- دوست داشتن ملائکه و دوری از دشمنی کردن با آنها. به خاطر این سخن الله تعالی که میفرماید: ﴿وَٱلۡمُؤۡمِنُونَ وَٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلِیَآءُ بَعۡضٖۚ﴾ [التوبه: ۷۱]. «مردان و زنان مؤمن دوستدار یکدیگرند». این آیه شامل ملائکه هم میگردد زیرا آنها دائماً به طاعت و عبادت پروردگارشان مشغولند همانگونه که خداوند از حال آنها خب ﴿لَّا یَعۡصُونَ ٱللَّهَ مَآ أَمَرَهُمۡ وَیَفۡعَلُونَ مَا یُؤۡمَرُونَ ۶﴾ [التحریم: ۶].ر میدهد: «آنان از دستورات خدا سرپیچی نمیکنند و به دستورات او عمل مینمایند» و الله جل جلاله از دوست داشتن ملائکه برای پیامبرش و مؤمنان خبر میدهد: ﴿وَإِن تَظَٰهَرَا عَلَیۡهِ فَإِنَّ ٱللَّهَ هُوَ مَوۡلَىٰهُ وَجِبۡرِیلُ وَصَٰلِحُ ٱلۡمُؤۡمِنِینَۖ﴾ [التحریم: ۴]. «اگر بر علیه او به یکدیگر کمک کنید در حقیقت خداوند خود مولای اوست و جبریل و صالح مؤمنان یاور او هستند.» و میفرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِی یُصَلِّی عَلَیۡکُمۡ وَمَلَٰٓئِکَتُهُۥ لِیُخۡرِجَکُم مِّنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِۚ﴾ [الأحزاب: ۴۳]. «او کسی است که بر شما درود میفرستد و ملائکه نیز بر شما درود میفرستند تا شما را از تاریکیها به سوی روشنایی برآورد» و میفرماید: ﴿إِنَّ ٱلَّذِینَ قَالُواْ رَبُّنَا ٱللَّهُ ثُمَّ ٱسۡتَقَٰمُواْ تَتَنَزَّلُ عَلَیۡهِمُ ٱلۡمَلَٰٓئِکَهُ أَلَّا تَخَافُواْ وَلَا تَحۡزَنُواْ﴾ [فصلت: ۳۰]. «کسانی که گفتند پروردگار ما الله است سپس بر آن استقامت نمودند بر آنها ملائکه فرود میآیند و میگویند نترسید و غمگین مباشید». پس بر مؤمنان واجب است که ملائکه را دوست داشته باشند برای اینکه آنها دوستدار، نصرت دهنده، تأیید کننده و استغفار کننده برایشان میباشند.
- و خداوند از دشمنی ملائکه ما را بر حذر میدارد؛ میفرمایند: ﴿مَن کَانَ عَدُوّٗا لِّلَّهِ وَمَلَٰٓئِکَتِهِۦ وَرُسُلِهِۦ وَجِبۡرِیلَ وَمِیکَىٰلَ فَإِنَّ ٱللَّهَ عَدُوّٞ لِّلۡکَٰفِرِینَ ٩٨﴾ [البقره: ۹۸]. «هر کس با خدا، ملائکه، پیامبران او، جبریل و میکائیل دشمنی کند و دشمن باشد (محققاً چنین کسی کافر خواهد بود) و خداوند هم دشمن کافران است». پس خداوند ما را باخبر میگرداند که دشمنی با ملائکه موجب دشمنی و عداوت الله تعالی و خشم و غضب اوست. زیرا آنها (ملائکه) اوامر و احکام پروردگار را صادر میکنند پس کسی که دشمن آنها باشد دشمن پروردگارش است.
- اعتقاد به اینکه ملائکه مخلوقی از مخلوقات خداوند هستند و حق تصرف در خلق کردن، تدبیر و امور در شأن آنها نیست بلکه آنها سربازی از سربازان الله تعالی هستند که هرآنچه را خداوند به آنها امر کند انجام میدهند و همه امور بدست الله است و او شریکی ندارد.
جایز نیست چیزی از انواع عبادت را برای آنها اختصاص داد بلکه واجب است برای خالقشان و خالق تمام مخلوقات در عبادت اخلاص داشت؛ خالقی که در ربوبیت و الوهیت شریکی ندارد و برای او در اسماء و صفاتش مثل و مانندی نیست. و الله تعالی از زبان گوینده آن میفرماید: ﴿وَلَا یَأۡمُرَکُمۡ أَن تَتَّخِذُواْ ٱلۡمَلَٰٓئِکَهَ وَٱلنَّبِیِّۧنَ أَرۡبَابًاۗ أَیَأۡمُرُکُم بِٱلۡکُفۡرِ بَعۡدَ إِذۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ ٨٠﴾ [آل عمران: ۸۰]. «به شما امر نمیشود که ملائکه و پیامبران را به خدایی بگیرید آیا بعد از اینکه شما مسلمان شدید شما را به کفر دستور میدهد؟» و میفرماید: ﴿وَقَالُواْ ٱتَّخَذَ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَلَدٗاۗ سُبۡحَٰنَهُۥۚ بَلۡ عِبَادٞ مُّکۡرَمُونَ ٢۶ لَا یَسۡبِقُونَهُۥ بِٱلۡقَوۡلِ وَهُم بِأَمۡرِهِۦ یَعۡمَلُونَ ٢٧ یَعۡلَمُ مَا بَیۡنَ أَیۡدِیهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡ وَلَا یَشۡفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ٱرۡتَضَىٰ وَهُم مِّنۡ خَشۡیَتِهِۦ مُشۡفِقُونَ ٢٨ ۞وَمَن یَقُلۡ مِنۡهُمۡ إِنِّیٓ إِلَٰهٞ مِّن دُونِهِۦ فَذَٰلِکَ نَجۡزِیهِ جَهَنَّمَۚ کَذَٰلِکَ نَجۡزِی ٱلظَّٰلِمِینَ ٢٩﴾ [الأنبیاء: ۲۶-۲۹]. «و گفتند خداوند فرزندی اتخاذ نموده، خداوند از این گفته پاک و منزه است، بلکه آنان همه بندگان گرامی خدا هستند در گفتار بر او پیشی نمیگیرند و دستورش را انجام میدهند، گذشته و آینده آنها را میداند جز برای کسی که خداوند انتخاب نموده شفاعت نمیکنند، و آنها از طرف خداوند بیمناکند و هرکس از آنان بگوید من نیز جز او معبودی هستم او را به دوزخ کیفر میدهیم. سزای کافران را اینگونه میدهیم».
خداوند خبر میدهد که به عبادت آنها امر نشده و چگونه به عبادت آنها امر میشود در حالیکه آن، کفر به الله تعالی است سپس خداوند ادعای کسانی که به گمان خود ملائکه را دختران خداوند میدانند باطل نموده و خودش را از آن منزه میگرداند و بیان میکند که آنها بندگانی صاحب کرامت هستند که دستورات خداوند را بدون کم و کاست انجام میدهند و از ترس او بیمناکند و آنها مالک شفاعت برای کسی نیستند و برای کسی شفاعت نمیکنند مگر برای کسانی از اهل توحید که خداوند به آن راضی باشد سپس آیه را با بیان اینکه سزای هرکس از آنها که ادعای الوهیت کند جهنم میباشد به پایان میرساند. آنگاه آشکار نموده که آنها بندگانی بلند همتند که قادر به تغییر و تبدیل یا قدرتی برای آنها جز به وسیله پروردگار و خالقشان نیست.
- ایمان به ملائکههایی که نامشان در کتاب و سنت آمده است مانند جبریل، میکائیل، اسرافیل، مالک، هاروت و ماروت، رضوان، منکر و نکیر، و کسانی که در اسامی آنها در نصوص بیان شده واجب است. و همچنین ایمان به آنچه نصوص از آن با وصف خبر داده است: مانند رقیب و عتید (مراقب و نگهبان)، یا به وسیله وظیفه آنها مانند ملک الموت (ملائکه مرگ) و ملک الجبال (ملائکه کوهها) یا آنچه را که نصوص به ذکر وظایفشان بصورت مجمل میپردازد مانند: حمله العرش (حمل کنندگان عرش) و الکرام الکاتبین (نویسندگان بزرگوار) و الموکلین بحفظ الخلق (مسئول حفظ خلق)، الموکلین بحفظ الاجنه و الارحام (مسئول حفظ بچههای داخل رحم)، طواف البیت المعمور (ملائکه مسئول طواف بیت المعمور)، ملائکه السیاحین (ملائکههایی که در زمین میگردند) و ملائکههای دیگری که الله و رسولش صلی الله علیه و سلم از آن خبر دادهاند.
پس واجب است که به صورت مفصل به تمام آنهایی که ذکرشان با نام و صفت و وظایف در اخبار آمده ایمان داشته باشیم و تمام آنچه را که بیانش در ادامه بحث ان شاء الله خواهد آمد، تصدیق کنیم.
در یک جمله باید گفت باید معتقد به تمام چیزهایی باشیم که نصوص شرعی در مورد ملائکه کرام بدان ناطق است. والله تعالی اعلم.