اخلاص آن است که انسان در قول و عمل یکرنگ و تلاش و کوششش محض رضای خدا باشد، بدون توجه به مصالح و منافع شخصی و برتری و مقام و لقب و پیشرفت، بلکه به خاطر جبران کارها و دفع رذائل اخلاقی و رسیدن به خشنودی خداوند باشد.
بیشتر بخوانید »عقيده
ایمان شامل تمام فروع دین است
حضرت رسول صلی الله علیه و سلمکلمه ایمان را بر تمام فروعات اطلاق کرده، و میفرماید: «ایمان دارای هفتاد و اندی شعبه است و شرم و حیاء یک شعبه از آن است»([۱]). و روایت مسلم: «ایمان دارای هفتاد و اندی شعبه است، والاترین آن کلمه شهادت «لا إله إلا الله» و پایینترین آن دور کردن چیزی موذی مثل خس و …
بیشتر بخوانید »ارتباط سلوک با عقیده
راه و روش انسان و عملکرد او در زندگی بیانگر عقیدۀ اوست. هرگاه عقیدهاش پاک و خالص باشد، رفتار او مقبول و اگر عقیدهاش فاسد باشد رفتارش فاسد میشود. لذا عقیدۀ توحید (یکتاپرستی) و ایمان برای تکمیل شخصیت او و تحقق انسانیت لازم و ضروری است، زیرا دعوت به یکتاپرستی و ایمان به خدای یگانه اولین کاری بود که حضرت …
بیشتر بخوانید »امامت گاهی همان نبوت است
از جمله قرائنی که معنای اصطلاحی امامت براساس تعریف امامیه را نقض میکنند این است که: امامتی که ابراهیم علیه السلام آن را از پروردگارش درخواست نمود احتمال دارد که همان نبوت باشد نه غیر آن، از آن جهت که نبی، امام است، زیرا چطور درست و صحیح است که شخصی نبی باشد اما شایسته نباشد که به عنوان الگو …
بیشتر بخوانید »در قرآن آداب و احکامی که متعلق به امام باشند، وجود ندارد
قرآن کریم، پیامبر صلی الله علیه و سلم را با اسمش به طور صریح ذکر کرده است و همراه ایشان احکام زیادی را که متعلق به پیامبر صلی الله علیه و سلم هستند ذکر کرده است، و همچنین آداب تعامل با ایشان را که اصحاب و امتش ملزم به آن هستند، ذکر کرده است. ما در اینجا به طور مثال …
بیشتر بخوانید »برای آیات امامت، در قرآن مصدر و مرجعی از محکمات وجود ندارد
در قرآن آیات متشابهی یافت میشوند که علاقه و رابطهای با اصول اعتقادی دارند و احتجاج و استدلال به آنها ممکن است معانی فاسد و مخالف اصول صریح در قرآن را در پی داشته باشد. اما با رجوع دادن این آیات متشابه به مصدر و مرجعشان از آیات محکم، این معانی فاسد از بین میروند و در اعتقاد مجالی برای …
بیشتر بخوانید »نقض عقیدهی امامت بر اساس روش قرآنی
هیچ کدام از دلایل، شایستگی استدلال برای مطلوب امامیه را ندارند تمام آیاتی که امامیه برای اثبات مسألهی امامت به آنها استدلال نمودهاند، فاقد شروط دلیل بودن هستند. اولین شرط دلیل بودن، قطعیت و صراحت در دلالت بر مسألهی مطلوب (امامت) است. در مجموع این آیات، نص واحدی وجود ندارد که محکم باشد و از هر گونه احتمال و اشتباه قطعی …
بیشتر بخوانید »کار فرشتگان از زبان قرآن
«إِنَّ الَّذِینَ عِندَ رَبِّکَ لاَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَیُسَبِّحُونَهُ وَلَهُ یَسْجُدُونَ» بیگمان کسانی که نزد پروردگار تو هستند ، از عبادت او تکبر نمی ورزند و خویشتن را بزرگتر از آن نمی دانند ، و به تسبیح و ذکر او مشغولاند و تنها برای او سجده میکنند. کار مومنان : ومنان دقیقاً همان کار و شغل و اعتقاد فرشتگان …
بیشتر بخوانید »ﺁﯾﺎ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺷﻬﺪﺍ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﻧﺪ؟
ﺍﮔﺮ ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺷﻬﺪﺍﺀ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻣﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﻫﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ : ﺧﯿﺮ، ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﻧﯿﺴﺖ، ﻭ ﺩﺭ ﻫﯿﭻ ﺟﺎﯼ ﻗﺮﺁﻥ ﻧﻔﺮﻣﻮﺩﻩ ﮐﻪ ﺷﻬﺪﺍﺀ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺯﻧﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ، ﺑﻠﮑﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽﺷﻬﺪﺍﺀ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﺧﺎﺻﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﯽ ﺧﺒﺮﯾﻢ، ﻭﻟﯽ ﻗﻄﻌﺎ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺯﻧﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ، ﻭﺻﺪﺍﯼ ﻣﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺷﻨﻮﻧﺪ . …
بیشتر بخوانید »دیدگاه امامیه در اصول دین، دری از درهای کفر است
همانا اعتقاد به اینکه استدلال عقلی جهت اثبات اصول دین، پایه و اساس است و نقش نصوص دینی فقط در محدودهی تأیید و تبعیت از کار عقل است، این اعتقاد دری از درهای کفر، بلکه عین کفر است؛ زیرا این اعتقاد به معنای الغای نقش نبوت، و تعطیل تأثیر نبوت در دین و زندگی است؛ چون وقتی که اصول دین …
بیشتر بخوانید »تغییر دلیل نقلی به دلیل عقلی
همانا ثبوت صادر شدن قرآن به طور قطع از جانب خداوند متعال، بعضی از دلایل قطعی نقلی را به عنوان دلایلی عقلی قرار داده که اثبات مضامینشان به دلیل و استدلال عقلی خارج از آن، نیاز ندارد؛ زیرا عقل به طور آشکار و قاطع حکم میکند که خبر صادره از جانب خداوند، حق است و در آن هیچ گونه شکی …
بیشتر بخوانید »اصل تمامی اصول در اسلام این است که صدور قرآن از جانب خداوند به اثبات رسیده است
صدور قرآن کریم از جانب خداوند متعال، اصل تمامی اصول در اسلام است. پس وقتی که این اصل ثابت شد، تمامی اصولی که نصوص صریح قرآنی دربارهی آن آمدهاند، ثابت میشوند، و این اصول بر مسلمان و کافر به طور یکسان الزامآور میباشد؛ زیرا از آنجایی که نصوص قرآن از جانب خداوند صادر شده و عقل این حقیقت را تأیید …
بیشتر بخوانید »نصوص قطعی دینی تنها مصدر اثبات اصول دین میباشد
از آنچه گذشت روشن گردید که هر دوی تقلید و اجتهاد یا استدلال عقلی، نمیتوانند پایه و اساس برای اثبات یا شناخت اصول دین باشند، زیرا مبنای هر دو ظن و گمان است، و هر چیزی که بر ظن و گمان پایهگذاری شده باشد، صلاحیت اثبات یا شناخت اصل دین را ندارد. پس جایگزین قطعی و یقینیای که نه تقلید …
بیشتر بخوانید »روش قرآن در اثبات اصول شریعت (۱)
از خلال بررسیهای قرآن معلوم میشود که اصول اعمال و مبانی آنها در شریعت– علاوه بر تکرار – با دو امر دیگر اثبات میشوند. و آن دو هم عبارتند از: خبر دادن. قطعیت در دلالت بر معنا. یعنی اصول شریعت به وسیلهی خبر قرآنی قطعی الدلاله به ثبوت میرسند. گفتنی است که خبر دادن به دو قسم تقسیم میشود: امر …
بیشتر بخوانید »ادلهی تفصیلیه بر پایهی این چهار حقیقت هستند (۳)
نهی و تحذیر از کفر به روز آخرت در آیات متعددی آمده است؛ از آن جمله: ﴿وَیْلٌ یَوْمَئِذٍ لِلْمُکَذِّبِینَ١٠ الَّذِینَ یُکَذِّبُونَ بِیَوْمِ الدِّینِ١١ وَمَا یُکَذِّبُ بِهِ إِلَّا کُلُّ مُعْتَدٍ أَثِیمٍ١٢﴾ [المطففین: ۱۰-۱۲]. «وای در آن روز بر تکذیب کنندگان! همانهایی که روز جزاء را انکار میکنند، تنها کسی آن را انکار میکند که متجاوز و گنهکار است». ﴿وَقِیلَ لَهُمْ ذُوقُوا …
بیشتر بخوانید »ادلهی تفصیلیه بر پایهی این چهار حقیقت هستند (۲)
