اراده خداوند نطفه مبارک حضرت موسی در رحم مادرش قرار گرفت و بعد از گذشت مدت معمولی، مادرش وضع حمل کرد ولی میترسید که اگر فرعونیان آگاهی یابند نوزاد را سر ببرند. خداوند تعالی مادرش را با الهام قلبی راهنمایی میکند و میفرماید: الآیه: ﴿وَأَوۡحَیۡنَآ إِلَىٰٓ أُمِّ مُوسَىٰٓ أَنۡ أَرۡضِعِیهِۖ فَإِذَا خِفۡتِ عَلَیۡهِ فَأَلۡقِیهِ فِی ٱلۡیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحۡزَنِیٓۖ …
بیشتر بخوانید »سیره پیامبران
زندگی حضرت موسی علیه السلام (۱)
حضرت موسی علیه السلام پسر «عمران» پسر «فاهیت» پسر «لاو» پسر حضرت یعقوب پسر حضرت اسحاق پسر حضرت ابراهیم علیه السلام است. نام مادر حضرت موسی «یوکان» دختر «لاو» است. در بیشتر سورههای قرآن از سرگذشت حضرت موسی یاد شده است مثلاً در سوره «القصص» خداوند میفرماید: ﴿نَتۡلُواْ عَلَیۡکَ مِن نَّبَإِ مُوسَىٰ وَفِرۡعَوۡنَ بِٱلۡحَقِّ لِقَوۡمٖ یُؤۡمِنُونَ٣ إِنَّ فِرۡعَوۡنَ عَلَا فِی ٱلۡأَرۡضِ وَجَعَلَ …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت ایوب علیه السلام (۲)
﴿وَوَهَبۡنَا لَهُۥٓ أَهۡلَهُۥ وَمِثۡلَهُم مَّعَهُمۡ رَحۡمَهٗ مِّنَّا وَذِکۡرَىٰ لِأُوْلِی ٱلۡأَلۡبَٰبِ۴٣﴾ [ص: ۴۳]. «و خانوادهاش را [که در حادثهها از دستش رفته بودند] و مانندشان را همراه با آنان به او بخشیدیم تا رحمتی از سوی ما و تذکری برای خردمندان باش». بیماری و ناراحتی ایوب علیه السلام را برطرف ساختیم و به جای اولاد و اموالی که از دست داده …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت ایوب علیه السلام (۱)
حضرت ایوب u یکی از پیامبرانی است که خداوند چهار بار در قرآن نام او را برده است. حضرت ایوب u پسر «عیص» پسر حضرت «اسحاق» پسر حضرت «ابراهیم س» است. محل تولدش ولایت شام بوده است. خداوند بزرگ مال و ثروت و دارایی زیادی را به او عطا فرموده بود. همسرش دختر حضرت یوسف علیه السلام به نام «رحمه» …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت شعیب علیه السلام (۲)
أشراف و سران کافر قوم شعیب خطاب به پیروان خود گفتند: اگر از شعیب پیروی کنید در این صورت شما هم به سبب گرویدن به آئینی که آباء و اجدادتان بر آن نبودهاند، شرف و ثروت و مقام خود را از دست میدهید و زیانکار میگردید. ﴿وَلَمَّا جَآءَ أَمۡرُنَا نَجَّیۡنَا شُعَیۡبٗا وَٱلَّذِینَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥ بِرَحۡمَهٖ مِّنَّا وَأَخَذَتِ ٱلَّذِینَ ظَلَمُواْ ٱلصَّیۡحَهُ …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت شعیب علیه السلام (۱)
حضرت شعیب یکی از نوادگان حضرت ابراهیم علیه السلام است که در چهار سوره قرآن به تعداد ۱۰ بار از او یاد شده است. شعیب پسر میکائیل پسر یسجر پسر مدیان پسر حضرت ابراهیم است. در حدیثی از پیامبر روایت شده است که او را به (خطیبالأنبیاء) نامگذاری کرده است. خداوند به شعیب علیه السلام مقام پیامبری داد و قوم …
بیشتر بخوانید »هفده نکته از داستان حضرت یوسف
