بالای عرش بودن الله تعالی به معنای قائل شدن مکان برای پروردگار نیست

علامه البانی رحمه الله می فرماید:

در مراسم حج در منی بودیم و در اطراف من بعضی از حاجیان مصری و سوری بودند، شخصی ازهری از آنجا گذشت و از محتوای سخن متوجه شد که من از گروهی هستم که به آنها وهابی می گویند.
گفت: شما می گویید: {الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى} {رحمان (پروردگار) بر عرش استوا یافت}.
به او گفتم: ما این را می گوئیم؟، ای شیخ پروردگار اینطور می گوید، این کلام الله عز و جل است.
گفت: بله، این کلام الله است،‌اما شما می گویید ذات الله بالای عرش است.
گفتم: بله، این کلام امامان گذشته است، این چه ایرادی دارد؟
گفت: سخن شما به این معناست که شما برای الله مکان قرار داده اید و او را در مکان محصور کرده اید، برای او جسم و جسد قائل شده اید.
گفتم: معاذالله، اکنون به من گوش کن، مکان مخلوق است یا غیر مخلوق؟
گفت: مخلوق.
گفتم: آیا لفظ مکان مشتق از هستی نمی باشد؟
گفت: بله.
گفتم: هستی محصور است یا غیر محصور؟
گفت: محصور است
گفتم: بسیار خوب، الان بالای ما چیست؟
گفت: آسمان دنیا
گفتم: بسیار خوب، بالاتر از آن چیست؟
گفت: آسمان دوم … هفتم
گفتم: بالاتر از آسمان هفتم چیست؟
گفت:عرش
گفتیم: بالای عرش چیست؟
گفت: فرشتگان کربیون
گفتم: فرشتگان کربیون چه هستند؟
گفت: فرشتگان بالای عرش
گفتم: در این مورد آیه ای هست؟
گفت: نه
گفتم: این حرف را از کجا آوردی؟
گفت: مشایخ ما در ازهر به ما اینگونه آموخته اند
گفتم: سبحان الله، مشایخ شما در ازهر می گویند عقیده با حدیث صحیح ثابت نمی شود چون آحاد است و عقیده جز با حدیث متواتر ثابت نمی شود، چگونه اینچنین چیزی ثابت کرده اند در حالی که حدیثی نیست؟، در هر صورت به او گفتیم: موضوع ما این نیست، بالاتر از فرشتگان کربیون چیست؟
گفت: هیچ چیز
گفتم: مکانی نیست؟ هستی تمام شد؟
گفت: بله
گفتم: ما نیز همان چیزی را می گوییم که رب العالمین می گوید: {الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى} به شهادت خودت ما قائل به مکان برای الله نیستیم، چون وی بالای عرش است، و بر اساس حرفت بالاتر از کربیون مکانی نیست، آن شخص مبهوت شد.
اینها که می گویند ما نمی گوییم الله در مکانی است و نمی گوییم در مکانی نیست، گمان می کنند وقتی ما می گوییم {الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى} برای الله تعالی قائل به مکان شده ایم و‌ الله عز و جل از اینچنین چیزی پاک است، الله تعالی از عالمیان و از همه ی هستی بی نیاز است. اما طبعا عقل بشری گنجایش درک حقیقت پروردگار را ندارد، صفات و ذات پروردگار را جز خودش کسی نمی شناسد.
(سلسله الهدی و النور نوار شماره ۶۶۵)

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …