ایمان به معنایی که منظور اسلام است تهذیبکنندۀ زندگی و محافظ و نگهدار حیات است و انسان با آن، به تمدن حقیقی و خیر و خوشی و هدفهای عالی میرسد. ایمان، فرد و اجتماع را به سعادت میرساند و تاریکی زندگی را به روشنایی تبدیل میکند. ﴿مَنۡ عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَکَرٍ أَوۡ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤۡمِنٞ فَلَنُحۡیِیَنَّهُۥ حَیَوٰهٗ طَیِّبَهٗ﴾ [النحل: ۹۷]. …
بیشتر بخوانید »ایمان شامل تمام فروع دین است
حضرت رسول صلی الله علیه و سلمکلمه ایمان را بر تمام فروعات اطلاق کرده، و میفرماید: «ایمان دارای هفتاد و اندی شعبه است و شرم و حیاء یک شعبه از آن است»([۱]). و روایت مسلم: «ایمان دارای هفتاد و اندی شعبه است، والاترین آن کلمه شهادت «لا إله إلا الله» و پایینترین آن دور کردن چیزی موذی مثل خس و …
بیشتر بخوانید »ارتباط سلوک با عقیده
راه و روش انسان و عملکرد او در زندگی بیانگر عقیدۀ اوست. هرگاه عقیدهاش پاک و خالص باشد، رفتار او مقبول و اگر عقیدهاش فاسد باشد رفتارش فاسد میشود. لذا عقیدۀ توحید (یکتاپرستی) و ایمان برای تکمیل شخصیت او و تحقق انسانیت لازم و ضروری است، زیرا دعوت به یکتاپرستی و ایمان به خدای یگانه اولین کاری بود که حضرت …
بیشتر بخوانید »نتیجه دعوت به سوی اندیشه
عقل در نتیجه تفکر و اندیشیدن به آزادی واقعی میرسد و دانشمندان و اندیشمندان هم در بحث و تدریس و اجتهاد در عقاید، فقه و فلسفه و دیگر علوم فقط نشاط فکری و استقلال عقلی را منظور داشته اند. و این تمدنها همه از افتخارات اسلام است و ما به آن افتخار میکنیم و آزادی و استقلال عقلی که اسلام …
بیشتر بخوانید »میدانهای اندیشه
اسلام خواهان فکر و اندیشهای است که آن فکر و اندیشه در محدودۀ عقل باشد و به سوی هرچیزی که مخلوق خداست مثل زمین و آسمان، نفسِ انسان، اجتماع بشری و امثال اینها نظر کند و هیچ مانعی برای اندیشه نیست، مگر تفکر در ذات خداوند که آن مافوق ادراک است؛ چون ذات خدا برای ما قابل درک نیست. همچنان …
بیشتر بخوانید »– تقلید ضد اندیشیدن است
تقلید مانع پیشرفت و تشخیص عقل است، جلو تحرکات و تحقیقات عقل را گرفته و اندیشه را به حالت تعویق درمیآورد. خداوند تبارک و تعالی ستایش میکند کسانی که حقیقت را میجویند و بعد از بحث و آزمودن در بین چیزها بهترین را تشخیص میدهند و قول احسن را انتخاب مینمایند، و بقیه را ترک میکنند، آنجا که میفرماید: ﴿فَبَشِّرۡ …
بیشتر بخوانید »زندگی همان اندیشه است
فکر و اندیشه در خلقت کائنات نعمتی است که خدا به انسان دادهاست، این همه تمدنِ باسواد و جامعۀ باتجربه و شکوفا شده، نتیجه عقل الهامی و ثمره اندیشه خوب و عمیق است که اگر عقل بیدار نمیبود و انسان را به قانون حیات و علت وجود انسان بیدار نمیکرد یک گام رو به ترقی برنمیداشت. و بر آن حالتی …
بیشتر بخوانید »ضرورت تشکیل دولتی برای دعوت به اسلام
ضرورت دارد دولتی فراهم شود برای دعوت اسلامی؛ و اکنون بهترین و مناسبترین وقت جهت حرکت و قیام میباشد که به اجتماع آرا، در اروپا و آمریکا سرانجام به این نتیجه رسیده اند که دعوت به دین اسلام جنبه وجوب پیدا کرده و تحولات و تغییرات مادی ارزش و فایدهای دربر نداشته؛ الا خسارت و تباهی نباشد، طمع و شرّ …
