عصمت (۶)

بدان که در پیش روی تو، گردنه‌های صعب‌العبوری وجود دارد، که حال سبکباران به مراتب بهتر از سنگین باران است و آنکه کُنْد رود حالش بدتر از شتاب گیرنده می‌باشد. و سرانجام حرکت، بهشت و یا دوزخ خواهد بود، پس برای خویش قبل از رسیدن به آخرت وسایلی مهیا ساز، و جایگاه خود را پیش از آمدنت آماده کن، زیرا پس از مرگ عذری پذیرفته نمی‌شود و راه بازگشتی وجود ندارد[۲۱].

امیدوارم که در بند اخیر کلام امام -رضی الله عنه- تأمل نمایید که می‌فرماید: «بدان که در پیش روی تو …». امام به فرزندش حسن -رضی الله عنه- می‌فرماید: «کار شایسته کن تا به بهشت بروی». آیا فرد معصوم به چنین چیزی نیاز دارد؟

و می‌فرماید: «فلرب أمر قد طلبته فیه هلاک دینک لو أوتیته…». «شاید چیزی که تو می‌خواهی، اگر به تو داده شود سبب از دست‌رفتن دینت گردد…»[۲۲].

چگونه فرد معصوم چیزی را از خداوند می‌خواهد که باعث نابودی دین او می‌شود! آیا این امکان دارد؟!

۱۲- «واعلم یا بنی! أنک خلقت للآخره لا للدنیا، فکن منه الموت على حذر أن یدرکک وأنت على حال سیئه، قد کنت تحدّث نفسک منها بالتوبه، فیحول بینک وبین ذلک، فإِذا أنت قد أهلکت نفسک…».

«فرزندم! بدان که تو برای جهان آخرت آفریده شده‌ای نه برای دنیا، پس مواظب باش مرگ تو در حالی فرا نرسد که تو در همان حالت بدی بمانی که همیشه می‌گفتی که با خودت می‌گفتی از آن توبه می‌کنم، اما مرگ فرصت توبه را از تو گرفت. اینجاست که تو خودت را هلاک نموده‌ای…»[۲۳].

آیا ممکن است حتی یک فرد مسلمان عادی، به هنگام مرگ در حالت بدی قرار گیرد تا چه برسد به امام معصوم؟! در غیر این صورت، چرا امام فرزندش را چنین هشدار می‌دهد؟ آیا به نظر شما سخن امام بی‌فایده و بی‌معنی است؟!

۱۳- و از جمله چیزهایی که امام -رضی الله عنه- در وصیت خود گفت، اینکه: «من أکثر أهجر، ومن تفکر أبصر.

قارن أهل الخیر تکن منهم، وباین أهل الشر تبن عنهم.

بئس الطعام الحرام، وظلم الضعیف أفحش الظلم!

إِذا کان الرفق خرقًا، کان الخرق رفقًا.

ربما کان الدواء داءً، والداء دواءً، وربما نصح غیر الناصح، وغش المستنصح.

وإِیاک والاتکال على المنى، فإِنها بضائع النوکى، والعقل حفظ التجارب، وخیر ما جرّبت ما وعظک، بادر الفرصه، قبل أن تکون غصّه، لیس کل طالب یصیب، ولا کل غائب یثوب، ومن الفساد إِضاعه الزاد، ومفسده المعاد، ولکل أمر عاقبه، سوف یأتیک ما قدر لک.

التاجر مخاطر، ورب یسیر أنمى من کثیر!».

«هرکس زیاد نمود، ترک کرده می‌شود، و هر کس اندیشه کند، به حقیقت می‌رسد.

با اهل خیر و نیکی همراه باش تا از زمره آنان به حساب آیی. از بدکاران دوری کن تا از آنان شمرده نشوی.

بدترین غذا، خوراک حرام است و بدترین ستم، ستم بر ناتوان است.

هرگاه مهربانی و نرمی سبب شکاف و از هم‌گسستگی شود، شکاف و از هم‌گسستگی نرمی خواهد بود.

بعضی وقتها دارو، بیماری و مریضی است و گاهی بیماری، دارو و معالجه است.

چه بسا فردی که خیرخواه نیست، نصیحت می‌کند و فرد نصیحت‌شده را فریب می‌دهد.

از تکیه‌کردن بر خیال و آرزو بپرهیز، زیرا تکیه‌کردن بر آرزو سرمایه افراد نادان است.

عقل آدمی حافظ تجربه‌هاست و بهترین تجربه همان است که تو را پند می‌دهد.

قبل از آن که فرصت به پریشان حالی تبدیل شود، از آن استفاده کن.

هر جوینده‌ای به هدف نمی‌رسد و از جمله تبهکاری‌ها، ضایع‌کردن توشه و از دست‌دادن معاد است.

هر کاری سرانجامی دارد و آنچه برایت مقدر است به دست خواهی آورد.

تاجر در خطر است و چه بسا چیزهای اندکی که خیلی با برکت‌تر از چیزهای زیاد هستند!»[۲۴].

امام -رضی الله عنه- می‌فرماید: «با اهل خیر و نیکی همراه باش…» و «از تکیه‌کردن بر خیال و آرزو بپرهیز…». علی -رضی الله عنه- او را از این باز می‌دارد که به خیال و آرزو تکیه کند و از کسانی باشد که عمل نمی‌کنند و بیهوده به خدا امیدوارند، سپس به او می‌گوید: «بهترین تجربه همان است که تو را پند می‌دهد…» و «قبل از آن که فرصت به پریشان‌حالی تبدیل شود از آن استفاده کن…».

معقول نیست چنین سخنی به فرد معصومی گفته شود که وظیفه شرعی خود را می‌داند و فراموش نمی‌کند و علم و دانش او الهی و ربّانی است!

۱۴- «لا تتخذن عدو صدیقک صدیقًا فتعادی صدیقک، وامحض أخاک النصیحه، حسنه کانت أو قبیحه، وتجرع الغیظ؛ فإنی لم أر جرعه أحلى منها عاقبه، ولا ألذ مغبه، ولِن لمن غالظک؛ فإنه یوشک أن یلین لک، وخذ على عدوّک بالفضل، فإِنه أحد الظفرین، وِإن أردت قطیعه أخیک فاستبق له من نفسک بقیه یرجع إِلیها إِن بدا ذلک له یومًا ما، ومن ظنّ بک خیرًا فصدّق ظنه، ولا تضیعنَ حق أخیک اتکالًا على ما بینک وبینه، فإِنه لیس لک بأخ من أضعت حقه، ولا یکن أهلک أشقى الخلق بک، ولا ترغبنّ فیمن زهد عنک، ولا یکوننّ أخوک أقوى على قطیعتک منک على صلته، ولا تکوننّ على الإساءه أقوى منک على الإحسان، ولا یکبرنّ علیک ظلم من ظلمک، فإنه یسعى فی مضرّته ونفعک، ولیس جزاء من سرّک أن تسوءه».

«با دشمن دوستت، دوستی مکن چون آنگاه دوستت، دشمن تو می‌گردد. برادرت را خالصانه و صادقانه نصیحت کن. خشم خود را فرو ببر، زیرا سرانجامی نیک ندارد. با کسی که درشتی می‌کند، نرمی کن. چون امید است باعث نرمش او گردی. با دشمن خویش به خوبی رفتار کن که این خود یک پیروزی است. اگر خواستی با برادرت قطع رابطه کنی، خودت را آماده کن که اگر روزی او برگردد، بتوانی با او آشتی کنی. اگر کسی در مورد تو گمان نیک داشت به او ثابت کن که درست پنداشته است. به خاطر رابطه‌ای که با برادرت داری، حق او را ضایع مکن چون کسی که تو حق او را ضایع کنی، برادرت نیست. نباید سبب بدبختی خانواده‌ات شوی و به کسی که مورد علاقه وی نیست، علاقه‌مند مباش. اگر برادرت در قطع رابطه‌نمودن از تو قوی است، تو در وصل و پیوستن به او قوی‌تر باش. و اگر او در بدی‌کردن با تو از تو قوی‌تر است تو در نیکی‌کردن با او از او قوی‌تر باش. و اگر کسی بر تو ستم کرد، نباید بر تو گران آید زیرا او خود را ضرر می‌دهد و به تو فایده می‌رساند. و پاداش کسی که تو را شاد نموده، این نیست که او را ناراحت کنی»[۲۵].

سپس به نصیحت ادامه می‌دهد و می‌فرماید: «استدلّ على ما لم یکن بما قد کان، فإِن الأمور أشباه، ولا تکوننّ ممن لا تنفعه العظه إِذا بالغت فی إِیلامه، فإِن العاقل یتّعظ بالآداب، والبهائم لا تتّعظ إلا بالضرب.

اطرح عنک واردات الهموم، بعزائم الصبر وحسن الیقین.

من ترک القصد جار، والصاحب مناسب، والصدیق من صدق غیبه، والهوى شریک العمى، وربّ بعید أقرب من قریب، وقریب أبعد من بعید، والغریب من لم یکن له حبیب.

من تعدى الحق ضاق مذهبه، ومن اقتصر على قدره کان أبقى له، وأوثق سبب أخذت به سبب بینک وبین الله سبحانه، ومن لم یبالک فهو عدوّک.

 قد یکون الیأس إدراکًا إذا کان الطمع هلاکًا.

لیس کل عوره تظهر، ولا کل فرصه تصاب، وربما أخطأ البصیر قصده، وأصاب الأعمى رشده.

أخّر الشرّ، فإِنک إذا شئت تعجلته، وقطیعه الجاهل تعدل صله العاقل.

من أمن الزمان خانه، ومن أعظمه أهانه.

لیس کلّ من رمى أصاب.

إذا تغیر السلطان، تغیّر الزمان.

سل عن الرفیق قبل الطریق، وعن الجار قبل الدار».

«از آنچه اتفاق افتاده، آنچه را که اتفاق نیفتاده، استنباط کن. زیرا امور شبیه همدیگرند، و از کسانی مباش که اندرز نمی‌پذیرند مگر آنکه خود گرفتار شوند، زیرا عاقل از آداب، پند می‌آموزد و چهارپایان جز با چوب و کتک پند نمی‌پذیرند. با صبر و شکیبایی و یقین ناراحتی‌ها را از خود دور کن.

هر کس میانه‌روی را رها کرد، جفا نمود. همراه آن است که مناسب همراهی باشد، و دوست کسی است که پشت سر هم بر دوستی بماند. هواپرستی نابینایی است. و چه بسا دوری که از نزدیکی بهتر است، و چه بسا نزدیک و خویشی که از دور و بیگانه‌، دورتر و بیگانه‌تر است. غریب کسی است که دوستی ندارد. هرکس از حق فراتر رود در تنگنا خواهد افتاد، و هر کس به جایگاه و اندازه‌اش بسنده کرد، آنچه دارد برایش باقی خواهد ماند. و محکم‌ترین وسیله و تکیه‌گاه، رابطه‌ات با خداست، و هر کس به تو توجه نکرد، دشمن توست.

اگر طمع هلاکت باشد ناامیدی درک درست است.

نباید هر عیبی را ظاهر کرد، و از هر فرصتی استفاده کرد، و چه بسا که فرد بینا به خطا می‌رود، و نابینا درست می‌رود.

بدی مکن. قطع رابطه با جاهل برابر است با رابطه برقرارکردن با عاقل.

هر کس از زمانه ایمن باشد، زمانه به او خیانت می‌کند.

و هر کس را که روزگار بزرگ نماید، همو خوارش خواهد کرد. تیر هر تیراندازی به هدف نمی‌خورد. و هرگاه پادشاه عوض شود زمانه هم عوض می‌شود.

قبل از راه در مورد همراه بپرس.

و قبل از خانه در مورد همسایه»[۲۶].

این نصیحت بزرگ کاملاً برای ما توضیح می‌دهد که ائمه معصوم نیستند و دارای علم لدنّی نمی‌باشند، و به ما می‌گوید: نصی وجود ندارد که ائمه را از سایر بندگان جدا نماید و می‌گوید که آنها انسانهایی هستند همانند سایر انسانها؛ فراموش می‌کنند، به اشتباه می‌روند، نادانی بر آنها عارض می‌شود، شک می‌کنند و گاهی فریب می‌خورند.

[۱]) ۱۱/۸۴ (۲۰۸).

[۲]) ۷/۲۸۴ (۱۱۷).

[۳]) ۷/۱۷۳٫

[۴]) ۱۱/۱۰۲ (۲۱۰).

[۵]) ۱۷/۱۱۷٫

[۶]) ۱۸/۵۴ (۷۱).

[۷]) ۱۸/۶۲ (۷۳).

[۸]) ۱۸/۲۵۶ (۱۹۶).

[۹]) ۱۹/۱۶۷٫

[۱۰]) ۱۹/۲۰۵٫

[۱۱]) ۲/۱۹۰٫

[۱۲]) ۱۶/۳۱٫

[۱۳]) ۱/۵۷٫

[۱۴]) ۶۲ – ۶۳٫

[۱۵]) ۶۸٫

[۱۶]) ۷۰ – ۷۱٫

[۱۷]) ۷۴٫

[۱۸]) ۱/۷۶٫

[۱۹]) ۷۷٫

[۲۰]) ۸۴٫

[۲۱]) ۸۵٫

[۲۲]) ۸۷٫

[۲۳]) ۸۹٫

[۲۴]) ۹۷٫

[۲۵]) ۱۰۵٫

[۲۶]) ۱۱۳٫

مقاله پیشنهادی

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران

کانال تلگرامی اهل سنت و جماعت ایران @ahlesonnat_com https://t.me/ahlesonnat_com https://t.me/joinchat/AAAAAEL1eveEIme7q2AtCw