عقيده

تعریف اسلام

اسلام در لغت به معنای: “تسلیم شدن،فرمانبرداری وخضوع است.”  [نگا : لسان العرب/۱۲-۲۹۳] و شرعا بر دو معنا اطلاق می گردد: نخستــــ : تسلیم شدن و فرمانبرداری از امر قدری وکونی که الله متعال مقرر نموده اند،که چنین معنای در این آیه به وضوح بیان شده است: {أَفَغَیْرَ دِینِ اللّهِ یَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَکَرْهًا وَإِلَیْهِ …

بیشتر بخوانید »

اعتقاد صحیح درباره ی کرامات اولیاء

اعتقاد صحیح بر اساس آنچه بطور تواتر از نصوص دینی استخراج شده است، وجود کرامات خداوند تعالی بر اولیائش می-باشد. تعریف ولی: «ولی» بر اساس اعتقاد صحیح، کسی است که به مسائلی که در دین امر شده است، عمل کند و از آنچه نهی شده است، پرهیز نماید. خداوند در مورد اولیائش میفرماید: {أَلا إِنَّ أَوْلِیاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیهِمْ …

بیشتر بخوانید »

توحید محور زندگی (۱)

شناخت خدا منشأ پرورش نفس شناخت خدا، نفس انسانی را از زنگار گناه و انحراف از آیینهای انسان ساز آسمانی می‌پیراید، بنابر این علـم، اصل و اساس هر عمل و تلاشی است، و باید دانست که‌ فعالیتهای روزانه‌ ارتباط عمیقی با اندیشه‌ها و اعتقادات انسان دارد و از قدیم گفته‌اند: انسان اسیر افکار خود است. به همین خاطر قرآن به‌ …

بیشتر بخوانید »

مشرکین در توحید ربوبیت [با مسلمانان] اختلافی ندارند

این نوع توحید که ربوبیت نام دارد، خداوند آنرا بطور فطری در وجود هر انسانی قرار داده است، و در بین هیچ یک از انسانها چه کافر و چه مسلمان در آن اختلاف نظری وجود ندارد، همانگونه که خداوند در مورد کفّار میفرماید: {وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَیقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لَا یعْلَمُونَ}(لقمان : ۲۵). …

بیشتر بخوانید »

بالای عرش بودن الله تعالی به معنای قائل شدن مکان برای پروردگار نیست

علامه البانی رحمه الله می فرماید: در مراسم حج در منی بودیم و در اطراف من بعضی از حاجیان مصری و سوری بودند، شخصی ازهری از آنجا گذشت و از محتوای سخن متوجه شد که من از گروهی هستم که به آنها وهابی می گویند. گفت: شما می گویید: {الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى} {رحمان (پروردگار) بر عرش استوا یافت}. به …

بیشتر بخوانید »

حکم توسل به اولیا و شرح حدیث ابن عباس رضی الله عنهم

آیا این حدیث صحیح است؟ آیا بیانگر جواز توسل به مقام اولیا است؟ حدیث بدین شرح است: «عَنْ أَنَسٍ بن مالک رضی الله عنه أَنَّ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ رضی الله عنه کَانَ إِذَا قَحَطُوا اسْتَسْقَى بِالْعَبَّاسِ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ؛ فَقَالَ اللَّهُمَّ إِنَّا کُنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِنَبِیِّنَا فَتَسْقِینَا، وَإِنَّا نَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ بِعَمِّ نَبِیِّنَا فَاسْقِنَا. قَالَ فَیُسْقَوْنَ»: (از انس بن مالک رضی …

بیشتر بخوانید »

پیرامون ذبح حیوان [یا قربانی کردن] برای غیرالله

الله متعال می‌فرماید: ﴿قُلۡ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحۡیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِینَ ١۶٢ لَا شَرِیکَ لَهُۥۖ﴾ [الأنعام: ۱۶۲-۱۶۳]. «بگو: همانا نماز و قربانی و زندگی و مرگم، از آنِ الله، پروردگار جهانیان است؛ شریکی ندارد». همچنین می‌فرماید: ﴿فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَٱنۡحَرۡ ٢﴾ [الکوثر: ۲]. «پس برای پروردگارت نماز بگزار و (شتر) قربانی کن». از علی بن ابی طالب روایت است که …

