امر، از اقسام خاص، و لفظی است که برای خواست انجام فعل به شیوهی استعلاء و برتر وضع شده است[۱]. طلب فعل، با صیغهی معروف امر، یعنی «إفعل» یا با صیغهی مضارعِ مقترن به لامِ امر، یا با جملهی خبریای که مقصود از آن امر و طلب است، نه خبر و اسلوبها و تعابیر دیگری محقق میگردد:
مورد اول، مانندِ این آیه که میفرماید: ﴿أَقِمِ ٱلصَّلَوٰهَ لِدُلُوکِ ٱلشَّمۡسِ﴾ [الإسراء: ۷۸]، «نماز را چنان که باید، به هنگامِ زوال آفتاب بخوان». و نیز، مانند، این آیه که میفرماید: ﴿وَأَطِیعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِیعُواْ ٱلرَّسُولَ﴾ [المائده: ۹۲]، «از خدا و پیامبر اطاعت کنید».
مورد دوم، مانند آیهی ﴿فَمَن شَهِدَ مِنکُمُ ٱلشَّهۡرَ فَلۡیَصُمۡهُۖ﴾ [البقره: ۱۸۵]، «پس هرکس از شما این ماه را دریابد، باید آن را روزه بگیرد». و این حدیث که میفرماید: «مَنْ کَانَ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ فَلْیَقُلْ خَیْرًا أَوْ لِیَصْمُتْ»، «کسی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد، یا چیزِ نیک و خیری بگوید و یا سکوت پیشه سازد».
مورد سوم، مانند این آیه که میفرماید: ﴿وَٱلۡوَٰلِدَٰتُ یُرۡضِعۡنَ أَوۡلَٰدَهُنَّ حَوۡلَیۡنِ کَامِلَیۡنِۖ لِمَنۡ أَرَادَ أَن یُتِمَّ ٱلرَّضَاعَهَ﴾ [البقره: ۲۳۳]، «مادران باید فرزندان خود را دو سالِ تمام شیر دهند؛ این حکم برای کسی است که بخواهد دوران شیرخوارگی را کامل کند». که مقصود از این صیغه، امر به مادران برای شیردادن فرزندان خود است نه خبر دادن از وقوع شیردادن از طرف مادران.
[۱]– التوضیح/ ۱۴۰؛ مرقاه الوصول وحاشیه الإزمیری، ۱/ ۵۵- ۱۵۶؛ آمدی، ۲/ ۲۰۴٫ در این جا باید دو چیز ملاحظه شود؛ نخست این که قیدِ وارده در تعریف، یعنی «بر سبیل استعلاء» برای دلالت بر این امر است که علو -والا مقام بودن یا برتر بودن- آمرِ شرط نیست، بلکه شرط این است که آمر خود را برتر به حساب آورد، خواه در عالم واقع برتر باشد و خواه برتر نباشد؛ و دوم این که امر به اتفاق علما و جمهور، حقیقت است و در «قول مخصوص» و مجاز است در فعل، مانند این آیه که میفرماید: ﴿وَمَآ أَمۡرُ فِرۡعَوۡنَ بِرَشِیدٖ٩٧﴾ [هود: ۹۷]، «حال آن که عمل فرعون صواب نبود». که در این آیه، منظور از «أمر» فعل و عملِ فرعون است و از باب اطلاق سبب بر مسبّب میباشد. نک: إرشاد الفحول، ص ۱۹۱؛ المنار و شرح آن، ص ۱۰۸- ۱۰۹؛ آمدی ۲/ ۱۸۸ به بعد.