط به فضایل ماه رجب و مزایای نماز در آن ماه. ۳- احادیث درباره‌‌ی زنده بودن خضر – همراه و همدم موسی علیه الصلاه والسلام – و اینکه نزد پیامبر ج آمده و در هنگام دفن ایشان حضور داشته است. ۴- احادیث دیگری در موضوعات مختلف که برخی از آن‌ها …

بیشتر بخوانید »

تعریف و حکم حدیث موضوع

الف) تعریف: حدیث دروغی که به پیامبر ج نسبت داده شده است. ب) حکم حدیث موضوع: حدیث موضوع مردود است، و اصلا ذکر و روایت آن جایز نیست مگر آنکه به موضوع بودن آن اشاره شود تا از آن تحذیر شود. به دلیل فرموده‌‌ی پیامبر ج: «من حدث عنی بحدیث یرى أنه کذب فهو أحد الکاذبین».[۱]روایت مسلم. یعنی: هر کس …

بیشتر بخوانید »

روایت حدیث با معنی (روایت معنی حدیث):

الف) تعریف: نقل حدیث بوسیله‌‌ی الفاظی غیر از لفظی که با آن روایت شده است. ب) حکم آن: روایت حدیث با معنی جایز نیست مگر با رعایت سه شرط: ۱- کسی که معنای حدیث را نقل می‌کند باید به معنا (و مقاصد) آن آگاه باشد؛ هم از نظر لغت و هم از جهت منظور و مراد کسی که از او …

بیشتر بخوانید »

زیاده در حدیث:

الف) تعریف: یکی از راویان چیزی را به حدیث اضافه می‌کند که جزو آن نیست. ب) زیاده در حدیث به دو نوع تقسیم می‌شود: ۱- زیاده از نوع ادراج باشد، یعنی یکی از راویان چیزی را از خود به حدیث اضافه می‌کند که جزو حدیث نیست، و قبلا در مورد ادراج و حکم آن بحث شد. ۲- بعضی از راویان …

بیشتر بخوانید »

تصحیف به اعتبار لفظ یا معنی به دو قسمت تقسیم می‌گردد:‏

‏۱) تصحیف در لفظ: همانند مثالهای سابق که در تقسیمات گذشته ذکر شدند.‏ ‏۲) تصحیف در معنی: یعنی راوی مصحِّف (کسی که دچار خطا می‌شود) لفظ حدیث را همانند ‏خود و بدون تغییر روایت می‌کند، ولی حدیث را بگونه‌ای تفسیر می‌کند که دلالت بر فهم ‏نادرست وی دارد. مانند گفته‌‌ی ابوموسی عَنَزی: «نحن قوم لنا شرف، نحن من عَنزَهَ، صلی …

بیشتر بخوانید »

حدیث مصحف به اعتبار باعث و پدید آورنده‌اش (منشأ آن) به دو قسمت تقسیم می‌شود:‏

‏۱) تصحیف بصر (چشم): یعنی متن حدیث بر بینایی قاری مشتبه می‌گردد، حال یا به سبب ‏بدی خط باشد و یا به سبب عدم نقطه گذاری آن؛ مانند حدیث «من صام رمضان وأتبعه سِتّاً من ‏شوال…» (هرکس رمضان را روزه بگیرد و به دنبال آن شش روز از ماه شوال نیز روزه ‏باشد…) که ابوبکر صّوُلی آن را تغییر داده …

بیشتر بخوانید »

حدیث مُصَحَّف:‏

تعریف: الف) در لغت: اسم مفعول از «تصحیف» است که به معنای خطا و اشتباه در صحیفه می‌باشد، ‏و صَّحَفِی کسیست که در قرائت صحیفه خطا می‌کند؛ یعنی بعضی از الفاظ آن را به سبب ‏اشتباهش در قرائت تغییر می‌دهد.‏ ب) در اصطلاح: به معنای تغییر کلمه‌ای در حدیث به چیزی که راویان ثقه آن را آنگونه روایت ‏نکرده‌اند، حال …

بیشتر بخوانید »