هفده نکته از داستان حضرت یوسف که در سوره یوسف بیان شده است که هر کدام شامل پند و اندر مهم و آشکار است به چشم میخورد، امید است که مورد استفاده عموم قرار گیرد: ۱- پرهیز از تبعیض و حسادت نسبت به دیگران کما اینکه برادران یوسف او را مورد تبعیض و حسادت قرار دادند. ۲- پرهیز از دروغ …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت یوسف علیه السلام (۱۱)
پس هنگامی که مژده رسان آمد، پیراهن را بر صورت او افکند و او دوباره بینا شد، گفت: آیا به شما نگفتم که من از خدا حقایقی میدانم که شما نمیدانید؟ (٩۶) گفتند: ای پدر! آمرزش گناهانمان را بخواه، بیتردید ما خطاکار بودهایم. (٩٧) گفت: برای شما از پروردگارم درخواست آمرزش خواهم کرد؛ زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است. …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت یوسف علیه السلام (۱۰)
گفت: پناه بر خدا از اینکه بازداشت کنیم مگر کسی را که متاع خود را نزد وی یافتهایم، که در این صورت ستمکار خواهیم بود. (٧٩) پس هنگامی که از عزیز مأیوس شدند، در کناری [با یکدیگر] به گفتگوی پنهان پرداختند. بزرگشان گفت: آیا ندانستید که پدرتان از شما پیمان استوار خدایی گرفت و پیشتر هم درباره یوسف کوتاهی کردید، …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت یوسف علیه السلام (۹)
وقتی که برادران یوسف علیه السلام به سرای یوسف داخل شدند برادرش «بنیامین» را نزد خود جای داد و پنهانی بدو گفت من برادر تو «یوسف» هستم و از کارهایی که آنان کردهاند ناراحت مباش. هنگامی که یوسف علیه السلام باروبنه آنان را آماده کرد پیمانه قیمتی شاه را در بار برادرش «بنیامین» نهاد، پس از رهسپار شدن و پیمودن مسافتی، …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت یوسف علیه السلام (۸)
هنگامی که به پیش پدرشان برگشتند داستان خود را با عزیز مصر بازگو کردند و از مراحم و الطاف او بس سخن راندند و گفتند اگر بنیامین را با خود نبریم این دفعه چیزی به ما داده نخواهد شد و از گندم و حبوبات منع میشویم، پس برادرمان را با ما بفرست تا کیل و پیمانهای دریافت داریم و قول …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت یوسف علیه السلام (۷)
پادشاه مصر گفت: یوسف علیه السلام را به پیش من آورید، هنگامی که فرستاده «شاه» نزد یوسف رفت یوسف گفت: به سوی سرور خود باز گرد و از او بپرس ماجرای زنانی که دستهای خود را بریدهاند چه بوده است؟ بیگمان پروردگار من بس آگاه از نیرنگ ایشان است. شاه مصر زنان را احضار کرد و به ایشان گفت: جریان کار …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت یوسف علیه السلام (۶)
﴿یَٰصَٰحِبَیِ ٱلسِّجۡنِ ءَأَرۡبَابٞ مُّتَفَرِّقُونَ خَیۡرٌ أَمِ ٱللَّهُ ٱلۡوَٰحِدُ ٱلۡقَهَّارُ٣٩﴾ [یوسف: ۳۹]. «ای دو دوستان زندانی من آیا خدایان پراکنده و گوناگونی که انسان باید پیرو هر یک از آنها شود بهترند یا خدای یگانه چیره بر همه چیز و همه کس»، این معبودهایی که غیر از خدا میپرستید چیزی جز اسمهایی بیمسمی نیست که شما و پدرانتان آنها را خدا …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت یوسف علیه السلام (۵)