نبوت محمد صلی الله علیه و سلم: در آیات بیشماری از نبوت محمد صلی الله علیه و سلم خبر داده شده است؛ از آن جمله: ﴿مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ﴾ [الفتح: ۲۹]. «محمد صلی الله علیه و سلم فرستاهی خداست». ﴿وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ﴾ [آل عمران: ۱۴۴]. «محمد صلی الله علیه و سلم جز فرستادهای بیش نیست». ﴿إِنَّکَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ٣﴾ [یس: ۳]. …
بیشتر بخوانید »ادلهی تفصیلیه بر پایهی این چهار حقیقت هستند (۱)
۱- وحدانیت خدای متعال: خبر دادن در مورد وحدانیت الله در آیات بسیاری آمده که شمردن آنها مشکل است؛ از جمله: ﴿اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ﴾ [البقره: ۲۵۵]. «خداست که هیچ معبودی جز او نیست و اوست زندهی پاینده». ﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِی إِلَیْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ٢۵﴾ [الأنبیاء: ۲۵]. «و هیچ پیامبری …
بیشتر بخوانید »روش قرآن در اثبات اصول عقیده
ارکان ایمان که اسلام پیرامون آنها تشکیل میشود، شش تا هستند که میتوانیم آنها را در سه رکن جمع کنیم که اصل و مایهی اساسی این ارکان هستند: وحدانیت خداوند، پیامبری محمد صلی الله علیه و سلم و روز رستاخیز. چرا که قضا و قدر در باب ایمان به خداوند داخل است و ایمان به کتابهای آسمانی و ملائکه در …
بیشتر بخوانید »روش قرآن در عرضهی اصول دین و اثبات آن
از لابهلای بررسی قرآن مشخص میشود که خداوند متعال در کتابش اصول دین را با نصوص صریح و قطعی ثابت کرده است. نصوصی که احتیاج به تفسیر ندارند تا آنها را توضیح دهد و همچنین احتیاج به روایتی ندارد که آنها را تقویت کند و یا رأی و نظری که دلالت آنها را تقویت کند و به عنوان مستند آنها …
بیشتر بخوانید »خلاصهی روش قرآنی در پایهریزی اصول دین
اصل شرعی معتبر: آن اصلی است که با نص قطعی و محکم قرآنی ثابت شده باشد و بینیاز از هر شرح و توضیح و برداشت و تفسیر و تأویل و روایت و حدیث و هر گونه دخالت بشری باشد. در غیر این صورت باطل و گمراهی است.
بیشتر بخوانید »دلایل اهل کتاب قویتر از دلایل فرقههای منحرف است
از امور شگفتانگیز اینکه اگر در دلایل قرآنیای که یهود و نصاری بدانها استدلال میکنند، تأمل کنی در مییابی که در مقایسه دلالت دلایل آنها با دلایل فرقههایی که از راه راست دوری گرفته و از سنت پیامبر صلی الله علیه و سلم خارج شدهاند، از همهی این فرقهها، قویتراست. و بنابر این، بطلان اصول این فرقهها از دو جهت …
بیشتر بخوانید »همهی ادیان و فرقهها به قرآن استدلال میکنند
خداوند میفرماید: ﴿یُضِلُّ بِهِ کَثِیرًا وَیَهْدِی بِهِ کَثِیرًا وَمَا یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِینَ٢۶﴾ [البقره: ۲۶]. «به وسیلهی آن بسیاری را گمراه میکند و بیساری را هدایت میکند و گمراه نمیکند با آن جز فاسقان را». یا میفرماید: ﴿ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ٢﴾ [البقره: ۲]. «این کتابی است که هیچ گمانی در آن نیست و راهنمای پرهیزگاران است». لذا …
بیشتر بخوانید »اصول دین برای حفظ دین و دنیا ضروریاند
این اصول خواه اعتقادی یا عملی خداوند متعال آنها را تشریع کرده و ایمان به آنها را واجب فرموده است، زیرا اینها اثر بزرگی در حیات دینی و دنیوی انسان دارند، و مصالح ضروری بر پایهی آنها شکل میگیرد و عدم وجود آنها سبب اختلال دین و آشفتگی زندگی میشود. لذا ایمان به الوهیت خدا و وحدانیت او، اولین اصل …
بیشتر بخوانید »همهی آیات اصول دین صریح و محکماند
اگر اصول و مبادی دین را بررسی و استقراء نمایی، همه را در یک امری تخلف ناپذیر، مشترک مییابی؛ آن امر مشترک همانا تنها استناد کردن به نصوص صریح و محکم قرآن میباشد. و این بدین خاطر است که در اساس دین چیز مشتبه یا مشکوکی نباشد که به پیروان خود اطمینان و یقین نبخشد. پس هر کس اصلی را …
بیشتر بخوانید »مهمترین اصول عملی و عبادی ما
نماز: ﴿وَیُقِیمُونَ الصَّلَاهَ﴾ [البقره: ۳]. «نماز را به پا میدارند». ﴿أَقِمِ الصَّلَاهَ﴾ [الإسراء: ۷۸]. «نماز را به پا دار». زکات: ﴿وَآتُوا الزَّکَاهَ﴾ [البقره: ۱۱۰]. «و زکات را بپردازید». ﴿الَّذِینَ إِنْ مَکَّنَّاهُمْ فِی الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوُا الزَّکَاهَ﴾ [الحج: ۴۱]. «کسانی که اگر در زمین به آنها توانایی دادیم نماز را به پا میدارند و زکات را میدهند». روزه: ﴿یَا أَیُّهَا …
بیشتر بخوانید »اصول ما نصی است نه استنباطی (۲)
ایمان به فرشتگان: ﴿یَوْمَ یَقُومُ الرُّوحُ وَالْمَلَائِکَهُ صَفًّا﴾ [النبأ: ۳۸]. «روزی که روح و فرشتگان به صف میایستند». ﴿تَعْرُجُ الْمَلَائِکَهُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ﴾ [المعارج: ۴]. «فرشتگان و روح به سوی او بالا میروند». ﴿شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِکَهُ﴾ [آل عمران: ۱۸]. «خداوند (با نشان دادن جهان هستی به گونه یک واحد بهم پیوسته و یک نظام یگانه و …
بیشتر بخوانید »اصول ما نصی است نه استنباطی (۱)
این مهمترین مبادی و اصول دین ماست. برای هر اصلی از آنها نصوص متعدد صریحی وارد شده که احتیاج به تفسیر یا روایت یا استنباط ندارند: وحدانیت خدا: ﴿فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ﴾ [محمد: ۱۹]. «پس بدان که معبودی برحق جزء الله نیست». ﴿اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ٢﴾ [آل عمران: ۲]. «خداست که هیچ معبودی (برحق) جز …
بیشتر بخوانید »استنباط در اصول روش همهی فرقههای گمراه است
فرقهای یافت نمیشود که خود را به اسلام نسبت دهد و در اصولش به نصوص قرآن احتجاج نکند! اما از راه استنباط نه نص. برخی از نصوص، حامل چند وجه معنایی و به عبارتی مشابه هستند؛ چنانچه خداوند متعال در آیهی ۷ سورهی آل عمران فرموده است. مشکل در این است که بیشتر مردم، فرقهها را نمیشناسند و فاصلهی نص …
بیشتر بخوانید »اصول ادیان و فِرَق باطله، استنباطی است نه نصی (۲)
یا میفرماید: ﴿وَإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنِیبِینَ إِلَیْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَهً إِذَا فَرِیقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ یُشْرِکُونَ٣٣ لِیَکْفُرُوا بِمَا آتَیْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ٣۴ أَمْ أَنْزَلْنَا عَلَیْهِمْ سُلْطَانًا فَهُوَ یَتَکَلَّمُ بِمَا کَانُوا بِهِ یُشْرِکُونَ٣۵﴾ [الروم: ۳۳-۳۵]. «هر زمان که مصائب و بلایای بزرگی (همچون طوفانها و زلزلهها و شداید دیگر) به انسانها برسد، پروردگارشان را به فریاد میخوانند …
بیشتر بخوانید »قرآن دلایل عقلی و نقلی را با هم جمع نموده است (۳)
آری، این حق که قرآن است از جانب پروردگار صادر شده است. و قرآن حجت بالغه است و ما موظف به پیروی و تبلیغ و استناد به آن هستیم. ﴿فَمَنْ شَاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْیَکْفُرْ﴾ [الکهف: ۲۹]. «هر کس خواست ایمان بیاورد و هر کس خواست کافر شود». و این ملغی کردن و از صحنه به در کردن دلایل عقلی …
بیشتر بخوانید »قرآن دلایل عقلی و نقلی را با هم جمع نموده است (۲)
حال این دلیل عقلی که شک را از آن دو میزداید، کدام است؟ ﴿فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَکُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ٢٣﴾ [البقره: ۲۳]. «یک سوره همانند آن بیاورید و گواهان خود را- غیر خدا- براى این کار، فرا خوانید اگر راست مىگویید!». یعنی: اگر از آوردن یک سورهی نظیر آن عاجز شدید، اعجاز ثابت شده و …
بیشتر بخوانید »قرآن دلایل عقلی و نقلی را با هم جمع نموده است (۱)
از جمله حقایق بزرگی که بسیاری از مردم از ادراک و تطبیق آن با وجود تکرار شدن آن در قرآن و مشخص بودنشان، غافل ماندهاند، این است که قرآن عظیم قویترین دلایل عقلی را بر صحت ادعاهایی ایمانیاش، پیش رو میاندازد. این خطابی است که قبل از مسلمانان متوجه کفار میشوند، به همین دلیل، قرآن با یک بحث و گفتگوی …
بیشتر بخوانید »عقل بدون نص محکم قرآنی مستقلاً نمیتواند اصول را نهادینه کند
به همین خاطری که گفته شد تکیه به عقل یا در واقع رأی در بنیانگذاری اصول دین امکان ندارد، زیرا عقل نمیتواند حجت و دلیل این امر باشد، چون حجت لازم است از راهیابی خطا و اشتباه بدان معصوم باشد، در حالی که عقل بشری چنین نیست. بدون تردید تکیه بر عقل بشری -با این وصف- در تأسیس اصول دین، …
بیشتر بخوانید »مرجع ما در اصول، قرآنی است نه بشری
با توجه به اینکه اصول دین ما، نصوصش تابع آراء علماء و روایاتهای آنها نیست و اینکه در اصول دین تقلید از علماء جایز نیست، پس علماء نمیتوانند در اصول به عنوان مرجع ما قرار گیرند، چون مردم برای اصول نیازی به آنها ندارد. و این یعنی؛ مرجعیت ما در اصول دینمان و مبانی آن، قرآنی و ربانی است نه …
بیشتر بخوانید »اصول به وسیلهی نصوص ثابت میشوند نه به وسیلهی توضیحات و شروح
یکی از حقائق آشکار آن است که: همهی مسایل اصولی خواه مسایل اعتقادی باشد و خواه مسایل عملی عامهی مسلمانان جهت آگاهی به آنها بجز تلاوت نصوص قرآنیشان نیاز به چیز دیگری ندارند. باید گفت که این نصوص نیازی به شرح و تفسیر و توضیح ندارند، چه رسد به اینکه قضایای فلسفی را در توضیح آن بیان داشت که سخن …
بیشتر بخوانید »نص قطعی قرآنی، مرجع ما در شناخت اصول دین است
آیات قرآن به دو قسم تقسیم میشوند: قطعی الدلاله: یعنی معنایش روشن و مفهومش واضح است، محکم و بدون تشابه میباشد. ظنی الدلاله: در بردارندهی بیش از یک معناست. خداوند پیروی و استناد به این آیات بدون ارجاع به اصل (محکمات) را حرام کرده است. چنانچه در بحث محکم و متشابه پیرامون آن سخن رفت. از واقعیتهای غیر قابل انکار …
بیشتر بخوانید »قرآن تنها مرجع در پایهریزی اصول دین است (۳)
﴿وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِیهِ مِنْ شَیْءٍ فَحُکْمُهُ إِلَى اللَّهِ﴾ [الشورى: ۱۰]. «در هر چیزی که اختلاف داشته باشید، داوری آن به خدا واگذار میگردد». ﴿وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ حُکْمًا لِقَوْمٍ یُوقِنُونَ۵٠﴾ [المائده: ۵۰]. «برای مردم که یقین دارند، داوری چه کسی از خدا بهتر است». ﴿أَفَغَیْرَ اللَّهِ أَبْتَغِی حَکَمًا وَهُوَ الَّذِی أَنْزَلَ إِلَیْکُمُ الْکِتَابَ مُفَصَّلًا﴾ [الأنعام: ۱۱۴]. «پس آیا داوری جز …
بیشتر بخوانید »قرآن تنها مرجع در پایهریزی اصول دین است (۲)