بیشتر بخوانید »اسلام برنامهای کامل و دستوری مستقل است
اسلام برنامهای کامل و تأمینکننده هدف حیات انسانیت میباشد که شامل عقل و معرفت و استقلال فکری است و هر انسانی را آگاه به وظایف و مقام و شخصیت خودش مینماید که در سایۀ آن هر فردی سیادت خود را مییابد و هیچ زورگویی و سلطانی بر او حق ندارد، الاّ سلطان حق نباشد که «الإِسْلاَمُ یَعْلُو وَلاَ یُعْلَى عَلَیْهِ» …
بیشتر بخوانید »اسلام، دین تعلیمی است
انسان در این عصر به رغم غرور مادی که ظاهراً او را از دین منصرف میکند میبینیم که به سوی دینی مطمئن و محل اعتبار از جهتی و قادر بر کمال مادی و روحی از جهت دیگر تمایل دارد. ما ثابت و استوار در ایمان و اعتماد ماندهایم، چرا که اسلام تنها دینی است که مورد اعتماد و مشخصات آن …
بیشتر بخوانید »مشکلنبودن تعلیمات دینی
مشکل و گرفتاری حقیقینبودن تعلیمات دینی است، چرا که تعلیمات موجب نبوغ فکری و آشکار شدن، هنرهای نهفته و پنهان در نفس انسان و واسطه ترقی روحی و کمال مادی میباشد. انسانهای گذشتۀ دوران جاهلیت هرنوع عقایدی که به آنان تلقین میشد قبول مینمودند و توانایی بحث و مخارج درسی نداشتند، با این که آنچه که به آنان تلقین شده …
بیشتر بخوانید »دین پایدار و ابدی است
اگر دین ریشه در درون انسان داشته باشد و انسانها به اشتیاق آن را بپذیرند، دیگر تصور نمیشود روزی باشد که انسان بدون دین زندگی کند و چون نفس انسان به دین اشتیاق دارد و مشتاق چیزی است که خواسته اوست، همین که از آن خالی باشد دچار مشکل زیادی میشود. بنابراین، مشکل، مشکل دین نیست چون دینداری سرشتی و …
بیشتر بخوانید »جامعه بیدین
[بر ما] اعتراض وارد نسازید، به راستی که اجتماع کمونیستی براساس اعتقادات خودشان دین را ساقط کردند و چنان میدانند که حیات ماده است و خدایی در کار نیست. در واقع این خواستۀ کل جامعه نیست، و روش و شعار آنان صحیح و درست نمیباشد و این تفکر انحرافِ دینی، تنها در ذهن بعضی از افراد آن جامعه ایجاد شده …
بیشتر بخوانید »آیا دین پدیدهای اجتماعی است؟
با توجه به آداب و رسوم و اختلافات احوالات و گوناگونی اوضاع مردم و آنچه در اجتماعات بشری مشاهده میشود، دین ظاهراً اجتماعی است. مردمان صحرانشین با این که چیزی از آداب و رسوم شهری نمیدانند، لیکن دارای اعتقاد و عبادات هستند و شهرنشینان که مقداری علم و آگاهی دارند، دارای ایمان به غیب و روش آیینی و آداب دینی …
بیشتر بخوانید »لفظ امامت در قرآن برعکس نبوت نیامده است
آنچه لازم است که ملاحظه شود اینکه لفظ امامت (برای دودمان ابراهیم علیه السلام) در قرآن وارد نشده است، بلکه لفظ نبوت آمده است، و از قرائن و شواهد چنین بر میآید که بعد از ابراهیم علیه السلام نبوت در میان دودمانش منحصر شده باشد و نبوت به کسی تعلق نگرفته که در انجام معاصی و گناه اسراف کرده و …
بیشتر بخوانید »امامت گاهی همان نبوت است
از جمله قرائنی که معنای اصطلاحی امامت براساس تعریف امامیه را نقض میکنند این است که: امامتی که ابراهیم علیه السلام آن را از پروردگارش درخواست نمود احتمال دارد که همان نبوت باشد نه غیر آن، از آن جهت که نبی، امام است، زیرا چطور درست و صحیح است که شخصی نبی باشد اما شایسته نباشد که به عنوان الگو …
