یعنی حکم گفتن این جمله چیست؟ آیا جایز است یا خیر؟ و اگر بگوییم: جایز نیست، آیا گفتن این کلمه، شرک است یا خیر؟
مؤلف میگوید: (عن قُتَیله: «أن یهودیاً أتی النبی صلی الله علیه و سلم فقال: إنکم تشرکون، تقولون: ماشاء الله وشئت، وتقولون: والکعبه. فأمرهم النبی إذا أردوا أن یحلفوا أن یقولوا: ورب الکعبه، وأن یقولوا: ما شاء الله ثم شِئتَ». رواه النسائی وصححه).
(از قتیله روایت است که گوید: «یک نفر یهودی پیش پیامبر صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: شما شرک میورزید و میگویید: هر چه خدا بخواهد و تو بخواهی و میگویید: به کعبه قسم. پیامبر صلی الله علیه و سلم مسلمانان را امر کرد که هرگاه قصد سوگند داشتند، بگویند: به پروردگار کعبه قسم. و بگویند: هر چه خدا بخواهد و سپس تو بخواهی». نسائی این حدیث را روایت کرده و آن را صحیح دانسته است.)
نسائی این حدیث را در «السنن» و «الیوم واللیله» روایت کرده است. لفظ حدیث در کتاب «الیوم واللیله» این است: «یوسف بن عیسی به ما خبر داد و گفت: فضل بن موسی برای ما روایت کرد و گفت: از مِسعَر بن خالد از عبدالله بن یسار از قُتَیلَه – زنی از طایفهی جُهینه – شنیدم که گفت: یک نفر یهودی پیش پیامبر صلی الله علیه و سلم آمد و گفت: شما برای خدا شریک و همتا قرار میدهید که میگویید: هر چه خدا بخواهد و تو بخواهی، و میگویید: به کعبه قسم. پس پیامبر صلی الله علیه و سلم مسلمانان را امر کرد که هرگاه قصد سوگند داشتند، بگویند: به پروردگار کعبه قسم، و بگویند: هر چه خدا بخواهد و سپس تو بخواهی».[۱]
سپس نسائی این حدیث را از احمد بن حفص روایت کرده که میگوید: پدرم برایم حدیث نقل کرد و گفت: ابراهیم بن طهمان از مغیره از معبد بن خالد از قتیله – زنی از طایفهی جُهینه – برایم حدیث نقل کرد و گفت: یک زن یهودی پیش عایشه رفت و گفت: شما شرک میورزید . . .». و بقیهی حدیث را آورد.[۲] نسائی در این روایت، نام عبدالله بن یسار را نیاورده و مشهور این است که باید نامش در لیست راویان این حدیث باشد. ابن سعد، طبرانی و ابن منده[۳] نیز این حدیث را روایت کردهاند. ابن سعد اشاره میکند که فقط همان یک زن به اسم قتیله صحابیه است[۴].
«قتیله» دختر صیفی، از طایفهی جُهینه یا از طایفهی انصار است که صحابی بوده است[۵].
عبارت: (إنکم تشرکون تقولون: ما شاء الله وشئت) تصریح میکند که گفتن این جمله، شرک است؛ چون پیامبر صلی الله علیه و سلم با سکوت خود گفتهی آن یهودی که این جمله را شریک قرار دادن یا همتا قرار دادن دانست، تأیید نمود و پیامبر صلی الله علیه و سلم از آن نهی کرد و دستور داد که جملهای که دور از شرک است، به کار برده شود و آن هم عبارت: «ماشاء الله ثم شئت»: «هر چه خدا بخواهد و سپس تو بخواهی» میباشد هر چند بهتر است این عبارت گفته شود: «ما شاء الله وحده»: «هر چه خدای یکتا بخواهد». همان طور که حدیث ابن عباس و دیگر احادیث بر این مطلب دلالت دارند.
(برگزیده از کتاب تیسیر العزیز الحمید شرح کتاب توحید محمد بن عبدالوهاب)
[۱]– نسائی در «عمل الیوم واللیله»، شمارهی ۹۸۶؛ امام احمد در «المسند»، ۶/۳۷۱؛ اسحاق در مسندش، شماره های ۲۴۰۷- ۲۴۰۸؛ ترمذی در «العلل الکبیر»، شمارهی ۴۵۷؛ ابن أبی عاصم در «الآحاد و المثانی»، شمارهی ۳۴۰۸؛ طبرانی در «المعجم الکبیر»، ۲۵/۱۴؛ حاکم در «المستدرک علی الصحیحین»، شمارهی ۷۸۱۵ و دیگران از طریق معبد ابن خالد از عبدالله بن یسار از قتیله این حدیث را روایت کردهاند. اسناد این حدیث طبق گفتهی حافظ ابن حجر عسقلانی در کتاب «الإصابه»، ۸/۷۹ صحیح است و طحاوی در «شرح مشکل الآثار»، شماره های ۲۳۸-۲۳۹ این حدیث را صحیح دانسته است.
[۲]– عمل الیوم و اللیله، شمارهی ۹۸۷٫
[۳]– نسائی در سننش، شمارهی ۳۷۷۳؛ ابن سعد در «الطبقات الکبری»، ۸/۳۰۹؛ ابن منده- آن گونه که در «الإصابه»، ۸/۷۹ آمده- و ابونعیم در «معرفه الصحابه»، شمارهی ۷۸۱۵ این حدیث را روایت کردهاند. که تخریجش قبلاً ذکر شد.
[۴]– طبقات الکبری ۸/۳۰۹
[۵]– به شرح حالش در کتاب «الإصابه فی تمییز أسماء الصحابه»، ۸/۷۹ مراجعه کنید.