﴿قُلْ إِنْ ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَى نَفْسِی وَإِنِ اهْتَدَیْتُ فَبِمَا یُوحِی إِلَیَّ رَبِّی إِنَّهُ سَمِیعٌ قَرِیبٌ۵٠﴾ [سبأ: ۵۰]. «بگو: اگر گمراه شوم فقط به زیان خود گمراه شدهام و اگر هدایت یابم چیزی است که پروردگارم به سویم وحی میکند». ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ﴾ [النحل: ۸۹]. «این کتاب را که روشنگر هر چیزی است بر تو نازل کردیم». …
بیشتر بخوانید »تقسیم نامه های اعمال
قبل از شروع حساب و کتاب به هر یک نامه اعمالش داده می شود. روش دادن نامه اعمال به این صورت است : که نامه ها پرواز می کنند پرواز کنان به دست صاحبش می رسد . نامه اعمال مؤمنان به دست راست شان و نامه اعمال کفار به دست چپ شان داده می شود بعد از آن به هر …
بیشتر بخوانید »قرآن تنها مرجع در پایهریزی اصول دین است (۱)
اینها مجموعهای از آیات قرآن هستند که این قاعده را به روشنی بیان میکنند: ﴿ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَیْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ٢﴾ [البقره: ۲]. «این کتابی است که شکی در آن نیست و راهنمای پرهیزگاران است». ﴿فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَایَ فَلَا یَضِلُّ وَلَا یَشْقَى١٢٣ وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَى١٢۴ قَالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِی أَعْمَى وَقَدْ …
بیشتر بخوانید »قرآن همهی اصول را در بر گرفته است
از آنچه گذشت معلوم میشود که قرآن کریم تمامی اصول و مبادی ضروری دین را به خاطر محقق شدن هدایت الهی، در بر گرفته است و هیچ کدام از آنها فروگذار نکرده است، در غیر این صورت قرآن مصدر هدایت نبوده و سزاوار این نیست که با ﴿هُدًى لِلْمُتَّقِینَ٢﴾ [البقره: ۲] توصیف گردد. پس هر اصلی از این اصول به …
بیشتر بخوانید »کار اصلی قرآن پایهریزی اصول است نه فروع
خداوند میفرماید: ﴿مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیْءٍ﴾ [الأنعام: ۳۸]. «هیچ چیزی را در کتاب فروگذار نکردهایم». باز میفرماید: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِکُلِّ شَیْءٍ﴾ [النحل: ۸۹]. «این کتاب را که روشنگر هر چیزی است بر تو نازل کردیم». این چیزهایی که خداوند در قرآنش روشن فرموده چیست؟ و اینکه از ذکر هیچ کدام از آنها فرو گذار نکرده و …
بیشتر بخوانید »اصولِ حق قطعی و اصول باطل ظنی است
اسلام دینی است که در اصول و مبادی خود بر دلایل قطعی که فقط یک وجه تفسیر از آنها برداشت میشود، تکیه میکند. و این اصول و تکیهگاهها همان چیزهایی هستند که خداوند متعال آنها را «آیات محکمات» مینامد. آیاتی که خداوند متعال آنها را به عنوان مصدر و مرجع اختلافات قرار داده است. چنانچه در آیهی ۷ آل عمران …
بیشتر بخوانید »ادلهی ظنی در فروعات کاربرد دارند نه در اصول
اسلام عبارت است از عقیده و عمل. و هر دو دارای اصول و ملحقاتی (فروع) هستند. مثال اصول: ایمان به وحدانیت خدا، نبوت محمد صلی الله علیه و سلم، نماز، زکات و حرام بودن قتل و زنا. اینها اختلاف آراء و نظریات مثبت و منفی را نمیپذیرند، بلکه شریعت آنها را آورده و مورد اجماع امت با وجود اختلاف مذاهب …
بیشتر بخوانید »اصول دین و پایههای آن قطعی و یقینی هستند
بنابر آنچه ذکر شد، میگوییم که اصول دین و پایههای آن قطعی و یقنی هستند، زیرا دلایل آن از نگاه ثبوت و دلالت، قطعی و صریح میباشند. و اگر دلایل اصول دین و اساسیات آن قطعی نباشد، اساس دین ظن و گمان خواهد بود که در این صورت جایگاهی برای تعدد آراء و نظریات مختلف (در اصول دین) خواهد شد …
بیشتر بخوانید »