عبادت یعنی فرمان بردن عبادت کننده از معبودش در انجامدادن کاری که به آن امر نموده و در ترک کردن چیزی که از آن نهی کرده، و این فرمانبرداری با محبت و تعظیم و کرنش همراه باشد. و کسیکه شایسته عبادت است فقط الله متعال میباشد، و عبادت بر دو چیز اطلاق میگردد: تعبد: یعنی اظهار فروتنی برای الله متعال …
بیشتر بخوانید »مفهوم طاغوت
طاغوت یعنی هر آنچه که بنده آن را از جایگاهش فراتر قرار دهد، خواه معبودی باشد مانند بتها، یا کسی باشد که مردم از او پیروی میکنند مانند کاهنان و علمای سوء، یا فرمانروایان و سرانی که از طاعت الله بیرون آمدهاند. طاغوتها زیادند و در راس آنها پنج تا قرار دارند که عبارتند از: ابلیس؛ هرکسیکه با رضایت خودش …
بیشتر بخوانید »ثمرات توحید
بزرگترین ثمره توحید این است که الله متعال از بندهاش راضی میشود و او را دوست میدارد، و عملش را میپذیرد و او را در هردو جهان سعادتمند میگرداند. همچنین ثمره توحید برای بنده این است که او فقط بر الله متعال توکل میکند و از مردم شکایت نمیکند و آنها را سرزنش نمیکند، و از الله متعال راضی است …
بیشتر بخوانید »کمال توحید
توحید فقط با عبادت الله یکتا و پرهیز نمودن از طاغوت کامل میشود، چنانکه الله متعال میفرماید: ﴿وَلَقَدۡ بَعَثۡنَا فِی کُلِّ أُمَّهٖ رَّسُولًا أَنِ ٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَٱجۡتَنِبُواْ ٱلطَّٰغُوتَ﴾ [النحل: ۳۶]. «یقیناً ما در هر امتی، پیامبری را [با این پیام] برانگیختیم که: الله یکتا را عبادت کنید و از طاغوت [= معبودان غیر الله] دوری کنید».
بیشتر بخوانید »عظمت کلمه توحید
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو … أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم قَالَ: «إِنَّ نَبِیَّ اللَّهِ نُوحًا ÷ لَمَّا حَضَرَتْهُ الْوَفَاهُ قَالَ لِابْنِهِ: إِنِّی قَاصٌّ عَلَیْکَ الْوَصِیَّهَ: آمُرُکَ بِاثْنَتَیْنِ، وَأَنْهَاکَ عَنِ اثْنَتَیْنِ، آمُرُکَ بِلَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، فَإِنَّ السَّمَوَاتِ السَّبْعَ، وَالْأَرْضِینَ السَّبْعَ، لَوْ وُضِعَتْ فِی کِفَّهٍ، وَوُضِعَتْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ فِی کِفَّهٍ، رَجَحَتْ بِهِنَّ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ، وَلَوْ أَنَّ …
بیشتر بخوانید »حقیقت و اساس توحید
این است که باور انسان اینگونه باشد که همه امور از سوی الله متعال است، و این باور باید به گونهای باشد که انسان بر اساس آن هیچ توجهی به اسباب و وسیلهها نداشته باشد، بنابراین خیر و شرّ و بهرهمند شدن و بهرهمند نشدن و سود و زیان و تدبیر امور را فقط و تنها از الله متعال بداند، …
بیشتر بخوانید »فضیلت توحید
الله متعال پروردگار جهانیان است او پروردگار و معبود همه مردم است، و معبود کسانی است که او را عبادت میکنند و پروردگار بزرگوار است که لطف خویش را از آنان که او را بندگی نمیکنند دریغ نداشته است پس هرکسیکه به او به عنوان معبود ایمان بیاورد با انواع نعمتها مثل دین و بهشت که عطای الوهیت اوست بهرهمند …
