زندگی حضرت صالح علیه السلام (۲)

﴿أَتُتۡرَکُونَ فِی مَا هَٰهُنَآ ءَامِنِینَ١۴۶﴾ [الشعراء: ۱۴۶].

«آیا چنین تصور می‌کنید که جهان برای جاودانگی است؟ و شما در نهایت امن و امان در ناز و نعمت جهان رها می‌شوید؟».

در نتیجه این همه ارشاد و تبلیغات حضرت صالح برای قوم ثمود، عده‌ای از افراد بی‌بضاعت و تهی‌دست از او پیروی کردند و به او گرویدند ولی افراد متمول و ثروتمند همچنان متمرد و خیره‌سر به حال خود باقی ماندند.

﴿قَالُوٓاْ إِنَّمَآ أَنتَ مِنَ ٱلۡمُسَحَّرِینَ١۵٣﴾ [الشعراء: ۱۵۳].

«و گفتند ای صالح تو از زمره جادوشدگان و دیوانگان هستی و بس».

﴿مَآ أَنتَ إِلَّا بَشَرٞ مِّثۡلُنَا فَأۡتِ بِ‍َٔایَهٍ إِن کُنتَ مِنَ ٱلصَّٰدِقِینَ١۵۴﴾ [الشعراء: ۱۵۴].

«تو انسانی همچون خود ما هستی و از خود ما بیش نیستی اگر از زمره راستگویانی معجزه‌ای را به ما بنما».

حضرت صالح فرمود: شما چه معجزه‌ای می‌خواهید. گفتند: فردا جهت انجام مراسم جشن به صحرا می‌رویم ما و شما هر یک از خدای خود درخواست چیزی را بکند، هر کدام جواب داد و کار انجام داد از آن خدا پیروی می‌کنیم.

حضرت صالح موافقت کرد. بت‌پرستان شروع به دعا و نیایش بت‌های خود کردند ولی هیچ اثر و کاری از طرف بت‌ها به وجود نیامد. بعداً جندع پسر عمرو که رئیس بت‌پرستان بود خطاب به حضرت صالح ÷ گفت: اگر در ادعای خود صادق و راستگو هستی از خدای خود بخواه که شتری ماده از این سنگ بیرون بیاید و در نظر مردم بزاید و شیر آن برای این جماعت کافی باشد و اگر این کار انجام شود به تو ایمان می‌آوریم در آن هنگام به فرمان و امر خداوند حضرت جبرئیل به نزد حضرت صالح آمد و گفت: خداوند می‌فرماید:

﴿إِنَّا مُرۡسِلُواْ ٱلنَّاقَهِ فِتۡنَهٗ لَّهُمۡ فَٱرۡتَقِبۡهُمۡ وَٱصۡطَبِرۡ٢٧ وَنَبِّئۡهُمۡ أَنَّ ٱلۡمَآءَ قِسۡمَهُۢ بَیۡنَهُمۡۖ کُلُّ شِرۡبٖ مُّحۡتَضَرٞ٢٨﴾ [القمر: ۲۷-۲۸].

«[به صالح گفتیم:] ما برای آزمایش آنان یقیناً آن ماده شتر [درخواست شده] را خواهیم فرستاد؛ پس در انتظار سرانجام آنان باش و شکیبایی پیشه کن و آنان را خبر ده که آب آشامیدنی میان آنان و ماده شتر تقسیم شده است؛ هریک در زمان نوبت خود بر سر آب حاضر شوند».

یعنی اینکه و شکیبائی داشته باش که خدا با توست و دستشان را از اذیت و آزارت کوتاه خواهد کرد و با ایشان پیمان ببند که شتر را از بین نبرند ولی می‌توانند از شیر آن استفاده کنند و اگر شتر را بکشید و از بین ببرید عذاب الهی بر شما نازل می‌شود».

حضرت صالح با بت‌پرستان چنین پیمان را بست و آنها هم در این هنگام حرف حضرت صالح ÷ را قبول کردند. حضرت شروع کرد به دعا کردن و پیروان او هم آمین می‌گفتند ناگاه به فرمان خداوند سنگ همراه با یک ناله و صدای عجیب شکافته شد و یک شتر ماده زیبا در آن خارج شد و بعد از مدتی شتر زائید و پر شیر شد.

مقاله پیشنهادی

نزول عیسی بن مریم علیهما السلام

بعد از خارج شدن دجال و به فساد پرداختن در زمین، الله، عیسی بن مریم …