الله متعال میفرماید: ﴿ٱنظُرۡ کَیۡفَ فَضَّلۡنَا بَعۡضَهُمۡ عَلَىٰ بَعۡضٖۚ وَلَلۡأٓخِرَهُ أَکۡبَرُ دَرَجَٰتٖ وَأَکۡبَرُ تَفۡضِیلٗا٢١﴾ [الإسراء: ۲۱] «بنگر که چگونه برخی از آنان را [از لحاظ مال و مقام] بر برخی دیگر برترى دادهایم؛ و قطعاً آخرت [در مقایسه با دنیا] از نظرِ درجات، بزرگتر و از لحاظ فضیلت، برتر است [پس مومن باید به آن اشتیاق ورزد]». و الله متعال …
بیشتر بخوانید »حدیث
آواز اهل بهشت
رسول الله صلی الله علیه وسلم به ما خبر داده است که حوریها در بهشت با لحنی بسیار زیبا و شیرین ترانه میخوانند. در معجم طبرانی با سند معتبر از عبدالله بن عمر روایت شده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «إِنَّ أَزْوَاجَ أَهْلِ الْجَنَّهِ لَیُغَنِّینَ أَزْوَاجَهُنَّ بِأَحْسَنِ أَصْوَاتٍ سَمِعَهَا أَحَدٌ قَطُّ. إِنَّ مِمَّا یُغَنِّینَ بِهِ: نَحْنُ الْخَیْرَاتُ الْحِسَانْ. أَزْوَاجُ …
بیشتر بخوانید »صفت حوض پیامبر صلی الله علیه وسلم
الله متعال میفرماید: ﴿إِنَّآ أَعۡطَیۡنَٰکَ ٱلۡکَوۡثَرَ١ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَٱنۡحَرۡ٢ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ ٱلۡأَبۡتَرُ٣﴾ [الکوثر: ۱-۳]. «[ای پیامبر،] به راستی که ما خیرِ بینهایت [از جمله رود کوثر در بهشت را] به تو عطا کردیم؛ پس برای پروردگارت نماز بخوان و قربانی کن. بیتردید، دشمنت [از همۀ خیرات و برکات، بیبهره و] بُریده است». عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو قَالَ: قَالَ …
بیشتر بخوانید »کسانی را که الله در میدان محشر در زیر سایهی خویش قرار میدهد
عَنْ أَبِی هُرَیْرَه عَنْ النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلم قَالَ: «سَبْعَهٌ یُظِلُّهُمُ اللهُ فِی ظِلِّهِ یَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ: الْإِمَامُ الْعَادِلُ، وَشَابٌّ نَشَأَ بِعِبَادَهِ اللهِ، وَرَجُلٌ قَلْبُهُ مُعَلَّقٌ فِی الْمَسَاجِدِ، وَرَجُلَانِ تَحَابَّا فِی اللهِ اجْتَمَعَا عَلَیْهِ وَتَفَرَّقَا عَلَیْهِ، وَرَجُلٌ دَعَتْهُ امْرَأَهٌ ذَاتُ مَنْصِبٍ وَجَمَالٍ، فَقَالَ: إِنِّی أَخَافُ اللهَ، وَرَجُلٌ تَصَدَّقَ بِصَدَقَهٍ فَأَخْفَاهَا حَتَّى لَا تَعْلَمَ یَمِینُهُ مَا تُنْفِقُ شِمَالُهُ، وَرَجُلٌ …
بیشتر بخوانید »هنگامیکه زمین و آسمانها دگرگون میشوند مردم کجا هستند؟
ثوبان غلام آزاد شده پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت میکند که نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم بودم، یکی از دانشمندان یهود آمد و از پیامبر صلی الله علیه وسلم پرسید: هنگام دگرگون شدن زمین و آسمان، مردم کجا هستند؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «آنها در تاریکی نزدیک پل صراط هستند» و در روایت دیگر فرمود: «عَلَی الصِّرَاطِ» «بر …
بیشتر بخوانید »ویژگی زمین محشر
الله متعال میفرماید: ﴿یَوۡمَ تُبَدَّلُ ٱلۡأَرۡضُ غَیۡرَ ٱلۡأَرۡضِ وَٱلسَّمَٰوَٰتُۖ وَبَرَزُواْ لِلَّهِ ٱلۡوَٰحِدِ ٱلۡقَهَّارِ۴٨﴾ [إبراهیم: ۴۸]. «در آن روز، [این] زمین، به زمینی دیگر و آسمانها [به آسمانهای دیگر] تبدیل میشوند و [مردم] در مقابل الله یگانۀ پیروزمند ظاهر میگردند». عن سَهْلِ بْنَ سَعْدٍ قَالَ: سَمِعْتُ النَّبِیَّ صلی الله علیه وسلم یقُولُ: «یُحْشَرُ النَّاسُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ عَلَى أَرْضٍ بَیْضَاءَ عَفْرَاءَ، کَقُرْصَهِ نَقِیٍّ». …
بیشتر بخوانید »قبر نخستین بار برای چه کسی شکافته میشود؟
ابوهریره روایت میکند که پیامبرصلی الله علیه وسلم میفرماید: «أَنَا سَیِّدُ وَلَدِ آدَمَ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَأَوَّلُ مَنْ یَنْشَقُّ عَنْهُ الْقَبْرُ وَأَوَّلُ شَافِعٍ وَأَوَّلُ مُشَفَّعٍ».[۱] «من روز قیامت سرور فرزندان آدم و اولین کسی هستم که قبرش شکافته میشود و اولین شفاعت کننده و اولین کسی هستم که شفاعتش پذیرفته میشود». [۱]– مسلم حدیث شماره ۲۲۷۸
بیشتر بخوانید »چه زمانی قیامت بر پا میشود؟
عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «خَیْرُ یَوْمٍ طَلَعَتْ عَلَیْهِ الشَّمْسُ یَوْمُ الْجُمُعَهِ، فِیهِ خُلِقَ آدَمُ، وَفِیهِ أُدْخِلَ الْجَنَّهَ، وَفِیهِ أُخْرِجَ مِنْهَا».[۱] ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت مینماید که فرمود: «بهترین روزی که خورشید در آن طلوع میکند، روز جمعه است، در روز جمعه آدم آفریده شد و در روز جمعه وارد بهشت …
بیشتر بخوانید »مدت زمان بین دو دمیدن
عَن أَبِی هُرَیْرَهَ س قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ ج: «مَا بَیْنَ النَّفْخَتَیْنِ أَرْبَعُونَ» قَالَ: أَرْبَعُونَ یَوْمًا قَالَ: أَبَیْتُ قَالَ: أَرْبَعُونَ شَهْرًا قَالَ: أَبَیْتُ قَالَ: أَرْبَعُونَ سَنَهً قَالَ: أَبَیْتُ قَالَ: «ثُمَّ یُنْزِلُ اللهُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً، فَیَنْبُتُونَ کَمَا یَنْبُتُ البَقْلُ، لَیْسَ مِنَ الإِنْسَانِ شَیْءٌ إِلاَّ یَبْلَى، إِلاَّ عَظْمًا وَاحِدًا، وَهُوَ عَجْبُ الذَّنَبِ، وَمِنْهُ یُرَکَّبُ الْخَلْقُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ».[۱] ابوهریره میگوید: پیامبر صلی الله علیه وسلم …
بیشتر بخوانید »علامتهای پی در پی بر وقوع قیامت دلالت میدهند
هنگامیکه علامتهای کوچک قیامت آشکار شدند، نخستین علامت بزرگ قیامت ظاهر میگردد، بعد از آن علامتهای دیگر، پیاپی به وجود میآیند، بعضی از آنها بعد از دیگری خواهد آمد. همانطور که پیامبر ج میفرماید: «الْأَمَارَاتُ خَرَزَاتٌ مَنْظُومَاتٌ بِسِلْکٍ، فَإِذَا انْقَطَعَ السِّلْکُ تَبِعَ بَعْضُهُ بَعْضًا».[۱] «علامتهای قیامت مانند مهرههایی هستند که به وسیلهی یک رشته با نظمی خاص به یکدیگر مرتبط شدهاند …
بیشتر بخوانید »نخستین علامت قیامت
از انس روایت است: هنگامیکه عبدالله بن سلام مسلمان شد، از رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد چند مسأله سؤال کرد، از جمله اینکه: نخستین علامت قیامت چیست؟ رسول صلی الله علیه وسلم فرمود: «أَوَّلُ أَشْرَاطِ السَّاعَهِ فَنَارٌ تَحْشُرُ النَّاسَ مِنَ المَشْرِقِ إِلَى المَغْرِبِ»[۱]: «اما نخستین علامت قیامت آتشی است که مردم را از سمت مشرق به سمت مغرب حشر …
بیشتر بخوانید »چگونگی جمع کردن انسانها توسط آتش:
عَنْ أَبِی هُرَیرَهَس، عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «یُحْشَرُ النَّاسُ عَلَى ثَلاَثِ طَرَائِقَ: رَاغِبِینَ رَاهِبِینَ، وَاثْنَانِ عَلَى بَعِیرٍ، وَثَلاَثَهٌ عَلَى بَعِیرٍ، وَأَرْبَعَهٌ عَلَى بَعِیرٍ، وَعَشَرَهٌ عَلَى بَعِیرٍ، وَیَحْشُرُ بَقِیَّتَهُمُ النَّارُ، تَقِیلُ مَعَهُمْ حَیْثُ قَالُوا، وَتَبِیتُ مَعَهُمْ حَیْثُ بَاتُوا، وَتُصْبِحُ مَعَهُمْ حَیْثُ أَصْبَحُوا، وَتُمْسِی مَعَهُمْ حَیْثُ أَمْسَوْا».[۱] ابوهریره از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت میکند که فرمود: «مردم در سه گروه حشر خواهند …
بیشتر بخوانید »خروج دابه
خارج شدن «دابه الارض» در آخر الزمان علامتی است که بر نزدیکی وقوع قیامت دلالت دارد. خارج میشود و بر بینیهای مردم علامتهایی میگذارد، بر بینی کفار مُهر زده میشود و چهرهی مؤمن نورانی میشود و میدرخشد. از دلایل خروج آن عبارتاند از: الله بلندمرتبه میفرماید: ﴿وَإِذَا وَقَعَ ٱلۡقَوۡلُ عَلَیۡهِمۡ أَخۡرَجۡنَا لَهُمۡ دَآبَّهٗ مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ تُکَلِّمُهُمۡ أَنَّ ٱلنَّاسَ کَانُواْ بَِٔایَٰتِنَا …
بیشتر بخوانید »طلوع خورشید از مغرب
طلوع خورشید از نخستین علامتهای بزرگ قیامت است که به تغییر احوال و حالتهای عالَم و جهان اجازه داده شده است. و دلایل آن عبارتاند از: الله بلندمرتبه میفرماید: ﴿هَلۡ یَنظُرُونَ إِلَّآ أَن تَأۡتِیَهُمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَهُ أَوۡ یَأۡتِیَ رَبُّکَ أَوۡ یَأۡتِیَ بَعۡضُ ءَایَٰتِ رَبِّکَۗ یَوۡمَ یَأۡتِی بَعۡضُ ءَایَٰتِ رَبِّکَ لَا یَنفَعُ نَفۡسًا إِیمَٰنُهَا لَمۡ تَکُنۡ ءَامَنَتۡ مِن قَبۡلُ أَوۡ کَسَبَتۡ فِیٓ …
بیشتر بخوانید »دود: پیدایش دود در آخر الزمان از علامتهای بزرگ قیامت است
الله بلندمرتبه میفرماید: ﴿فَٱرۡتَقِبۡ یَوۡمَ تَأۡتِی ٱلسَّمَآءُ بِدُخَانٖ مُّبِینٖ١٠ یَغۡشَى ٱلنَّاسَۖ هَٰذَا عَذَابٌ أَلِیمٞ١١﴾ [الدخان: ۱۰-۱۱]. «پس [ای پیامبر] منتظر روزی باش که آسمان، دودی آشکار [پدید] آورد. که [تمام] مردم را فرامیگیرد. این عذابی دردناک است». عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه وسلم، قَالَ: «بَادِرُوا بِالْأَعْمَالِ سِتًّا: طُلُوعَ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا، أَوِ الدُّخَانَ، أَوِ الدَّجَّالَ، أَوِ …
بیشتر بخوانید »خروج یأجوج و مأجوج
یأجوج و مأجوج دو گروه بزرگ از فرزندان آدم هستند و مردانی قوی هستند که هیچ کسی توانایی جنگیدن با آنها را ندارد و خارج شدن آنها از علامتهای بزرگ قیامت است. در زمین فساد میکنند سپس عیسی بن مریم و اصحابش بر علیه آنان دعا میکنند و آنها میمیرند. الله بلندمرتبه میفرماید: ﴿حَتَّىٰٓ إِذَا فُتِحَتۡ یَأۡجُوجُ وَمَأۡجُوجُ وَهُم مِّن …
بیشتر بخوانید »نزول عیسی بن مریم علیهما السلام
بعد از خارج شدن دجال و به فساد پرداختن در زمین، الله، عیسی بن مریم را در کنار منارهی سفید در شرق دمشق فرود میآورد، در حالی که دستهایش را بر بالهای دو فرشته گذاشته است. پس دجال را میکشد و به اسلام حکم مینماید و صلیب را میشکند و خوک را نیز به قتل میرساند، و جزیه را وضع …
بیشتر بخوانید »دور شدن از فتنهی دجال:
با ایمان به الله و پناه بردن به او در نماز از فتنهی دجال، و فرار کردن از او، و حفظ کردن آیات اول سورهی کهف میتوان از شر دجال در امان بود. عَنْ أَبِی الدَّرْدَاءِ أَنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه وسلم قَالَ: «مَنْ حَفِظَ عَشْرَ آیَاتٍ مِنْ أَوَّلِ سُورَهِ الْکَهْفِ عُصِمَ مِنَ الدَّجَّالِ».[۱] ابودرداء از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت …
بیشتر بخوانید »پیروان دجال:
بیشترین پیروان دجال از یهود و عجم (غیر عربها) و تُرکها و گروههایی از اعراب بادیهنشین و زنان میباشند. عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِکٍ أَنَّ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه وسلم قَالَ: «یَتْبَعُ الدَّجَّالَ مِنْ یَهُودِ أَصْبَهَانَ، سَبْعُونَ أَلْفًا عَلَیْهِمُ الطَّیَالِسَهُ».[۱] انس بن مالک از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت مینماید که فرمود: «هفتاد هزار نفر از یهودیان اصفهان که طیلسان …
بیشتر بخوانید »سرزمینهایی که دجال به آن وارد نمیشود:
رَوَی أَنَسُ بْنُ مَالِکٍس عَنِ النَّبِیِّ ج قَالَ: «لَیْسَ مِنْ بَلَدٍ إِلَّا سَیَطَؤُهُ الدَّجَّالُ، إِلَّا مَکَّهَ، وَالمَدِینَهَ …».[۱] انس بن مالک از پیامبر صلی الله علیه وسلم روایت میکند که فرمود: «هیچ شهری در دنیا وجود ندارد که دجال وارد آن نشود، مگر مکه و مدینه». عَنْ رَجُلٍ مِنْ أَصْحَابِ النَّبِیِّج أنَّ النَّبِیَّ صلی الله علیه وسلم ذَکَرَ الدَّجَّالَ –وَفِیهِ- قَالَ: «وَلَا یَقْرَبُ …
بیشتر بخوانید »زمان خارج شدن دجال:
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ یَقُولُ: کُنَّا قُعُودًا عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم، فَذَکَرَ الْفِتَنَ فَأَکْثَرَ فِی ذِکْرِهَا حَتَّى ذَکَرَ فِتْنَهَ الْأَحْلَاسِ، فَقَالَ قَائِلٌ: یَا رَسُولَ اللَّهِ وَمَا فِتْنَهُ الْأَحْلَاسِ؟ قَالَ: «هِیَ هَرَبٌ وَحَرْبٌ، ثُمَّ فِتْنَهُ السَّرَّاءِ، دَخَنُهَا مِنْ تَحْتِ قَدَمَیْ رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِی یَزْعُمُ أَنَّهُ مِنِّی، وَلَیْسَ مِنِّی، وَإِنَّمَا أَوْلِیَائِی الْمُتَّقُونَ، ثُمَّ یَصْطَلِحُ النَّاسُ عَلَى رَجُلٍ …
بیشتر بخوانید »علامتهای بزرگ قیامت
علامتهای بزرگ قیامت ده مورد هستند: عَنْ حُذَیْفَهَ بْنِ أَسِیدٍ الْغِفَارِیِّ قَالَ: اطَّلَعَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وسلم عَلَیْنَا وَنَحْنُ نَتَذَاکَرُ، فَقَالَ: «مَا تَذَاکَرُونَ؟» قَالُوا: نَذْکُرُ السَّاعَهَ، قَالَ: ” انها لَنْ تَقُومَ حَتَّى تَرَوْنَ قَبْلَهَا عَشْرَ آیَاتٍ – فَذَکَرَ – الدُّخَانَ، وَالدَّجَّالَ، وَالدَّابَّهَ، وَطُلُوعَ الشَّمْسِ مِنْ مَغْرِبِهَا، وَنُزُولَ عِیسَى ابْنِ مَرْیَمَ ، وَیَأَجُوجَ وَمَأْجُوجَ، وَثَلَاثَهَ خُسُوفٍ: خَسْفٌ بِالْمَشْرِقِ، وَخَسْفٌ بِالْمَغْرِبِ، وَخَسْفٌ …
بیشتر بخوانید »علامتهای کوچک قیامت (۲)
دوم – علامتهایی که پیوسته در حال آشکار شدن هستند، از جمله: ظهور فتنهها، پیدایش مدعیان نبوت، انتشار امنیت، از بین رفتن علم شریعت، ظهور دجال، زیاد شدن علامتها و نشانههای گمراهی، پیدایش آلتهای موسیقی و طرب و حلال دانستن آنها، ظاهر شدن زنا و زیاد شدن شراب خواری و حلال دانستن آنها، سبقت گرفتن افراد پا برهنه و بیلباس …
بیشتر بخوانید »علامتهای کوچک قیامت (۱)
علامتهای کوچک قیامت سه نوع هستند: اول – علامتهایی که اتفاق افتادند و به پایان رسیدند، از جمله: بعثت رسول ج و وفاتش، شکافته شدن ماه، فتح بیت المقدس، خارج شدن آتش از سرزمین حجاز. الله بلندمرتبه میفرماید: ﴿ٱقۡتَرَبَتِ ٱلسَّاعَهُ وَٱنشَقَّ ٱلۡقَمَرُ١﴾ [القمر: ۱]. «قیامت نزدیک شد و ماه [از هم] شکافت». عَنْ عَوْف بْن مَالِکٍ قَالَ النَّبِیُّ صلی الله علیه …
بیشتر بخوانید »فتنهی قبر
عَنْ أَنَسٍ رضی الله عنه عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلم قَالَ: «العَبْدُ إِذَا وُضِعَ فِی قَبْرِهِ، وَتُوُلِّیَ وَذَهَبَ أَصْحَابُهُ حَتَّى إِنَّهُ لَیَسْمَعُ قَرْعَ نِعَالِهِمْ، أَتَاهُ مَلَکَانِ، فَأَقْعَدَاهُ، فَیَقُولاَنِ لَهُ: مَا کُنْتَ تَقُولُ فِی هَذَا الرَّجُلِ مُحَمَّدٍ ج؟ فَیَقُولُ: أَشْهَدُ أَنَّهُ عَبْدُ اللَّهِ وَرَسُولُهُ، فَیُقَالُ: انْظُرْ إِلَى مَقْعَدِکَ مِنَ النَّارِ أَبْدَلَکَ اللَّهُ بِهِ مَقْعَدًا مِنَ الجَنَّهِ، قَالَ النَّبِیُّ ج: ” فَیَرَاهُمَا جَمِیعًا، …
بیشتر بخوانید »شروع وحی بر رسول صلی الله علیه وسلم
عَنْ عَائِشَهَ أُمِّ المُؤْمِنِینَ أَنَّهَا قَالَتْ: أَوَّلُ مَا بُدِئَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم مِنَ الوَحْیِ الرُّؤْیَا الصَّالِحَهُ فِی النَّوْمِ، فَکَانَ لاَ یَرَى رُؤْیَا إِلَّا جَاءَتْ مِثْلَ فَلَقِ الصُّبْحِ، ثُمَّ حُبِّبَ إِلَیْهِ الخَلاَءُ، وَکَانَ یَخْلُو بِغَارِ حِرَاءٍ فَیَتَحَنَّثُ فِیهِ – وَهُوَ التَّعَبُّدُ – اللَّیَالِیَ ذَوَاتِ العَدَدِ قَبْلَ أَنْ یَنْزِعَ إِلَى أَهْلِهِ، وَیَتَزَوَّدُ لِذَلِکَ، ثُمَّ یَرْجِعُ إِلَى خَدِیجَهَ فَیَتَزَوَّدُ لِمِثْلِهَا، …
بیشتر بخوانید »ای بندگانم، من ظلم را بر خود حرام ساختهام، و بر شما نیز حرام گرداندم.
عَنْ أَبِی ذَرٍّ عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلم، فِیمَا رَوَى عَنِ اللهِ تَبَارَک وَتَعَالَى أَنَّهُ قَالَ: «یَا عِبَادِی إِنِّی حَرَّمْتُ الظُّلْمَ عَلَى نَفْسِی، وَجَعَلْتُهُ بَیْنَکُمْ مُحَرَّمًا، فَلَا تَظَالَمُوا، یَا عِبَادِی کُلُّکُمْ ضَالٌّ إِلَّا مَنْ هَدَیْتُهُ، فَاسْتَهْدُونِی أَهْدِکُمْ، یَا عِبَادِی کُلُّکُمْ جَائِعٌ، إِلَّا مَنْ أَطْعَمْتُهُ، فَاسْتَطْعِمُونِی أُطْعِمْکُمْ، یَا عِبَادِی کُلُّکُمْ عَارٍ، إِلَّا مَنْ کَسَوْتُهُ، فَاسْتَکْسُونِی أَکْسُکُمْ، یَا عِبَادِی إِنَّکُمْ تُخْطِئُونَ …
بیشتر بخوانید »جزای مشرکان
۱- الله بلندمرتبه میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ کَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡکِتَٰبِ وَٱلۡمُشۡرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَٰلِدِینَ فِیهَآۚ أُوْلَٰٓئِکَ هُمۡ شَرُّ ٱلۡبَرِیَّهِ۶﴾ [البینه: ۶]. «بیگمان، کسانی از اهل کتاب و مشرکان که کافر شدند، جاودانه در آتش جهنم خواهند ماند. آنان بدترینِ آفریدگان هستند». ۲- عَنْ عَبْدِ اللَّهِس… قَالَ النَّبِی ج: «مَنْ مَاتَ وَهْوَ یَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ نِدًّا دَخَلَ النَّارَ».[۱] عبدالله بن …
بیشتر بخوانید »صفت کتابت حدیث
لازمست که بر نوشتن حدیث عنایت و دقت شود، زیرا یکی از دو وسیلهی نقل حدیث نوشتن است، و لذا دقت در آن همانند نقل حدیث از طریق لفظ واجب میشود. برای نوشتن احادیث دو صفت وجود دارد: واجب و مستحسن: صفت واجب آنست که؛ حدیث با خط واضح بیان شود طوری که در آن اشکال و ابهامی نباشد. و …
بیشتر بخوانید »کتابت یا نوشتن حدیث:
الف) تعریف: عبارتست از نقل حدیث از طریق کتابت یا نوشتن. ب) حکم نوشتن حدیث: اصل در آن بر جواز است، زیرا نوشتن وسیله است و پیامبر صلی الله علیه وسلم به عبدالله ابن عمرو اجازه داد تا آنچه را که از او میشنود بنویسد. (امام احمد با اسناد حسن آن را روایت کرده است).[۱] البته هرگاه ایشان از نوشتن اقوال …
بیشتر بخوانید »صیغههای ادای حدیث:
عباراتی را که بوسیلهی آنها حدیث ادا میشود صیغهی اداء گویند، و دارای مراتبی است: اول: اگر کسی به تنهایی حدیث را از شیخ شنید، هنگام ادای حدیث گوید: (سمعت، حدثنی)، اما هرگاه کسی دیگر نیز همراه او بود گوید: (سمعنا ،حدثنا).[۱] دوم: هرگاه حدیث را بر شیخ قرائت کرد، هنگام ادای حدیث به دیگری گوید: (قرأت علیه، أخبرنی قراءه …
بیشتر بخوانید »برای قبول ادای حدیث شروطی است:
۱- عقل: پس ادای حدیث از مجنون و سبک عقل قبول نمیشود، همچنین از کسی که با وجود سن بالا به حد تمییز نرسیده قبول نمیشود. ۲- بلوغ: لذا از کودک و نابالغ قبول نمیشود، و البته برخی گفتهاند که ادای حدیث کسی که تازه به بلوغ رسیده و مورد اطمینان است قبول میشود.[۱] ۳- اسلام: پس از کافر قبول …
بیشتر بخوانید »ادای حدیث:
تعریف: ابلاغ و رساندن حدیث به دیگران را ادای حدیث گویند. حدیث بایستی بدانگونه که شنیده شده ابلاغ شود حتی در صیغهی ادای آن، لذا نباید «حدثنی» را با «أخبرنی» یا «سمعت» و یا همانند آن تغییر داد؛ زیرا معنای آنها در اصطلاح با هم اختلاف دارند. از امام احمد/ نقل شده که ایشان گفت: «لفظ شیخ را در قول …
بیشتر بخوانید »روشهای دیگر تحمل حدیث (۸)
۸) وِجاده: وجاده مصدر وَجَدَ یجد، که مُوَلَّدی غیر مسموع (شنیده نشده) از عرب است. و آن بدین شکل است که شخص کتابی را با خط شیخ پیدا میکند و مطمئن میشود که خط اوست، و این کتاب حاوی مرویات شیخ با سند اوست، و ممکن است کسی که کتاب را مییابد قبلا صاحب کتاب را ملاقات کرده باشد و …
بیشتر بخوانید »روشهای دیگر تحمل حدیث (۷)
۷) وصیت: یعنی شیخ، نزدیک زمان فوت یا به هنگام سفر کتابی را به شخصی وصیت میکند، که آن کتاب را خود شیخ روایت کرده است. و الفاظ ادای حدیث چنین است: «أوصی الیَّ فلان» یا «حدثنه فلان وصیه». برخی از سلف روایت احادیث آن کتاب را برای فرد وصیت شده جایز دانستهاند، زیرا معتقد بودند که وصیت، نوعی إعلام …
بیشتر بخوانید »روشهای دیگر تحمل حدیث (۶)
۶) إعلام: در این روش تحمل حدیث، شیخ به شاگرد خویش اعلام میکند که مثلا این حدیث یا کتاب جزو سماع یا روایتش از فلانی است، بدون آنکه تصریح به اجازهی روایت آن را داده باشد. و صیغهی روایت حدیث از این طریق بصورت «أعلمنی فلان» یا «أعلمنی شیخی». علما در جواز روایت از این طریق اختلاف دارند؛ بسیاری از …
بیشتر بخوانید »روشهای دیگر تحمل حدیث (۵)
۵) کتابت (یا مکاتبه): در این روش شیخ سماعهای خود یا قسمتی از حدیثهایش را برای شاگردی که نزد او حاضر است مینویسد و یا اگر شاگرد غایب است، برایش نوشته و ارسال میکند، حال چه خود با دست خویش بنویسد و چه به فرد دیگری امر کند که بنویسد. این روش نیز خود دو نوع است: کتابت مقرون به …
بیشتر بخوانید »روشهای دیگر تحمل حدیث (۴)
از آنجائی که روشهای تحمل حدیث بیشتر هستند، لذا مناسب دانستیم تا بقیهی طرق تحمل روایت را در اینجا ذکر نماییم تا بحث کاملتر گردد. بطور کلی انواع روشهای تحمل حدیث عبارتند از: سماع، قرائت، اجازه، مناوله، کتابت، إعلام، وصیت و وِجاده. سه نوع اول را مؤلف گرامی ذکر نمودند و بقیه را نیز با رجوع به منابع معتبر در …
بیشتر بخوانید »برای صحیح بودن روایت از طریق اجازه، سه شرط لازم است
روایت حدیث از طریق اجازه، نزد جمهور علماء صحیح است، زیرا به آن نیاز وجود دارد[۱]، البته برای صحیح بودن روایت از این طریق سه شرط لازم است: اول- باید آنچه که بدان اجازه داده میشود تا نقل گردد معلوم باشد، حال چه با تعیین باشد؛ مانند اینکه شیخ به شاگرد خویش بگوید: به تو اجازه دادم تا «صحیح بخاری» …
بیشتر بخوانید »روشهای تحمل حدیث (۳)
۳- اجازه؛ بدین معنا که شیخ اازه میدهد تا از او حدیث روایت شد، حال چه به راوی اجازه دهد که حدیث را بنویسد و یا لفظاً روایت نماید[۱]. [۱]– از جمله صیغههای ادای حدیث از طریق اجازه عبارتند از الفاظ: «أجازنی» و «أجاز لی فلان» و «حدثنا إجازه» یا لفظ «أنبأنی» که نزد متأخرین شایع است. و اجازه بنا …
بیشتر بخوانید »روشهای تحمل حدیث (۲)
۲- قرائت حدیث نزد شیخ، که بدان «عَرض» گویند[۱]. [۱]– در این روش، شاگرد حدیث را از حفظ یا از روی کتاب برای شیخ قرائت میکند. چون در این روشِ تحمل حدیث، شاگرد قرائت خود را بر شیخ عرضه میکند، از این رو بسیاری از قُدمای محدثین قرائت را «عرض» نامیدهاند. و فرقی ندارد که خودِ راوی بر شیخ قرائت …
بیشتر بخوانید »روشهای تحمل حدیث (۱)
راههای تحمل حدیث بسیارند، از جمله: سماع از کلام و لفظ شیخ[۱]. [۱]– سماع عبارتست از شنیدن مستقیم راوی از زبان شیخ، و فرقی ندارد که شیخ این حدیث را از روی کتابی بخواند یا از حفظ بگوید یا بر راوی املا نماید، و یا آنکه شاگرد حدیث را بشنود و سپس آن را بنویسد و یا ننویسد. این روش …
بیشتر بخوانید »ب) تحمل حدیث دارای سه شرط است:
۱- تمییز: به معنای فهم و درک خطاب و توانایی بر پاسخ جواب آن (خطاب) به نحو شایسته است، و غالبا این امر در پایان هفت سالگی برای شخص حاصل میشود. و بر این اساس تحمل حدیث کسی که به سبب کمی سن به حد تمییز نرسیده است و یا با وجود سن بالا فاقد صفت تمییز است، صحیح نیست.[۱] …
بیشتر بخوانید »تحمل حدیث:
تعریف: أخذ (سماع) حدیث از کسی که آن را برایش بازگو کند، تحمل حدیث گویند
بیشتر بخوانید »متابع تام و قاصره:
راوی حدیثی را روایت میکند که راوی دیگری با او در این روایت مشارکت میکند و شیخ هر دو راوی یک نفر واحد است، مثلا عبد الله بن وهب از امام مالک روایت میکند، در دید نخست میگوییم روایت عبد الله بن وهب فرد است، اما اگر پس از تتبع شخص دیگری را یافتیم که با عبدالله بن وهب موافقت …
بیشتر بخوانید »