هنگامی که همسر عزیز [مصر] نیرنگ و طعنه ایشان را شنید، ایشان را به خانه خود دعوت کرد و مجلسی را برای ایشان آراسته کرد، وقتی که زنان آمدند، به دست هر کدام کاردی برای پوست کندن میوه داد سپس به یوسف گفت وارد مجلس ایشان شو، هنگامی که او دیدند بزرگوارش دیدند و به دهشت افتادند و سرا پا …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت یوسف علیه السلام (۴)
همسر عزیز مصر موقعی که یوسف را دید فریفته شد. و یوسف را برای کام گیری خواند ولی یوسف آن را قبول نکرد ناگاه درهای قصر را قفل کرد تا هر طور باشد با یوسف نزدیکی کند ولی یوسف خود را از این کار حفظ کرد و با او موافقت نکرد چنان که خداوند در قرآن مجید میفرماید: ﴿وَرَٰوَدَتۡهُ ٱلَّتِی …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت یوسف علیه السلام (۳)
﴿قَالُواْ یَٰٓأَبَانَآ إِنَّا ذَهَبۡنَا نَسۡتَبِقُ وَتَرَکۡنَا یُوسُفَ عِندَ مَتَٰعِنَا فَأَکَلَهُ ٱلذِّئۡبُۖ وَمَآ أَنتَ بِمُؤۡمِنٖ لَّنَا وَلَوۡ کُنَّا صَٰدِقِینَ١٧﴾ [یوسف: ۱۷]. «گفتند: ای پدر! ما یوسف را در کنار بار و کالای خود نهادیم و برای مسابقه رفتیم؛ پس گرگ، او را خورد و تو ما را تصدیق نخواهی کرد اگرچه راست بگوییم». ﴿وَجَآءُو عَلَىٰ قَمِیصِهِۦ بِدَمٖ کَذِبٖۚ قَالَ بَلۡ سَوَّلَتۡ …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت یوسف علیه السلام (۲)
از آنجا که برای برادران یوسف علیه السلام معلوم گشت که پدرشان یوسف را از آنان بیشتر دوست دارد، روزی تمام برادران یوسف به استثنای بنیامین که برادی تنی یوسف بود با هم جمع شدند و گفتند که پدر ما یوسف و برادرش را از ما دوستتر دارد چنان که قرآن میفرماید: ﴿إِذۡ قَالُواْ لَیُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَىٰٓ أَبِینَا مِنَّا …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت یوسف علیه السلام (۱)
زیباترین داستان بحث زندگی و سرگذشت حضرت یوسف علیه السلام فرزند حضرت یعقوبپ علیه السلام فرزند حضرت اسحاق علیه السلام فرزند حضرت ابراهیم علیه السلام است. روایت شده است که هفت نفر یهودی به حضرت عمرس گفتند دلیل برتری تورات بر قرآن این است که تورات شامل داستان و بحث زندگی حضرت یوسف علیه السلام است ولی قرآن دارای چنین داستانی نیست. …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت یعقوب علیه السلام
حضرت یعقوب علیه السلام پسر حضرت اسحاق پسر حضرت ابراهیم علیه السلام خلیلالله است. نام مادر یعقوب «رفقه» است که دختر «بتوئیل» پسر «ناحور» برادر حضرت ابراهیم است. هنگامی که حضرت اسحاق علیه السلام با همسرش «رفقه» ازدواج کرد، خداوند تعالی دو پسر را که دوقلو بودند به آنان عطا فرمود. از آنجا که «رفقه» همسر حضرت اسحاق یعقوب را …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت لوط علیه السلام
هنگامی که حضرت لوط علیه السلام قبل از نبوت از ولایت فلسطین به طرف ولایت اردن رفت در شهر سدوم ماندگار شد. ولایت اردن در آن زمان شامل پنج شهر بود که به آنها «مؤتفکات» گفته میشد. «موتفکات» مشتق از افک است که به معنی وارونه کردن و زیر و رو شدن است و نیز به معنی دروغ است، چون …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت اسحاق علیه السلام
یکی از فضایل حضرت ابراهیم سخاوت و مهمانداری بود. چند روزی بدون مهمان بود و از این جهت بسیار غمگین و ناراحت بود. روزی چند مهمان نجیب و مؤدب و زیبا اندام و با اخلاق به منزل حضرت ابراهیم روی آوردند. حضرت ابراهیم بسیار خوشحال گردید. ﴿فَمَا لَبِثَ أَن جَآءَ بِعِجۡلٍ حَنِیذٖ﴾ [هود: ۶۹]. حضرت ابراهیم گوساله بریانی را برای …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت اسماعیل علیه السلام (۳)
هاجرهخاتون گفت: این کار اراده خداوند است و هر چیزی که خدا بخواهد به آن راضی هستیم. بعداً شیطان سه بار در سه محل به سراغ اسماعیل علیه السلام رفت و گفت: پدرت میخواهد شما را سر ببرد. او نیز گفت من به دستور خداوند راضی هستم و از او اطاعت میکنم و هر سه بار در هر سه مکان …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت اسماعیل علیه السلام (۲)
در سن حضرت ابراهیم اختلاف نظر وجود دارد بعضی میگویند سن مبارک او ۲۰۰ سال بوده است. بعضی میگویند ۱۷۵ بعضی دیگر گفتهاند که سال ۱۹۵ عمر داشته است. حضرت ابراهیم کنار همسرش ساراخاتون در شهر «حبرون» که اکنون به آن «مدینهالخلیل» گفته میشود مدفون گردیده است. هنگامی که حضرت ابراهیم ÷ هاجرهخاتون و اسماعیل را در محل کعبهالله در …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت اسماعیل علیه السلام (۱)
حضرت ابراهیم علیه السلام هیچ فرزندی از سارا خاتون نداشت و تمایل داشت که از او فرزند صالحی داشته باشد. الآیه ﴿رَبِّ هَبۡ لِی مِنَ ٱلصَّٰلِحِینَ١٠٠﴾ [الصافات: ۱۰۰] یعنی حضرت ابراهیم فرمود: خدایا فرزند صالحی را به من بده. روزی سارا خاتون به حضرت ابراهیم فرمود از این جهت که قیم بودن من نمایان است و به خاطر اینکه تو …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت ابراهیم علیه السلام (۵)
حضرت ابراهیم در این هنگام که موقع الزام خصم بود، فرمود: پس چرا شما چیزهایی را پرستش میکنید که قدرتی ندارند. برخی به برخی رو کردند و گفتند: اگر میخواهید کاری کنید که انتقام خدایان خود را گرفته باشید: ﴿قَالُواْ حَرِّقُوهُ وَٱنصُرُوٓاْ ءَالِهَتَکُمۡ إِن کُنتُمۡ فَٰعِلِینَ۶٨﴾ [الأنبیاء: ۶۸]. «ابراهیم را سخت بسوزانید و خدایان خویش را مدد و یاری دهید». …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت ابراهیم علیه السلام (۴)
﴿وَتَٱللَّهِ لَأَکِیدَنَّ أَصۡنَٰمَکُم بَعۡدَ أَن تُوَلُّواْ مُدۡبِرِینَ۵٧﴾ [الأنبیاء: ۵۷]. آنگاه ابراهیم آهسته گفت: «به خدا سوگند نسبت به بتانتان قطعاً چارهاندیشی میکنم (و نقشهای برای نابودی بتها خواهم کشید) زمانی که ای قوم مشرک پشت کنید و بروید» (و برای مراسم عید بیرون شهر روید و از آنها دور شوید). حضرت ابراهیم بعد از خروج بتپرستان از شهر، شتابان و …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت ابراهیم علیه السلام (۳)
﴿فَلَمَّا رَءَا ٱلشَّمۡسَ بَازِغَهٗ قَالَ هَٰذَا رَبِّی هَٰذَآ أَکۡبَرُۖ فَلَمَّآ أَفَلَتۡ قَالَ یَٰقَوۡمِ إِنِّی بَرِیٓءٞ مِّمَّا تُشۡرِکُونَ٧٨﴾ [الأنعام: ۷۸]. «وقتی خورشید را در حال طلوع دید [برای محکوم کردن خورشیدپرستان با تظاهر به خورشید پرستی] گفت: این پروردگار من است، این بزرگتر است؛ و هنگامی که غروب کرد، گفت: ای قوم من! بیتردید من [با همه وجود] از آنچه شریک …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت ابراهیم علیه السلام (۲)
هنگامی که حضرت ابراهیم برایش معلوم شد که پدر و نیاکان او بیشتر مردم بتپرست هستند و صنم و ماه و ستارهها را میپرستند بسیار ناراحت گردید و خودش میدانست که چیزهایی که مورد پرستش آنها قرار گرفته است شایسته پرستش نیستند و معبود حقیقی نباید یک چیز مصنوعی و ساخته آنان باشد. حضرت ابراهیم خود را ملزم دانست که …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت ابراهیم علیه السلام (۱)
حضرت ابراهیم بعد از نه پشت به حضرت نوح میرسد یا به عبارت دیگر حضرت نوح جد دهم حضرت ابراهیم است، حضرت ابراهیم÷ بعد از گذشت ۲۱ قرن از طوفان حضرت نوح در شهر «فدارام» که در کردستان عراق است متولد شده است. در آن موقع شخصی به نام «نمرود» پادشاه آن مملکت بود و ادعای معبودیت میکرد و مردم …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت صالح علیه السلام (۳)
﴿قَالَ هَٰذِهِۦ نَاقَهٞ لَّهَا شِرۡبٞ وَلَکُمۡ شِرۡبُ یَوۡمٖ مَّعۡلُومٖ١۵۵﴾ [الشعراء: ۱۵۵]. حضرت صالح فرمود: «این ماده شتری است [که به اذن خدا به عنوان معجزه من از دل کوه بیرون آمد] سهمی از آب [این چشمه] برای او، و سهم روز معینی برای شماست». ﴿وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوٓءٖ فَیَأۡخُذَکُمۡ عَذَابُ یَوۡمٍ عَظِیمٖ١۵۶﴾ [الشعراء: ۱۵۶] «کمترین آزاری به آن نرسانید که اگر …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت صالح علیه السلام (۲)
﴿أَتُتۡرَکُونَ فِی مَا هَٰهُنَآ ءَامِنِینَ١۴۶﴾ [الشعراء: ۱۴۶]. «آیا چنین تصور میکنید که جهان برای جاودانگی است؟ و شما در نهایت امن و امان در ناز و نعمت جهان رها میشوید؟». در نتیجه این همه ارشاد و تبلیغات حضرت صالح برای قوم ثمود، عدهای از افراد بیبضاعت و تهیدست از او پیروی کردند و به او گرویدند ولی افراد متمول و …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت صالح علیه السلام (۱)
حضرت صالح یکی از طوایف قوم ثمود و از نوادگان «سام» پسر حضرت نوح ÷ است. خداوند او را به پیامبری برای هدایت قوم ثمود برگزید. این قوم میان شهر مقدس مدینه و شام سکونت داشتند و گویا اکنون هم آثار و علائم ساختمانهای آنها در آنجا به جای مانده است و به محل سکونت ایشان «فج الناقه» گفته میشود. …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت هود علیه السلام (۳)