بیشتر بخوانید »امامت تجزیه پذیر است
این یعنی اینکه امامت تجزیه میشود و دایرهی آن گسترده و باریک میگردد. گاهی انسان در مسجد امام است، یا فقط برای شهری از شهرها امام است، یا امام یک امت است، یا مانند ابراهیم علیه السلام امام تمام مردم است و این امام بودن ایشان برای تمام مردم بود که برای او حاصل شد. طوریکه پیروان سه دین آسمانی …
بیشتر بخوانید »آیا امامت ابراهیم علیه السلام به معنای اصطلاحی آن است یا به معنای لغوی؟
یعنی آیا امامت مقام و منصبی دیگر غیر از نبوت است؟ یا امامت صفت لازم برای نبوت است؟ شرط برای امامت به عنوان منصب و مقامی مانند نبوت، آن است که با دلیل قطعی که احتمال در آن راه نداشته باشد، ثابت شود و الا استدلال به آن باطل است، و این بنا به موارد زیر نقض میشود: لفظ امام، …
بیشتر بخوانید »نصوص قرآنی که امامیه به آن استدلال می کنند
آیهی اول ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ١٢۴﴾ [البقره: ۱۲۴]. «و (به خاطر آورید) آن گاه را که خدای ابراهیم، او را با سخنانی (مشتمل بر اوامر و نواهی و تکالیف و وظائف، و از راههای مختلف و با وسائل گوناگون) بیازمود و او (به خوبی از …
بیشتر بخوانید »نظریهی امامیه حجیت تمام نصوص دینیای را که نزد آنان است، باطل میکند
برگزیدن نظریهی امامیه که بر اثبات اصول دین با نظر عقلی و عدم اعتماد به نصوص دینی، نص گذاشته است مستلزم بطلان حجیت هر گونه نص دینی است، خواه آن نص دینی قرآن باشد یا حدیث یا روایت و همچنین مستلزم بطلان استدلال آنها به این گونه نصوص دینی برای هر گونه اصلی از اصول دینیشان میباشد. لذا استدلال نمودن …
بیشتر بخوانید »معنای امام معصوم نه در زبان عرب و نه در اصطلاح قرآن اصلاً وجود ندارد (۴)
این نصی است برای ابراهیم علیه السلام با نام و اسم خاص خودش. پس نص قرآنی برای امامت علی و یا غیر او کجاست؟! (آیا تو به مردم گفتهای)؟! قرآن مسئولیت افکار و عقائد غیر قرآنی را که بعد از آن به وجود آمدهاند، تحمل نمیکند، بلکه مسئولیت آنها با خود امامیه است و خداوند در روز قیامت دربارهی آنها …
بیشتر بخوانید »معنای امام معصوم نه در زبان عرب و نه در اصطلاح قرآن اصلاً وجود ندارد (۳)
و همچنین هر مسلمانی مأمور است که در دعایش این عبارت را بگوید: «اللهم اجعلنی للمتقین إماماً»: «باری پروردگارا! مرا پیشوا و الگوی پرهیزگاران گردان.» و این امام بودن برای تمام مسلمانان عام است و مخصوص اشخاص معینی نمیباشد. بنابراین، جایز نیست که ما به کلام خدا (قرآن) معانی و اصطلاحات تازهای را نسبت دهیم که در آن وجود ندارند …
بیشتر بخوانید »معنای امام معصوم نه در زبان عرب و نه در اصطلاح قرآن اصلاً وجود ندارد (۲)
اما امامتی که دربارهی آن گفته میشود: (این اصل چهارمی است) حتی در یک جا از قرآن ذکر نشده است! اگر امامت مانند نبوت یک مقام و منصب الهی میبود، چرا خداوند تمام بندگانش را برای درخواست و طلب آن از او ارشاد و راهنمایی نمیکرد. همان طور که فرموده است: ﴿وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ …
بیشتر بخوانید »معنای امام معصوم نه در زبان عرب و نه در اصطلاح قرآن اصلاً وجود ندارد (۱)
