ابن مفلح در ادامه این سخن میگوید: «فقیه کسی است که مردم را از رحمت الله ناامید نکند و بر گناهان جری نگرداند.»[۱]
ابن تیمیه بدعت خوارج را اولین بدعتی میداند که در اسلام به وجود آمد چرا که آنها مسلمانان را کافر دانستند و جان و مالشان را مباح میدانستند و در امام، جماعت و سرزمین از مسلمانان جدا بودند و سرزمین خود را دارالهجره و سرزمین مسلمانان را دارالکفر و جنگ میدانستند. اما از طرف دیگر، نقطهی قوت آنها نسبت به شیعه آن است که خوارج به قرآن – که حق است – مراجعه میکنند، هرچند با مغالطه و انسانهای راستگویی هستند و روایت آنها از صحیحترین روایات است. (چون دروغگو را به خاطر دروغ گفتن که گناهی کبیره است کافر میدانند.)
اما اشتباه آنها این است که مسلمانان را به سبب گناهانشان کافر میدانستند و مردم را به دو گروه مومن بیگناه و کافر بینیکی، تقسیم میکردند و این تقسیمبندی درحالی است که الله متعال امت برگزیدهی خود را که به آن کتاب داده است، به سه گروه تقسیم میکند به این صورت که گروهی به خود ظلم کردهاند، گروهی میانهرو هستند و گروهی نیز در نیکیها پیشگاماند. الله متعال میفرماید: «ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْکِتَابَ الَّذِینَ اصْطَفَیْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَیْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِکَ هُوَ الْفَضْلُ الْکَبِیرُ * جَنَّاتُ عَدْنٍ یَدْخُلُونَهَا یُحَلَّوْنَ فِیهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤاً وَلِبَاسُهُمْ فِیهَا حَرِیرٌ * وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَکُورٌ * الَّذِی أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَهِ مِن فَضْلِهِ لَا یَمَسُّنَا فِیهَا نَصَبٌ وَلَا یَمَسُّنَا فِیهَا لُغُوبٌ»: «سپس (این) کتاب را به کسانی از بندگانمان که برگزیده بودیم، به میراث دادیم، پس (برخی) از آنان بر خود ستم کردند و (برخی) از آنان میانه رَو بودند و (برخی) از آنان به فرمان الله در نیکیها پیشتازند، این همان فضل (و بخشایش) بزرگی است. (پاداش آنها) باغهای جاویدان (بهشتی) است که به آن وارد میشوند، در آنجا به دستبندهای از طلا و مروارید آراسته میگردند و لباسهایشان در آنجا حریر است. و گویند: «حمد (و ستایش) مخصوص الله است که اندوه را از ما دور کرد، یقیناً پروردگار ما آمرزنده سپاسگزار است. (همان) کسیکه از فضل خویش ما را در این سرای اقامت (جاویدان) جای داد که در آنجا هیچ رنجی به ما نمیرسد و در آنجا هیچ خستگی (و واماندگی) به ما نمیرسد.» (فاطر: ۳۲-۳۵)
[۱] – شرح الفرایینی، ص ۲۵۵- ۲۶۲