تعداد معلقات (احادیث معلق) بخاری بسیارند، حافظ ابن حجر/ در مقدمهی فتح الباری میگوید: «تعداد معلقاتی که در کتاب بخاری وجود دارند؛ هزار و سیصد و چهل و یک (۱۳۴۱) حدیث میباشند، که البته اکثر آنها تکراری هستند ]و اسناد متصل آنها در مواضع دیگر آمده[ و در ضمن، خارج از اصل متن کتاب هستند، و جز ۱۶۰ صد و …
بیشتر بخوانید »حدیث
حدیث معلق
معلق: حدیثی که اول سند آن حذف شده باشد.[۱] و گاهی نیز به حدیثی گویند که تمامی سند آن حذف شده باشد، مانند این قول بخاری (که مستقیما و بدون ذکر سند از پیامبر ج نقل میکند): «کان النبی صلّى الله علیه وسلّم یذکر الله فی کل أحیانه».[۲] یعنی: پیامبر ج در تمامی اوقات خویش ذکر و یاد الله مینمود.[۳] …
بیشتر بخوانید »حدیث مرسل
مرسل: حدیثی که یک صحابی یا یک تابعی آن را از پیامبر ج نقل میکند در حالی که خود آن را از ایشان نشنیده است.[۱] [۱]– بعبارت دیگر: حدیثی که در انتهای سند آن – از بعد از تابعی – یک یا چند راوی محذوف باشد، حدیث را مرسل گویند. این راوی حذف شده همان کسی است که حدیث را …
بیشتر بخوانید »انقطاع در سند
انقطاع در سند[۱]: الف) تعریف: هرگاه سند حدیث متصل نباشدگویند سند آن انقطاع دارد. یادآوری میشود که یکی از شروط حدیث صحیح و حسن آنست که سند آن متصل باشد. ب) انقطاع در سند شامل چهار نوع است: مرسل ومعلق ومعضل ومنقطع. [۱]– وجود انقطاع در سند، به معنای نبود یکی از شروط صحت حدیث، یعنی اتصال سند است. بنابراین، …
بیشتر بخوانید »جمع بین دو وصف صحیح و حسن در یک حدیث:
قبلا بیان شد که حدیث صحیح از حسن جداست، و آن دو با هم متغایرند، اما احتمالا ممکن است به حدیثی برخورد کنیم که با وصف «صحیح حسن» توصیف میشود، حال چگونه میتوان بین این دو وصف توفیق حاصل نمود با وجود آنکه با هم متغایر هستند؟ میگوییم: اگر حدیث دارای دو طریق (سند) بود؛ پس معنای آن اینست که …
بیشتر بخوانید »تعریف علت قادح
علت قادح[۱]: یعنی بعد از بحث و بررسی در حدیث، سببی یافت میشود که (آن سبب خفی) قبول حدیث را معیوب و مخدوش میکند.[۲] مثلا مشخص شود که سند حدیث منقطع است، یا موقوف است، و یا (در سلسله راویان آن یک یا چند) راوی فاسق یا بد حفظ داشته باشد، یا راوی مبتدع باشد و حدیث، بدعت وی را …
بیشتر بخوانید »تعریف شذوذ:
یعنی (روایت) یک راوی ثقه با فرد دیگری که از او ارجحتر (ثقه تر) است مخالفت میکند. و این ارجح بودن یا به سبب کمال عدالت یا ضابط بودن، یا ملازمت با کسی که از او روایت شده (مروی عنه)، یا کثرت عدد[۱] و یا همانند این موارد حاصل میشود.[۲] مثلا در حدیث عبدالله بن زید (بن عاصم انصاری) دربارهی …
بیشتر بخوانید »تعریف اتصال سند:
یعنی هر راوی کسی را که از او روایت کرده ملاقات کرده باشد، حال چه بصورت مستقیم بوده باشد و چه حکماً. و منظور از «بصورت مستقیم»؛ یعنی کسی را که از او روایت کرده ملاقات میکند و از او سماع کرده و یا میبیند، و میگوید: حدثنی (برایم گفت)، یا سمعت (شنیدم)، یا رأیت فلاناً (دیدم فلانی (چنین میکرد)) …