حدیث مؤنن: ‏

تعریف: عبارتست از حدیثی که در سند آن گفته شود: «حدثنا فلان أنّ فلاناً قال…».‏ ‏مثلا این قول امام مالک که گفت: (حدثنا الزهری أنَّ ابن المسیب حدثهُ…).‏ امام احمد و گروهی دیگر از جمله یعقوب بن شیبه و ابوبکر بردیجی، مؤنن را تا زمانی که ‏سماع راویان از همدیگر و اتصال سند مشخص نشود، جزو احادیث منقطع می‌دانند. ولی …

بیشتر بخوانید »

احادیث معنعن در صحیحین:‏

علما احادیث معنعن صحیحین را پذیرفته‌اند و دلیلی که برای پذیرش این احادیث آورده‌اند، ‏استخراج طُرق (سند)های دیگری برای معنعن‌های صحیحین در کتاب‌های مستخرجات است ‏که در آن طُرق، تصریح به تحدیث و سماع احادیث شده‌اند. علاوه بر این، احادیث معنعن مسلم ‏با سند‌های دیگری نیز در همان کتاب آمده‌اند که این کثرت طُرق موجب قوّت حدیث می‌شود. ‏و شاید …

بیشتر بخوانید »

آیا حدیث معنعن جزو متصل محسوب می‌شود؟

علما گفته‌اند که اگر حدیث معنعن سه شرط زیر را داشته باشد، می‌توان آن را بعنوان حدیث ‏متصل بشمار آورد:‏ ‏۱) راوی حدیث سالم از تدلیس باشد.‏ ‏۲) عدالت راوی مشخص شود.‏ ‏۳) ملاقات راوی و کسی که از او روایت می‌کند ثابت شود.‏ البته شرط سوم، یعنی اثبات ملاقات بین راوی و مروی عنه، مذهب علی بن مدینی و …

بیشتر بخوانید »

حدیث معنعن: ‏

تعریف: عبارتست از حدیثی که در سندش چنین گفته می‌شود: «عن فلان عن فلان..» بدون آنکه تصریح ‏شده باشد که آن حدیث از طریق تحدیث یا سماع یا اخبار رسیده باشد. ‏ مثلا حدیثی که ابن ماجه روایت کرده: «حدثنا عثمان بن أبی شیبه حدثنا معاویه بن هشام حدثنا ‏سفیان عن أسامه بن زید عن عثمان بن عروه عن عروه …

بیشتر بخوانید »

حکم حدیث مقلوب:

الف) اگر قلب در حدیث به قصد اغراب باشد، بدون شک جایز نیست، زیرا این عمل باعث تغییر حدیث گشته، و در حقیقت جزو عمل وضاعین است. ب) اگر به قصد امتحان محدث باشد تا قوت حفظ او معلوم گردد، این عمل جایز است، البته به شرطی که قبل از متفرق شدن مجلس، صورت صحیح حدیث بیان گردد. ج) اگر …

بیشتر بخوانید »

قلب در متن حدیث

قلب در متن: حدیثی که در متن آن تبدیل و جابجایی صورت گرفته باشد، مثلا راوی قسمتی از متن حدیث را پس و پیش می‌کند. از جمله مثال‌هایی که برای قلب در متن می‌توان ذکر کرد، حدیثی است که امام مسلم از ابوهریرهس از بعضی طرق آن درباره‌‌ی هفت گروهی که در روز محشر زیر سایه‌‌ی الله تعالی قرار می‌گیرند …

بیشتر بخوانید »

قلب در سند حدیث

قلب در سند: حدیثی که تبدیلی در سند آن رخ داده باشد، و خود دارای چندین صورت است: ۱) بدلیل خطای ناقل حدیث؛ گاهی در بعضی از اسماء راویان، تقدیم و تأخیر صورت می‌گیرد، مثلا راوی اسم «کعب بن مرَّه» را پس و پیش کرده و می‌گوید «مرَّه بن کعب» که در حقیقت جای پدر و پسر تغییر یافته است. …

بیشتر بخوانید »

حدیث مقلوب:

تعریف: اسم مفعول از قلب است و به معنای تغییر شکل و تبدیل چیزی از وجهه‌‌ی اصلی خود می‌باشد. و در اصطلاح به تغییر و تبدیل (تعویض) لفظ با لفظ دیگری در سند یا متن حدیث، یا پس و پیش کردن متن (یا اسم شخصی در سند) حدیث گویند. بنابراین، قلب هم در سند حدیث روی می‌دهد و هم در …

بیشتر بخوانید »

علت در کجا رخ می‌دهد؟

الف) اکثرا علت در سند حدیث رخ می‌دهد، همانند تعلیل به وقف (موقوف) و ارسال (مرسل) حدیث. ب) و گاهی نیز در متن حدیث روی می‌دهد، که البته نسبت به اسناد کمتر هستند، مانند حدیث نفی قرائت بسمله در نماز؛ که مسلم آن را از انسس روایت کرده: (فکانوا یستفتحون القراءه بالحمد لله ربّ العالمین من غیر تعرض لذکر البسمله): …

بیشتر بخوانید »

چه چیزهایی موجب درک وجود علت در حدیث هستند:

الف) تفرد راوی؛ (یعنی فقط یک راوی حدیث را نقل کرده باشد). ب) مخالفت حدیث دیگری با آن. ج) قرائن و شواهد دیگری که به دو مورد (الف و ب) منضم می‌شود. راه شناخت معلل چیست؟ با جمع طرق مختلف حدیث و نظر انداختن به اختلاف راویان آن و همچنین موازنه بین قوت ضبط و دقت آن‌ها، راه شناخت علت …

بیشتر بخوانید »

وجود علت در حدیث همیشه موجب مردود شدن آن نیست؛

در این زمینه در قسمت «توضیح حدیث صحیح» در همین کتاب، مؤلف نکات مفیدی را ارائه داد. بعضی از محدثین بجای لفظ معلل از اصطلاح «معلول» استفاده کرده‌اند؛ که در کلام بخاری و ترمذی و ابن عدی و دارقطنی و ابویعلی خلیلی و حاکم و غیر آن‌ها نیز یافت می‌شود، اما ابن صلاح این اصطلاح را نزد اهل لغت عربی …

بیشتر بخوانید »

حدیث مُعَلَّل:

تعریف: حدیثی که ظاهر آن سالم است اما با بررسی در آن، عللی پنهان و خفی پیدا خواهند شد که برای صحت حدیث مضر هستند، و ممکن است باعث عدم مقبولیت حدیث شود. ابن صلاح در تعریف آن می‌گوید: «حدیث معلل حدیثی است که پس از بررسی، در آن عاملی ظاهر شود که از ارزش حدیث کاسته و صحت آن …

بیشتر بخوانید »

رتبه‌‌ی حدیث منکر:

حدیث منکر جزو انواع حدیث بسیار ضعیف (ضعیف جداً) به شمار می‌رود، زیرا یا روایت فردی ضعیف است که به اشتباه فاحش یا غفلت زیاد و یا فسق موصوف است، و یا آنکه روایت فردی ضعیف است که مخالف با راوی ثقه می‌باشد، و در مجموع هردو قسم دارای ضعف شدید هستند، البته شدت ضعف منکر از حدیث متروک کمتر …

بیشتر بخوانید »

آیا تفرد راوی بعنوان حدیث منکر محسوب می‌شود؟

ابن صلاح از حافظ ابوبکر احمد بن هارون بردیجی در مورد تعریف حدیث منکر چنین نقل می‌کند: «منکر حدیثی است که یک راوی منفرد، آن را نقل کرده باشد و متن آن روایت نزد کسی جز از آن راوی معروف نباشد». بعبارتی ایشان شرط منکر بودن را فقط مطلق تفرد می‌داند. اما ابن حجر در کتاب شرح نخبه الفکر، حدیث …

بیشتر بخوانید »

حدیث منکر:

تعریف: علما برای تعریف حدیث منکر تعاریف متعددی را بیان داشته‌اند که مشهورترین آن‌ها دو تعریف زیر است: الف) حدیثی که در سند آن یک یا چند راوی وجود داشته باشد که بسیار دچار غفلت شود یا اشتباهات فاحشی داشته باشد، و یا راوی فسقی آشکار دارد، چنین حدیثی را منکر گویند. این تعریف را حافط ابن حجر در کتاب …

بیشتر بخوانید »

رتبه‌‌ی متروک:

بدترین نوع حدیث عبارتست از موضوع، و بعد از آن متروک، سپس منکر و بعد از آن معلل، سپس مدرج و بعد از آن مقلوب، و سپس مضطرب؛ که حافظ ابن حجر/ در کتاب «النخبه الفکر» آن‌ها را رتبه بندی کرده است. بنابراین، حدیث متروک بعد از احادیث موضوع و دروغ، بدترین و ضعیف‌ترین نوع حدیث هستند که اصلا قابل …

بیشتر بخوانید »

اسباب متهم شدن راوی به کذب یکی از دو امر زیر است:

اولا؛ حدیث جز از طریق او روایت نمی‌شود، و از طرفی حدیث وی با قواعد معلوم و مسلم شرعی مخالف باشد. (قواعد معلوم شرعی عبارتند از قواعدی که علما از مجموع نصوص شرعی استنباط کرده‌اند، مانند قاعده ی: «اصل بر برائت ذمه است»). دوما؛ راوی در کلام عادی خود به کذب شناخته می‌شود، اما کذب و دروغ او در احادیث …

بیشتر بخوانید »

حدیث متروک:

تعریف: متروک اسم مفعول از «تَرک» است؛ و در اصطلاح به حدیثی گویند که در سند آن یک یا چند راوی باشد که به کذب و دروغگویی در حدیث متهم هستند. یا دارای فسقی آشکار با قول و فعل باشد و یا زیاد دچار اشتباه و غفلت شود.

بیشتر بخوانید »

چه وقت حکم به ادراج می‌شود:

حکم به ادراج در حدیث نمی‌شود مگر با وجود دلیل، حال یا راوی خود به آن اشاره کرده باشد، یا یکی از ائمه‌‌ی معتبر چنین گفته باشد، یا از خود کلام درج شده پی می‌بریم که محال است پیامبر ج آن را فرموده باشد.

بیشتر بخوانید »

مکان ادراج درحدیث

ادراج در متن ممکن است در ابتدای حدیث یا در وسط یا در آخر آن باشد. مثال برای ادراج در ابتدای متن حدیث: حدیث ابوهریره که گفت: «أسبغوا الوضوء، ویل للأعقاب من النار».[۱] یعنی: وضو را کامل و تمام بگیرید، وای از آتش جهنم بر کسانی که قوزکهای پای خود را هنگام وضو گرفتن نمی‌شویند. در این حدیث عبارت (أسبغوا …

بیشتر بخوانید »

تعریف ادراج در متن حدیث

ادراج در متن (حدیث): الف) تعریف: یکی از راویان کلامی را از خود داخل حدیث می‌کند بدون آنکه آن را بیان نماید، حال علت آن یا بدلیل تفسیر کلمه‌ای از حدیث بوده یا حکمی را استنباط کرده یا حکمت آن را بیان کرده است.[۱] [۱]– چنین حدیثی را حدیث مُدرَج گویند.

بیشتر بخوانید »

حکم حدیث مضطرب:

حدیث مضطرب جزو احادیث ضعیف بشمار می‌رود و بنابراین، به آن احتجاج نخواهد شد، زیرا وجود اضطراب در حدیث دلالت بر عدم ضبط راویان آن دارد، مگر آنکه اضطراب متوجه اصل حدیث نباشد که در آنصورت ضرری به آن نمی‌رساند. مثلا اختلاف روایات در حدیث فضاله بن عبیدس؛ او در روز خیبر گردن بندی را به دوازده دینار خرید که …

بیشتر بخوانید »

امکان ترجیح بین احادیث

اگر امکان ترجیح وجود داشت، به راجح عمل می‌شود، در این حالت نیز اضطراب از حدیث منتفی می‌شود. مثلا اختلاف روایات در حدیث بُریرهل؛ هنگامی که او آزاد گشت پیامبر ج وی را بین ماندن با شوهرش یا جدایی از او مخیر گردانید؛ حال (سوالی مطرح می‌شود که) آیا شوهر او آزاد بوده یا برده؟[۱] اسود از عایشهل روایت کرده …

بیشتر بخوانید »