قوم عرب از میان گویشهای خود این معنا را نمیشناسد که برای لفظ امام حادث شده است. در واقع و نفس الامر، عرب وقتی لفظ امام را برای شخصی عنوان کنند، آنان این لفظ را برای قدوه (الگو و سرمشق) اطلاق مینمایند، لازم به ذکر است که شرط امام (الگو) نزد آنها این نیست که معصوم باشد و یا مقام …
بیشتر بخوانید »امام به معنای طریق (راه)
امام به معنای راه و طریق در این قول خداوند آمده است: ﴿وَإِنْ کَانَ أَصْحَابُ الْأَیْکَهِ لَظَالِمِینَ٧٨ فَانْتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِینٍ٧٩﴾ [الحجر: ۷۸-۷۹]. «ساکنان سرزمین ایکه (که قوم شعیب بودند، مانند قوم لوط متمرد و بیایمان و) ستمگر بودند. پس از آنان انتقام گرفتیم، و این دو (قوم، یعنی قوم لوط و قوم شعیب، شهرهای ویران شدهی ایشان) بر …
بیشتر بخوانید »امام به معنای کتاب
امام گاهی مواقع هم به معنای کتاب میآید. مثل قول خداوند: ﴿وَمِنْ قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَهً﴾ [هود: ۱۷]. «پیش از قرآن، کتاب موسی (تورات) پیشوا و رحمت بود». ﴿یَوْمَ نَدْعُو کُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ﴾ [الإسراء: ۷۱]. «روزی همهی انسانها را همراه با نامهی اعمالشان فرا میخوانیم». قرینهی صارفهای که در این آیه وجود دارد و معنی لفظ امام را به …
بیشتر بخوانید »امام به معنای الگو، سرمشق و راهنما (قدوه)
لفظ امام گاهی مواقع به معنای الگو و سرمشق استعمال میشود، مثل قول خداوند: ﴿وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّهَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا٧۴﴾ [الفرقان: ۷۴]. «و کسانی که میگویند: پروردگارا! همسران و فرزندانی به ما عطا فرما (که به سبب انجام طاعات و عبادات و دیگر کارهای پسندیده، مایهی سرور ما و) باعث روشنی چشمانمان گردند، …
بیشتر بخوانید »قاعدهی شناخت معنای مقصود از لفظ مشترک در میان معانی متعدد
لفظ وقتی مشترک بین چندین معنی باشد یعنی در اصل لغویاش بر بیشتر از یک معنی حمل شود متکلم وقتی آن را استعمال میکند و یا آن را در جمله قرار میدهد لابد مرادش یک معنا بوده که از بقیهی معنایش شناخته شده است و برای معنای مقصود از کلام متکلم، باید چیزی باشد که بر آن دلالت کند و …
بیشتر بخوانید »معنی امام در زبان عربی و یا قرآن
امام در لغت لفظ مشترکی است بین این سه تا معانی: ۱ـ قدوه (الگو و سرمشق) ۲ـ کتاب ۳ـ راه و طریق. در مختار الصحاح رازی آمده است که: «امام»، به معنی ناحیهای از زمین و راه است میباشد؛ خداوند میفرماید: ﴿وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُبِینٍ٧٩﴾ [الحجر: ۷۹]. «و این دو (قوم، یعنی قوم لوط وقوم شعیب، شهرهای ویران شدهی ایشان) بر …
بیشتر بخوانید »دلیل امامیه ضعیفتر از دلایل یهود و نصاری است (۵)
همهی اینها برای یهود شفاعت نمیکند و برای آنها حجت و دلیل واقع نمیشود، زیرا آنها با آن سلف صالح فاصله گرفتهاند و از راه و روش و مسیر آنها منحرف شدهاند، همان طور که خداوند متعال میفرماید: ﴿أَمْ کُنْتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِیهِ مَا تَعْبُدُونَ مِنْ بَعْدِی قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَکَ وَإِلَهَ آبَائِکَ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ …
بیشتر بخوانید »دلیل امامیه ضعیفتر از دلایل یهود و نصاری است (۴)
اگر در این آیات به جای لفظ بنی اسرائیل، لفظ امامیه میآمد، میگفتند: این آیات دربارهی امامت و امام نص هستند و دلالت قطعی بر امامت دارند[۱]. حقیقت هم این است که امامیه به این آیه به نفع خود برای امامت استدلال نمودهاند و حال آنکه این آیه در حق بنی اسرائیل است. ﴿وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِیثَاقَ بَنِی إِسْرَائِیلَ وَبَعَثْنَا …
بیشتر بخوانید »دلیل امامیه ضعیفتر از دلایل یهود و نصاری است (۳)
اگر یهود و شیعه در این آیه با هم اختلاف نمودند، حق با کدام یک از آنان است و آیهی قرآن بر استدلال کدام یک اولیتر است؟ برتری آشکار به جانب یهود است، و ما این حق را داریم که به شیعه بگوییم: شما اول دعوایتان را پیش یهود ثابت کنید، سپس برای آنچه که دوست دارید به آن استدلال …
بیشتر بخوانید »دلیل امامیه ضعیفتر از دلایل یهود و نصاری است (۲)
این آیه چه ربطی به امامت علی رضی الله عنه دارد؟! این معنا (یعنی امامت علی رضی الله عنه) قطعاً در نص این آیه وجود ندارد. یا قول خداوند: ﴿إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا﴾ [المائده: ۵۵]. «تنها خدا و پیغمبر او و مؤمنانی یاور و دوست شمایند…» در ترکیب لفظی این آیه چیزی که دلالت یا اشاره به علی …
بیشتر بخوانید »دلیل امامیه ضعیفتر از دلایل یهود و نصاری است (۱)
در قرآن آیات زیادی وارد شدهاند که از لحاظ ظاهری دلالت بر صحت دین اهل کتاب از یهود و نصاری و غیر آنها از قبیل صابئه([۱]) میکند. از اینرو آنها به این آیات استدلال میکنند مبنی بر اینکه ایمان آوردن به اسلام برای آنها واجب نیست و تبعیت از پیامبر ما حضرت محمد صلی الله علیه و سلم برای آنها …
بیشتر بخوانید »در قرآن آداب و احکامی که متعلق به امام باشند، وجود ندارد
قرآن کریم، پیامبر صلی الله علیه و سلم را با اسمش به طور صریح ذکر کرده است و همراه ایشان احکام زیادی را که متعلق به پیامبر صلی الله علیه و سلم هستند ذکر کرده است، و همچنین آداب تعامل با ایشان را که اصحاب و امتش ملزم به آن هستند، ذکر کرده است. ما در اینجا به طور مثال …
بیشتر بخوانید »برای آیات امامت، در قرآن مصدر و مرجعی از محکمات وجود ندارد
در قرآن آیات متشابهی یافت میشوند که علاقه و رابطهای با اصول اعتقادی دارند و احتجاج و استدلال به آنها ممکن است معانی فاسد و مخالف اصول صریح در قرآن را در پی داشته باشد. اما با رجوع دادن این آیات متشابه به مصدر و مرجعشان از آیات محکم، این معانی فاسد از بین میروند و در اعتقاد مجالی برای …
بیشتر بخوانید »حقایقی مهم از اصول امامیه (۳)
۲۶ـ۲۷ـ ﴿یَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا یُحِبُّ کُلَّ کَفَّارٍ أَثِیمٍ٢٧۶ إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاهَ وَآتَوُا الزَّکَاهَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ٢٧٧﴾ [البقره: ۲۷۶-۲۷۷]. «خداوند (برکت) ربا را (و اموالی که ربا با آن بیامیزد) نابود میکند و (ثواب و برکت) صدقات را (و اموالی را که از آن بذل و …
بیشتر بخوانید »حقایقی مهم از اصول امامیه (۲)