بیشتر بخوانید »حکم اقرار به توحید
انسان بر اساس فطرت خویش و بنابر نگریستن به جهان هستی به توحید ربوبیت اقرار میکند اما تنها اقرار به توحید ربوبیت برای ایمان آوردن به الله متعال و نجات یافتن از عذاب کفایت نمیکند، شیطان به توحید ربوبیت اقرار میکرد، مشرکین نیز توحید ربوبیت را قبول داشتند، اما سودی به آنها نرسانید، چون به توحید عبادت و اینکه عبادت …
بیشتر بخوانید »اقسام توحید
توحیدی که پیامبران به آن دعوت دادهاند و کتابها به خاطر آن نازل شده است دو نوع میباشد: ۱- توحید معرفت و اثبات که توحید ربوبیت و اسماء و صفات نامیده میشود: که عبارت است از اثبات حقیقت ذات پروردگار متعال، و یگانه دانستن الله متعال با نامها و صفات و کارهایش. یعنی بنده یقین داشته باشد و اقرار نماید …
بیشتر بخوانید »توحید یعنی یگانه دانستن الله متعال
توحید یعنی یگانه دانستن الله متعال در آنچه مختص اوست و در آنچه او را میسزد و آنچه که باید برای او باشد. یعنی بنده یقین کند و اقرار نماید که الله متعال به تنهایی پروردگار و صاحب همه چیز است، و آفریننده فقط اوست و او زنده پایدار است که تمام جهان هستی را به تنهایی تدبیر مینماید. و …
بیشتر بخوانید »استعمال (علیه الصلاه والسلام یا صلی الله علیه وسلم) برای دیگر أنبیا
استعمال (علیه الصلاه والسلام یا صلی الله علیه وسلم) برای دیگر أنبیا نیز صحیح است و حتی برخی علما آن را برای غیر پیامبران نیز جایز میدانند، البته تحت شرایطی که توضیح داده خواهد شد. در جواز استعمال لفظ «علیه السلام» برای غیر پیامبران بین علما اختلاف نظر وجود دارد، همچنین در دعای صلاه (صلی الله علیه) بر شخص معینی …
بیشتر بخوانید »صفت کتابت حدیث
لازمست که بر نوشتن حدیث عنایت و دقت شود، زیرا یکی از دو وسیلهی نقل حدیث نوشتن است، و لذا دقت در آن همانند نقل حدیث از طریق لفظ واجب میشود. برای نوشتن احادیث دو صفت وجود دارد: واجب و مستحسن: صفت واجب آنست که؛ حدیث با خط واضح بیان شود طوری که در آن اشکال و ابهامی نباشد. و …
بیشتر بخوانید »کتابت یا نوشتن حدیث:
الف) تعریف: عبارتست از نقل حدیث از طریق کتابت یا نوشتن. ب) حکم نوشتن حدیث: اصل در آن بر جواز است، زیرا نوشتن وسیله است و پیامبر صلی الله علیه وسلم به عبدالله ابن عمرو اجازه داد تا آنچه را که از او میشنود بنویسد. (امام احمد با اسناد حسن آن را روایت کرده است).[۱] البته هرگاه ایشان از نوشتن اقوال …
بیشتر بخوانید »صیغههای ادای حدیث:
عباراتی را که بوسیلهی آنها حدیث ادا میشود صیغهی اداء گویند، و دارای مراتبی است: اول: اگر کسی به تنهایی حدیث را از شیخ شنید، هنگام ادای حدیث گوید: (سمعت، حدثنی)، اما هرگاه کسی دیگر نیز همراه او بود گوید: (سمعنا ،حدثنا).[۱] دوم: هرگاه حدیث را بر شیخ قرائت کرد، هنگام ادای حدیث به دیگری گوید: (قرأت علیه، أخبرنی قراءه …
بیشتر بخوانید »برای قبول ادای حدیث شروطی است:
۱- عقل: پس ادای حدیث از مجنون و سبک عقل قبول نمیشود، همچنین از کسی که با وجود سن بالا به حد تمییز نرسیده قبول نمیشود. ۲- بلوغ: لذا از کودک و نابالغ قبول نمیشود، و البته برخی گفتهاند که ادای حدیث کسی که تازه به بلوغ رسیده و مورد اطمینان است قبول میشود.[۱] ۳- اسلام: پس از کافر قبول …