امکان جمع بین احادیث

اگر احیانا امکان جمع بین احادیث وجود داشت در آنصورت جمع آن‌ها واجب است، و دیگر اضطراب منتفی خواهد شد. مثلا اختلاف در روایات مربوط به احرام بستن پیامبر ج در حجه الوداع؛ چنان‌که در بعضی از روایت‌ها آمده که ایشان برای حج احرام بستند (إفراد)، اما در بعضی دیگر آمده که ایشان تمتع نمودند، و در بعضی دیگر آمده …

بیشتر بخوانید »

مضطرب:

تعریف: حدیثی که راویان در سند یا متن آن اختلاف کرده باشند و جمع بین دو حدیث یا ترجیح یکی از آن‌ها ممکن نباشد.[۱] مثلا حدیثی که از ابوبکرس روایت شده که او به پیامبر ج گفت: شما را می‌بینم که پیر شده‌اید، ایشان فرمودند: «شیبتنی هود وأخواتها».[۲] یعنی: سوره‌‌ی هود و خواهرهایش مرا پیر کرد.[۳] در مورد این حدیث …

بیشتر بخوانید »

حکم حدیث مدلس

حکم حدیث مدلس: حدیث مدلس غیر مقبول است مگر آنکه فرد تدلیس کننده ثقه باشد، و (و با الفاظی) تصریح کرده باشد که حدیث را مستقیما از کسی که از وی روایت کرده، گرفته است. مثلا بگوید: (سمعت فلاناً یقول؛ شنیدم فلانی می‌گفت) یا (رأیته یفعل؛ دیدم فلانی چنین می‌کرد) یا (حدثنی؛ برایم گفت) و همانند آن‌ها. اما احادیثی که …

بیشتر بخوانید »

تدلیس کنندگان

تدلیس کنندگان زیاد هستند، و در بین آن‌ها هم افراد ضعیف وجود دارد و هم ثقات؛ مانند حسن بصری، وحمید طویل، وسلیمان بن مهران اعمش، ومحمد بن إسحاق و ولید بن مسلم. حافظ ابن حجر/ آن‌ها را به پنج مرتبه تقسیم بندی کرده است: اول: کسی که به تدلیس کننده وصف نمی‌شود جز به ندرت؛ مانند یحیی بن سعید. دوم: …

بیشتر بخوانید »

تدلیس

الف) تعریف: سیاق حدیث به سندی، بگونه‌ای که وهم می‌شود آن سند همان سند اصلی آن است.[۱] ب) تدلیس به نوع تقسیم می‌شود: تدلیس إسناد، وتدلیس شیوخ. در تدلیس اسناد؛ (فرد مُدلِس) از کسی روایت می‌کند که هرچند او را ملاقات کرده ولی (آن حدیث را) از او سماع نکرده یا فعل وی را ندیده است، و حدیث را با …

بیشتر بخوانید »

حکم انقطاع در سند:

احادیثی که در سند خود انقطاع دارند، با تمامی اقسام آن مردود هستند؛ زیرا نسبت به حال راوی محذوف جهل وجود دارد[۱]، البته بجز موارد زیر (که مردود نیستند): ۱- مرسل صحابی.[۲] ۲- مرسل بزرگان تابعین، بسیاری از اهل علم مرسل بزرگان تابعین را مقبول می‌دانند، البته به شرطی که حدیث مرسل دیگری و یا عمل صحابی و یا قیاس، …

بیشتر بخوانید »

حدیث منقطع

حدیثی که در اثناء سند آن فقط یک راوی حذف شده باشد، یا اگر بیشتر از یک راوی محذوف است، بصورت متوالی و پشت سرهم نیست. و گاهی منظور از منقطع آنست که: هر حدیثی که سند آن متصل نباشد، بر این اساس هر چهار نوع حدیث فوق داخل در معنی حدیث منقطع خواهند شد.[۱] مثال (برای چهار نوع حدیث …

بیشتر بخوانید »

حدیث معضل

معضل: حدیثی که در اثناء سند آن دو راوی یا بیشتر بصورت متوالی و پشت سرهم حذف شده باشد، مُعضَل گویند.[۱] [۱]– پس یکی از شروط مُعضَل بودن آنست که حداقل دو راوی محذوف باشند و این دو راوی حذف شده باید پشت سر هم (در هر جای سند) باشند. بعنوان مثال حدیثی که حاکم در «معرفه علوم الحدیث» با …

بیشتر بخوانید »