محکم و متشابه (۲)

﴿وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ﴾ یعنی دلالتشان موافق با آیات محکم است و از جهت لفظ و ترکیب نه از جهت مقصود و مراد محتمل چیز دیگری هستند»([۱]).

قرطبی در «الجامع لأحکام القرآن» در تفسیر این آیه می‌فرماید:

«متشابه در این آیه از باب احتمال دو معنی و اختلاط است: ﴿إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَیْنَا﴾ [البقره: ۷۰] یعنی: گاو بر ما مبهم شد و احتمال انواع مختلفی از گاو در آن وجود دارد. منظور از محکم در مقابل متشابه آن است که مفهومش پیچیده نباشد و فقط محتمل یک معنی باشد.

گفته شده است که: متشابه آن است که محتمل و در بردارنده وجوه مختلف است که اگر آن وجوه را بر یک وجه ارجاع دهیم، دیگر وجوه باطل شده و آیه متشابه به محکم تبدیل می‌گردد. لذا همواره محکم اصل و مرجعی است که فروع و متشابهات به آن بر می‌گردند. محمد بن جریر بن زبیر می‌گوید: محکمات آن‌هایی هستند که حجت پروردگار و مصونیت بندگان و دفع دشمنی‌ها در آن‌هاست و غیر قابل دگرگونی و تغییرند.

اما متشابهات دارای دگرگونی معنایی و تأویل هستند که خداوند متعال بندگان‌ را با آن‌ها می‌آزماید. این بهترین اقوال در این رابطه است که مجاهد و ابن اسحاق و ابن عطیه آن را گفته‌اند.

از نحاس نقل شده است که: بهترین قولی که در مورد محکمات و متشابهات گفته شده است این است که محکمات از لحاظ معنا احتیاج به آیات دیگری ندارند؛ مانند ﴿وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ۴﴾ [الإخلاص: ۴]([۲]) و ﴿وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ﴾ [طه: ۸۲] یا متشابهات مانند: ﴿إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا﴾ [الزمر: ۵۳]([۳]) که به فرموده‌ی خداوند بر می‌گردد: ﴿وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى٨٢﴾ [طه: ۸۲]([۴]) و به فرموده‌ی خداوند: ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ﴾ [النساء: ۴۸]([۵]).

قرطبی می‌گوید: محکم اسم مفعول از احکم، و إحکام به معنی اتقان است، و شکی در این نیست که آنچه واضح المعنی است بدون اشکال و شک و شبهه می‌باشد. و این به خاطر واضح بودن کلمات و مفردات آیه و محکم کاری در ترکیب آن است. و هرگاه یکی از این دو امر مشتبه و مختل شد، مشکل و تشابه به میدان می‌آید.

زمخشری در کشاف می‌گوید:

محکمات: عباراتش متین و استوار شده به این‌که‌ از احتمال وقوع چند معنا و اختلاف محفوظ است.

متشابهات: آیات مشتبه و محتمل چندین معنا.

هن أم الکتاب: یعنی اساس کتاب هستند که متشابهات بر آن حمل شده و بدان‌ها ارجاع داده می‌شود.

نسفی در تفسیرش چیزی اضافه نگفته فقط این‌که‌ عین عبارت زمخشری را تکرار کرده، سپس گفته:

﴿مَا تَشَابَهَ﴾ [آل عمران: ۷]: به‌ متشابهاتی چنگ فرا می‌زنند که‌ احتمال دیدگاه مبتدع را در بر دارد و مطابق محکم نمی‌باشد، در حالی که‌ همان آیات متشابه‌ مطابق آیات محکمات، احتمال دیدگاه اهل حق نیز می‌باشد.

امام شاطبی در «الموافقات فی أصول الأحکام» (جلد ۳ ص ۵۶) می‌فرماید:

محکم بر دو قسم: عام و خاص اطلاق می‌شود.

خاص: آن است که مقصود از آن خلاف منسوخ است که همان عبارت علمای ناسخ و منسوخ است.

[۱]– ابن کثیر در توصیف رافضه‌ می‌گوید: آنان طایفه‌ای درمانده‌ و گروهی فاسد هستند که‌ به‌ متشابهات چنگ فرا می‌زنند و امور محکمی که‌ نزد ائمه‌ی اسلام ثابت شده‌ است، کنار می‌گزارند.

[۲]– یعنی: «و هیچ کس همتاى او [نبوده‏] و نیست‏».

[۳]– یعنی: «به راستى خداوند همه گناهان را مى‏بخشد».

[۴]– یعنی: «و من هر که را توبه کند، و ایمان آورد، و عمل صالح انجام دهد، سپس هدایت شود، مى‏آمرزم!».

[۵]– یعنی: «هر آئینه خدا نمى‏آمرزد او را شریک مقرر کرده شود».

مقاله پیشنهادی

فضیلت سفارش به قرآن

عَنْ طَلْحَهَ ابْنِ مُصَرِّفٍ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِی أَوْفَى: آوْصَى النَّبِیُّ صلی الله …