بیشتر بخوانید »ادای حدیث:
تعریف: ابلاغ و رساندن حدیث به دیگران را ادای حدیث گویند. حدیث بایستی بدانگونه که شنیده شده ابلاغ شود حتی در صیغهی ادای آن، لذا نباید «حدثنی» را با «أخبرنی» یا «سمعت» و یا همانند آن تغییر داد؛ زیرا معنای آنها در اصطلاح با هم اختلاف دارند. از امام احمد/ نقل شده که ایشان گفت: «لفظ شیخ را در قول …
بیشتر بخوانید »روشهای دیگر تحمل حدیث (۸)
۸) وِجاده: وجاده مصدر وَجَدَ یجد، که مُوَلَّدی غیر مسموع (شنیده نشده) از عرب است. و آن بدین شکل است که شخص کتابی را با خط شیخ پیدا میکند و مطمئن میشود که خط اوست، و این کتاب حاوی مرویات شیخ با سند اوست، و ممکن است کسی که کتاب را مییابد قبلا صاحب کتاب را ملاقات کرده باشد و …
بیشتر بخوانید »روشهای دیگر تحمل حدیث (۷)
۷) وصیت: یعنی شیخ، نزدیک زمان فوت یا به هنگام سفر کتابی را به شخصی وصیت میکند، که آن کتاب را خود شیخ روایت کرده است. و الفاظ ادای حدیث چنین است: «أوصی الیَّ فلان» یا «حدثنه فلان وصیه». برخی از سلف روایت احادیث آن کتاب را برای فرد وصیت شده جایز دانستهاند، زیرا معتقد بودند که وصیت، نوعی إعلام …
بیشتر بخوانید »روشهای دیگر تحمل حدیث (۶)
۶) إعلام: در این روش تحمل حدیث، شیخ به شاگرد خویش اعلام میکند که مثلا این حدیث یا کتاب جزو سماع یا روایتش از فلانی است، بدون آنکه تصریح به اجازهی روایت آن را داده باشد. و صیغهی روایت حدیث از این طریق بصورت «أعلمنی فلان» یا «أعلمنی شیخی». علما در جواز روایت از این طریق اختلاف دارند؛ بسیاری از …
بیشتر بخوانید »روشهای دیگر تحمل حدیث (۵)
۵) کتابت (یا مکاتبه): در این روش شیخ سماعهای خود یا قسمتی از حدیثهایش را برای شاگردی که نزد او حاضر است مینویسد و یا اگر شاگرد غایب است، برایش نوشته و ارسال میکند، حال چه خود با دست خویش بنویسد و چه به فرد دیگری امر کند که بنویسد. این روش نیز خود دو نوع است: کتابت مقرون به …
بیشتر بخوانید »روشهای دیگر تحمل حدیث (۴)
از آنجائی که روشهای تحمل حدیث بیشتر هستند، لذا مناسب دانستیم تا بقیهی طرق تحمل روایت را در اینجا ذکر نماییم تا بحث کاملتر گردد. بطور کلی انواع روشهای تحمل حدیث عبارتند از: سماع، قرائت، اجازه، مناوله، کتابت، إعلام، وصیت و وِجاده. سه نوع اول را مؤلف گرامی ذکر نمودند و بقیه را نیز با رجوع به منابع معتبر در …
بیشتر بخوانید »برای صحیح بودن روایت از طریق اجازه، سه شرط لازم است
روایت حدیث از طریق اجازه، نزد جمهور علماء صحیح است، زیرا به آن نیاز وجود دارد[۱]، البته برای صحیح بودن روایت از این طریق سه شرط لازم است: اول- باید آنچه که بدان اجازه داده میشود تا نقل گردد معلوم باشد، حال چه با تعیین باشد؛ مانند اینکه شیخ به شاگرد خویش بگوید: به تو اجازه دادم تا «صحیح بخاری» …
بیشتر بخوانید »روشهای تحمل حدیث (۳)
۳- اجازه؛ بدین معنا که شیخ اازه میدهد تا از او حدیث روایت شد، حال چه به راوی اجازه دهد که حدیث را بنویسد و یا لفظاً روایت نماید[۱]. [۱]– از جمله صیغههای ادای حدیث از طریق اجازه عبارتند از الفاظ: «أجازنی» و «أجاز لی فلان» و «حدثنا إجازه» یا لفظ «أنبأنی» که نزد متأخرین شایع است. و اجازه بنا …