بیشتر بخوانید »تعریف ضابط بودن:
یعنی راوی آنچه را که شنیده و دیده است، به گونهای حمل (نقل) نماید که زیاده و نقصی در آن صورت نگیرد، هرچند خطایی جزئی در آن بدون ضرر است، زیرا هیچکس از آن مصون نیست. و ضابط بودن راوی بوسیلهی موافقت و تایید وی توسط ثقات و حفاظ فهمیده میشود هرچند که این موافقت توسط اکثریت باشد نه همهی …
بیشتر بخوانید »تعریف عدالت
یعنی استقامت در دین و مروت (مردانگی).[۱] و استقامت در دین؛ یعنی انجام واجبات، و دوری نمودن از آنچه که موجب فسق است مانند محرمات. و استقامت در مروت؛ یعنی شخص[۲] آنچه را که مردم از آداب و اخلاق، پسندیده و میستایند، انجام میدهد و آنچه را که ذم و نکوهش میکنند، ترک میکند. و عدالت راوی با شایع شدن …
بیشتر بخوانید »شرح تعریف حدیث صحیح لذاته:
گفتیم که حدیث صحیح لذاته عبارتست از؛ آنچه را که (راوی) عادلِ ضابط، با سند متصل، و سالم از هرگونه شذوذ و علتی قادح و خفی، روایت کند.
بیشتر بخوانید »اخبار آحاد – بجز احادیث ضعیف – فواید زیر را میرسانند:
اولا؛ ظن، یعنی صحت نسبت حدیث آحاد به کسی که از وی نقل شده است ترجیح داده میشود (نه عدم صحت آن)[۱]، و البته این امر بر حسب مراتب حدیث که سابقا بیان گردید مختلف است، و گاهی احادیث آحاد – هرگاه قرائن و اصول به آن شهادت دهند – مفید علم واقع میگردند (یعنی از حالت ظن به یقین …
بیشتر بخوانید »حکم عمل به احادیث ضعیف:
علما در مورد عمل به احادیث ضعیف اختلاف دارند؛ آنچه که جمهور علما بر آن هستند؛ عمل به احادیث ضعیف در فضایل اعمال است، البته با وجود سه شرط زیر: ۱- حدیثی که به آن عمل میشود نباید دارای ضعف شدید باشد. ۲- حدیث تحت اصل (معمولٌ به) مندرج باشد. ۳- کسی که به آن عمل میکند نباید به ثبوت …
بیشتر بخوانید »حکم روایت احادیث ضعیف:
علما روایت احادیث ضعیف را بر خلاف احادیث موضوع جایز دانستهاند، البته با وجود دو شرط زیر: ۱- حدیث نباید مربوط به عقاید باشد؛ مانند اسماء و صفات الهی. ۲- نباید در بیان احکام شرعی و آنچه که متعلق به حلال و حرام است، باشد. یعنی جایز است که احادیث ضعیف در مواعظ و پند و نصایح و قصص و …
بیشتر بخوانید »حدیث ضعیف
حدیث ضعیف: هر حدیثی که شروط صحیح و حسن را نداشته باشد، ضعیف گویند.[۱] مثال برای حدیث ضعیف: حدیث «إحترسوا من الناس بسوء الظن»؛ یعنی: خودتان را با سوء ظن داشتن از دست مردم در امان بدارید.[۲] و از جمله منابعی که محل گمان احادیث ضعیف است: احادیثی را که عقیلی یا ابن عدی یا خطیب بغدادی، یا ابن عساکر …
بیشتر بخوانید »حدیث حسن لغیره:
هرگاه حدیث ضعیف دارای طریقهای روایت متعدد باشد بگونهای که بعضی از روایتها (ضعف) بعضی دیگر را جبران کنند، و در بین راویان فرد کذاب یا متهم به کذب وجود نداشته باشد، در آنصورت حدیث را (به مجموع طرق) حسن لغیره گویند.[۱] مثال برای حدیث حسن لغیره: حدیث عمر ابن خطابس که گفت: «کان النبی صلّى الله علیه وسلّم إذا …