بعد از آنکه دعوت هود برای قوم خود هیچ فایده و تأثیری نداشت و همچنان بر بتپرستی و بد رفتاری و ناسپاسی خود باقی ماندند، خداوند عذاب خود را بر آنان نازل کرد. باد سوزندهای که تمام چیزها را میسوزاند و نابود میکرد و مدت سه سال باران نبارید و گرفتار قحطی و گرانی سختی شدند. ﴿فَقُلۡتُ ٱسۡتَغۡفِرُواْ رَبَّکُمۡ إِنَّهُۥ …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت هود علیه السلام (۲)
﴿وَإِذَا بَطَشۡتُم بَطَشۡتُمۡ جَبَّارِینَ١٣٠﴾ [الشعراء: ۱۳۰]. «هر گاه خشمگین و غضبناک شدید انسانهای فقیر و بینوا را مورد ظلم و ستم قرار میدهید». ﴿فَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُونِ١٣١﴾ [الشعراء: ۱۳۱]. «از خدا بترسید و از من فرمان ببرید». ﴿وَٱتَّقُواْ ٱلَّذِیٓ أَمَدَّکُم بِمَا تَعۡلَمُونَ١٣٢ أَمَدَّکُم بِأَنۡعَٰمٖ وَبَنِینَ١٣٣﴾ [الشعراء: ۱۳۲-۱۳۳]. «ای قوم عاد از خدایی بترسید که به شما این همه دام، فرزند، باغ …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت هود علیه السلام (۱)
خداوند حضرت هود را برای هدایت قوم عاد به پیامبری برانگیخت. حضرت هود بعد از هشت پشت به سام پسر حضرت نوح میرسد. قوم عاد طایفهای بود که بین عمان و حضرت موت سکونت داشتند و از این جهت که جد بزرگ ایشان «عاد» نام داشت، به قوم عاد مشهور شدند. قوم عاد قومی بودند که دارای اموال و ثروتهای …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت نوح (۴)
﴿قَالَ لَا عَاصِمَ ٱلۡیَوۡمَ مِنۡ أَمۡرِ ٱللَّهِ إِلَّا مَن رَّحِمَۚ وَحَالَ بَیۡنَهُمَا ٱلۡمَوۡجُ فَکَانَ مِنَ ٱلۡمُغۡرَقِینَ﴾ [هود: ۴۳] یعنی نوح گفت: «امروز هیچ قدرتی در برابر فرمان خدا پناه نخواهد داد مگر کسی که خداوند او را مشمول رحمت خود گرداند. در همین هنگام موجی برخواست و کنعان را در کام خود فرو برد و موج میان پدر و پسر …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت نوح (۳)
حضرت نوح کشتی را ساخت و منتظر فرمان الهی بود. ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا جَآءَ أَمۡرُنَا وَفَارَ ٱلتَّنُّورُ﴾ [هود: ۴۰]. «[رویاروییِ نوح و قومش هم چنان ادامه داشت] تا هنگامی که فرمان ما فرا رسید و تنور فوران کرد». توضیح اینکه قبلاً خداوند به حضرت نوح ÷ وحی کرده بود که هر گاه تنور گرم و داغ پر از آب شد، این …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت نوح (۲)
حضرت نوح گفت: «آیا تعجب میکنید که خداوند پیامبری را برای راهنمایی شما در میان خود شما برانگیخته باشد؟». ﴿قَالَ یَٰقَوۡمِ أَرَءَیۡتُمۡ إِن کُنتُ عَلَىٰ بَیِّنَهٖ مِّن رَّبِّی وَءَاتَىٰنِی رَحۡمَهٗ مِّنۡ عِندِهِۦ فَعُمِّیَتۡ عَلَیۡکُمۡ أَنُلۡزِمُکُمُوهَا وَأَنتُمۡ لَهَا کَٰرِهُونَ٢٨﴾ [هود: ۲۸]. حضرت نوح گفت: «ای قوم من اگر برای اثبات ادعای خود دلیل و برهانی را آورده باشم، از ما پیروی …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت نوح (۱)
بعد از آنکه حضرت ادریس باقی نماند، شیطان فرصت را غنیمت شمرد و به دل و درون خانواده و نوادگان حضرت ادریس ÷ رخنه کرد تا اینکه مجسمهای را به صورت حضرت ادریس ساختند و بعداً مورد پرستش مردم قرار گرفت و بتپرستی گسترش یافت، تا اینکه بعد از ۱۷۵ سال که از وفات حضرت ادریس گذشته بود، خداوند حضرت …
بیشتر بخوانید »از بحث ادریس چند پند و اندرز نتیجهگیری میشود:
۱- هر کس از عبادت خدا و خدمت به خلق سرباز ندارد پیش خداوند محبوب و ارزشمند میگردد. ۲- هر کس خدا را عبادت کند، از کرم و رحمت خداوند محروم نمیگردد. ۳- انسان به اندازه ممکن باید برای استفاده از دنیا و به دست آوردن و زمینه فراهم کردن طاعت خداوند تلاش و سعی نماید. ۴- حضرت ادریس میفرمود: …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت ادریس علیه السلام (۲)
حضرت ادریس با وجود داشتن رتبه پیامبری، دوزندگی و خیاطی را شروع کرد و اولین کسی بوده است که به این کار اقدام کرد و دوزندگی را به دیگران یاد داد. روایت شده است که روزی حضرت عزرائیل از خداوند اجازه خواست که آرزو دارم حضرت ادریس را زیارت کنم، خداوند او را اجازه داد. حضرت عزرائیل با اراده الهی …
بیشتر بخوانید »زندگی حضرت ادریس علیه السلام (۱)
حضرت ادریس پیامبری است که بعد از حضرت آدم به پیامبری مبعوث گردیده است و نام او در قرآن ذکر شده است و اولین پیامبری است که خداوند به وسیله حضرت جبرئیل برای هدایت نسل «قابیل» در حدود تعداد ۳۰ صحیفه به قلب پیامبر عظیمالشأن وحی فرمود. حضرت ادریس بعد از شش پشت به حضرت آدم میرسد و در حالی …
بیشتر بخوانید »نتیجهگیری از داستان حضرت آدم و حوا علیهما السلام
از داستان و سرگذشت حضرت آدم و حوا علیهما السلام و فریب خوردن آنها از شیطان و توبه و استغفار آنها و قبول شدن توبه و استغفار آنها از طرف خداوند، چند پند و اندرز استفاده میشود: فلسفه آفرینش انسان بعد از توحید ویکتا پرستی تعمیر زمین و گسترش رفاه و عدالت اجتماعی است. عدم اطلاع انسان بر اسرار و …
بیشتر بخوانید »تصویر نمایش عملی برتری آدم بر فرشتگان از دیدگاه قرآن (۲)
هنگامی که شیطان برایش معلوم شد که از رحمت خدا بیبهره شده است، گفت: ﴿قَالَ رَبِّ فَأَنظِرۡنِیٓ إِلَىٰ یَوۡمِ یُبۡعَثُونَ٧٩﴾ [ص: ۷۹]. «پروردگارا! مرا تا روزی که مردم برانگیخته میشوند، مهلت ده». ﴿قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِینَ٨٠ إِلَىٰ یَوۡمِ ٱلۡوَقۡتِ ٱلۡمَعۡلُومِ٨١﴾ [ص: ۸۰-۸۱]. خداوند فرمود: «تو از مهلت یافتگانی، تا زمانی معین و معلوم..». ﴿قَالَ فَبِعِزَّتِکَ لَأُغۡوِیَنَّهُمۡ أَجۡمَعِینَ٨٢ إِلَّا عِبَادَکَ مِنۡهُمُ …
بیشتر بخوانید »تصویر نمایش عملی برتری آدم بر فرشتگان از دیدگاه قرآن (۱)
﴿وَعَلَّمَ ءَادَمَ ٱلۡأَسۡمَآءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمۡ عَلَى ٱلۡمَلَٰٓئِکَهِ فَقَالَ أَنۢبُِٔونِی بِأَسۡمَآءِ هَٰٓؤُلَآءِ إِن کُنتُمۡ صَٰدِقِینَ٣١﴾ [البقره: ۳۱]. «و خداوند همه نامها [یِ موجودات] را به آدم آموخت؛ سپس به فرشتگان ارائه کرد و گفت: مرا از نامهای ایشان خبر دهید، اگر [در ادعای برتر بودنتان] راستگویید)». ﴿قَالُواْ سُبۡحَٰنَکَ لَا عِلۡمَ لَنَآ إِلَّا مَا عَلَّمۡتَنَآۖ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَلِیمُ ٱلۡحَکِیمُ٣٢﴾ [البقره: ۳۲]. …
بیشتر بخوانید »