بیشتر بخوانید »

تبرک جستن به درخت و سنگ و امثال آنها

الله متعال می‌فرماید: ﴿أَفَرَءَیۡتُمُ ٱللَّتَ وَٱلۡعُزَّىٰ ١٩﴾ [النجم: ۱۹]. «آیا به “لات” و “عزی” توجه کرده‌اید (که هیچ سود و زیانی به شما نمی‌رسانند)؟». عن أبی واقد اللیثی قال: «خرجنا مع رسول الله ﷺ إِلَى حُنَیْنٍ ونحن حدثاء عهدٍ بکفر وللمشرکین سِدْرَهٌ یَعْکُفُونَ عِنْدَهَا وینوطون بِهَا أَسْلِحَتَهُمْ یُقَالُ لَهَا ذَاتُ أَنْوَاطٍ فَمَرَرْنَا بِسِدْرَهٍ فَقُلْنَا یَا رَسُولَ اللَّهِ! اجْعَلْ لَنَا ذَاتَ …

بیشتر بخوانید »

درســــــهایی از عقــــــــیده

معنی کلمه نواقض: نواقض، جمع ناقض است؛ وناقض یعنی نقض کننده و نابودکننده که وقتی برچیزی عارض شود،آن را نابود یاخراب میگرداند همچنان که الله متعال میفرماید: «مانند آن زنی نباشید که نخهای تابیده اش را پس از تابیدن محکم،باز میکرد». (نحل ۹۲) یعنی هرچه رشته است، از میان می برد. به عنوان مثال: گفته میشود: «نواقض وضو»، یعنی چیزهایی …

بیشتر بخوانید »

مهدی در کتب اهل سنت (۱۱)

۲۴) طبرانی در مُعجَم أوسط خود حدیثی از طلحه بن عبدالله به روایت از پیامبر  صلی الله علیه و سلم بدین سان تخریج کرده است که فرمود: «دیری نخواهد گذشت که فتنه و آشوبی آنچنان برپا خواهد شد که هر جانب آن را فرونشانند از سوی دیگر آن فتنه برانگیخته خواهد شد تا آنکه منادی‌گری از آسمان ندا در می‌دهد …

بیشتر بخوانید »

مهدی در کتب اهل سنت (۱۰)

هرچند در این سند نام بشیر بن نَهِیک است، بدان استدلال نتوان کرد و أبوحاتم درباره آن گفته است بدان استدلال نمی‌شود….. در زنجیر اسناد آن نام «مرجابن رجاء یَشکُری» هم دیده می‌شود که درباره وی اختلاف کرده‌اند….. و یحیی بن معین او را ضعیف دانسته…. . ۲۱) ابوبکر بزّار در مسند خویش و هم طبرانی در معجم کبیر و …

بیشتر بخوانید »

مهدی در کتب اهل سنت (۹)

۱۸) و ابن ماجه به روایت از عبدالله بن حارث بن جزء زَبیدی حدیثی تخریج کرده که از طریق ابن لَهیعَه([۱]) و او را ابوزُرعه و وی از عَمرو بن جابر حَضرَمی و او از عبدالله بن حارث بن جزء روایت کرده است که پیامبر  صلی الله علیه و سلم گفت: «مردمی از مشرق بیرون می‌آیند و برای مهدی کار …

بیشتر بخوانید »

مهدی در کتب اهل سنت (۸)

۱۵) ابن ماجه حدیثی از أنَس بن مالِک س تخریج کرده که زنجیر اسناد آن چنین است: «سَعد بن عَبدالمجید از جعفر و او از علیّ بن زیاد یمامی و او از عِکرِمَه بن عمّار و وی از اسحاق و او از عبدالله بن مسعود و او از أنَس روایت کند که أ نس گفت شنیدم رسول خدا  صلی الله …

