الف) برتری و ترجیح دادن شیوخ و مذاهب:
ابن تیمیه رحمه الله می گوید: «اکثر مردم در این زمینه بر مبنای ظن و گمان و خواهشات نفسانی سخن می گویند. چرا که حقیقت مراتب ائمه و مشایخ را نمی دانند و پیروی از حق مطلق را دنبال نمی کنند بلکه هر انسانی بر مبنای هوای نفس خود و ظن و گمانی که در سر دارد، کسی را که از او پیروی می کند بر دیگران ترجیح می دهد هرچند دلیل و برهانی همراه نداشته باشد و چه بسا که گاهی چنین عملکردی به مجادله و جنگ و تفرقه میان آنها می انجامد که الله و رسولش آن را حرام کرده اند».[۱]
ب) بازتاب تعصب شیوخ در پیروان وی چندین برابر است:
امام ذهبی رحمه الله در مورد ابوجعفر هاشمی می گوید: «وی شیخ حنابله و از علمای معروف قرن پنجم بود. در برابر اهل بدعت بسیار شدید بود و پیروانش اهل بدعت را قلع و قمع می کردند؛ از صفات وی عبادت بسیار و زندگی سخت و خشونت و قاطعیت در مذهبش بود. چنانکه این امر باعث آزار و اذیت مردم توسط عوام و برپایی فتنه و ریختن خون ها و دشنام دادن به علما شده بود. پس زندانی شد».[۲]
ج) مناظرات علنی؛
از مظاهر تعصب و حزب گرایی:
۱- کتمان حقی که همراه مخالف است با وجود آشکار بودن آن.
۲- محدود کردن حق به عالم یا شیخی به صورت مشخص و معین؛ و اقوال وی را همچون شریعت تلقی کردن؛ امام شوکانی رحمه الله می گوید: «چنانکه دیدگاه وی و اجتهادی که از وی روایت شده، حجتی بر تو و سایر بندگان باشد. بنابراین اگر چنین تعاملی با او داشته باشی، در حقیقت او را شارع و نه متشرعی که مکلف است، تلقی کرده ای».[۳]
۳- برحذر داشتن از منصفان: امام شوکانی رحمه الله می گوید: «و از این قبیل است فرار آنها از علمای منصف و عیبجویی آنها از کسانی که با آنان ارتباط دارند یا از ایشان کسب علم می کنند. و برحذر داشتنن عوام و طالبان علم از همنشینی با منصفان…»[۴]
[۱] – مجموع فتاوی، ابن تیمیه: ۳۰/۸۰
[۲] – سیر اعلام النبلاء: ۱۸/۵۴۶-۵۴۸
[۳] – ادب الطلب: ۷۹
[۴] – ادب الطلب: ۲۶