بیشتر بخوانید »حدیث حسن لذاته:
حدیثی را که راوی عادل ولی با قوت ضبط خفیف، و با سندی متصل و سالم از هرنوع شذوذ و علت قادحی روایت کرده باشد، حسن لذاته گویند. پس بین حدیث حسن لذاته و بین صحیح لذاته تفاوتی وجود ندارد بجز آنکه در حدیث حسن لذاته ویژگی ضابط بودن راوی خفیفتر از صحیح لذاته است.[۱] مثال برای حدیث حسن لذاته: …
بیشتر بخوانید »حدیث صحیح لغیره:
هرگاه حدیثِ حسن لذاته، دارای طرقهای روایت متعدد باشد، صحیح لغیره خواهد شد.[۱] مثال برای حدیث صحیح لغیره: حدیث عبد الله بن عمرو بن عاصب که پیامبرج وی را امر نمود تا لشکری را تجهیز نماید، به اندازهی کافی شتر وجود نداشت، و پیامبر ج به وی فرمود: «ابتع علینا إبلاً بقلائص من قلائص الصدقه إلى محلها».[۲] یعنی: برو و …
بیشتر بخوانید »حدیث صحیح لذاته:
حدیثی را که راوی عادل و ضابط (از ابتدا تا انتهای سند)، و با سندی متصل و سالم از هرنوع شذوذ[۱] و علت قادحی روایت کرده باشد، صحیح لذاته گویند.[۲] مثال برای صحیح لذاته: این فرمودهی پیامبر ج: «من یرد الله به خیراً یفقهه فی الدین».[۳] یعنی: خداوند به هرکس اراده خیرداشته باشد او را دردین آگاهى میدهد. بخاری ومسلم …
بیشتر بخوانید »احادیث آحاد به اعتبار درجه و رتبهی آنها به پنج قسم تقسیم میشوند:
صحیح لذاته، صحیح لغیره، حسن لذاته، حسن لغیره، وضعیف.[۱] [۱]– البته میتوان چنین هم نام برد: صحیح ذاتی، صحیح بالغیر، حسن ذاتی، حسن بالغیر، و ضعیف.
بیشتر بخوانید »حدیث غریب:
حدیثی که فقط یک نفر آن را روایت کرده است. مثال برای حدیث غریب: این فرمودهی پیامبر : «إنما الأعمال بالنیات وإنما لکل امرئ ما نوى… الحدیث».[۱] یعنی: اعمال به نیتها بستگی دارند و با هر کس مطابق نیتش رفتار میشود.. تا آخر حدیث. این حدیث را فقط عمر ابن خطابس از پیامبر روایت کرده است، و کسی از عمر …
بیشتر بخوانید »حدیث عزیز:
حدیثی که (حداقل در یکی از طبقات سند) فقط دو نفر آن را روایت کرده باشند، عزیز گویند. [کمتر از دو نفر در یکی از طبقات، بعنوان عزیز محسوب نمیشود][۱]. مثال برای حدیث عزیز: این فرمودهی پیامبر ج: «لا یؤمن أحدکم حتى أکون أحب إلیه من ولده ووالده والناس أجمعین».[۲] یعنی: هیچ کس از شما ایمان (کامل) ندارد، تا آنکه …
بیشتر بخوانید »حدیث مشهور:
حدیثی است که حداقل سه راوی (یا بیشتر) آن را روایت کرده باشند، اما به حد تواتر نرسیده باشد. مثال برای حدیث مشهور: این فرمودهی پیامبر ج: «المسلم من سلم المسلمون من لسانه ویده».[۱] یعنی: مسلمان کسی است که مسلمانان دیگر از زبان و دست او در امان باشند.[۲] [۱]– روایت بخاری (۱۰) کتاب إیمان، ۴- باب مسلمان کسیست که …
بیشتر بخوانید »انواع احادیث آحاد:
به اعتبار تعداد طرق آنها به سه دسته تقسیم میشوند: مشهور وعزیز وغریب.
