امکان جمع بین احادیث

اگر احیانا امکان جمع بین احادیث وجود داشت در آنصورت جمع آن‌ها واجب است، و دیگر اضطراب منتفی خواهد شد.

مثلا اختلاف در روایات مربوط به احرام بستن پیامبر ج در حجه الوداع؛ چنان‌که در بعضی از روایت‌ها آمده که ایشان برای حج احرام بستند (إفراد)، اما در بعضی دیگر آمده که ایشان تمتع نمودند، و در بعضی دیگر آمده که ایشان دو نسک عمره و حج را با هم بجای آوردند (قِران‏)، شیخ الاسلام ابن تیمه می‌گوید: تناقضی بین آن‌ها وجود ندارد، زیرا ایشان اگر تمتع کردند در حقیقت تمتع قران کرده‌اند، و اعمال حج را به تنهایی انجام داده، و دو نسک عمره و حج را با هم مقارن و جمع کردند، پس ایشان به اعتبار آنکه دو نسک را جمع نمودند، قارن بودند و به اعتبار آنکه یکی از دو طواف و سعی را انجام داد، مفرد بودند و به اعتبار اینکه یکی از دو سفر (حج و عمره) را ترک کردند، متمتع بودند.[۱]و[۲]

[۱]– ابن قیم آن را در «زاد المعاد» (۲/۱۲۱- الرساله) ذکر کرده است.

[۲]– نسکهاى سه گانه حج عبارتند از:‏ ۱ـ تمتع، ۲ـ قِران، ۳ـ إفراد.‏

الف: صفت حج تمتع: حاج ابتدا براى عمره در یکى از ماه هاى حج احرام مى‏بندد، که ماه هاى ‏حج: شوال، و ذى قعده، و ده روز از ماه ذى حجه می‌باشد.‏ پس نیت و قصد کرده آن را بر زبان مى‏آورد و مى‏گوید: «لبیک عمره»، و یا «اللهم لبیک عمره»، و یا ‏با زبان فارسى مى‏گوید: «واجب کردم بر خود عمره»، و یا: «بار الهى من قصد عمره کردم».‏

حاجى در میقاتگاه نیت مى‏کند و وقتى به مکه رسید هفت بار دور خانه کعبه طواف مى‏کند، و ‏هفت بار سعى مى‏کند بین کوه صفا و کوه مروه.‏ هفت بار طواف دور کعبه از حجر الأسود شروع کرده و به آن پایان مى‏دهد و این یک شوط و ‏یا یک دور مى‏نامند. و هفت بار سعى که از کوه صفا شروع کرده تا اینکه به کوه مروه برسد و ‏این را یک دور مى‏گویند، بطوری که بار هفتم بایستى در مروه سعى او بپایان برسد.‏ بعد از سعى، موى سر خود را تراشیده و یا کوتاه مى‏کند، و در اینجا از لباس احرام بیرون مى‏آید ‏و آنچه قبلاً بر او حرام بوده حلال مى‏شود. آن را تمتع نامیده‌اند؛ زیرا بعد ‏از انجام عمره‌، احرام را بپایان می‌برد و همانندکسانی ‌که در احرام نیستند، از پوشیدن لباس و ‏مواد خوشبو و امثال آن تمتع می‌برد. سپس روز هشتم ذوالحجه (‏یوم الترویه‏) از خانه خود در ‏مکه احرام بسته و اعمال حج را انجام مى‏دهد.‏

ابن حجر/ در «فتح الباری» گفته است‌: «جمهور فقها گفته‌اند: تمتع آنست ‌که یک ‏شخص حج وعمره را در یک سال در ماههای حج در یک سفر انجام دهد و عمره را بر ‏حج مقدم دارد و مکی باشد. هر کس به یکی از این شروط خلل برساند متمتع نیست‌».‏

بنابراین، کسی که حج تمتع بجای آورد، عمره را نیز بجای آورده است یعنی خود تمتع، شامل ‏عمره نیز است، زیرا اول عمره را انجام ‏میدهد و سپس از زیر احرام بیرون میاید و سپس براى حج آماده می‌شود، و بعلت این تحلیل ‏‏(خارج شدن از احرام) و از زیر احرام بیرون آمدن و استمتاع کردن آن را حج تمتع میگویند.‏

‏ب: صفت حج قِران: حاجى به عمره و حج با هم نیت کرده احرام مى‏بندد و یا به عمره فقط، ‏سپس حج را در عمره داخل مى‏کند قبل از اینکه به طواف عمره شروع کند، و مى‏گوید: «لبیک ‏عمره وحجاً» و یا «اللهم لبیک عمره وحجاً» و با زبان فارسى: «واجب کردم بر خود عمره و حج» و ‏یا «بار إلهى من مى‏خواهم عمره و حج بکنم» و همه این‌ها نیت با قلب کرده و آن را بر زبان مى‏آورد ‏در حالی که در میقات مى‏باشد، و وقتى به مکه رسید طواف قدوم کرده و سعى بین کوه صفا و ‏کوه مروه مى‏کند ولى موى سر خود را تراشیده و یا کوتاه نمى‏کند، و در احرام خود باقى مانده تا ‏اینکه روز عید یعنى روز دهم ذوالحجه بعد از اعمال حج از احرام بیرون آید. و اگر خواست ‏سعى بین کوه صفا و کوه مروه را به تأخیر انداخته و آن را بعد از طواف افاضه یعنى طواف ‏زیارت انجام دهد جایز است.‏

‏ج: صفت حج اِفراد: حاجى ابتدا به حج احرام مى‏بندد و می‌گوید: «لبیک حجاً» و یا «اللهم لبیک حجاً» ‏و با زبان فارسى: «واجب کردم بر خود حج»، و همه این‌ها را با قلب نیت کرده آن را بر زبان ‏مى‏آورد در حالی که در میقات است. و وقتى به مکه رسید طواف قدوم کرده و سعى بین کوه صفا ‏و مروه را به بعد از طواف قدوم تقدیم مى‏دارد، ولى موى سر خود را نمی‌تراشد و یا کوتاه نمى‏کند ‏بلکه در احرام باقى مى‏ماند مانند کسی که حج قِران مى‏‏رود تا اینکه روز دهم ذوالحجـه یعنى روز ‏عید قربان تحلل کرده و از احرام بیرون آید. و اگر خواست سعى حج را به تأخیر انداخته تا ‏اینکه بعد از طواف افاضه یعنى طواف زیارت انجام دهد جایز است و بر او هیچ کفاره‌اى ‏واجب نیست به خلاف حج تمتع.‏

(در تمتع ابتدا عمره و بعد حج، ولی در إفراد اول حج بعد عمره، و در قِران حج و عمره با هم انجام می‌شوند.)

بر طبق رای ارجح؛ تمتع افضلتر از قِران است. البته بر هر حاجی لازم است که با حج، ‏عمره‌ای را نیز انجام دهد، اگر هدی (قربانی‌هایی که تقدیم بیت الله می‌شوند) همراه نیاورده آن ‏را قبل از حج انجام دهد – که این همان تتمع است – و اگر هدی آورده آن را همراه با حج انجام دهد – ‏که این همان قِران است – پس هرکدام از این دو را اختیار کند موافق سنت پیامبر صلی الله ‏علیه وسلم است، هرچند همانطور که در ابتدا گفتیم، تمتع افضلتر از قران است. والله اعلم

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …