محکم و متشابه (۳)

عام: آن است که مقصود از آن دلیل واضحی است که در بیان معنا بی‌نیاز از غیر می‌باشد.

پس متشابه در صورت اطلاق اول بر آن، منسوخ خواهد بود و به اعتبار اطلاق دومی آن خواهد بود که معنایش از لفظش پدیدار نمی‌گردد خواه این‌که‌ معنایش با بحث و نظر درک شود یا نه.

عمده‌ی سخن مفسران درباره‌ی آیه‌ی ﴿هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ﴾ [آل عمران: ۷] محور معنای دومی می‌چرخد، همچنین حدیث نقل شده‌ از پیامبر پیرامون متشابه و محکم نیز به معنای دوم مراجعه‌ داده‌ می‌شود، آنجا که‌ پیامبر فرمود:

«الحلال بین والحرام بین وبینهما أمور مشتبهات».

«حلال مشخص و حرام مشخص است و بین این دو امور آمیخته و متشابه هستند» «بیِّن» در لفظ حدیث بمعنای محکم است.

همچنان صاحب الموافقات در جلد ۳ ص ۶۵ می‌گوید: تشابه در قواعد کلی روی نمی‌دهد و تنها مربوط به دلایل جزئی است که آن نیز به دو دلیل می‌باشد:

الف) با تتبع و استقراء معلوم می‌شود که این امر چنان است.

ب) چنانچه در اصول دین تشابه وارد می‌شد، بیشتر شریعت باید متشابه می‌بود که این باطل است.

در همان کتاب ص ۶۶ ادامه می‌دهد: منظور از اصول، قواعد عمومی است که در اصول دین یا اصول فقه یا سایر موارد کلی شریعت وارد شده‌اند، به همین خاطر قبول نمی‌کنیم که تشابه در آن‌ها واقع شود، بلکه در فروعات واقع می‌شود.

در جلد ۱ ص ۱۱ همان منبع قبلی آمده است که: همانا اصل – به هر تقدیر – ناچاراً باید دارای حکم قطعی باشد، زیرا اگر حکم آن ظنی باشد احتمالات مختلف را در برمی‌گیرد که نمونه‌ی این مورد اصلاً در دین ثابت نشده است.

آلوسی در روح المعانی می‌گوید: (محکمات) صفت آیات هستند یعنی روشن و ظاهر الدلاله و دارای عبارت‌های استوار و خالی از احتمال و تشابه. «هن أم الکتاب» یعنی پایه و اساس آن است. عرب نیز به هر چیزی که مرجع باشد، ام می‌گویند. (متشابهات) در واقع صفت برای محذوفی است یعنی (محتملات لمعان متشابهات) آیاتی که در بردارنده‌ی چند معنی باشد و این معناها از همدیگر تشخیص داده نشوند و معناهای آن‌ها تنها با دقت و تأمل دقیق فهم می‌شود.

عبدالرحمن بن ناصر سعدی در کتاب (تیسیر الکریم الرحمن فی تفسیر کلام المنان) می‌گوید: ﴿مِنْهُ آیَاتٌ مُحْکَمَاتٌ﴾ یعنی: آیات واضح الدلاله‌ای که شبهه و ایرادی در آن‌ها نیست. ﴿هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ﴾ یعنی: اصل کتابند که همه‌ی متشابهات بدان‌ها ارجاع داده می‌شود، و بیشتر آیات قرآن از همین قسمند. (و) از این آیات ﴿وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ﴾ یعنی: معنایش بر بسیاری از اذهان مشتبه می‌شود به این دلیل که دلالتشان بر معنا مجمل است، یا معنایی غیر از معنای اصلی به ذهن برخی متبادر می‌شود. نهایتاً در قرآن آیات روشن و واضحی برای هر کسی وجود دارد که بیشتر آیات دیگر بر آن رد می‌شود و آیات مشکل دیگری وجود دارد که معنایش بر گروهی از مردم پنهان است، پس واجب آن است که متشابه به محکم و خفی به جلی ارجاع داده شود.

سید قطب در «فی ظلال القرآن» در ذیل تفسیر این آیه می‌فرماید: بعد از آن، کسانی که در قلب‌هایشان کژی وجود دارد، کشف می‌شوند، همان‌هایی که حقائق پدیدار در آیات محکم الهی را رها کرده‌اند و دنباله‌رو نصوص تأویل بردار هستند تا این‌که‌ در پیرامون آن‌ها شبهات تازه بسازند.

مقاله پیشنهادی

فضیلت سفارش به قرآن

عَنْ طَلْحَهَ ابْنِ مُصَرِّفٍ قَالَ: سَأَلْتُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أَبِی أَوْفَى: آوْصَى النَّبِیُّ صلی الله …