مُوجب و مقتضای امر[۱]
صیغهی امر برای بیان معانیِ فراوان چون وجوب، ندب، اباحه، تهدید، إرشاد، تأدیب، تعجیر، دعا و معانی دیگری غیر از آنها میآید[۲].
چون صیغهی امر در این معانی زیاد وارد شده است، در مورد معنایی که به صورت حقیقی از امر مراد میباشد، میان علما اختلافنظر پدید آمده و به عبارت دیگر، علما در مورد معنای وضعشده برای صیغهی امرِ مجرد از قراین دال بر معنای مراد، باهم اختلافنظر دارند، اما همهی اتفاقنظر دارند که صیغهی امر در همهی این معانی حقیقت نیست، بلکه در غیرِ وجوب و ندب و اباحه مجاز است، پس در این صورت، در این سه معناست که اختلاف وجود دارد، به این معنی که: آیا امر، در اصل، برای این سه معنا وضع شده است یا برای برخی از آنها و یا برای یک مورد معین از آنها؟
برخی از علما گفتهاند که: امر از لحاظ لفظی بین این سه معنا مشترک است و معنی مورد نظر فقط با یک مرجح است که روشن میشود، همان منوالی که حکم در لفظ مشترک هست.
برخی دیگر، از جمله غزالی، میگویند: نمیدانیم که آیا امر فقط در وجوب حقیقت است یا فقط در ندب حقیقت است و یا این که به صورت مشترک، در هردو حقیقت است. بدین ترتیب، در نظر این گروه اصلاً امر بدون قرینه، هیچ حکمی ندارد، جز این که در مورد معنای آن توقف میشود تا این که معنی امر روشن شود، زیرا امر، به دلیل ازدحام معانی زیاد در آن، از قبیلِ مجمل است.
[۱]– نک: آمدی ۲/ ۲۰۷ به بعد.
[۲]– وجوب، مانند این آیه که میفرماید: ﴿وَأَقِیمُواْ ٱلصَّلَوٰهَ وَءَاتُواْ ٱلزَّکَوٰهَ وَأَطِیعُواْ ٱلرَّسُولَ﴾ [النور: ۵۶]، «نماز را برپا دارید و زکات بدهید و از رسول خدا اطاعت کنید». ندب، مانند این آیه که میفرماید: ﴿فَکَاتِبُوهُمۡ إِنۡ عَلِمۡتُمۡ فِیهِمۡ خَیۡرٗا﴾ [النور: ۳۳]، «اگر در آنان خیری مییابید، قرارِ بازخرید آنان را بنویسید». اباحه، مانندِ این آیه که میفرماید: ﴿وَإِذَا حَلَلۡتُمۡ فَٱصۡطَادُواْۚ﴾ [المائده: ۲]، «چون از احرام بیرون آمدید، شکار کنید». تهدید، مانند این آیه که میفرماید: ﴿ٱعۡمَلُواْ مَا شِئۡتُمۡ﴾ [فصلت:۴۰]، «هرچه میخواهید بکنید». إرشاد مانند این آیه که میفرماید: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلَّذِینَ ءَامَنُوٓاْ إِذَا تَدَایَنتُم بِدَیۡنٍ إِلَىٰٓ أَجَلٖ مُّسَمّٗى فَٱکۡتُبُوهُۚ﴾ [البقره: ۲۸۲]، «ای کسانی که ایمان آوردهاید! هرگاه به همدیگر تا سر مدت معینی وامی دادید، آن را بنویسید». تأدیب، مانند این حدیث که در آن، رسول خدا ج خطاب به عبدالله بن عباس که خردسال بود، فرمود: «کُلْ مِمَّا یَلیکَ»، «از جلوی دستِ خود بخور و اطراف دست دراز نکن». تعجیر، مانند این آیه که میفرماید: ﴿فَأۡتُواْ بِسُورَهٖ مِّن مِّثۡلِهِ﴾ [البقره: ۲۳]، «پس سورهای مانند آن بیاورید». دعا، مانند این آیه که میفرماید: ﴿رَّبِّ ٱغۡفِرۡ لِی وَلِوَٰلِدَیَّ﴾ [نوح: ۲۸]، «پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را بیامرز». امتنان مانند این آیه که میفرماید: ﴿کُلُواْ مِمَّا رَزَقَکُمُ ٱللَّهُ﴾ [الأنعام: ۱۴۲]، «از آنچه خدا نصیب شما کرده است، بخورید». اکرام، مانند این آیه که میفرماید: ﴿ٱدۡخُلُوهَا بِسَلَٰمٍ﴾ [الحجر: ۴۶]، «با سلامت و ایمنی در آن جا داخل شوید». اهانت، مانند این آیه که میفرماید: ﴿ذُقۡ إِنَّکَ أَنتَ ٱلۡعَزِیزُ ٱلۡکَرِیمُ۴٩﴾ [الدخان: ۴۹]، «بچش که تو همان ارجمندِ بزرگوار هستی».