مسألهی امامت را با مسایل توحید و نبوت و معاد و نماز و زکات و جهاد و نهی از قتل و زنا و فساد مقایسه کن! و برای این مقارنه و مقایسه یک مثال میآوریم که همانا «انفاق» است (خواه زکات یا صدقه). این مثال را از یک سوره نقل میکنیم که سورهی بقره نام دارد و تمام آیین اسلام …
بیشتر بخوانید »حقائقی مهم از اصول امامیه (۱)
۱- اصول امامیه تلقینی هستند نه قرآنی اگر قرآن را به دست مردی بدهیم که از اسلام چیزی نشنیده باشد و هیچ گونه شناخت قبلی از اسلام نداشته باشد، جز اینکه آشنایی خوبی به زبان عربی داشته باشد، سپس به او بگوییم: این کتاب را بخوان و مهمترین چیزهایی را که این کتاب (قرآن) به آن دعوت میکند برایمان به …
بیشتر بخوانید »امامت فاقد شرایط دلایل اصول دین است
آیات قرآنی که امامیه برای اثبات امامت به آنها استدلال نمودهاند، حتی یکی از شرایط دلایل اصول دین هم برخوردار نیستند! این شروط را یکی یکی پی میگیریم: این آیات کریمه متشابه الدلاله هستند و نسبت به موضوع امامت صریح و محکم نیستند. بلکه بیشتر این آیات درست نیست که متشابه نامیده شوند. بنابراین استدلال به آنها نوعی تخمین زدن …
بیشتر بخوانید »نقض عقیدهی امامت بر اساس روش قرآنی
هیچ کدام از دلایل، شایستگی استدلال برای مطلوب امامیه را ندارند تمام آیاتی که امامیه برای اثبات مسألهی امامت به آنها استدلال نمودهاند، فاقد شروط دلیل بودن هستند. اولین شرط دلیل بودن، قطعیت و صراحت در دلالت بر مسألهی مطلوب (امامت) است. در مجموع این آیات، نص واحدی وجود ندارد که محکم باشد و از هر گونه احتمال و اشتباه قطعی …
بیشتر بخوانید »ادلهی قرآنی امامیه بر اصل «امامت»
آیات قرآنی زیر مهمترین آیاتی هستند که امامیه جهت اثبات اصل «امامت» بدان استدلال نمودهاند[۱]: ﴿وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ١٢۴﴾ [البقره: ۱۲۴]. «و (به خاطر آورید) آن گاه را که خدای ابراهیم، او را با سخنانی (مشتمل بر اوامر و نواهی و تکالیف و وظائف، و …
بیشتر بخوانید »تکفیر امت اسلامی براساس اصل «امامت»
اگر امامیه مسألهی «امامت» را به عنوان یکی از امور فرعی معتبر میدانستند، حرفی نبود؛ اما آنان امامت را به عنوان یکی از مسایل مهم اصولی معتبر میدانند تا جایی که مرتبهی آن بالاتر از مرتبهی نبوت است!! تازه به این هم اکتفا ننموده بلکه تا حد تصریح به کفر منکر آن تجاوز نمودهاند. همان گونه که در بعضی از …
بیشتر بخوانید »اشاره با انگشت
دست راست را گره می نمود و با انگشت شهادت، اشاره می کرد و ضمنا به آن می نگریست. مسلم و ابوعوانه و ابن خزیمه. به هنگام اشاره، انگشت شصت را روی انگشت وسط می گذاشت. مسلم و ابوعوانه. و گاهی آن را به صورت حلقه در می اورد. ابوداوود و نسائی. و انگشت شهادت را بلند می کرد و …
بیشتر بخوانید »حکم عجله و دویدن برای رسیدن به رکعت
س:بسیاری از مسلمانان حریصاند که هیچ بخشی از نماز را از دست ندهند، بنابراین وقتی به مسجد میآیند و صدای امام را میشنوند که در حال نماز است شروع به دویدن کرده و با شتاب به مسجد میآیند، حکم این عمل چیست؟ ج:شتاب و دویدن کاری نامناسب و مکروه است، رسول الله صَلَّى اللَّـهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ فرموده است: «إِذَا …
بیشتر بخوانید »