بیشتر بخوانید »حدیث آحاد
هر حدیثی که متواتر نباشد، آحاد گویند.[۱] [۱]– چنانکه در حدیثی شروط تواتر بوجود نیامده باشد، در آنصورت گویند حدیث متواتر نیست بلکه آحاد است. اما در نظر حنفیه، آحاد عبارتست از هر حدیثی که غیر از متواتر و مشهور (با تعریف مورد نظر آنها) باشد. همانطور که سابقا اشاره شد؛ حدیث آحاد افادهی علم نظری میرساند. یعنی مادامی که …
بیشتر بخوانید »حکم احادیث متواتر
هردو نوع متواتر موارد زیر را فایده میرسانند: اول: علم؛ یعنی قطع و یقین به صحت حدیث نسبت به کسی که از او نقل شده است.[۱] دوم: عمل به مدلول حدیث؛ یعنی اگر حدیث، بازگویندهی خبری بود، تصدیق میشود و اگر دربرگیرندهی طلب و امری بود، تطبیق خواهد شد. [۱]– در مورد حدیث متواتر گفته میشود: «المتواتر یفید العلم الضروری». …
بیشتر بخوانید »انواع حدیث متواتر
ب) حدیث متواتر به دو نوع تقسیم میشود: متواتر لفظی – معنوی، و متواتر فقط معنوی. – متواتر لفظی – معنوی؛ عبارتست از حدیث متواتری که راویان هم در لفظ حدیث و هم در معنی آن اتفاق دارند. مثال برای متواتر لفظی: این فرمودهی پیامبر ج: «من کذب علیَّ مُتعمداً فلیتبوَّأ مقعدَه من النار».[۱] یعنی: هرکس عمدا (و آگاهانه) بر …
بیشتر بخوانید »حدیث متواتر:
الف) تعریف: حدیثی را که جماعتی روایت کنند بگونهای که عادتا امکان توافق و تبانی آنها بر کذب و دروغ سازی محال باشد، و آن را به شیء محسوسی نسبت دهند.[۱] [۱]– منظور از روایت حدیث توسط جماعتی اینست که؛ تعداد زیادی از راویان از طرق مختلف آن را نقل کرده باشند و باید این کثرت در تمامی طبقات سند …
بیشتر بخوانید »انواع خبر به اعتبار نقل آنها
خبر به اعتبار طرق نقل آن برای ما به دو بخش تقسیم میشوند: متواتر و آحاد.[۱] [۱]– این تقسیم بندی جمهور علما بغیر از حنفیه است، بر طبق تقسیم بندی جمهور، احادیث یا متواتر هستند یا آحاد، و آحاد نیز خود به سه قسمت غریب، عزیز و مشهور تقسیم میشود. اما در تقسیم بندی حنفیه احادیث به سه قسم متواتر، …
بیشتر بخوانید »تعداد احادیث قدسی:
امام ابن حجر هیتمی (متوفی ۹۷۵)/ در شرح خود بر «اربعین نووی» گفته که احادیث قدسی از یکصد عدد تجاوز میکنند. اما امام مناوی (متوفی ۱۰۳۱) در کتابش «الاتحافات السنیه بالأحادیث القدسیه» تعداد آنها را ۲۷۲ دویست و هفتاد دو حدیث ذکر کرده است و آن احادیث را در کتاب خود براساس حروف معجم مرتب نموده است ولی اسناد آنها …
بیشتر بخوانید »فرق بین احادیث قدسی و احادیث نبوی:
در ابتدا لازمست بدانیم که حدیث نبوی دو قسم است: توقیفی و توفیقی توقیفی: عبارتست از حدیثی که پیامبر ج مضمون آن را از طریق وحی دریافت کرده و با کلام خود آن را برای مردم بیان مینماید. این قسم هرچند که مضمون آن از جانب الله تعالی است، ولی از آنجائی که نوعی کلام است بنابراین، شایسته است تا …
بیشتر بخوانید »مرتبهی حدیث قدسی
مرتبهی حدیث قدسی مابین قرآن و حدیث نبوی است، در قرآن کریم هم لفظ و هم معنای آن به الله تعالی نسبت داده میشود، در حدیث نبوی نیز هم لفظ و هم معنای آن به پیامبر نسبت داده میشود[۱]، ولی در حدیث قدسی فقط معنای آن به الله تعالی نسبت داده میشود نه الفاظ آن، و به همین علت (بر …
بیشتر بخوانید »تعریف حدیث قدسی:
آنچه را که پیامبر از پروردگارش روایت کرده، حدیث قدسی گویند، که به آن (حدیث ربانی) و (حدیث الهی) نیز گویند.[۱] مثال برای حدیث قدسی: فرمودهی پیامبر ج در آنچه که از پروردگارش روایت میکند که فرمود[۲]: «أنا عند ظن عبدی بی، وأنا معه حین یذکرنی، فإن ذکرنی فی نفسه ذکرته فی نفسی، وإن ذکرنی فی ملأ ذکرته فی ملأ …
بیشتر بخوانید »تعریف اثر
هرآنچه که (از اقوال و افعال) به صحابی یا تابعی نسبت داده میشود أثر گویند. و گاهی نیز به صورت مقید به پیامبر نسبت داده میشود، مثلا گفته میشود: «وفی الأثر عن النبی صلّى الله علیه وسلّم» (در اثری از پیامبر).
بیشتر بخوانید »تعریف خبر
به معنی حدیث است، بنابراین، خبر نیز با همان تعریف حدیث شناخته میشود. و گفته شده؛ خبر عبارتست از هرآنچه که به پیامبر ج و غیر ایشان نسبت داده میشود؛ پس با این تعریف، خبر از حدیث عامتر خواهد بود.[۱] [۱]– بر این مبنا میتوان گفت که: هر حدیثی خبر است ولی هر خبری را نمیتوان حدیث گفت. البته بعضی …
بیشتر بخوانید »تعریف حدیث
هرآنچه که از قول یا فعل یا تقریر یا وصفی که به پیامبر نسبت داده میشود، حدیث گویند.[۱] [۱]– مثال برای قول؛ مانند این فرمایش پیامبر : «إنما الأعمال بالنیات» یعنی: براستی که اعمال به نیتها بستگی دارند. (متفق علیه). مثال برای فعل؛ مثلا ثابت شده که پیامبر کیفیت نماز را به اصحابش آموزش میدادند و میفرمود: «صلوا کما رأیتمونی …
بیشتر بخوانید »تعریف و فوائد مصطلح الحدیث
الف) تعریف: علمی است که به وسیلهی آن حال راوی و مروی[۱] از جهت قبول و رد شناخته میشود.[۲] ب) فوائد آن: پی بردن و دانستن اینکه کدام راوی و روایت مقبول و مردود است. [۱]– مروی؛ یعنی آنچه که روایت شده است، خود متن روایت یا حدیث را گویند، و راوی روایت کنندهی آن است. [۲]– یا میتوان گفت: …
بیشتر بخوانید »علم مصطلح الحدیث
کسی که به قرآن استدلال میکند نیاز به یک نظر دارد و آن؛ نظر در دلالت نص بر حکم است، و نیازی به نظر در سند آن ندارد، زیرا قرآن بصورت نقل متواتر، ثابت قطعی است؛ هم لفظ و هم معنای آن: ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّکۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩﴾ [الحجر: ۹] یعنی: ما قرآن را نازل کردیم و بطور قطع …
بیشتر بخوانید »اقدامهایی که علمای محدث بر علیه جاعلان و دروغ پردازان برای حفظ سنت نبوی انجام دادند:
آری، همانطور که خداوند متعال وعدهی حفظ دین و قرآن را داده بود، پس برای حفظ کلام و تبیین پیامبرش بر قرآن هم مردانی را در میان این امت برانگیخت تا از احادیث صحیح رسولش ج دفاع کنند و صحیح را توضیح، و قبیح را مفتضح نمایند. خداوند هیچ عصری از اعصار را از چنین دانشمندانی خالی نخواهد نمود تا …
بیشتر بخوانید »دلایل وضع حدیث دروغ و نسبت دادن آن به پیامبر (۹)
از این قبیل، هزاران روایت دروغ وجود دارد که همهی آنها به این شیوهی ساده لوحانه بخاطر عمل کمی ثواب زیادی را بیان نمودهاند، که گاها برای بعضی از عبادات بزرگ مانند نماز هم چنین چیزی نمیبینیم! بدون تردید این امر، فاسد کنندهی اعتقاد است، زیرا در نهایت منجر به سبک و خوار شمردن عمل به شریعت و نفی هدف …
بیشتر بخوانید »دلایل وضع حدیث دروغ و نسبت دادن آن به پیامبر (۸)
د) اما گروه چهارم دستهی بودند که هرچند به کذب و دروغ اعتماد نمیکردند ولی به غلط، احادیث کذب، در سخنان آنان وارد میشد. مثلاً گاهی سخنان بعضی از صحابه را به پیامبر نسبت میدادند. اینان مبتلا به همان مشکلی شدند، که کسانی از محدثان، احادیث دروغ در کتابهایشان وارد میگردید، در حالی که احادیث متعلق به کتاب آنان نبود. …
بیشتر بخوانید »دلایل وضع حدیث دروغ و نسبت دادن آن به پیامبر (۷)
ج) گروه سوم زاهدان و عارفان جاهلی بودند که برای تشویق و ترغیب مردم به کارهای نیک و انجام شعائر دینی، به این گمان که اقدام آنها چیزی جز ترساندن مردم از آتش جهنم نیست، اقدام به وضع و ساختن حدیث نمودند تا به قول خود مردم را به دینداری و عمل به آن بکشانند! مثلا هرگاه میدیدند که مردم …
بیشتر بخوانید »دلایل وضع حدیث دروغ و نسبت دادن آن به پیامبر (۶)
– حدیث «علی خیرالبشر من شک فیه کفر». یعنی: علی برترین بشر (عالم) است و کسی که در آن شک داشته باشد، به حقیقت کافر شده است! – حدیث «کنت کنزا مخفیا فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق فبی عرفونی». یعنی: من گنج مخفی و پنهان بودم دوست داشتم که شناخته شوم پس مخلوقات را آفریدم و بدین وسیله ایشان وجودم را …
بیشتر بخوانید »دلایل وضع حدیث دروغ و نسبت دادن آن به پیامبر (۵)
تمامی این احادیث بیاساس، تکیه گاه کسانی هستند که تدارک سفر را برای زیارت قبور اولیا و اللخصوص قبر پیامبر ج مشروع و مستحب میدانند. ولی حدیث صحیح پیامبر را در نهی از سفر برای زیارت بجز به سه مسجد نادیده گرفتهاند، چنانکه در صحیحین از ابو سعید خدریس روایت است که گفت: «سمعت رسول الله صلى الله علیه وسلم …
بیشتر بخوانید »دلایل وضع حدیث دروغ و نسبت دادن آن به پیامبر (۴)
– «کنت أول النبیین فی الخلق وأخرهم فی البعث فبدأ بی قبلهم». یعنی: من در آفرینش، اولینِ انبیاء و در بعثت، آخرینِ آنها هستم، پس قبل و ابتدای آنها با من شروع گردیده است.[۱] – «کنت نبیا وآدم بین الماء والطین». یعنی: من پیامبر بودم در حالی که آدم در لابلای آب و گل قرار داشت.[۲] و نیز حدیث منتسب به عبدالله …
بیشتر بخوانید »