در بین شخص مرتد معین با اشخاص مرتد صاحب قدرت و ممتنع یا سرزمینی صاحب قدرت با حاکم و سربازان مرتد، در گرفتن سبایا و استتابه تفاوتهائی وجود دارد.
همانطور که ذکر گردید، امام ابو یوسف در کتاب الخراج میفرماید: «وَلَوْ أَنَّ الْمُرْتَدِّینَ مَنَعُوا الدَّارَ وَحَارَبُوا سُبِیَ نِسَاؤُهُمْ وَذَرَارِیهِمْ وَأُجْبِرُوا عَلَى الإِسْلامِ کَمَا سَبَى أَبُو بَکْرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ ذَرَارِیَّ مَنِ ارْتَدَّ مِنَ الْعَرَبِ مِنْ بَنِی حَنِیفَهَ وَغَیْرِهِمْ.وَکَمَا سَبَى عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ کَرَّمَ الله وَجه بنی نَاجِیه مُوَافَقَهً لأَبِی بَکْرٍ وَلا یُوضَعُ عَلَیْهِمُ الْخَرَاجَ.وَإِنْ أَسْلَمُوا قَبْلَ الْقِتَالِ وَقَبْلَ أَنْ یُظْهَرَ عَلَیْهِمْ حَقَنُوا دِمَاءَهُم وَأَمْوَالَهُم وَامْتَنَعُوا مِنَ السِّبَاءِ.وَإِنْ ظُهِرَ عَلَیْهِمْ؛ فَأَسْلَمُوا حَقَنُوا الدِّمَاءَ وَمَضَى فِیهِمْ حُکْمُ السِّبَاءِ عَلَى الصِّبْیَانِ وَالنِّسَاءِ؛ فَأَمَّا الرِّجَالُ فَأَحْرَارٌ لَا یُسْتَرَقُّونَ.وَقَدْ فَدَى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ الأَسَارَى یَوْمَ بَدْرٍ؛ فَلَمْ یَکُونُوا رَقِیقًا، وَأَطْلَقَ أَبُو بَکْرٍ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ الأَشْعَثَ بْنَ قَیْسٍ وَعُیَیْنَهَ بْنَ حِصْنٍ فَلَمْ یَکُونَا رَقِیقًا وَلَم یَکُونَا مَوَالِیَ لِمَنْ حَقَنَ دِمَاءَهُمْ. وَلَیْسَ عَلَى الرِّجَالِ مِنْ أَهْلِ الرِّدَّهِ وَلا مِنْ عَبَدَهِ الأَوْثَانِ سَبْیٌ وَلا جِزْیَهٌ إِنَّمَا هُوَ الْقَتْلُ أَوِ الإِسْلامُ، وَکُلُّ مَنْ کَانَ عَلَیْهِ الْقَتْلُ أَوِ الإِسْلامُ فَظَهَرَ الْإِمَامُ عَلَى دَارِهِمْ سَبَى الذَّرَارِیَّ، وَقَتَلَ الرِّجَالَ وَقُسِّمَتِ الْغَنِیمَهُ عَلَى مَوَاضِعِ قِسْمَهِ الْخُمُسِ لِمَنْ سَمَّى الله فِی کِتَابِهِ وَأَرْبَعَهُ أَخْمَاسِهِ لِمَنْ شَهِدَ الْوَقْعَهَ مِنَ الْمُسْلِمِینَ؛ فَهَذَا جَائِزٌ. وَإِنْ تَرَکَ الْإِمَامُ السِّبَاءَ وَأَطْلَقَهُمْ وَعَفَا عَنْهُمْ وَتَرَکَ الأَرْضَ وَأَمْوَالهمْ فَهُوَ فِی سَعَهٍ، وَهَذَا مُسْتَقِیمٌ جَائِزٌ»[۱]
ترجمه: «اگر مرتدین در سرزمینشان از گردن نهادن بر حکم الله ممانعت ورزند و در این راه بجنگند، در این صورت زن و کودکانشان به کنیزی گرفته میشوند، و در مسلمان شدنشان مجبور میشوند، همانند اینکه ابوبکر t زنان و کودکان مرتدین عرب از بنی حنیفه و غیرشان را به کنیزی و سبی گرفت، همچنین بعد از او علی بن ابی طالب بر موافقت منهج ابوبکر زن و کودکان مرتدین بنی ناجیه را به کنیزی و سبی گرفت و خراج بر آنان قرار نمیگیرد. اگر مسلمان گردند پیش از جنگیدن و چیره گشتن بر سرشان در این صورت خون و مالشان حفظ میگردد و به کنیزی و سبایا گرفته نمیشوند، اما زمانی که بر آنان چیره شدند و مسلمان شوند، در این صورت خونشان محفوظ میگردد اما حکم سبایا و کنیزی بر سر زنان و کودکانشان باقی میماند [۲] اما مردانشان آزاد هستند و برده نمیشود. و بر مردان اهل رده و اهل بت پرستی حکم بردگی و سرانه گرفتن از آنان پذیرفته نمیشود، بلکه یا مسلمان میشوند یا کشته میشوند. برای همین کسی که حکمش میان کشتن یا مسلمان شدن باشد، در این صورت زمانی که پیشوای مسلمانان بر ولایتشان چیره شد، در این صورت مردانشان کشته میشوند و زن و فرزندانشان مانند کنیز و سبایا گرفته میشود و مال و سامانشان به غنیمت گرفته میشود و در همین حالت پیشوای مسلمانان میتواند از آنان درگذرد و از گرفتن زن و فرزندان و مال و سامانشان دست بکشد».
ابویعلی رحمه الله در کتابش زمانی که از قرمطی ها سخن به میان میآورد میفرماید: «فإن انحازوا فی دار ینفردون بها عن المسلمین حتى صاروا فیها ممتنعین…. وجب قِتَالُهُمْ عَلَى الرِّدَّهِ بَعْدَ مُنَاظَرَتِهِمْ عَلَى الْإِسْلَامِ واستتابتهم، ویقاتلون قتال أهل الحرب مقبلین ومدبرین. ومن أسر منهم قتل صَبْرًا إنْ لَمْ یَتُبْ. وَلَا یَجُوزُ أَنْ یسترق رجالهم، وتغنم أموالهمن وتسبى ذراریهم الذین حدثوا بعد الرده».[۳]
ترجمه: «اگر در سرزمینی جدا از سرزمین مسلمانان باشند و تا اینکه به طایفه ممتنعه تبدیل شدند…، پس جنگیدن با آنان بعد از گفتگوی با آنان و طلب توبه از آنان واجب میشود. و با آنان مانند جنگیدن با اهل حرب (کفار حربی) جنگ میشود و کسی که از آنان اسیر میشود کشته میشود بدون اینکه از او طلب توبه شود. و جائز نیست که مردانشان به بردگی برده شوند. سپس اموالشان غنیمت گرفته میشود و فرزندانشان پس از تولد بعد از ارتداد (ارتداد پدر و مادر) به عنوان سبایا گرفته میشوند».
[۱]. الخراج ۱/۸۰
[۲]. آن مردانی که جنگجو نیستند این عمل در برابرش انجام میشود اما مردانی که جنگجو باشند مرتد مغلظه هستند و توبه از آنها پذیرفته نمیشود و بعد از اسیر شدن باید کشته شوند.
[۳]. الاحکام السلطانیه ص ۴۲