بیشتر بخوانید »

مهدی در کتب اهل سنت (۷)

۱۵) ابن ماجه حدیثی از أنَس بن مالِک س تخریج کرده که زنجیر اسناد آن چنین است: «سَعد بن عَبدالمجید از جعفر و او از علیّ بن زیاد یمامی و او از عِکرِمَه بن عمّار و وی از اسحاق و او از عبدالله بن مسعود و او از أنَس روایت کند که أ نس گفت شنیدم رسول خدا  صلی الله …

بیشتر بخوانید »

مهدی در کتب اهل سنت (۶)

۱۲) طَبَرانی در مُعجَمِ أوسَط حدیثی از علی س تخریج کرده که وی به پیامبر  صلی الله علیه و سلم گفت: «ای رسول خدا، آیا مهدی از ماست یا از دیگران؟ پیامبر فرمود بلکه مهدی از ماست، خدا به ما جهان را ختم می‌کند همچنان که به ما آغاز کرد و به ما مردم را از شرک رهایی می‌بخشد و …

بیشتر بخوانید »

مهدی در کتب اهل سنت (۵)

۱۰) ابن ماجه([۱]) در کتاب خود موسوم به «سُنن» حدیثی بدین سان تخریج کرده است: «از عبدالله بن مسعود از طریق یزید بن أبی‌زیاد از ابراهیم از عَلقَمه از عبدالله که گفت: هنگامی‌که نزد پیامبر  صلی الله علیه و سلم بودیم ناگاه جوانانی از بنی‌هاشم پدید آمدند و همین که پیامبر  صلی الله علیه و سلم آنان را دید اشک …

بیشتر بخوانید »

مهدی در کتب اهل سنت (۴)

و ممکن است گفته شود که حدیث تِرمِذی به منزله تفسیری برای روایتی شده است که مُسلم آن را در صحیح خود آورده است و آن عبارت از حدیث جابر است که گفته است «رسول  صلی الله علیه و سلم فرمود: در پیایان روزگارِ أمّت من خلیفه‌ای خواهد بود که مال را چون خاک به مردم می‌بخشد چنانکه به شمار …

بیشتر بخوانید »

مهدی در کتب اهل سنت (۳)

این است عبارت أبوداود و سخنی در این باره نمی‌گوید و عبارت حاکمِ [نیشابوری] چنین است: «مهدی از خاندان ماست بلند بینی است و نوک آن بلند و گشاده پیشانی خواهد بود زمین را از داد و عدل پر می‌کند از آن پس که ستمگری و جور آن را فرا گرفته باشد، بدین سان می‌زِیَد و دست چپ و دوانگشت …

بیشتر بخوانید »

مهدی در کتب اهل سنت (۲)

و هم أبوداود از أمّ‌ سَلَمه و نیز ابن ماجه و حاکم در مستدرک از طریق علیّ بن نفیل بدین سان تخریج کرده‌اند: از سعید بن مُسیّب از أمّ سَلَمه روایت کرده‌اند که گفت شنیدم پیامبر  صلی الله علیه و سلم می‌گفت: «مهدی از خاندان من از نسل فاطمه است». أبوداود این گفته را بیان کرده و بر آن خاموشی …

بیشتر بخوانید »

درباره فاطمی و عقایدی که مردم در این خصوص دارند و کشف حقیقت آن (۲)

([۱])أما تِرمِذی و أبوداود سندشان را به ابن مسعود از طریق عاصم بن أبِی‌النَّجود یکی از قرّاء سبعه از «زِرّ بن جُبَیش» از عبدالله بن مسعود از پیامبر  صلی الله علیه و سلم تخریج کرده‌اند، بدین سان: «اگر از دنیا به­جُز یک روز باقی نماند (زائده گوید) خدا آن روز را دراز می‌کند تا (مردی از دودمان من یا) از …

بیشتر بخوانید »

درباره فاطمی و عقایدی که مردم در این خصوص دارند و کشف حقیقت آن (۱)

آنچه درمیان عموم مسلمانان به مرور زمان([۱]) شهرت یافته این است که ناچار باید در آخرالزّمان مردی از خاندان پیامبر  صلی الله علیه و سلم ظهور کند و دین را تأیید بخشد و عدل و داد را آشکار سازد و مسلمانان از او پیروی خواهد کرد و بر کشورهای اسلامی استیلا خواهد یافت و او را مهدی می‌نامند. و خروج …

بیشتر بخوانید »

مهدی در کتب أهل سنّت (۱)

به قول عالم مذکور و سایر علماء، جمیع أخبار مهدی که در کتب أهل سنت آمده تعداد محدودی است که در کتب بسیاری مکرّر شده، ولی راویانش از ضعفا می‌باشند. علاوه براین هر یک از أحادیث مذکور أوصاف مهدی و نام او را غیراز دیگری ذکر کرده است!! خبری به طور مبهم می‌گوید ده خلیفه، خبر دوّم می‌گوید دوازده نفر …

بیشتر بخوانید »

مورچه‌ای که یکی از پیامبران خدا را گزید(۲)

بخاری، باب: [خَمْسٌ مِنَ الدَّوَابِّ و…] ۲۱۱- «عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ رضی الله عنه عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و سلم، قَالَ: نَزَلَ نَبِیٌّ مِنَ الأَنْبِیَاءِ تَحْتَ شَجَرَهٍ، فَلَدَغَتْهُ نَمْلَهٌ، فَأَمَرَ بِجَهَازِهِ، فَأُخْرِجَ مِنْ تَحْتِهَا، ثُمَّ أَمَرَ بِبَیْتِهَا فَأُحْرِقَ بِالنَّارِ، فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَیْهِ: فَهَلَّا نَمْلَهً وَاحِدَهً؟!». ۲۱۱٫ «از ابوهریره رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت شده …

بیشتر بخوانید »

ثقل اکبر از دیدگاه اهل سنت

اندکی پیش مطالبی بیان شد که اهل سنت در مورد امام ائمه می‌گویند، و اما چکیده باورآن‌هادرباره ثقل اکبر که قرآن کریم است اینک به شما تقدیم می‌گردد: – قرآن کریم کلام خداست. – باطل از هیچ سویی به قرآن کریم راه ندارد. – قرآن به حفظ خدا محفوظ است. – قرآن کریم مایه شفاست. – قرآن کریم سرشار از …

بیشتر بخوانید »

امامت از دیدگاه اهل سنت

با توجه به مطالبی که در بحث‌های گذشته ذکر گردید می‌دانیم که اهل بیت و اصحاب پیامبر  صلی الله علیه و سلم به خاطر خود پیامبر  صلی الله علیه و سلم و چون در اسلام پیشگام بود و جهاد کرده‌اند مورد احترام و بزرگداشت هستند. پس دلیل اهل سنت پیامبر خدا پیشوای اهل بیت است. و اهل سنت از پیامبر …

بیشتر بخوانید »

بشربودن اهل بیت علیه السلام(۲)

و می‌فرماید: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِیٓ أَنزَلَ عَلَىٰ عَبۡدِهِ ٱلۡکِتَٰبَ﴾ [الکهف: ۱]. «حمد مخصوص خدایى است که این کتاب (آسمانى) را بر بنده (برگزیده‌اش محمد) نازل کرد». و می‌فرماید: ﴿تَبَارَکَ ٱلَّذِی نَزَّلَ ٱلۡفُرۡقَانَ عَلَىٰ عَبۡدِهِۦ﴾ [الفرقان: ۱]. «والامقام و زوال ناپذیر و پر برکت است کسى که قرآن را بر بنده‏اش نازل کرد». و این در مورد وحی بود که بالاترین …

بیشتر بخوانید »

بشربودن اهل بیت علیه السلام(۱)

خوانندۀ گرامی! غلو و افراط یهودیان دربارۀ عزیر بر شما پوشیده نیست، چنان که خداوند می‌فرماید: ﴿وَقَالَتِ ٱلۡیَهُودُ عُزَیۡرٌ ٱبۡنُ ٱللَّهِ﴾ [التوبه: ۳۰]. «یهودیان گفتند عزیز پسر خداست». یهودیان عزیر را از جایگاهش فراتر قرار دادند و ویژگی‌های الوهیت از قبیل دانستن غیب، تدبیر جهان، به وجود آوردن و آفریدن، را به او داده و در مورد او قایل شدند، …

بیشتر بخوانید »

حقوق اهل بیت علیه السلام(۳)

شیخ الاسلام ابن تیمیه رحمه الله می‌گوید: برای آن که کاملاَ پاک گردانده شوند و متهم قرار نگیرند صدقه و زکات را بر خود و اهل بیتش حرام نموده است، چنان که از او کسی ارث نمی‌برد و ورثۀ او درهم و دیناری از او به ارث نمی‌برند»[۱]. آنچه ذکر شد مهم‌ترین حقوقی است که خدا و پیامبرش  صلی الله …

بیشتر بخوانید »

حقوق اهل بیت علیه السلام(۲)

پس درود فرستادن بر آل پیامبر مکمّل درود فرستادن بر پیامبر و از توابع آن است، زیرا که موجب خوشنودی او می‌گردد و خداوند به شرافت و برتری او به سبب آن می‌افزاید. و امام ابن القیّم رحمه الله کتاب جداگانه‌ای دربارۀ فضیلت درود فرستادن بر پیامبر  صلی الله علیه و سلم تألیف نموده و آن را «جلاء الأفهام فی …

بیشتر بخوانید »

حقوق اهل بیت علیه السلام(۱)

از دیدگاه اهل سنت اهل بیت حقوق و واجباتی بر گردن ما دارند: حق دوست‌داشتن، پس محبت و دوست‌داشتن آن‌ها چون مؤمن هستند و چون که خویشاوند پیامبر خدا  صلی الله علیه و سلم می‌باشند واجب است، چون که پیامبر صلی الله علیه و سلم می‌فرماید: «أُذَکِّرُکُمُ اللَّهَ فِی أَهْلِ بَیْتِی». «در مورد اهل بیت من خدا را مدنظر داشته …

بیشتر بخوانید »

عقیده اهل سنت و جماعت در مورد اهل بیت علیه السلام(۲)

و اما امام طحاوی رحمه الله در العقیده الصحاویه[۱] می‌گوید: «ما می‌گوییم بعد از پیامبر  صلی الله علیه و سلم اوّلین خلیفه ابوبکر صدیقt است و او را از همۀ امت برتر و بر همه مقدّم می‌دانیم، سپس عمر خلیفه است و بعد عثمان و بعد از او علی رضی الله عنه خلیفه مسلمین بوده است». ابن ابی‌العز رحمه الله …

بیشتر بخوانید »

عقیده اهل سنت و جماعت در مورد اهل بیت علیه السلام(۱)

شیعه اهل سنت را متهم می‌کنند که آن‌ها اهل بیت را دوست ندارند و با اهل بیت دشمنی می‌ورزند، بنابراین شیعه اهل سنت را ناصبی و خوارج می‌نامند، ولی حقیقت این است که مذهب اهل سنت، مذهب مستقلی است، و مذهب نواصب و خوارج مذهبی دیگر است. در مورد محبّت و دوست‌‌داشتن اهل بیت مذهب اهل سنت میانه‌روترین مذهب است: …

بیشتر بخوانید »

فضایل اهل بیت در قرآن:(۲)

آیه مباهله: خداوند می‌فرماید: ﴿فَمَنۡ حَآجَّکَ فِیهِ مِنۢ بَعۡدِ مَا جَآءَکَ مِنَ ٱلۡعِلۡمِ فَقُلۡ تَعَالَوۡاْ نَدۡعُ أَبۡنَآءَنَا وَأَبۡنَآءَکُمۡ﴾ [آل‌عمران: ۶۱]. «هرگاه بعد از علم و دانشی که به تو رسیده است کسانی با تو به ستیز پرداختند، بدیشان بگو: بیائید ما فرزندان خود را دعوت می‌کنیم و شما هم فرزندان خود را فراخوانید». این آیه فضیلت بزرگی بر آل عباس …

بیشتر بخوانید »

فضایل اهل بیت در قرآن:(۱)

تردیدی نیست که در مورد جایگاه والای اهل بیت و پاک‌ کردن آن‌ها و دور ساختن پلیدی از آنان نصوص واضح و روشنی در چند جای قرآن آمده است. آیه تطهیر: خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَقَرۡنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِیَّهِ ٱلۡأُولَىٰۖ وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰهَ وَءَاتِینَ ٱلزَّکَوٰهَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ إِنَّمَا یُرِیدُ ٱللَّهُ لِیُذۡهِبَ عَنکُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَیۡتِ وَیُطَهِّرَکُمۡ تَطۡهِیرٗا۳۳﴾ [الأحزاب: …

بیشتر بخوانید »

تعریف اصطلاحی آل پیامبر صلی الله علیه و سلم:

علما در تعریف آل پیامبر  صلی الله علیه و سلم و تعیین آن اختلاف کرده‌اند و اقوال مختلفی در این مورد دارند که معروف‌ترین اقوالشان عبارتند از: قول اول: آل پیامبر  صلی الله علیه و سلم کسانی هستند که صدقه و زکات برایشان حرام قرار داده شده است، نظر جمهور علما همین است. قول دوّم: آل پیامبر فقط فرزندان و …

بیشتر بخوانید »

تعریف لغوی اهل البیت:

خلیل می‌گوید: اهل الرجل: یعنی همسرش و تأهل یعنی ازدواج کردن[۱]. و اهل البیت: یعنی ساکنان خانه، و اهل اسلام یعنی کسانی که به دین اسلام گرویده‌اند[۲]. اما الآل: در معجم آمده است که «آل الرجل یعنى أهل بیت او»[۳]. و ابن منظور می‌گوید: «آل الرجل یعنی خانواده و اهل او، و آل الله و آل رسوله یعنی اولیا و …

بیشتر بخوانید »

ادب در رابطه با خداوند (۳)

قسم خوردن به خداوند: فرد مسلمان هرگز به غیر خداوند سوگند نمی‌خورد و سوگند دروغین نیز بر او نمی‌خورد. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: (إن الله ینهاکم أن تحلفوا بآبائکم، من کان حالفًا فلیحلف بالله أو لیصمت) [متفق علیه] یعنی: «خداوند شما را منع می‌کند از اینکه به پدران تان سوگند بخورید، پس کسی که بایستی سوگند یاد کند …

بیشتر بخوانید »

ادب در رابطه با خداوند (۲)

در اینجا برخی آداب که فرد مسلمان باید در ارتباط با خداوند سبحانه و تعالی مراعات نماید، بیان می‌شود: به او شرک نورزد: انسان مسلمان خداوند سبحانه و تعالی را می‌پرستد و کسی را با او شریک نمی‌داند. خداوند سبحان خود آفریدگار سزاوار پرستش است بی‌آنکه شریکی و انبازی داشته باشد. خداوند سبحان می‌فرماید: ﴿ ۞وَٱعۡبُدُواْ ٱللَّهَ وَلَا تُشۡرِکُواْ بِهِۦ …

بیشتر بخوانید »

موقف اهل سنت و جماعت در فاسق و کافر خواندن اهل بدعت:

اهل سنت و جماعت به معنای عام، در تکفیر اهل بدعت، احتیاط می‌کنند. خصوصاً اگر اهل بدعت، با تأویلی که گنجایش داشته باشد، دچار تأویل باشند. – (نباید مسلمانی را به خاطر گناهی که مرتکب شده یا اشتباهی که از او سر زده است، تکفیر نمود. مانند مسایلی که اهل قبله و خوارج در آن اختلاف دارند و به دلیل …

بیشتر بخوانید »

موقف اهل سنت درباره‌ی نماز به امامتِ مبتدع:

 وقتی اهل سنت در شهری از شهرهای مسلمین باشند، شعار آنان، شرکت در جمعه و جماعات، عیدها، موالات و دوستی با مؤمنان است. – (از اصول اهل سنت این است که پایبندِ نماز جمع، اعیاد و جماعات هستند. همچون رافضیانِ بدعتی و دیگران، جمعه و جماعت را ترک نمی‌کنند. به اتفاق ائمه‌ی اربعه و دیگر ائمه اگر از امامِ وقت، …

بیشتر بخوانید »

مادامی که کفرِ اهل بدعت ثابت نشود، اهل سنت برایشان دعای هدایت و رحمت می‌کنند:

هر عملِ اهل بدعت، مادامی که باعث نفاق و کفر باطنی آنان نشود، اهل سنت را بر آن نمی‌دارد که برایشان دعای هدایت، طلب رحمت و استغفار نکنند. و چون بدعتیان با دیگر افراد درهم‌آمیخته شوند با هر کدام متناسب با خودش برخورد می‌کنند. جواب بدعت را با بدعتی دیگر نمی‌دهند. بلکه اصل، حفظ و عصمتِ خون، مال و آبروی …

بیشتر بخوانید »

ضوابط شرعی از منظر اهل سنت و جماعت در تعامل با اهل بدعت:(۲)

مجازات و تعزیر ظالم، بسته به قدرت و توان فرد یا افرادِ بازدارنده است. از همین رو حکم شرع درباره‌ی دو نوع ترکِ ارتباط میان توانمند و ناتوان و میان تعداد افراد ظالم و مبتدع و قوت و ضعفش، متفاوت است. چنان که حکم به آن در دیگر انواع ظلم، کفر، فسق و گناه تغییر می‌یابد. چرا که هر آن …

بیشتر بخوانید »

ضوابط شرعی از منظر اهل سنت و جماعت در تعامل با اهل بدعت:

اهل سنت و جماعت وقتی نسبت به رویکرد اهل بدعت روشنگری می‌کنند و با دست و زبان در این حیطه به تلاش مشغولند، تعامل خویش را با دو ضابطه‌ی اساسی شرعی بر پا می‌دارند: اول: کارشان صرفاً خالصانه برای الله  سبحانه وتعالی، اطاعت از وی، همسویی با دستور الله متعال و با آرزوی اصلاح صورت می‌گیرد؛ نه برای ارضای نفس …

بیشتر بخوانید »

به اتفاق علماء در مورد برخی افرادِ بزهکار می‌توان غیبت کرد. مثلاً:

نخست: در مورد کسی که آشکارا فسق و فجور می‌کند. مانند ظلم، خلافِ آشکار و بدعت‌های مخالف با سنّت. هنگامی که خلاف به اثبات رسید بر حسبِ قدرت باید جلوی آن فرد گرفته شود.. باید با او ترک ارتباط کرده و به خاطر کارش مورد مذمّت و نکوهش قرار گیرد.. بر خلاف آنکه گناهش را پنهانی و دور از چشم …

بیشتر بخوانید »

تعاملِ اهل سنت با مبتدعی که بدعتش پنهان است و با مبتدعی که بدعت خویش را آشکار نموده و با کسی که به سوی بدعتش فرا می‌خواند، فرق دارد:

 اهل سنت با مبتدعی که بدعتش را آشکار می‌کند، با مبتدعی که چنین نیست، یکسان برخورد نمی‌کند. زیرا کسی که بدعتش را آشکار نموده و به سوی آن فرا می‌خواند، ضررِ بدعتش متوجه دیگران می‌شود. لذا باید جلویش را گرفت و به روشی همانند ترک ارتباط و غیره، مجازاتش نمود که از کرده‌اش باز آید. اما به کسی که بدعتش …

بیشتر بخوانید »