بیشتر بخوانید »روشهای تحمل حدیث (۲)
۲- قرائت حدیث نزد شیخ، که بدان «عَرض» گویند[۱]. [۱]– در این روش، شاگرد حدیث را از حفظ یا از روی کتاب برای شیخ قرائت میکند. چون در این روشِ تحمل حدیث، شاگرد قرائت خود را بر شیخ عرضه میکند، از این رو بسیاری از قُدمای محدثین قرائت را «عرض» نامیدهاند. و فرقی ندارد که خودِ راوی بر شیخ قرائت …
بیشتر بخوانید »روشهای تحمل حدیث (۱)
راههای تحمل حدیث بسیارند، از جمله: سماع از کلام و لفظ شیخ[۱]. [۱]– سماع عبارتست از شنیدن مستقیم راوی از زبان شیخ، و فرقی ندارد که شیخ این حدیث را از روی کتابی بخواند یا از حفظ بگوید یا بر راوی املا نماید، و یا آنکه شاگرد حدیث را بشنود و سپس آن را بنویسد و یا ننویسد. این روش …
بیشتر بخوانید »ب) تحمل حدیث دارای سه شرط است:
۱- تمییز: به معنای فهم و درک خطاب و توانایی بر پاسخ جواب آن (خطاب) به نحو شایسته است، و غالبا این امر در پایان هفت سالگی برای شخص حاصل میشود. و بر این اساس تحمل حدیث کسی که به سبب کمی سن به حد تمییز نرسیده است و یا با وجود سن بالا فاقد صفت تمییز است، صحیح نیست.[۱] …
بیشتر بخوانید »تحمل حدیث:
تعریف: أخذ (سماع) حدیث از کسی که آن را برایش بازگو کند، تحمل حدیث گویند
بیشتر بخوانید »متابع تام و قاصره:
راوی حدیثی را روایت میکند که راوی دیگری با او در این روایت مشارکت میکند و شیخ هر دو راوی یک نفر واحد است، مثلا عبد الله بن وهب از امام مالک روایت میکند، در دید نخست میگوییم روایت عبد الله بن وهب فرد است، اما اگر پس از تتبع شخص دیگری را یافتیم که با عبدالله بن وهب موافقت …
بیشتر بخوانید »حدیث متابع و شاهد:
همانطور که گفته شد؛ علما متابع و شاهد را بر مبنای دو شیء متفاوت (سند و متن) تعریف کردهاند؛ یعنی یا سند را ملاک جدایی آنها قرار داده و متن در تعریف نقشی ندارد، و یا متن روایت است که آن دو تعریف را جدا میکند بدون آنکه به سند روایت توجه شود. برای آنکه تفاوت بین متابع و شاهد …
بیشتر بخوانید »اعتبار در اصطلاحِ حدیثی
اعتبار: اعتبار در اصطلاحِ حدیثی عبارتست از تتبع و جستجو برای یافتن طرق حدیث منفرد در میان کتابهای مرجع تا حدیث دیگری را که در لفظ یا معنا نزدیک به حدیث اول (منفرد) است پیدا شود و بدین ترتیب حدیث غریب یا منفرد تقویت گردد. بعبارتی درباره طُرق روایت تحقیق شود تا معلوم گردد از جوامع است یا از مسانید …
بیشتر بخوانید »حدیث متابع یا شاهد
هرگاه محدث حدیث غریبی یافت و گمان نمود که نسبت به بعضی از راویان آن منفرد است، او درجستجوی طرق دیگر حدیث در مراجع حدیثی مانند جوامع، مسانید و أجزا خواهد بود تا ببیندکه آیا راوی دیگری وجود دارد که حدیث را با لفظ یا معنای نزدیک به روایت اول (غریب) روایت کرده باشد یا خیر؟ اگر روایت دیگری را …
بیشتر بخوانید »فائدهی حدیث مسلسل:
(حدیث مسلسل) بیانگر ضبط راویان در اخذ حدیث از همدیگر، و عنایت هریک از آنها به تبعیت از راوی قبل از خود است.
بیشتر بخوانید »حدیث مسلسل
یعنی سلسلهی راویان در شیء واحدی با هم اتفاق کردهاند، که آن اتفاق (مربوط است به انجام افعال مشابه یا نقل عباراتی مشابه که) متعلق به راوی حدیث یا خود روایت است.[۱] مثالی که متعلق به (تشابه نقل یک عبارت) راوی است: حدیث معاذ بن جبلس که پیامبر ج به او فرمود: «یا معاذ! إنی لأحبک، أوصیک یا معاذ! لا …
بیشتر بخوانید »صحیحترین سندها:
حقیقت آنست که حکم به اسناد معینی بعنوان صحیحترین سندها داده نمیشود، بلکه حکم به صحیحترین سندها به نسبت یک صحابی یا سرزمینی یا موضوعی داده میشود، مثلا گفته میشود: صحیحترین سندها نسبت به ابوبکر، صحیحترین سندها نسبت به اهل حجاز یا صحیحترین سندها نسبت به حدیث نزول. (أصح أسانید أبی بکر، أصح أسانید أهل حجاز، أصح أسانید حدیث نزول). …
بیشتر بخوانید »اقسام سند حدیث
إسناد یا سند حدیث به دو نوع تقسیم میگردد: عالی و نازل. عالی: سند عالی آنست که به صحت نزدیکتر است ولی سند نازل عکس آن است. و علو در سند نیز بر دو نوع است: علو در صفت و علو در عدد. ۱- علو در صفت: یعنی راویان سند در ضبط یا در عدالت قویتر از راویان سند دیگر …
بیشتر بخوانید »تعریف اسناد حدیث
إسناد که به آن سند نیز گفته میشود؛ همان راوایان حدیث هستند، کسانی که آن را برای ما نقل کردهاند.[۱] مثال: این گفتهی بخاری: حدثنا عبد الله بن یوسف، أخبرنا مالک عن ابن شهاب عن أنس بن مالک رضی الله عنه أن رسول الله صلّى الله علیه وسلّم قال: «لا تباغضوا، ولا تحاسدوا، ولا تدابروا، وکونوا عباد الله إخواناً، ولا …
بیشتر بخوانید »شناخت وطن و دیار راویان:
وطن به معنای اقلیم (منطقه) یا ناحیهای است که انسان در آنجا متولد میشود، و یا در آنجا اقامت گزیده است. و بلد؛ یعنی شهر یا روستایی که انسان در آنجا متولد شده یا اقامت دارد. و مراد از این مبحث در اینجا؛ شناخت مناطق و شهرهای راویان است که در آنجا متولد شده و یا اقامت گزیدهاند. از جمله …
بیشتر بخوانید »شناخت القاب:
تعریف: القاب جمع لقب است، و لقب عبارتست از: هر وصفی که توسط آن شأن و مقام یا فرومایگی و حقارتی احساس شود، و یا آنچه که دلالت بر مدح یا ذم دارد. مراد از این مبحث در اینجا؛ تفتیش و بررسی در مورد القاب محدثین و راویان حدیث جهت شناخت و ضبط آنها است. از جمله فوائد شناخت القاب …
بیشتر بخوانید »شناخت تاریخ راویان:
تعریف: تاریخ مصدر «أرَّخَ» به معنای واقعه نگاری است. و در اصلاح؛ تعریفِ وقت و زمانی است که احوال میلاد و وفات و وقایع و غیره توسط آن ضبط و ثبت میگردد. و مراد از شناخت تاریخ راویان در اینجا؛ شناخت زمان تولد راویان و سماع آنها از اساتید، و نیز زمان وارد شدنشان به بعضی از شهرها و سرزمینها، …
بیشتر بخوانید »شناخت وُحدان:
تعریف: وحدان با ضم واو جمع واحد است، و در اصلاح عبارتست از: راویانی که کسی بجز یک روای واحد از آنها روایت نکردهاند. از جمله فوائد شناخت وحدان؛ شناخت مجهول عین (که سابقا تفصیل آن آمد)، و نیز رد روایت او اگر صحابی نباشد. مثال: الف: در میان صحابه: عروه بن مُضَرِّس که جز شَّعبی کسی از وی روایت …
بیشتر بخوانید »شناخت مبهمات:
تعریف: مبهمات جمع «مبهم» که اسم مفعول از «ابهام» است. و در اصطلاح: یعنی کسی که اسم او در سند یا متن حدیث مبهم بماند، یا کسی باشد که رابطه ای بین او با راوی برقرار است. مثال: مبهم به چهار قسمت تقسیم میشود، که به ترتیب شدت ابهام بصورت زیر مثال میآوریم: الف: مرد یا زن؛ مانند حدیث …
بیشتر بخوانید »راوی مُهمَل:
تعریف: اسم مفعول از «اهمال» به معنی «ترک» است، مانند اینکه اسم راوی ترک شود بدون آنکه شخصیت وی از دیگری تمیز داده شود. و در اصطلاح: یعنی راوی از دو شخص که در اسم، و یا در اسم و اسم پدر متفق هستند روایت میکند، ولی آنها را به چیزی که توسط آن از دیگری خاص میشوند، بیان نمیکند. …
بیشتر بخوانید »راوی متشابه:
تعریف: اسم فاعل از «تشابه» به معنی «تماثل» است و مراد از تشابه در اینجا «ملتبس: پوشیده شدن» است. و در اصلاح: یعنی اسمهای راویان از لحاظ لفظ و خط مشترک هستند ولی اسم پدران از لحاظ خطی و نوشتاری مشترک و لفظاً متفاوتند، و یا بلکعس. مثال: الف: «محمد بن عُقیل» با ضم عین، و «محمد بن عَقیل» با …
بیشتر بخوانید »متفق و مُفتَرق:
تعریف: متفق اسم فاعل از «اتفاق» و مفترق نیز اسم فاعل از «افتراق» است که ضد هم میباشند. و در اصطلاح: یعنی اسمهای راویان و اسم پدرانشان از لحاظ خط و لفظ اتفاق و اشتراک دارند در حالی که شخصیت آنها متفاوت است. گاهی ممکن است این اتفاق در اسم و کنیههایشان، و یا اسم و انسابشان باشد. مثال: الف: …
بیشتر بخوانید »شناخت برادران و خواهران (الإخوه و الأخوات):
این علم یکی از معارف اهل حدیث است که به شناخت برادران و خواهران از راویان در هر طبقه از سند حدیث میپردازد. تصنیفات و اعتنای علمای حدیث به این مبحث دلالت بر اهتمام آنها به راویان و شناخت انساب آنها دارد. از جمله فوائد این علم: این گمان را که هرگاه کسی در اسم پدر با راوی دیگری اشتراک …
بیشتر بخوانید »